هارون یشایائی
علت معرفی دیرهنگام کتاب «یک قرن مبارزه یهود علیه صهیونیسم» این است که نویسندهاش، یاکوب رابکین، چندی پیش مدت کوتاهی به ایران آمد و امکان ملاقات و گفتوگوی اینجانب با ایشان فراهم شد. او از شرایط و موقعیت یهودیان ایران آگاه بود و به شناخت رابطه آنها با جریان رایج صهیونیستی در جهان علاقه فراوان نشان میداد و مایل بود با بعضی صاحبنظران یهودی ایرانی آشنا و نظرات آنها را جویا شود.
نوشتههای مرتبط
در گفتوگوی طولانی بین ما دو نفر آنچه موجب شگفتی یاکوب رابکین شده بود، نوع ارتباط مردم و مقامات جمهوری اسلامی ایران با نهادهای جامعه کلیمیان ایران از جمله انجمنها، کنیساها، مدارس یهودی، قصابیهای کاشر با ذبح شرعی، بیمارستان، سرای سالمندان، گورستان در تهران و شهرستانها بود. جمعه شبی برای اجرای فریضه مذهبی شب شنبه به دو کنیسای تهران رفته و متعجب شده بود از اینکه با وجود کثرت جمعیت یهودی در کنیساها، هیچ پلیس یا مامور امنیتی در حوالی کنیساها ندیده است. با صراحت میگفت در کانادا یهودیها هنگام ورود به کنیسا بهوسیله پلیس یا سازمانهای امنیتی دیگر نفر به نفر کنترل و بازدید بدنی میشوند. چرا در اینجا از این تدابیر خبری نیست؟ در جواب گفتم: “همسایههای اطراف کنیسا مسلمان هستند و این خود حاشیه امنیتی جمعی است و به پلیس احتیاجی نیست.” در محل کارم، موقع گفتوگو وقتی از حرفه من بهعنوان تهیهکننده فیلمهای سینمایی و جوایزی که در این کار بردهام و در ویترین روبهرویمان موجود بود، آگاه شد، با اعتراض از جای برخاست که چرا شما وضعیت خودتان را برای دیگران منعکس نمیکنید تا در بلندگوهای غرب این همه دروغ علیه شما گفته نشود؟ توضیح دادم که ما همه سعی خود را میکنیم، ولی امکانات باندهای صهیونیستی که با ادامه حضور یهودیان در ایران مخالف هستند، بیشتر از یهودیان ایران است و بعد از پایان گفتوگو قول شرافتمندانه داد آنچه را در ایران دیده است، در رسانههای در دسترس منعکس کند و از اعتبار و آبروی جامعه یهودی ایران دفاع نماید و اقامت بعدی خود را در ایران طولانی کند تا برایش امکان آشنایی با شهرستانیهای یهودینشین نیز بهوجود آید.
اما درباره کتاب «یک قرن مبارزه یهود علیه صهیونیسم» گفتنی است که از زمان رواج تفکر صهیونیستی تاکنون بسیاری از بزرگان و متفکران یهودی و مردم عادی به اندیشهها و اقدامات صهیونیستها اعتراض کردهاند و با توجه به اینکه صهیونیستها از ابتدا در بستر اندیشههای و اعتقادات دینی یهود و مواعید الهی خود را معرفی کردهاند، کار مخالفین مشکلتر شده است، اما یاکوب رابکین در کتاب خود با ارائه دلایل انکارناپذیر از زبان سرشناسترین روحانیون یهودی در داخل و خارج از کشور اسرائیل، بطلان این فرضیه را آشکار میسازد و تفکر صهیونیستی را صرفا یک جریان سیاسی و قدرتطلبانه معرفی میکند. سالها قبل در اولین کنگره جهانی صهیونیسم که در شهر بال سوئیس در سال ۱۸۹۷ برگزار شد، سرشناسترین روحانیون یهودی مخالفت خود را با این تفکر در همان کنگره اعلام کردند و آن را ملیگرایی نژادپرستانه و خارج از ارزشهای کتاب مقدس یهودیان «تورات» دانستند. موشه منوهین (۱۹۷۸-۱۸۹۳) معروفترین روحانی مخالف صهیونیسم و پدر ویولنیست معروف، یهودی منوهین، گفته است: “چگونه ممکن است یهودیان اهل علم، عاقل، کهنسال، متمدن، مبادی آداب و بااخلاق و مهربان، عقل خود و منطق خود و ارزشهای دینی سه هزار ساله خود را از دست بدهند و آرمانهای مادی و شرکآلود ناسیونالیستی سیاسی غارتگر صهیونیستها را در سر بپرورانند؟!”
«یوسی کلین هالوی» روزنامهنگار سرشناس یهودی و نویسنده کتاب «در آستانه ورود به بهشت عدن» با اشاره به بروز تفکرات ضدیهودی و حملات پی در پی در کشورهای اروپایی مینویسد: «ضدیت با یهود و خشونت علیه یهودیان به حملات ایدئولوژی علیه صهیونیسم و اسرائیل گره خورده است.» اگر بخواهیم لیست یهودیان معروف مخالف با تفکر و اقدامات صهیونیستها را یادآور شویم، مطلب به درازا میکشد، ولی از نامهایی چون موشه منوهین، یوسی کلین هالوی، اورها علم، امیره هس، نوآم چامسکی، اسیرائیل شاهاک، کن لوچ، ایلان پاپه، آلبرت اینشتین، مارتین بوبر، آلفرد لیلینتال، ماکسیم رودنسون، فلیسیا لانگر، یهودا لبیب و بسیاری دیگر میتوان یاد کرد.
یاکوب رابکین در کتاب خود، مخالفان صهیونیسم یهودی را به چند گروه تقسیم و در جایجای کتاب نظرات آنها را بازگو کرده است؛ از یکسو یهودیان سنتی و شدیدا رادیکال دینی «حریدیم» هستند که آبادی «بیت همیقداش» مسجد مقدس را در اورشلیم، موکول به ظهور موعود «ماشیح» Mashiyah میکنند و هر اقدام قبل از ظهور را مخالف وعده توراتی و آن را کفر میدانند. آنها در اعلامیه خود مربوط به روز استقلال کشور اسرائیل گفتهاند: «فساد و تباهی که صهیونیسم در روح یهودیت دمیده است از استثمار، کشتن و دفن کردن تورات بدتر است. این عمل کیان و هویت یهود را لکهدار کرده و صهیونیسم، تعریف ملیگرایانه و قومی یهود را جایگزین اعتقاد عمومی این قوم به مشیت الهی مردم ما در تورات نموده است.»
یاکوب رابکین در اولین فصل کتاب خود اصول فکری صهیونیسم را توضیح میدهد و میگوید صهیونیسم شاید یکی از آخرین بازماندههای جنبشهای گروهی ملی در قرن بیستم باشد که دگرگونی اجتماعی را وجهه همت خود قرار داده است. هم صهیونیستها و هم مخالفهای آنها بر این امر اتفاق نظر دارند که پدیده صهیونیسم و تولد کشور اسرائیل انقلابی در تاریخ یهود بهوجود آورده که با رهایی یهودیان اروپا از قید و بند سنتهای دینزدایی secularization در دو قرن نوزدهم و بیستم میلادی آغاز شده بود. از میان گرایشهای عدیده، گرایشی که به پیروزی نائل شد، چهار هدف را مدنظر قرار داد:
تبدیل هویت فراملی که حول محور تورات شکل گرفته بود، به یک هویت ملی شبیه آنچه در اروپا رواج داشت.
ترویج یک زبان ملی جدید که ریشه در کتاب مقدس یهودیان و زبان حاخامی داشته باشد.
انتقال یهودیان جهان از میهن اصلی آنها به سرزمین فلسطین.
برقراری کنترل سیاسی و اقتصادی بر سرزمین کهن جدید؛ در صورت لزوم با اعمال زور.
این اصول که در ابتدا با مخالفت گروه دینداران مواجه شده بود، رفتهرفته مورد موافقت بسیاری از آنها و البته نه تمام گروهها قرار گرفت.
از سوی دیگر سکولاریزم هویت یهودی را بهکلی زیر و رو کرد و یهودی بودن را که زمانی مفهومی مشخص و قانونمند تلقی میشد، به مفهومی توصیفی و تفسیرپذیر مبدل کرد. به این معنی یهودیان سنتی از طریق آنچه انجام میدهند یا آنچه باید انجام دهند، از دیگران متمایز میشدند، اما یهودیان جدید (صهیونیستها) صرفا به خاطر آنچه هستند، خود را از دیگران ممتازتر میدانستند و این شکاف هویتی که کمابیش از دو قرن پیش آغاز شد، تاکنون ادامه دارد. ضدصهیونیستهای یهودی ایدئولوژی صهیونیسم و مناسک آن را مخالف مبانی و اصول یهودیت میدانند. غیرصهیونیستها به صهیونیسم بهعنوان یک مفهوم بیگانه مینگرند، اما آن را تحمل میکنند و به کشور اسرائیل به چشم برساخته سیاسی نگاه میکنند. این دو گروه ملیگرایی صهیونیستی و با تاکید بیشتر، هرگونه ارتباط مثبت بین رشد ملیگرایی و رستگاری الهی را رد میکنند. رابکین در مورد وضعیت مهاجرین میگوید: «بسیاری از یهودیانی که از کشورهای اسلامی به اسرائیل آمدهاند، نسبت به مفاهیم صهیونیستی و امنیتهای موجود احساس بیگانگی میکنند. رابطه آنها با همسایگان مسلمان عمیقتر و صمیمانهتر و مسالمتآمیز بوده و با انتشار شواهدی دال بر روابط دوستانه بین یهودیان و مسلمانان در کشورهای خاورمیانه از جمله در سرزمین مقدس، صهیونیستها را متهم میکنند که با ایجاد آشوب علیه یهودیان چه از طریق خشونت آشکار در فلسطین و چه از طریق فعالیتهای مخفیانه در کشورهای عربی، فتنه بر پا میکنند.» اینکه موازنه قدرت در یهودیان به طور آشکار به نفع صهیونیستها به هم خورده است و در آغاز قرن بیستم صدای ضدصهیونیستها آشکارتر و رساتر بود. یک قرن بعد صهیونیستها بر رسانههای جامعه یهودی مسلط و برخی از آنها در نقش نظریهپرداز رسانههای عمومی ظاهر شدند و در این شرایط اعتراضات و اقدامات ضدصهیونیستها فقط با اعتماد به نفس و وفاداری آنها به آرمانهایشان میتواند بیان شود، ادامه یابد و تاثیر گذارد. معلوم است که هیچ چیز صهیونیستها را بیشتر از حضور و بحثهای یهودیان ضدصهیونیست که چنین شجاعانه ایستادهاند، عصبانی و ناراحت نمیکند.
این نوشته برای این آمد که علاقهمندان را با کتاب «یک قرن مبارزه یهود علیه صهیونیسم» آشنا کرده باشم. تمام منابع مورد استفاده نزد اینجانب موجود است.