بخش اول
بیداری ذهن، با جهان مستند
نوشتههای مرتبط
جشنوارهی بینالمللی فیلم مستند آمستردام هلند که به اختصار IDFA نامیده میشود، مهمترین و معتبرترین جشنوارهی فیلم مستند دنیاست که هر ساله هزاران فیلم مستند کوتاه
بخش اول
بیداری ذهن، با جهان مستند
جشنوارهی بینالمللی فیلم مستند آمستردام هلند که به اختصار IDFA نامیده میشود، مهمترین و معتبرترین جشنوارهی فیلم مستند دنیاست که هر ساله هزاران فیلم مستند کوتاه
بخش اول
بیداری ذهن، با جهان مستند
جشنوارهی بینالمللی فیلم مستند آمستردام هلند که به اختصار IDFA نامیده میشود، مهمترین و معتبرترین جشنوارهی فیلم مستند دنیاست که هر ساله هزاران فیلم مستند کوتاهو میان مدت و بلند از جهان، تقاضای شرکت در این رویداد فرهنگی را دارند.
این اعتبار حاصل نشده است جز با کاردانی و درایت و سخت کوشی خانم اَلی درکز(Ally Derks) رئیس جشنواره، و همکاران حرفهییاش در دفتر جشنواره در آمستردام.
امسال هم در ماه آذر چون سالهای گذشته چند فیلم مستند خوب ایرانی در این رویداد بینالمللی به نمایش درآمد؛ مستندهای کوتاه شهرمن پیتزا ساختهی علاء محسنی، سیانوزه به کارگردانی رخساره قائم مقامی، بمبهای پرتقالی نوشته و کار ماجد نیسی، و مستند نیمه بلند شمارش معکوس ساختهی خاطره حناچی؛ مستندسازان جوان، خوش فکر و آتیهداری که در عرصههای ملی و بینالمللی بیشتر از آنان خواهیم دید و شنید.
در طول این سالها، مستندسازان از چند و چون این جشنواره، و نگاه و تلقی رئیس آن از فیلم مستند سوالات متعددی داشتند، که برخی از این سوالات در طی این گفت وگویی به نسبت طولانی با “الی درکز” پرسیده شده است.
به عنوان اولین سوال دوست دارم که راجعبه Fund جشنوارهی آمستردام برایم بگویید. اینکه چگونه جشنوارهی مستند آمستردام صندوق حمایت و پشتیبانی مالی تشکیل داده برای کمک به فیلمسازان مستند در دنیا؟
در این مورد باید از فرد خاصی نام ببرم، که بانی و بوجود آورندهی این صندوق بود، “یان فرایمن” کسی که برای روزنامههای غیر قانونی در هلند کار میکرد. او مستندسازی منتقد بود؛ زمانی که فیلمساز تلویزیون هلند بود، فیلمی راجع به ملکهی هلند ساخت که تلویزیون پس از دیدن آن فیلم بلافاصله اخراجش کرد! چون فیلماش را به هیچ وجه دوست نداشت. فرایمن عمیقا اعتقاد داشت که باید از کارگردانهای جوان و خلاق درکشورهای در حال توسعه که توان مالی برای انجام پروژههای مستند خود را ندارند حمایت کرد. او در این زمینه تلاش بسیاری کرد و نهایتا ایدهی این فاوند زمانی که او زنده بود به بارنشست. یان فرایمن در سال ۱۹۹۷ میلادی فوت کرد و مسئولین جشنواره، این صندوق حمایت مالی از پروژههای مستند را در سال ۱۹۹۸تأسیس کردند و آن را “یان فرایمن فاوند” (Jan Virijman Fund) نام گذاری کردند. به یاد و خاطره و تلاشهای مردی که ذهن و قلباش مشتاق یاری به مستندسازهای جوان و خلاق بود.
چه کشورهایی تا کنون از این کمک استفاده کردهاند؟
به عنوان مثال روسیه، چین، هند، ایران، آفریقا، ونزوئلا، آرژانتین، پاکستان، و برزیل و…
چگونه و بر اساس چه معیاری این کمک مالی صورت میگیرد؟
در این صندوق بخشهای مختلفی طراحی شده است؛ کمک برای مرحلهی تحقیق و نوشتن فیلمنامه، حمایت برای مرحلهی تولید و پس از تولید، پشتیبانی از کارگاههای آموزشی و جشنوارههای نو بنیاد، در کشورهای مختلف. به مستند سازان برای بخش تحقیق و نوشتن فیلمنامه حداکثر چهار هزار یورو داده میشود.و برای مرحله ی تولید و پس از تولید حداکثر پانزده هزار یورو. و برای پشتیبانی از کارگاههای آموزشی و جشنوارههای نو بنیاد نیز حداکثر پانزده هزار یورو تعلق می گیرد.
یک مثال از چگونگی حمایت از یک کارگاه آموزشی فیلم مستند بزنید. چون اخیراً در ایران کارگاههای مختلفی در زمینهی آموزش مستند سازی فعال شدهاند.
میتوانم به یک نمونهی خوب اشاره کنم، “لیبریا”. در آنجا صنعت فیلم سازی وجود ندارد، وما هفت دختر و پسر جوان و با استعداد را آموزش دادیم. به آنها نوشتن برای فیلم مستند، تصویر برداری و کارگردانی آموختیم،و برای اولین بار در تاریخ مستند سازی لیبریا، هر کدام از این هفت نفر فیلم مستند خودش را دربارهی انتخابات ریاست جمهوری لیبریا ساخت. هر کدام تمامی مراحل ساخت مستندشان را خودشان انجام دادند. دیگر تنها فیلمهای خبری CNN وشبکه الجزیره نبود که انتخابات کشور آنها را به تصویر بکشد؛ این مستند سازان جوان از نگاه خودشان انتخابات ریاست جمهوری کشورشان رامستند کردند. مستندهایی با زاویه دید و طعمی متفاوت به نسبت نگرش و تلقی هر کدام از فیلمسازها.
هدفتان از این کمک ها چیست؟
افزایش توان و تعداد مستندسازان بومی در کشورهای مختلف. ما با جشنوارههای زیادی در سطح جهان کار میکنیم و تلاشمان این است که مستندهای تهیه شده با کمک صندوق “یان فرایمن” را در سطح جهان نشان دهیم.
هدف اولیهی ما این است که کارگردانهای خلاق در کشورهای در حال توسعه، صدا و نگاه خودشان را به دیگران برسانند؛ ما تنها از مستندهای خلاق حمایت میکنیم، نه از مستندهای حیات وحش یا فیلمهای ساخته شده به شیوهی نشنال جئوگرافی.
چند نوبت در سال کمک مالی داده میشود؟
دو نوبت. اولی در ابتدای ماه فوریه و دیگری در ابتدای ماه ژوئن. تمام پروژههای مستند باید قبل از این مهلتهای تعیین شده به دست گروه داوری رسیده باشند، چون ما در بررسی پروژهها گاهی با مشکلات مختلفی برخورد میکنیم. برای مثال، در هند مشکل زبان پیش میآید؛ در آنجا بین ۳۵ تا ۱۰۰ زبان و لهجهی مختلف وجود دارد. خیلیها فکر میکنند هندیها بهخوبی میتوانند انگلیسی صحبت کنند اما در واقع اینگونه نیست. پس ما برنامهریزی کردهایم که برای ترجمه و زیرنویس پروژههای هندی بودجهی خاصی اختصاص دهیم، تا بتوانیم پروژههایی را از نواحی مختلف هند با فرهنگهای متفاوت و زبان و لهجههای مختلف با ترجمه و زیر نویس انگلیسی، برای داوری داشته باشیم. و در نهایت پس از رسیدن پروژهها، یک گروه داوری ۷ نفره مسئول خواندن و بررسی آثار میشوند. من رئیس هستم و تنها یک رأی دارم.
ما جهان را تقسیم کردهایم: پروژههایی از آفریقا، خاورمیانه، روسیه، آسیا و دیگر نقاط. یک گروه انتخاب اولیه پروژهی مربوط به بخش خود را میخوانند ونظر میدهند، پس از آن هفت داور اصلی پروژههای انتخاب شده گروه اول را برای اظهار نظر نهایی بررسی و تحلیل میکنند. کمیتهی انتخاب ما تنها از افراد هلندی تشکیل نمیشود و پیوسته اعضای آن تغییر میکند. ما یک گروه ۲۵ نفره داریم که بهطور مرتب پروژههای رسیده را میخوانند و نظر میدهند. من همیشه سعی میکنم از مدیران ارشد و ادیتورهای خوبی از شبکه های مهمی چون Arte و BBC در گروه انتخاب بگنجانم.
در هر دوره چه تعداد پروژه به دستتان میرسد و از این آثار رسیده چند پروژه تحت حمایت مالی قرار میگیرند؟
در هر دوره تقریبا ۲۰۰ پروژه به دستمان میرسد؛ یعنی بهطور تقریبی ۴۰۰ پروژه در سال. اما در هر دوره تنها ۱۵ تا حداکثر ۲۰ پروژه تحت حمایت مالی قرار میگیرند، برای اینکه ما بودجهی بیشتری نداریم. حتی افرادی که در گروه انتخاب کار میکنند دستمزد بسیار ناچیزی میگیرند و تقریبا تمام بودجهی موجود برای کارگردانهایی که پروژهشان مورد توجه گروه داوری قرار میگیرد، ارسال میشود.
برخی از فیلمسازان چینی یا هندی هستند ولی در هلند یا یکی از دیگر کشورهای اروپایی مقیم شده و آنجا زندگی میکنند آیا به تقاضاهای آنها نیز رسیدگی میشود؟
خیر. آنهایی که در هلند یا دیگر کشورهای اروپایی یا آمریکا زندگی میکنند، مشمول این کمک نخواهند شد. تنها به پروژهی فیلمسازانی که در کشور خودشان کار و زندگی کنند، رسیدگی میشود.
از روی نوشته، چگونه یک پروژهی مستند داوری میشود؟
سوال خیلی خوبی است. خیلی خیلی سخت است که فرد مستندها را تنها از روی نوشتهی روی کاغذ قضاوت کند. به همین منظور بهتر است، متقاضیان برای اینکه کمیتهی داوری را مجاب کنند تا یک پروژه را تأمین مالی کند- بهخصوص در بخش تهیه و تولید- یک تریلر یا یک رافکات یا سکانسهایی برگزیده ازفیلم را همراه طرح و نوشتار برای بررسی بفرستند. برای ما بسیار مهم است که مستندنگار چگونه دربارهی فیلم پیشنهادیاش مینویسد. سوالاتی کلیدی در درخواستهای ما مطرح میشود؛ سه کلمهی(why)،(what)،How)). چرا، چه، و چطور؟ اینکه شمای مستندساز چرا میخواهید این فیلم را بسازید؟ چه فیلمی میخواهید بسازید و ضرورت ساخت این فیلم چیست؟ و از همه مهمتر اینکه چطور و به چه شیوهیی میخواهید فیلم مستندتان را کارگردانی کنید؟ و طراحی ساختار اثرتان چگونه خواهد بود؟
برخی اوقات من با شناخت قبلی از یک یا چند فیلمساز که فیلمهایشان را دیدهام سعی میکنم کمیتهی داوری را برای تأمین مالی پروژهی جدید آنان ترغیب کنم؛ برای مثال بگویم فلان فیلم ساز بر اساس مستند نگاشتهیی که برایمان فرستاده، حتما فیلم خوبی خواهد ساخت. ولی همیشه سختترین کار برای من این است که اعضای کمیته را برای انتخاب یک یا چند پروژهی خاص متقاعد کنم.
شما ترجیح میدهید در مرحلهی تحقیق وفیلمنامه به یک پروژه کمک کنید یا در مرحلهی تولید و پس از تولید؟
برای ما خیلی آسانتر است که بخشی از هزینهی فیلم در حال تهیه را بدهیم تا هزینهی فیلمنامهی فیلم مستند را. برای اینکه در پروژهی در حال تهیه، ما از چند و چون کار و نیز نقشه و هدف و ساختمان اثر و چگونگی طراحی آن اطلاع مییابیم، حتی از نوع و بافت تصاویر. اما در مورد مستند نگاشته، ما صرفا پیشنهاد و مسیر تحقیق یک ایده را از مستندساز دریافت میکنیم؛ کاری که در ابتدای مسیر طولانی خودش قرار دارد. میتوانم بگویم که ما خیلی تمایل نداریم که پول برای بخش فیلمنامه بدهیم؛ در عین حال ما اصرار داریم این کمک مالی را صرفا برای پروژههای عالی و خوب پرداخت کنیم نه کارهای معمولی و متوسط.
آیا فیلمهای ساخته شده با حمایت مالی “فاوند” شما در جشنوارهتان نمایش داده خواهند شد؟
بله. این نکته مهمی است که این مستندها پس از اتمام، در جشنوارهی “ایدفا” و در بخش برگزیدههای “یان فرایمن فاوند” نشان داده خواهد شد. البته دراین بخش هم اگر فیلم تولید شده، اثر ضعیفی باشد در برنامه گنجانده نخواهد شد. ما فیلمسازان خلاق فیلمهای تولید شده با حمایت مالی فاوند را به ایدفا دعوت میکنیم و کلیهی هزینههای اقامت، سفر و حتی خرج روزانهی آنان را پرداخت میکنیم و طی ده روز جشنواره شرایطی فراهم میکنیم که جشنواره برایشان تبدیل به یک کارگاه آموزشی جذاب و تأثیر گذار شود.
از این بحث که بگذریم، دلیل رشد بسیار خوب سینمای مستند را در دههی اخیر در چه میدانید؟
بیشتر بهخاطر رسانههای امروزی است، “مدیا” ومهم تر از همه تلویزیون، ونیز بهخاطر اخبار تکه تکه شده.
منظورتان از اخبار تکه تکه شده چیست؟
از وقتی که شبکههای مختلفی چون الجزیره و CNN و نظایر آنها طراحی و ایجاد شده، هر کدام سعی میکنند مهمترین وبحث برانگیزترین و بحرانیترین اتفاقات جاری در جهان را در چهار دقیقهی خبری خلاصه و ارائه کنند. تکههای خبری! بسیاری از این شبکهها در اواخر دههی هشتاد و اوایل دههی نود میلادی بوجود آمدند وسعی کردند مردم را به اخبار سطحی و بدون نگاه عمیق، عادت بدهند.
من یادم میآید سالها پیش “جرج بوش” نمیدانست ایران کجاست؟! وفرق بین ایران و عراق را هم نمیدانست! امروزه دیگر مردم از این تکهتکههای خبری خسته و دلزده شدهاند. میخواهند بیشتر و عمیقتر بدانند؛ به این دلیل و به طبع درخواست مردم، شبکههای تلویزیونی نیاز پیدا کردهاند به فیلمهای مستند خلاق. کارگردانان مستند نشان میدهند که جهان و اتفاقات جاری در آن از نگاه و دید آنان چگونه است. ما مردم میخواهیم بفهمیم؛ اما از طریق اخبار و شبکههای خبری با آن اخبار تکهتکه شدهشان، نه تنها نمیفهمیم؛ بلکه بیشتر اوقات گمراه هم میشویم. من به ایران آمدهام. تصویر ایران برای من، خیلی با آنچه مدام شبکههای خبری دنیا به عنوان تصویرایران مخابره میکنند، فرق دارد. نوع فیلمهایی که ما در جشنوارهی آمستردام (ایدفا) نشان میدهیم محبوب شبکههای خبری نیست؛ اینها فیلمهایی عمیق، با ساختاری منسجم هستند. و بهخاطر همین است که جشنوارههای فیلم مستند وجود دارند و اینقدر محبوب و پر استقبال شدهاند. ما انواع مختلف فیلم مستند را ازمستند سازان جهان با دیدگاههای متفاوت، در مقابل چشمان کنجکاو و نقاد تماشاگرانمان قرار میدهیم، و آنان درک و تفسیر و تحلیل اوضاع جهان را از دریچهی چشم مستندسازان به تماشا و داوری مینشینند. تماشاگران ما همیشه منتظر ده روز جشنوارهی خودشان هستند. شما در آمستردام به سختی در طول جشنواره، میتوانی بلیط فیلمهای مستند را تهیه کنی! بیشتر بلیطها از قبل خریداری و رزرو شده است.
من معتقدم موضوعی حساس و مهم، چون مسئلهی فلسطین و اسرائیل را نمیتوان با گزارشهای تصویری ۵ دقیقهیی به تماشاگران انتقال داد. برای فهمیدن عمق این مسئله نیاز به صدها فیلم مستند از نگاه صدها مستندساز است. من از طریق “جورج بوش” نمیتوانم ایران را بشناسم. “بوش” دروغ گفت به جهان و سالها سرجایش ماند! اما پیوسته مستندسازها راجع به او فیلم ساختند و اعمال او را تحلیل و تفسیر کردند. ما امروزه دیگر اخبار را باور نمیکنیم. دیگر عینیت شبکههای خبری تلویزیونی را باور نمیکنیم. آنها میخواهند نظرشان را تحمیل کنند. برای همین است که میگویم فیلم مستند به هر شیوهیی که ساخته شود؛ برای من نظر و دیدگاه مستندسازی است که من میتوانم راجع به دیدگاه او فکر کنم؛ میتوانم نظر او را قبول یا رد کنم و در این باره با او بحث کنم؛ به این دلایل است که ما همیشه پس از نمایش هرفیلم در جشنواره، سی دقیقه با مستند سازش جلسهی بحث و گفت وگو میگذاریم. این جلسات متعدد برای ما هزینههای بسیار زیادی دارد: سالن، مترجم، هماهنگیها و نظایر آن. اما ما برای رشد نگاه منتقدانه تماشاگرانمان این هزینهها را میپذیریم تا آنان عمیقا دریابند که نباید فکر کنند فیلمهای مستند به خاطر روشهایی که برمیگزینند، همواره حقیقت را میگویند. مستند سازان پیوسته باید به چالش کشیده شوند. تماشاگران جشنوارهها بعد ازتمام شدن فیلم از سالن خارج نمیشوند، مینشینند به انتظار حضور کارگردان و بحث گفت وگو با او و نقد دیدگاهش. در جشنوارهی سال قبل در جلسهیی سه ساعته با “ورنر هرتسوگ” بیش از هزار نفر، تا به آخر جلسه در سالن ماندند و با او به گفت و گو و بحث و جدل پرداختند.
به نظرشما فیلم مستند چه کار کرد و تأثیر ویژهیی بر جهان پیچیدهی امروزی میتواند داشته باشد؟
فکر نمیکنم که فیلم مستند بتواند دنیا را عوض کند ولی میتواند طریقهی نگاه کردن و فکر کردن ما را به جهان پیرامونی تغییر دهد. میتواند بحث و آگاهی بوجود آورد. من اعتقاد دارم فیلم مستند باعث آغاز گفت وگو بین فرهنگها، مذاهب وزن و مرد شده است. ذهن انسان ها باید باز شود. انسان باید قادر باشد بدون پیش داوری راجع به پدیدهها نظر دهد. فیلم مستند نه برای تغییر جهان، بلکه برای تغییر ذهن و فکر و عقیده کارآیی دارد. من همیشه ترجیح میدهم که یک فیلم مستند بد را ببینم تا یک فیلم متوسط داستانی را. حتی در فیلمهای بد مستند هم چیزی برای یاد گرفتن وجود دارد، برای همین است که هنگام دیدن فیلمهای مستند به ندرت خوابم میبرد، ولی خیلی از وقتها موقع دیدن فیلم داستانی به خواب عمیق فرو میروم.
www.matfik.com