تصویر : جووانی اریگی
هژمونی امریکا در سال ۲۰۲۵ موضوعی است که نظریه پردازان زیادی به آن پرداختهاند؛ با این نگاه که این هژمونی ضعیف شده وقطبهای جدیدی در عرصه جهانی ظهور خواهند کرد. این موضوع در گفت و گوی دیوید هاروی با جووانی اریگی (Giovanni arrighi) واکاوی شده است. پرویز صداقت این گفت و گو را ترجمه و قرار است توسط نشر آزاد مهر تحت عنوان ” مارپیچ سرمایه ” منتشر شود. صداقت در این گفت و گو ریشههای فکری اریگی را که منجر به نگاهی مبتنی بر سیستم جهانی شده و سعی دارد چرخه بحران هژمونیک را توضیح دهد به بحث میگذارد.
نوشتههای مرتبط
× ظاهرا شما کتابی را در تبیین اندیشههای جووانی اریگی، که یکی از مهمترین نظریهپردازان معاصر متعلق به رویکرد تاثیرگذار سیستمهای جهانی است در دست انتشار دارید چرا این کتاب را برای ترجمه انتخاب کردهاید؟ اریگی کیست و چه افکار و عقاید او دارای چه اهمیتی بوده که دیوید هاروی که خود یک اندیشمند برجسته در حوزه اقتصاد سیاسی است با او مصاحبه کرده است؟
– ببینید جووانی اریگی (۱۹۳۷ ـ ۲۰۰۹)، اقتصاددان سیاسی و جامعهشناس، و یکی از برترین چهرههای گرایش فکری موسوم به ” سیستم جهانی ” است.اریگی در ایتالیا زاده شد و دکترای اقتصاد خود را در سال ۱۹۶۰ گرفت. پس از مدتی برای تدریس دانشگاهی به کشورهای افریقایی (مانند رودزیا ـ زامبیای امروز ـ و تانزانیا) رفت. در آنجا، متاثر از آموزههای رادیکال، از اقتصاد نوکلاسیک رها شد. نخستین پژوهشهای وی در همین مقطع شکل گرفت.
بررسی تاثیر عرضه کار و مقاومت کارگران در فرایند توسعه سرمایهداری و استعمار، تحلیلهایی است که در دهه ۱۹۶۰ از اریگی منتشر شد. او بعد از بازگشت به ایتالیا در اواخر این دهه همراه با افرادی دیگر” گروه گرامشی” را تشکیل داد و متاثر از اندیشههای آنتونیو گرامشی (بهویژه ایدههای هژمونی و خودگردانی) به فعالیت فکری خود ادامه داد. از اواخر دهه ۱۹۷۰، اریگی به مرکز فرنان برودل رفت و در آنجا ضمن تدریس جامعهشناسی به مطالعات اقتصادی، نظامهای تاریخی و تمدنها در پرتو نظریات برودل مشغول شد. سهگانه مهم وی در همین مقطع شکل گرفت.
نخستین کتاب از این سهگانه با عنوان ” قرن طولانی بیستم: پول، قدرت و ریشههای زمانه ما” در سال ۱۹۹۴ منتشر شد. در سال ۱۹۹۹، اریگی کتاب ” آشوب و راهبری در نظام مدرن جهانی” را به همراه همسرش، بِوِرلی سیلور، منتشر کرد. در ادامه، در سال ۲۰۰۷، اریگی کتاب ” آدام اسمیت در پکن: تبار قرن بیست و یکم” را منتشر ساخت. در این کتاب، او توسعه اقتصادی کشورهای غربی و شرق آسیا را مقایسه و ظهور ابرقدرت اقتصادی جدید و پیآمدهای آن در نظام جهانی سرمایه را تحلیل کرد.
× به نظر شما اریگی بیشتر از کدامیک از اندیشمندان قدیم و جدید به معنای معاصر آن بهره برده و شما بیشتر او را متعلق به کدام دیدگاه میدانید؟
– اریگی، متاثر از اندیشههای کارل مارکس، کارل پولانی، آدام اسمیت، فرنان برودل، ماکس وبر، آنتونیو گرامشی و جوزف شومپیتر و اگر نه تاثیرگذارترین، که یکی از پرنفوذترین متفکران مکتب نظام جهانی بود.
اریگی، به دیدگاهی متعلق است که رویکرد سیستمهای جهانی نامیده میشود. مهمترین چهرههای این دیدگاه، نظیر آندره گوندر فرانک، سمیر امین، امانوئل والرشتاین،… از متفکران برجسته مکتب وابستگی بودهاند. میتوان ادعا کرد که دیدگاههای مکتب وابستگی در ایران بهخوبی معرفی شده و کموبیش بسیاری از آثار مهم این دیدگاه به فارسی منتشر شده است. در دستکم دهه نخست بعد از انقلاب نیز بیانیههای گروهها و سازمانهای انقلابی، همسو با نظریه وابستگی بودند.
× آیا دیدگاه سیستم جهانی اریگی و دوستانش مورد توجه نخبگان این حوزه بودهاند؟
– دیدگاه سیستم جهانی، که اندیشههای بلوغیافته اغلب همان نظریهپردازان وابستگی است در ایران کموبیش به طور کامل مهجور مانده است. دلایل این کوتاهی، متعدد است، اما موضوعی درخور اهمیت است و بررسی آن میتواند روشنگر برخی زمینههای چیرگی ایدئولوژیک دیدگاههای نولیبرالی طی سالهای اخیر باشد.
× روایت برودل از تاریخ سرمایه داری مالی تا چه اندازه بر نگاه اریگی تاثیرگذار بوده است؟
– ببینید فرنان برودل (۱۹۰۲-۱۹۸۵) مهمترین تاریخنگار فرانسوی در سده بیستم و رهبر فکری مکتب آنال است. اهمیت برودل در تاکید بر نقش عوامل بزرگمقیاس اجتماعی ـ اقتصادی در شکلگیری تاریخ است. براساس نظر برودل، تا پیش از تاریخنگاریهای مکتب آنال، تاریخ بر دورههای کوتاهمدت متمرکز بود. وی این شیوه را تاریخنگاری رویدادها میخواند و آن را خیلی محدودکننده میدانست.
برودل در مقابل با استفاده از رویکرد دورههای طولانی بر تاثیرات آهسته و اغلب نامحسوس فضا، آبوهوا و فنآوری روی کنشهای انسانها در گذشته تاکید میکند. بدین ترتیب، برودل و تاریخنگاران همسو با او ترجیح میدهند بر جبر و دورههای طولانی، یعنی استمرار عمیقترین ساختارهای جامعه تاکید کنند. ساختارها در نزد برودل، هم ذهنی و هم محیطی هستند و هر دو بازتاب واقعیتهای دیرپای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی میشوند و جریان بلندمدت حوادث را رقم میزنند.
از سوی دیگر، برودل در کتاب ” سرمایهداری و حیات مادی” به بررسی سرمایهداری در دوران ماقبلصنعتی پرداخت. وی با صرفنظر کردن از نظریههای موجود تلاش کرد واقعیتها و دادههای تجربی و آماری را گرد آورد . او پس از تحقیقاتش به این نظریه رادیکال رسید که سرمایهداران همواره انحصارگر بودهاند، نه کارآفرینانی که در فضای رقابتی فعالیت میکنند. بدین ترتیب، وی از هر دو دیدگاه لیبرالی و مارکسی دور شد. براساس نظر برودل، در سرمایهداری دولت در خدمت انحصارگران بوده است نه ضامن رقابت.
فرنان برودل نشان داد که ” سرمایهداری مالی ” یا آنچه امروز ” مالیگرایی ” مینامیم حاصل دهههای اخیر نیست و در گذشته ـ مثلاً در جنوا یا آمستردام ـ در پی موج رشد سرمایهداری بازرگانی و انباشت سرمایه در مقیاسی فراتر مجراهای متعارف سرمایهگذاری، دستکم برای مدتی، بر روی تمامی فعالیتهای اقتصادی سلطه داشته است.
این ادعا در تحلیلهای اریگی از سیستم جهانی اهمیت مضاعفی یافته است. به زعم وی، نخست، مالیگرایی تاریخی ـ جهانی پیآمد اضافهانباشت سرمایه است که بهکرات تکرار میشود. و دوم، گرایش کنونی به مالیگرایی شواهدی بسیار پیشتر از زمانی دارد که سرمایهداری با صنعت همراه شده است. در این نظم، توسعه سرمایهداری وقتی به گسترش مالی میرسد به مفهومی بلوغ آن را نشان میدهد و نشانهای از “خزان” رشد است.
× اریگی از نظریه گرامشی در باره توضیح هژمونی، دولت و جامعه مدنی با توجه به چرخه هژمونیک در سیستم سرمایهداری جدید چه استفادهای میکند؟
– آنتونیو گرامشی در نوشتههایش درباره ” دولت و جامعهی مدنی ” از مفهوم دولت به عنوان پدیدهای فینفسه و مطلق، مستقل از حیات اقتصادی، انتقاد میکند و در مقابل دولت را ” مجموعه پیچیده تمامعیاری از فعالیتهای نظری و عملی” میداند که از طریق آن طبقه حاکم نهتنها چیرگی خود را تامین که آن را در ذهن فرودستان نیز توجیه میکند.
در این جا، دولت شامل حوزه سیاست به اضافه جامعه مدنی است. در این چارچوب، هژمونی ملی در نزد گرامشی چیرگی گروهی اجتماعی است که در دو شکل متبلور میشود، در شکل سلطه و در شکل رهبری فکری و اخلاقی. این در حقیقت صورتبندی دوباره تصویر ماکیاولی از قدرت به مثابه سرکوب و ایجاد رضایت است.
مفهوم هژمونی نزد گرامشی چیزی بیش از سلطه صرف است. بدین ترتیب، هژمونی قدرت مازادی است که گروه مسلط از آن بهره میبرد تا نهتنها جامعه را در جهت منافع خود هدایت کند که علاوه بر آن گروههای فرودست نیز تصور کنند این سلطه در خدمت منافعی عامتر است. طبقه یا طبقاتی دارای قدرت هژمونیک هستند که سلطه خود را از طریق نهادها و امتیازدهیها توجیه کرده باشند.
متفکران رویکرد سیستم جهانی از مفهوم هژمونی گرامشی برای تحلیل و تبیین مناسبات بینالمللی بهره بردهاند. اریگی چهار چرخه هژمونیک در توسعه سرمایهداری شناسایی کرده است که هریک قرنی ” طولانی ” را در بر میگیرد: چرخهی جنوایی ـ ایبریایی که از سده پانزدهم تا اوایل سده هفدهم را در برمیگیرد؛ چرخه هلندی، از اواخر قرن شانزدهم تا اواخر قرن هجدهم، چرخه بریتانیایی از میانه سده هجدهم تا اوایل سده بیستم و چرخه امریکایی از اواخر سده نوزدهم تا مرحله کنونی گسترش مالی که ادامه دارد.
× تحولات اقتصاد سیاسی جهان امروز تا چه اندازه رویکرد اریگی را تایید میکنند؟
– تحولات جاری در مناسبات بینالمللی و جغرافیای سیاسی ـ اقتصادی جهان امروز بهروشنی پیشبینیهای اریگی و دیگر متفکران رویکرد سیستم جهانی در دو دهه اخیر را تایید میکند. در نوامبر ۲۰۰۸، اندکی بعد از انتخاب رییسجمهوری جدید امریکا، شورای اطلاعات ملی ایالات متحده برآوردهای خود از چهره احتمالی جهان در سال ۲۰۲۵ را منتشر کرد.
شاید برای نخستین بار، یک سازمان نیمه رسمی در ایالات متحده پیشبینی کرد که در سال ۲۰۲۵ ایالات متحده، در عین حال که هنوز قدرتمند است، اگرنه قدرتمندترین بازیگر یگانه در امور جهان، دیگر هژمونی نخواهد داشت. جهان، چندقطبی و با کمتر متمرکز خواهد بود و قدرتِ عاملان غیردولتی افزایش مییابد. گزارش اعتراف کرد که هژمونی امریکا برای مدتی کمرنگ و پررنگ میشود اما سلطه اقتصادی، سیاسی و حتی نظامیاش به طور سیستماتیک تضعیف می شود.
× تظاهرات اصلی تضعیف جهانی امریکا در چه بخشهایی خواهد بود و به طور مشخص هژمونی اقتصادی به چه سمتی گرایش پیدا میکند؟
– بیش از هر چیز، تحول بیسابقه در ثروت نسبی و قدرت اقتصادی کموبیش از غرب به شرق که اکنون در جریان است استمرار خواهد داشت.ظهور ژاپن در دههی ۱۹۶۰ و به دنبال آن کرهجنوبی، تایوان، سنگاپور و هنگ کنگ در دهه ۱۹۷۰ و سپس رشد سریع چین بعد از ۱۹۸۰ که بعداً با صنعتیشدن در اندونزی، هند، ویتنام، تایلند و مالزی در دهه ۱۹۹۰ گام آخر را برداشت، کانون ثقل توسعه سرمایهداری را تغییر داده، هرچند این امر بهطور یکنواخت رخ نداده است ، زیرا بحران مالی ۸-۱۹۹۷ شرق و جنوب شرقی آسیا شاهد جریان ثروت به سمت والاستریت و بانکهای اروپایی و ژاپنی بود.
به نظر میرسد هژمونی اقتصادی به سمت حلقهای از قدرتها در شرق آسیا حرکت میکند و اگر بحرانها، مقاطع پیکرهبندی مجدد در توسعه سرمایهداری باشد، آنگاه این واقعیت که ایالات متحده باید برای خروج از دشواری های مالی کسری مالی در چنین مقیاس گستردهای داشته باشد و این که این کسری را تا حدود زیادی کشورهایی تامین میکنند که مازاد پسانداز شده دارند ـ مانند ژاپن، چین، کرهجنوبی، تایوان و کشورهای خلیج فارس ـ نشان میدهد که بحران مالی ۲۰۰۸-۲۰۰۹ میتواند مقطعی باشد که چنین تحولی را تحکیم میکند.
× این روش که امروزه هر بحران و یا هر پدیده جدیدی مسبوق به سابقه است در آثار اندیشمندان غربی مشاهده میشود، مثلا در آثار تیم آلن دوبنوای فرانسوی دمکراسی، شکلاش جدید و محتوایش کهن است. از نظر اریگی آیا تحولاتی از این دست در تاریخ بشر روی داده است؟
– بله، تحولاتی از این دست پیش از این در تاریخ طولانی سرمایهداری رخ داده است. در بررسی جامع جووانی اریگی در کتاب قرن طولانی بیستم، ما شاهد تحول هژمونی از دولتشهرهای جنوا و ونیز در سده شانزدهم به آمستردام و کشورهای شمال غربی اروپا در قرن هفدهم پیش از تمرکز در بریتانیا از اواخر قرن هجدهم بودیم تا این که سرانجام بعد از ۱۹۴۵ هژمونی امریکا به وقوع پیوست.
× این تمرکز هژمونی در بخشهای مختلف به چه معنایی هستند و با چه معیاری اریگی معتقد است هژمونی نقش برای امریکا به وجود آمد؟
– این گذارها چند ویژگی دارد که اریگی بر آن تاکید میکند. اریگی میگوید هر تحول، به دنبال یک مرحله قدرتمند مالیگرایی رخ میدهد. از دولتشهرهای کوچک درآغاز تا اقتصادی با گستره قارهای امریکا در نیمه دوم قرن بیستم نشاندهنده گسترش مقیاس هژمونهاست. این تغییر مقیاس به قاعده انباشت بیپایان سرمایهداری معنا میدهد.
اما اریگی تاکید میکند که تغییرات هژمونیک از پیش مقدر نیست. این تغییرات منوط به آن است که قدرتی از نظر اقتصادی توانایی و از نظر سیاسی و نظامی تمایل به نقش هژمون جهانی با تمامی هزینهها و مزیتهای آن را داشته باشد.
× چه شرایطی ایالات متحده را به این سو سوق داد؟
– تمایل ایالات متحده به پذیرش این نقش قبل از جنگ دوم جهانی به معنای فترت تنشهای چند قطبی بود که نمیتوانست به شعلهور شدن جنگ نینجامد، بریتانیا دیگر در جایگاهی نبود که نقش هژمونیک قبلیاش را اعمال کند. این موضوع تاحدود زیادی به چگونگی رفتار هژمون به هنگام مواجهه با افول جایگاه قبلیاش بستگی دارد. میتواند با مسالمت یا با خصومت به تاریخ بپیوندد. از این چشمانداز این واقعیت که ایالات متحده همچنان قدرت نظامی فراگیری دارد در چارچوب افت قدرت اقتصادی و مالیاش و اقتدار متزلزل فرهنگی و اخلاقیاش، سناریوهای نگرانکنندهای در مورد هرگونه گذار آتی پدید میآورد.
× چرا این نگرانی باید وجود داشته باشد؟ بسیاری منتظر این لحظه تاریخی بودهاند؟ ضمن آن که مگر چین یا حلقهای از کشورهای آسیای جنوبشرقی نمیتوانند متکفل چنین مسئولیتی بشوند؟
– معلوم نیست که کاندیدای اصلی جایگزین ایالات متحده، یعنی چین، ظرفیت یا تمایل به اعمال قدرت هژمونیک را داشته باشد، زیرا در حالی که جمعیت آنجا چنان عظیم است که نیازهای مقیاس در شرف دگرگونی را برآورده سازد، نه اقتصاد چین و نه اقتدار سیاسی، یا حتی تمایل سیاسیاش، نشاندهنده دسترسی آسان به نقش هژمون جهانی نیست.
با توجه به تقسیمبندیهای ملی موجود، این ایده که اتحادی از قدرتهای شرق آسیا میتواند این کار را انجام دهد نیز نامحتمل به نظر میرسد همچنان که مسیر مشترک طولانی اتحادیه اروپای تقسیمبندی شده و پرتنش و یا به اصطلاح قدرتهای نوظهوری مانند برزیل، روسیه، هند و چین نامحتمل است. به این دلیل، پیشبینی آن که ما به دوره فترت دیگری مرکب از منافع چندقطبی و متخاصم و بیثباتی بالقوه جهانی وارد شدهایم قانعکننده است.
اما اریگی تاکید داشته که سیاست چنین تحولی به هیچ وجه قطعی نیست. تلاش ایالات متحده برای اعمال هژمونی جهانی در دوره بعد از جنگ جهانی اول به سبب اولویتهای سیاسی داخلی در ایالات متحده به نفع انزواگرایی (از این رو فروپاشی اتحادیهی ملل) نقش بر آب شد و تنها بعد از جنگ دوم جهانی بود (مردم امریکا تا قبل از اشغال ” پرلهاربر” مخالف ورود به جنگ بودند) که امریکا نقش خود به عنوان هژمون جهانی ایفا کرد.
در عین حال مدت زمان درازی بود که ایالات متحده به دولتی توسعه مییافت که اساساً میتوانست ایفاگر نقش هژمون جهانی باشد. سالهای بین دو جنگ جهانی را سالهای چندقطبی و رقابت بینظم بلندپروازیهای امپراتوری به حال خود را رها کرد و از همان نوع سالهایی که بر اساس گزارش شورای اطلاعات ملی امریکا وضیت جهان در ۲۰۲۵ خواهد بود.
گفتوگوی بالا نخست در سایت خبری آفتاب در نشانی زیر منتشر شده . برای تجدید انتشار به صفحه افتصاد سیاسی انسان شناسی و فرهنگ ارائه شده است.
http://aftabnews.ir