انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

گزارش کارگاه روش‌های مصاحبه

توضیح: پنج‌شنبه ۲۷ ادیبهشت ۱۳۸۶ در ادامه برگزاری کارگاه‌های مشترک میان دانشگاه یزد و انجمن علمی دانشجویان انسان شناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، دکتر فکوهی کارگاهی با عنوان روش‌های مصاحبه برگزار کرد. خلاصه ای از مباحث این کارگاه را در زیر می خوانیم:

تعریف مصاحبه:

مصاحبه مفهومی است که با واژگانی مانند گفتگو، مناظره، مجادله و مناقشه ارتباط معنایی نسبی پیدامی‌کند. مصاحبه به معنای برقراری تعامل میان دوفرد یا بیشتر از طریق ابزار کلامی است. اگر چه بر اساس این تعریف شرط شکل‌گیری مصاحبه حضور بیش از یک نفر در جریان مصاحبه است اما مصاحبه در یک مفهوم تمثیلی می تواند به معنای گفتگویی با خود نیز باشد که کتاب اکتاویو پاز با نام گفتگو‌های تنهایی نمونه چنین مصاحبه‌ای است. برخی از روش های خود زندگینامه ای از جمله آنچه در کار لیریس می بینیم نیز می تواند به نوعی با این مفهوم نزدیک قلمداد شود.

رابطه کنشگران و مصاحبه:

مصاحبه یا گفتگو فرایندی اجتماعی است که با حضور بیش از یک فرد شکل می‌گیرد که این افراد با قرار داشتن در موقعیت‌های گوناگون اشکال گوناگونی از مصاحبه را به وجود می‌آورند. مسئله مهم در تمام اشکال مصاحبه این است که نوع گفتگوها بر اساس موقعیت افراد تغییر می‌کند. این مسئله در مصاحبه مورد استفاده در علوم اجتماعی و انسان‌شناسی که عموما بین دونفر برگزار می‌شود نیز مصداق می‌یابد.

رابطه قدرت و مصاحبه:

یکی از مهم‌ترین مولفه‌ها در سنجش موقعیت افراد میزان قرار گرفتن آن‌ها در موقعیت سلطه یا قدرت در ارتباط با دیگران است. موقعیت سلطه در پرسشگر و پاسخ‌دهنده بسیار بر جهت مصاحبه و نوع پاسخ‌ها تاثیرگذار است.
تصور رایج از مصاحبه که شخصی سوال می‌کند و دیگری پاسخ می‌دهد بسیار به تثبیت موقعیت سلطه در پرسشگر کمک می‌کند. جهت حرکت قدرت (مصاحبه‌کننده به مصاحبه‌شونده ویا مصاحبه‌شونده به مصاحبه‌کننده)‌نیز بر روی یافته‌ها تاثیر می‌گذارد. به طور مثال در رابطه استاد ودانشجو به دلیل قرار گرفتن استاد در موقعیت سلطه وی چه مصاحبه‌کننده و چه مصاحبه‌شونده باشد می‌تواند پاسخ‌ها را در زمان گفتگو و بعد از آن کنترل کند.
– پیامد منفی نمود موقعیت سلطه در مصاحبه:
پژوهشگر همواره باید در نظر داشته‌باشد که هدف از مصاحبه این نیست که با مطرح کردن سوال از موضع قدرت مصاحبه‌شونده را در موقعیت منفعل یا تنها پاسخگو قرار دهد.انحراف در پاسخ‌ها خطری است که از قرار گرفتن مصاحبه‌کننده در موقعیت سلطه به وجود می‌آید زیرا مصاحبه‌شونده در پی آن است که پاسخ‌های موردنظر مصاحبه‌کننده را بدهد و در نتیجه یافته‌های پژوهش با واقعیت منطبق نیست. در چنین وضعیتی مصاحبه‌کننده باید استراتژی‌هایی را در یش بگیرد تا از شکل‌گیری رابطه سلطه میان خود و مصاحبه‌شونده جلوگیری کند.
دلایل شکل‌گیری موقعیت سلطه:
۱- موقعیت فردی: رابطه سلطه در بسیاری از موارد زمانی میان دونفر برقرار می‌شود که شخصی موقعیت فردی بالاتری به دلایلی مانند پایگاه اقتصادی، سطح تحصیلات، کلیشه‌های شناختی و…داشته‌باشد، مانند قرار گرفتن استاد در موقعیت سلطه در برابر دانشجو. باید توجه داشت که در اکثر مصاحبه‌هایی که در انسان‌شناسی انجام می‌شود مصاحبه‌کننده در موقعیت بالاتری است و زیر نفوذ او پاسخ‌های مصاحبه‌شونده ارزش علمی ندارد.
۲- موقعیت اجتماعی: رابطه سلطه تنها بر اساس موقعیت فردی شکل نمی‌گیرد بلکه موقعیت اجتماعی مانند محیط، سرمایه اجتماعی و روابط می‌تواند موقعیت فردی را تحت الشعاع قرار دهد.(برنامه زنده لری کینگ در CNN یا برنمامه «مصاحبه داغ» (hard talk) در BBC نمونه هایی از این مورد است که مصاحبه‌کننده هر چند بالاترین مصاحبه شوندگان را از لحاظ سلسه مراتب اجتماعی مثلا یک رییس جمهور را در مقابل خود دارد، اما آنها را زیر رابطه سلطه قرار می‌دهد زیرا او از سرمایه اجتماعی بسیار قدرتمندی استفاده میِ‌کند مانند برنامه زنده تلویزیونی با میلیون‌ها تماشاگر و پذیرفتن قواعد بازی به وسیله مصاحبه شونده یعنی اینکه او می تواند بدون در نظر گرفتن میزان قدرت مصاحبه‌شونده در طرح هر نوع سوال آزاد باشد.
شکل مطلوب مصاحبه‌:
دیالوگ گونه ای از مصاحبه‌ است که در آن دو سوی مصاحبه‌ آگاهانه از حرکت به سمت نابرابری پرهیز می‌کنند. بررسی ریشه‌ای لغت Dialogue این مسئله را نشان می‌دهد. Dia به معنای تداوم و هم‌زمانی و logue گرفته‌شده از logos به معنای دانش بیانگر ارتباط میان دو فکر است که هم‌زمان در یکدیگر جریان می‌یابند.
تعامل اجتماعی پیش‌ شرط مصاحبه‌:
در هر شکل از مصاحبه‌ و گفتگو تعامل دوگانه‌ای شکل می‌گیرد، در حقیقت درهر نوع گفتگو میان دو نفر رفتار تعاملی پیش شرط شروع و تداوم آن گفتگو است. مصاحبه‌ به عنوان یک روش تحقیق در انسان‌شناسی نیز بدون در نظر گرفتن مطالبی که در آن مطرح می شود، نوعی تعامل و رفتار اجتماعی است.
ضرورت برقراری تعامل اجتماعی برای مصاحبه‌:
پژوهشگران در بسیاری از موارد در زمان مصاحبه‌ فراموش می‌کنند که رفتار تعاملی پیش شرط مصاحبه‌ است و به این ترتیب رفتار آنان به یک رفتار مکانیکی تبدیل خواهد شد و پژوهشگر نیز تبدیل به یک ضبط صوت خواهد شد، در چنین وضعیتی آن‌چه انجام می‌شود در جهت تخریب مصاحبه‌ است و پرسش و پاسخ نام دارد. پرسش و پاسخ به دلیل این‌که یک رفتار مکانیکی است، ارزش اتنوگرافیک و شناختی مصاحبه‌ را پایین می‌آورد و آن را به اعلام نظر مصاحبه‌‌شونده تنزل می‌دهد.
تعامل اجتماعی و الگوبرداری از دانش عمومی:
پژوهشگر برای انجام هر چه بهتر مصاحبه می‌تواند از دانش عمومی یا کلیشه‌های سنتی استفاده کند.
افراد عادی زمانی که در مورد موضوعی صحبت می‌کنند ابتدا به مقدمه‌چینی می‌پردازند و سپس درباره موضوع اصلی صحبت می‌کنند. درک این که چرا افراد مستقیم وارد صحبت نمی‌شوند و ابتدا در مورد چیزی صحبت می‌کنند که برای آن جمع نشده‌اند به پژوهشگر کمک می‌کند تا به ضرورت مقدمه‌چینی یا ایجاد زمینه تعامل اجتماعی پی ببرد. مقدمه‌چینی و تعامل اجتماعی راهی است که مشارکت فعال و خودانگیخته طرفین گفتگو را به دنبال دارد و از تصنعی شدن مصاحبه جلوگیری می‌کند.
شکل مطلوب مصاحبه را این‌گونه می‌توان ترسیم کرد:
ایجاد زمینه برای تعامل اجتماعی – برقراری تعامل اجتماعی – انجام مصاحبه.
تعامل اجتماعی مثبت از نفوذگذاری منفی بر روی مصاحبه‌شونده وبه دنبال آن از انحراف مصاحبه جلوگیری می‌کند.
استراتژی‌های مصاحبه:
مصاحبه‌کننده برای رسیدن به اهداف پژوهش باید از ابتدا استراتژی‌های خود را تنظیم کند. پژوهشگر در تنظیم الگوی مصاحبه باید مسئله‌ی زیر را همواره در نظر داشته‌باشد.
– دلیل پذیرش مصاحبه:
پژوهشگر همواره باید در نظر داشته‌باشد که چرا فردی می‌پذیرد که طرف مصاحبه قرار گیرد؟ کنشگران اجتماعی در تعامل اجتماعی روزمره خود همواره در سیستم های اجتماعی سودجویانه قرار می‌گیرند. در انجام مصاحبه سود پژوهشگر مشخص است اما سود مصاحبه‌شونده معلوم نیست و به دلیل معلوم نبودن سود در اکثر مواقع مصاحبه‌شونده فرایند و سوالات مصاحبه را به صورت تهاجم می‌بیند. کلیشه‌های اجتماعی تصور تهاجم را تقویت می‌کنند، به طور مثال کلیشه‌های اجتماعی هر نوع سوال در مورد وضعیت ظاهری را تهاجم به زنان تلقی می‌کنند در حال که خود این کلیشه‌ها به تقویت سلطه مردسالارانه کمک می‌کنند.
مسئله سودمند بودن پروژه برای مصاحبه‌شونده دو حالت دارد. در حالت اول پروژه سودی برای گروه مورد بررسی در پی ندارد که در چنین وضعیتی پژوهشگر بر اساس اخلاق انسان‌شناسی باید پروژه را نپذیرد و از دخالت در زندگی خصوصی افراد بپرهیزد. در حالت دوم پژوهش برای گروه مورد بررسی سودمند است اما آن‌ها یا از این سود آگاه نیستند یا سود به صورت ملموس و سریع برای آن‌ها آماده نمی‌شود.
پژوهشگر وظیفه دارد اطمینان حاصل کند پروژه کاری وی برای گروه مورد بررسی سودمند است ونه برای کارفرمای وی. به طور مثال یک شهرداری با هدف ازبین بردن زاغه‌های درون شهری پژوهشگر را استخدام می‌کند تا با انجام یک پروژه به این نتیجه برسد که خود زاغه‌نشینان از سکونت در چنین وضعیتی راضی نیستند.اما پژوهشگر با پرهیز از چنین رویه‌ای باید سود واقعی زاغه نشینان را در نظر بگیرد.
سودمندی پروژه دو مرحله دارد. در مرحله اول پژوهشگر باید از سودمندی پروژه اطمینان حاصل کند و در مرحله بعدی سودمندی را برای گروه مورد بررسی اثبات کند. قانع کردن گروه باید در فرایند تعامل اجتماعی با تکیه بر ویژگی‌های شخصیتی پژوهشگر انجام گیرد. بدترین نوع مصاحبه ایجاد زمینه‌های تعامل اجتماعی بر پایه کمک گرفتن از نهادهای الزام‌ آور دولتی یا نظامی است.
مصاحبه ساختارمند/ مصاحبه غیر ساختارمند:
مصاحبه بر اساس میزان آماده‌سازی آن بر روی یک طیف قرار می‌گیرد. که دریک‌سوی طیف مصاحبه کاملا ساختارمند یا آماده‌سازی شده ودر سوی دیگر طیف مصاحبه کاملا غیرساختارمند یا غیر آماده‌سازی شده قرار دارد.
از آن‌ جا که مصاحبه درون پژوهش انجام می‌گیرد این طیف قابل انطباق با پژوهش نیز است.پژوهشگر بیش از ورود ساختارمند به میدان، ابتدا باید درمورد میدان اطلاعاتی کسب کند که به این پژوهش غیرساختارمند پرسه زدن فکری و عملی می‌گویند. پژوهشگر در جریان پرسه زدن به صورت کاملا خودانگیخته اطلاعاتی از میدان به دست می‌آورد و از نظر ذهنی بسیار آماده می‌شود.
باید توجه کرد که پژوهش و مصاحبه به ظاهر غیرساختارمند به معنی غیرساختامند بودن ذهن پژوهشگر نیست، بلکه ممکن است ذهن پژوهشگر به صورت سیستماتیک ساختارمند عمل کند. کتاب امپراطوری نشانه‌ها اثر رولان بارت و بومیان اندوهگین استوایی اثر اشتراوس نمونه یک ذهن ساختارمند با بیانی غیرساختارمند است. یک ذهن ساختارمند می‌تواند بیانی ساختارمند یا غیرساختارمند داشته‌باشد اما ذهن غیرساختارمند نمی‌تواند بیانی ساختارمند داشته‌باشد.
مصاحبه ساختارمند:
پژوهشگر بعد از ایجاد زمینه تعامل اجتماعی با فرد و برقراری رابطه اجتماعی پیش از شروع مصاحبه باید دو لیست تهیه کند.
– لیست اول (استراتژی مصاحبه‌کننده): مصاحبه در چه موقعیتی، چه زمانی و چه مکانی انجام می‌شود؟ چه سوالاتی و با چه ترتیبی پرسیده می‌شود؟ آیا پرسش از پاسخ مطرح می شود یا نه؟ ترتیب پردازش پاسخ‌ها برای رسیدن به سوالات بعدی چگونه باشد؟ نوع رابطه فرد و قدرت چیست؟ قدرت نسبت به موضوع رویکرد خنثی یا جانبدارانه دارد؟ پژوهشگر می‌خواهد مصاحبه‌شونده را به سمت خاصی بکشاند یا می‌خواهد سیر حرکت خود انگیخته وی را بررسی کند؟
– لیست دوم(استراتژی مصاحبه‌شونده): آیا پژوهشگر و هدف وی برای مصاحبه‌شونده تعریف شده‌است؟ وی با چه هدفی مصاحبه را پذیرفته‌است؟ استراتژی وی برای رسیدن به هدفش چیست؟
پژوهشگر بر اساس این دو لیست برای مصاحبه برنامه‌ریزی می‌کند.
پیامد منفی مصاحبه کاملا ساختارمند:
اطلاعات به دست آمده از یک مصاحبه غیرساختارمند کاملا خودانگیخته است و انطباق بیشتری با واقعیت دارد.
خطری که یک مصاحبه را هر چه بیشتر ساختارمند باشد بیشتر تهدید می‌کند، حرکت مصاحبه به سمت مناسکی شدن است. مناسکی شدن به این معنی است که مصاحبه شکل مراسم به خود می گیرد و از نظم، ساختار‌های هنجارمند، غرض‌مندی و کلیشه‌ها تبعیت می‌کند و به این ترتیب پژوهشگر باید بر اساس زمان، اشیا و حرکات از پیش تعیین شده رفتار کند.
شکل مطلوب مصاحبه انسان‌شناسی:
مصاحبه انسان‌شناسی باید در ظاهر شکلی کاملا خودانگیخته داشته‌باشد و در عین حال در ذهن کاملا سازمان‌یافته باشد. به این معنی که پژوهشگر باید در زمان مصاحبه کاملا مانند گفتگوی روزمره میان افراد رفتار کند اما در ذهن خود با آگاهی مصاحبه را دنبال کند و به آن جهت دهد.
چگونگی ورود به مصاحبه انسان‌شناسی:
پژوهشگر باید بداند که چگونه مصاحبه‌شونده را در جریان کار قرار دهد؟ و خود نیز به درستی بداند که چه می‌خواهد و آن را بر اساس واژگان قابل فهم برای مخاطب توضیح دهد. پژوهشگر برای انجام مصاحبه و فعال کردن مصاحبه‌شونده بهتر است از استراتژی واژگونی مصاحبه استفاده کند.
-واژگونی مصاحبه:
پژوهشگر وظیفه دارد زمینه اجتماعی را برای مصاحبه آماده کند و موضوع را کاملا برای مصاحبه‌شونده توضیح دهد و از وی بخواهد تا هر سوالی درباره موضوع دارد بپرسد. پژوهشگر برای انتقال موضوع از ذهن خود به مصاحبه‌شونده باید ابتدا ذهنیت وی را نسبت به خود بسنجد و سپس بر اساس این ذهنیت واژگان مناسب را انتخاب کند. در این مرحله برای جلوگیری از انحراف موضوع در ذهن مصاحبه‌شونده باید از مکانیسم‌های بیانی یا همان انتخاب واژگان به درستی بهره برد. پژوهشگر باید بهترین استراتژی را در پیش بگیرد تا مصاحبه‌شونده بهترین و واقعی‌ترین پاسخ‌ها را بدهد.
حرکات مصاحبه‌کننده:
نکته بسیار مهم که پژوهشگر هیچ گاه نباید فراموش کند این است که نباید در زمان مصاحبه با حرکات فیزیکی خود این تصور را در مصاحبه‌شونده به وجود بیاورد که وی تنها برای انجام تکلیف خود با وی مصاحبه می‌کند زیرا هر حرکت پژوهشگر از جانب مصاحبه‌شونده تحلیل می‌شود و در صورت احساس تحقیر مصاحبه تخریب خواهد شد.