انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

گذری بر موضوع مدیریت شهری و برنامه ریزی توسعه فرهنگی درکلانشهر تهران

موضوع توسعه یکی از موضوعاتی است که نه‌تنها در حوزۀ جامعه‌شناسی توسعه،بلکه در بسیاری‌ از‌ حوزه‌های‌ علوم اجتماعی، به‌طور اعم، مورد بحث قرار می‌گیرد. جامعه‌شناسان‌ توسعه، مقولۀ‌ توسعه را در برابر مقولۀ رشد قرارمی‌دهند. مفهوم رشد به پیـشرفت و تـرقی جـامعه در ابعاد مادی و عینی، به‌ویژه تولیداقتصادی، اشاره‌ دارد، درحـالی‌که‌ مـفهوم‌ تـوسعه دربردارندۀ پیشرفت و ترقی جامعه درتمامی ابعاد زندگی است. ازاین‌رو، در‌ ادبیات مربوط به توسعه از توسعۀ اقتصادی، توسعۀ سیاسی، توسعۀ اجتماعی، توسعۀ فرهنگی و توسعۀ انسانی سخن به مـیان مـی‌آید. صاحب نـظران کلاسیک‌ علوم‌ اجتماعی‌ چنین تصور می‌کردند که پیـشرفت جـامعۀ انسانی درگرو رشد و توسعۀ‌ اقتصادی‌ است، اما بعداً ملاحظه کردند که در کنار رشد و توسعۀاقتصادی، جامعه نیازمند برخی ضروریات دیگر، از جمله تـوریع‌ عـادلانۀ‌ درآمـدها، شکوفایی استعدادهای‌ گوناگون و شخصیت انسانی، سلامت جسمانی و روانی، افزایش امید به زندگی، برقراری برابری‌های اجتماعی، تحقق آزادی، برقراری‌ ارتباطات‌ انسانی- اجتماعی به‌ دور از انواع سلطه، و به‌طور کلی، تحقق یک جامعۀ مدنی و انسانی است.ازاین‌رو، امروزه گفته می‌شود‌ تمامی‌ انواع‌ توسعه وسایلی هـستند بـرای تـحقق یک جامعۀ مدنی وانسانی. چنین جامعه‌ای را می‌توان یک جامعۀ‌ توسعه‌یافته‌ در معنای واقـعی آن بـه شمارآورد.

مهم‌ترین نکاتی که در تعریف توسعه باید مدنظر‌ داشت‌ عبارتند‌ از این‌که، اولاً بایدتوسعه را یک مقولۀ ارزشی به شمار بـیاوریم، ثانیاً بـاید آن را جـریانی‌ چندبعدی‌ و پیچیده بدانیم،و ثالثا، باید به ارتباط و نزدیکی آن با مفهوم بهبود توجه داشته باشیم(ازکیا‌ وغـفاری،۱۳۸۴:۲۴). در‌ بـحث‌ از رشـد و توسعۀ اقتصادی نیز صاحب نظران توسعه این دومقوله را از هم تفکیک‌ می‌کنند.آرتور‌ لوئیس رشد اقـتصادی را بـه مـعنای افزایش سود می‌داند و آن را شامل‌ مفاهیمی‌ همچون‌ رفاه،آسایش و سعادت نمی‌داند و کاری به توزیع و مصرف آن‌ها ندارد. وی حـتی مـعتقد است که‌ با‌ افزایش‌ رشد اقتصادی نه‌تنها ممکن است شرایط زندگی مجموع جمعیت جـامعه بـهبود نـیابد،بلکه وخیم‌تر‌ شود. می‌توان‌ گفت رشد اقتصادی عبارت است از افزایش شاخص‌های اقتصادی،نظیر تولید ناخالص ملی یا درآمد سـرانه طـی یک دورۀ‌ زمانی‌ مشخص.در تعریف توسعۀ اقتصادی نیز غالبا بر مقولاتی همچون کاهش فقر و نـابرابری‌ و رفـع بـیکاری تأکید می‌شود.اساسا«توسعۀ اقتصادی فرآیندی است که‌ در‌ طی‌ آن شالوده‌های اقتصادی و اجتماعی جامعه دگرگون‌ می‌شوند، به طوری‌ که حاصل چـنین دگـرگونی و تحولی در درجۀ اول کاهش نابرابری‌های اقتصادی وتغییراتی‌ در‌ زمینۀ تولیدی،توزیع و الگوهای مصرف‌ جامعه‌ خـواهد بود»(همان:۴۵-۴۲).

مفهوم تـوسعۀ‌ سـیاسی‌ از دیگر مفاهیمی است که صاحب‌ نظران‌ توسعه دربارۀ آن بحث می‌کنند.«لوسین پای از توسعۀ سیاسی به عنوان تقویت‌کنندۀ ارزشـهای‌ دمـوکراسی‌ نـظام سرمایه‌داری غرب یاد می‌کند،و مشارکت توده‌ای،وجود‌ نظام‌های چند حزبی،رقابت‌هایانتخاباتی،ثبات سیاسی‌ و پرهیز از تنش در سـاختار‌ سـیاسی‌ را به عنوان شرایط لازم برایتحقق توسعۀ سیاسی می‌شناسد.توسعۀ سیاسی فرآیندی است که‌ زمینۀ‌ لازم را برای نهادی کردن تشکل‌ و مـشارکت‌ سـیاسی فراهم می‌کند‌ که‌ حاصل آن افزایش توان‌مندی‌ یک‌ نظام سیاسی است(همان:۵۱).مفهوم دیگری که در بـحث از تـوسعه مطرح می‌شود توسعۀ فرهنگی است. این مفهوم از‌ اوایل‌ دهـۀ ۱۹۸۰ بـه بـعد از طرف‌ یونسکو‌ در مباحث‌ توسعه مطرح‌ شده‌ و از مفاهیمی اسـت‌ کـه نسبت به سایر بخش‌های توسعه از ابعاد و بار ارزشی بیش‌تری برخوردار است و تأکید‌ بیش‌تری‌ بـر نـیازهای غیرمادی افراد جامعه دارد.«بنابراین،فرآیندی‌ اسـت‌ کـه‌ در‌ طی‌ آن بـا ایـجاد‌ تـغییراتی‌ در حوزه‌های ادراکی،شناختی،ارزشی و گرایشی انسان‌ها، قابلیت‌ها و باورها، شخصیت ویـژه‌ای را در آنـها به وجودمی‌آورد،که حاصل این‌ باورها‌ و قابلیت‌ها، رفتارهای کنش‌های خاصی است که مناسب توسعه مـی‌باشد»(همان:۴۸). اساسا‌ فـرهنگ‌ یکی‌ از‌ مهم‌ترین‌ عوامل‌ تحقق توسعه اسـت،و،ازاین‌رو،توسعۀ فرهنگی،هم یکی از پیش شـرط های بـنیادی تحقق توسعه و هم یکی از آرمان‌های بـنیادی تـوسعه در هر جامعه است؛ از همین‌رو بیش‌تر صاحب نظران توسعه،ازجمله کارگزاران‌ و مسئولان سازمان ملل مـتحد،تأکید خـاصی بر فرهنگ به عنوان یـکی ازمـهم‌ترین عـوامل تحقق توسعه دارنـد.(فابریزیو، دزیو و دیگران،۱۳۷۸؛فکوهی،۱۳۷۹؛الیاسی،۱۳۶۸:۱۵۶-۱۴۵؛توسلی،۱۳۷۳:۴۵۳-۴۳۵)

مفهوم تـوسعۀ انسانی از دیگر مفاهیم مـحوری در مـباحث مربوط به توسعه است.درگزارش‌ سازمان‌ ملل دربارۀ توسعۀ انسانی گفته شده است:«توسعۀ انسانی رونـدی اسـت که طی آن امکانات افراد بشر افزایش مـی‌یابد».در ایـن زمینه سـه شـاخص کـلیدی طول عمر،سطح دانش و سـطح معاش آبرومند‌ به‌ عنوان مهم‌ترین شاخص‌های توسعۀ انسانی معرفی شده‌اند و گفته شده است با تأمین سـه مـؤلفۀ مذکور در یک جامعه، می‌توان گفت آن‌جامعه به تـوسعۀ انـسانی دسـت‌ یـافته‌ اسـت(همان:۵۴-۵۱). «شاخص توسعۀ انسانی نـتیجۀ کـوششی است‌ به‌ منظور رها کردن دیدگاه توسعۀ تولیدمدار و جایگزین کردن دیدگاه دیگری که انسان‌مدار است» (گریفین و مک کنلی،۱۳۷۷:۲۲۹). از دیـگر مـفاهیمی کـه در حوزۀ توسعه مورد بحث قرار‌ گرفته‌ است مـفهوم تـوسعۀ اجـتماعی‌ اسـت.«سازمان‌ مـلل تـوسعۀ اجتماعی را افزایش ظرفیت نظام اجتماعی،ساختار اجتماعی، نهادها، خدمات و سیاست بهره‌گیری ازمنابع برای سطوح زندگی مطلوب‌تر،که در معنایی وسیع‌تر دربردارندۀ ارزش‌هایی است که معطوف به توزیع معتبر درآمد،دارایی و فرصت‌هاست تعریف‌ نموده‌ اسـت»(جاکوب،به نقل از همان:۳۷۹).«توسعۀ اجتماعی با مؤلفه‌هایی همچون بهبود در کیفیت زندگی،تحقق برابری و عدالت اجتماعی،نیل به یکپارچگی اجتماعی،تحقق نظام شایسته‌سالاری،مشارکت اجتماعی در قالب بسط انجمن‌ها و نهادهای مدنی،تقویت قابلیت و ظرفیت‌ نظام اجتماعی،پاسخ‌گویی‌ به ضرورت‌های‌ حاصل در دگرگونی‌های مختلف،پذیرش تـکثر اجتماعی بـا حفظ انسجام ملی و ارتقای توانمندی‌های انسانی ارتباط دارد. توسعۀ اجتماعی در قیاس‌ با مفاهیمی چون توسعۀ اقتصادی و رشد اقتصادی حوزۀ وسیع‌تری را‌ می‌گیرد. در‌ دورۀ‌ جدید مباحث مربوط به جامعۀ مدنی، دموکراسی اجتماعی،عدالت اجتماعی، رفاه اجتماعی و سرمایۀ انـسانی مـوضوعات محوری توسعۀ اجتماعی را تشکیل ‌‌می‌دهند«همان:۳۷۹؛۴۸-۴۷). در‌ یک تعریف دیگر،شاخص‌های توسعۀ اجتماعی امید به زندگی، مرگ‌ومیر نوزادان و دست‌یابی به آموزش‌ همگانی‌ ذکر‌ شده است. براساس تعریف بـانک جهانی،توسعه، به‌ویژه تـوسعۀ اجتماعی، به مردم،آسایش،رفاه و بهبودی آن‌ها،شکوفاشدن قـابلیت‌های‌شان و تـکوین یک جامعۀ‌ مدنی از سوی آن‌ها مربوط است (بورگاتا ومونتگمری،۲۰۰۰:۷۴۴-۷۴۲). اساسا یکی از لوازم توسعه در جامعه‌ توسعۀ اجتماعی است.در یک معنا، توسعۀ‌ اجتماعی‌ عبارت است از تحقق دگرگونی بنیادی در طرزتفکرها، ارزش‌ها، نگرش‌ها، رفتار و نقش‌های اجـتماعی در گـسترۀ جامعه(بیرو،۱۳۷۰:۹۰)

برنامه ریزی؛

بـرنامه‌ریزی عملی است‌ خردمندانه‌ و ارادی‌،در جهت تعیین سازماندهی و زمان بندی مجموعه‌اقدامات هماهنگ و سازگاری که‌ مصمم‌ به‌ انـجام‌آنها هـستیم بـا هدف از پیش تعیین شده در مدت‌زمان مشخص‌، بر اساس‌ منابع‌ بالقوه و بالفعل درمـحیطی درونـی و تـحت تأثیر محیط بیرونی بااستفاده از ابزار‌ و فنون‌ مناسب و لازم برای‌برنامه‌ریزی با توجه به منابع مالی مـوجود و یـاقابل دستیابی‌.بـر اساس‌ این‌ تعریف مباحث زیر بابرنامه‌ریزی ارتباط پیدا می‌کنند.

۱. تعیین اهداف‌، راهبردها و سیاستهای‌ لازم‌جهت‌ تـحقق‌ آن اهداف‌

۲. سـازمان و سازماندهی‌

۳. زمان‌بندی‌، افق های برنامه‌، زمان بندی کاری‌

۴. منابع‌، اعم از منابع‌ مالی‌،‌ انسانی‌،‌ فنی و مانندآنها، هـمچنین ظـرفیتها و مـحدودیتهای آنها

۵. شرایط محیطی‌، درونی و بیرونی‌

۶. ابزار و فنون برنامه‌ریزی‌

این مباحث را در بخش روش‌شناسی‌ برنامه‌ریزی توسعه فرهنگی ـ اجتماعی شهر‌ تـهران‌در‌ صـورت لزوم به طور مشخص تر مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

ویژگیهای اساسی مفاهیم توسعه‌

باید توجه‌ داشت که مفهوم تـوسعه جـنبه کـیفی‌دارد و با‌ مفهوم‌ رشد که عمدتا کمی است متمایزاست‌.

در‌ واقع توسعه رشدی است که علاوه بـرافزایشهای کـمی تغییرات کیفی را نیز به‌ همراه‌داشته‌ باشد و در نتیجه در‌ ذات‌ خود تغییر،‌ تحول‌و‌ ارتـقای‌ کـیفی را نـیز شامل می‌شود. از‌ این‌رو،توسعه‌ فراتر از مفهوم رشد است و با واژه دیگرپیوند تنگاتنگ دارد. بنابراین‌،‌ توسعه‌ نه تنها از طـریق شـاخصهای کـمی‌بلکه‌ باید با استفاده از‌ معیارهای‌ کیفی نیز سنجیده‌شود.

توسعه پایدار

آنچه‌ در رابطه با توسعه پایـدار، بـه خصوص توسط نیروهای اجتماعی معروف به سبزها در‌ کشورهای‌پیشرفته‌ جا افتاده است‌، بیشتر مربوط‌ به‌ مسایل‌زیست‌محیطی‌ است. امـا واقـعیت‌ موجود‌ در موردکشورهای باز‌مانده از‌ قافله‌ توسعه‌، حکم می‌کند که به مـبحث تـوسعه پایداراز دیدگاه عام تری نگریسته‌ و برخورد شود. بنابراین‌، تـوسعه پایـدار را بـاید‌ به‌ مفهوم توسعه‌دیرمان‌ در‌ نظر‌ بگیریم به طـوری کـه‌ این مبحث‌،علاوه بر توسعه به طور عام و نیز علاوه بر مباحث‌زیست‌محیطی به مـفهوم خـاص‌،‌ مباحث‌ توسعه‌انسانی و توسعه برای انـسانها را‌ نـیز‌ شامل‌ شود.

در‌ چـنین شـرایطی مـفاهیم‌ توسعه‌ پایدار محدود به حفظ محیط زیست بـرای نـسلهای آینده‌ نمی‌شود، بلکه مفهومی فراتر به خود می‌گیرد که‌عبارت خواهد‌ بود‌ از‌ توسعه بـه مـفهوم رشدی‌تکامیل که در جهت‌ شکوفایی‌ انسانها‌ تـحقق‌می‌پذیرد‌ و در‌ نتیجه‌، شکوفایی انسانها، عـلاوه بـرضرورت حفظ منابع زیست محیطی‌، بـهبود زندگی بـشر و استمرار چرخه حیات را همراه با ارتقای دایم آنها در بر می‌گیرد.

توسعه پایدار فرهنگی ـ اجتماعی‌

با تـوضیحاتی کـه از توسعه و توسعه پایدار ارایه‌شد حـال بـاید بـه تعبیر خود از فـرهنگ و اجـتماع ‌بپردازیم و اجتماع را با جامعه مـدنی پیـوند بزنیم‌.

فرهنگ‌، حاصل عادات‌ و رفتارهای‌دیرمان‌شده و جاافتاده طی زندگی نسلها در طول‌قرنها و هزاره‌ها در نظام باورهای انسانهاست‌.فرهنگ هـر جـامعه هویت وجودی آن جامعه راتصویر و ترسیم مـی‌سازد.

اصـطلاح فرهنگ اسـاساً‌ دیـرمانی‌ را در بـطن‌خود دارد و بنابراین با پایداری بـسیار سازگاراست‌. آنچه امروز در مورد فرهنگ در جامعه‌ ما رایج است بحث توسعه‌ فرهنگی‌ و چگونگی‌تحقق آن در رابطه‌ با،‌ از یـک طـرف جهانی شدن‌ و از بین رفتن مرزها، حصارها است‌، و از طـرف دیـگر بـاورها و بـه خـصوص باورهای‌مذهبی است کـه‌ تـوسط‌ برخی از جریانها و ارکان‌اجتماعی‌ ضرورت عدم تغییر و استمرار آنهامطرح می‌شود.

در رابطه با مقوله اول یعنی پدیده‌جهانی‌شدن‌، گفتگوی تمدنها تـا بـه امـروزمناسبترین پاسخ‌، به خصوص پاسخ فرهنگی ارایه‌شده اسـت کـه از طـرفی ضـرورت‌ حـفظ‌ فرهنگهای گـوناگون را در خود دارد و از طرف دیگر ضرورت‌گفتگوی تمدنها را در جهت هم‌افزایی مطرح‌می‌سازد.

شاید دیر زمانی نگذرد و چه بسا این امر(گفتگوی تمدنها) در حال‌ تحقق‌ باشد وشکل‌گیری‌ تمدن جهانی و فرهنگ جهانی‌مشترکی را فراهم سازد کـه‌، در عین جامعیت واشتراک‌، در هر گوشه‌ای از‌ کره زمین ویژگیهای‌خاص خود را داشته باشد. ویژگیهایی نشأت گرفته‌از هر‌ یک‌ از‌ فرهنگهای بومی و ابتدایی ساکنان آن‌.

در مورد مقوله دوم یعنی باورهای مذهبی‌اعتقاد ما بر این است ‌‌کـه‌ ظـرفیتهای اسلام ‌در جهت تطبیق با زمان و مکان و امکان ارایه‌تفسیرهای متفاوت‌ از‌ کتاب‌ آسمانی‌، علی‌رغم‌پاره‌ای نگرشهای بنیاد گرایانه‌، در مقابل پویایی‌زمان و ضرورت تغییر، با تحول و تکامل‌ دوام‌خواهد یافت و تکامل باورها را با کـمک پویـایی های ‌موجود در تفکر اسلامی و به دور از جزم‌ گرایی‌برخی‌ جریانات فکری آن تا دیر زمانی تحقق‌پذیرخواهد کرد.

اما تعبیر ما از اجتماع‌: اجتماع مجموعه‌ای ازانسانهاست که با باورهای عمدتاً مـشترک وسـازمان مشترک گرد هم می‌آیند و اجـتماعی راتـشکیل می‌دهند. در عصر حاضر اجتماع با جامعه مدنی پیوندمی‌خورد. متأسفانه شکل‌گیری جامعه مدنی درایران هنوز در مراحل بسیار ابتدایی خود است ومراحل کودکی خود را طی مـی‌کند. بـنابراین‌، تلاش‌ما برای برنامه‌ریزی تـوسعه‌ فـرهنگی‌ ـ اجتماعی‌جدا از تلاش ما در جهت استقرار، تعمیق ونهادینه‌کردن جامعه مدنی نخواهد بود.

شهر تهران‌

اگر چه از نظر شهرداری‌، تهران به ۲۲ منطقه‌جغرافیایی محدود می‌شود، تأثیرپذیری وتأثیردهی تهران‌ به‌ عنوان پایتخت کشور درمحدوده کل مـملکت و بـه عنوان پایتخت‌جمهوری اسلامی فرا منطقه‌ای نیز عمل می‌کند.

به طور کلی تأثیرپذیری تهران از طریق‌مهاجرتهای عمدتا داخلی ایران از طرفی‌ و ازطرف دیگر نشأت گرفته از ارتباطات گسترده‌جهانی تعریف می‌شود. مهاجرتهای داخلی‌، تهران‌را بـه مـأمن تنوع فـرهنگی کشورمان تبدیل کرده‌است‌. ارتباطات گسترده جهانی به نوبه خودمباحثی چون تهاجم فرهنگی را‌ از‌ جانبی‌ و ازجانب دیگر گفتگوی تـمدنها‌ را‌ به‌ عنوان تزمسالمت‌آمیز نجات فرهنگهای بومی و محلی‌مطرح می‌سازد. توسعه فرهنگی ـ اجـتماعی بـاتوجه بـه این مباحث باید در رابطه با ایران‌ تعریف ‌و‌ تبیین‌ و در جهت فراهم آوردن برداشتی عام ازاین‌ مفهوم‌ (توسعه فرهنگی ـ اجـتماعی‌) ‌ ‌بـه ناچارباید اقداماتی انجام شود.

به طور کلی فرآیند برنامه‌ریزی مکانیسم ‌مختلفی را پشت سر گذاشته است که عبارت‌اند از:

مرحله اول‌: تعیین بودجه‌

در‌ این مرحله نظام برنامه‌ریزی مبتنی بربرنامه‌ریزی کوتاه مدت بر اساس بودجه‌های‌موجود بـرای معمولا یک‌ سال‌ و با توجه به‌هزینه‌های انجام شده سالهای قبل و اصلاحاتی‌جزیی با توجه به تغییرات قابل‌ پیش‌ بینی و یاخواسته شده صورت می‌گرفت‌.

مرحله دوم‌: برنامه‌ریزی دراز مدت‌

ویژگیهای این‌ مرحله‌ با‌ احساس ضرورت‌برنامه‌ریزی بـلند مـدت تعریف می‌شود.برنامه‌ریزی بلند مدتی که ضرورت جامع نگری وفرایندی‌دیدن را‌ نیز‌ احساس کرده و پذیرفته است‌و این امر را عمدتاً از طریق فرافکنی گذشته‌ و حال‌به‌ آینده انجام می‌دهد.

مرحله سوم‌: برنامه‌ریزی راهبردی‌

ویژگیهای برنامه‌ریزی در ایـن مـرحله توجه به‌ بلندمدت‌ و میان مدت و ضرورت طرح مسایل‌راهبردی است‌. در این مرحله برنامه‌ریزی‌ با‌ تصویریک‌ چشم‌انداز مطلوب و اهداف دست یافتنی در بلند مدت تحقق می‌پذیرد. برنامه‌ریزی با توجه به‌شرایط تأمین منابع مالی‌ در‌ کـوتاه‌ و تـا حدودی‌میان مدت صورت می‌گیرد.

در این مرحله از برنامه‌ریزی‌، علاوه‌ بر‌ نگرش‌فرایندی‌، نگرش سیستمی نیز مورد توجه قرارمی‌گیرد واستفاده از روش سناریونویسی تحقق‌می‌پذیرد.

مرحله چهارم‌: برنامه‌ریزی و مدیریت‌ راهبردی‌

ویژگیهای برنامه‌ریزی در این مرحله برنامه‌ریزی‌راهبردی بلند، کوتاه و مـیان‌مدت بـا‌ تـوجه‌ اساسی‌به چگونگی تأمین و تخصیص مـنابع مـالی‌ درافـقهای‌ مختلف‌ با نگرشی فرایندی و سیستمی‌است که توجه‌ به‌ ضرورت اعمال دستاوردهای‌مدیریت نوین یعنی مشارکت در فرایندبرنامه‌ریزی و مدیریت راهبردی‌، توجه به‌ضرورت‌ برنامه‌ریزی‌ مـنابع و بـه خـصوص منابع‌انسانی‌ و پیوند آن‌ با‌ آموزش‌ مطرح می‌شود. عـلاوه‌بر آن بـررسی ساختارها‌ و اصلاح و یا تجدیدساختارها صورت می‌گیرد و از روش سناریوهای‌خوش بینانه‌، بدبینانه‌،‌ محتمل‌ و مطلوب استفاده‌می‌شود و برنامه‌ها دایما‌ بازنگری و اصلاح‌ می‌شوند.

جمع‌بندی‌ سیر تحول نـظام بـرنامه‌ریزی در‌ جـهان‌ دررابطه با ایران‌ در حالی که کشورهای پیشرفته در مرحله چهارم‌برنامه‌ریزی یعنی بـرنامه‌ریزی‌ و مدیریت راهبردی‌قرار دارند در ایران‌ هنوز‌ در‌ اغلب عرصه‌ها بین‌مرحله‌ دوم‌ و سوم سیر می‌کنیم‌ و تنها برخی ازمباحث مرحله چهارم در نـظر مـطرح مـی‌شود، اماهنوز فاصله زیادی تا رایج‌ شدن‌ و نهادینه شدن‌مرحله چهارم وجود دارد.

بـرای رایـج‌ شدن‌ این‌ مرحله از برنامه‌ریزی‌،یعنی برنامه‌ریزی‌ و مدیریت راهبردی در ایران‌ توجه اساسی به دست آوردها، ویژگیها و الزامات ‌اساسی زیر لازم است‌.

دسـتاوردها، ویـژگیها و الزامات اساسی برنامه‌ریزی‌ ومدیریت‌ نوین‌

برنامه‌ریزی‌ و مدیریت نوین در‌ پایان‌ قرن بیستم وآغاز دوره سـوم مـیلادی دسـت آوردهای بسیاری رابه ارمغان آورده است‌. دستاوردهایی که امروز‌ به‌عنوان‌ ویژگیها‌ و الزامات تحول نظامهای‌برنامه‌ریزی و مـدیریت عـصر‌ جـدید‌ مطرح‌می‌شوند‌ و اجتناب‌ از‌ آنها یا چانه‌زنی و مقاومت‌در مقابل آنها امروز دیگر نمی‌تواند جایز باشد. ایـن‌دستاورهای جـهانی دیروز، که به صورت الزامات‌امروز تحول در برنامه‌ریزی و مدیریت نوین‌مطرح می‌شوند، عبارت‌اند‌ از:

۱- توسعه انـسانی‌. تـوجه بـه منابع انسانی و توسعه‌و شکوفایی آنها امروز به عنوان یکی ازمهمترین ارکان نظام نوین بـرنامه‌ریزی در آمـده‌است و در رابطه با خود مباحث دیگری رامطرح‌ می‌سازد.

۲- آموزش نیروی انسانی و فرهنگ سازی به‌عنوان عـامل اسـاسی در بـرقراری ارتباط بین‌نظامهای برنامه‌ریزی و مدیریت در جهت‌خلق تفکر و عمل مشترک‌.

۳- مشارکت منابع انسانی در عرصه‌های مختلف‌تصمیم سازی‌ و تصمیم‌گیری در نـظام‌برنامه‌ریزی جـهت بهینه سازی و مقبول‌ساختن نظام برنامه‌ریزی که خود مبحث‌ضرورت ایجاد شفافیت در عرصه‌های‌مختلف را مـطرح می‌سازد.

۴- شـفافیت در ارایـه‌ اطلاعات‌

۵- توجه به چگونگی تأمین و تخصیص‌ منابع‌مالی و جایگاه واقعی آنها در نظام برنامه‌ریزی‌.ضرورت مدون بودن عملکردهای مـالی‌سازمانهای درگـیر در نـظام برنامه‌ریزی‌

و همچنین چگونگی تأمین منابع مالی موردنیاز و تخصیص‌ آنها به توسعه فرهنگی‌ ـاجـتماعی‌ کـه ضامن اجرای برنامه‌ها خواهد بود.

۶- مشخص و مدون بودن شرح وظایف‌سازمانهای درگیر در نظام برنامه‌ریزی (تهیه‌برنامه‌، اجرای برنامه‌، بازنگری و اصـلاح‌برنامه‌) از نـظر عملکرد (وظایف و فعالیتها وهمچنین عملکرد مالی‌)‌ و تفکیک وظایف آنهابه منظور جلوگیری از دوبـاره کـاریها در صورت‌لزوم اصلاح و یا تجدید ساختارهای موجودبرای فـراهم کـردن شـرایط برنامه‌ریزی ومدیریت راهبردی‌

۷- آینده پژوهی به عنوان ضـرورت بـرنامه‌ریزی‌بلند مدت و پدیداری‌ امکان بازنگری‌ وتصحیح مستمر برنامه برای نزدیکتر شدن به‌سناریوی مطلوب‌.

۸- فرایندی دیـدن بـرنامه به طوری که تهیه بـرنامه‌،اجرای بـرنامه‌،‌ بازنگری و اصـلاح بـرنامه‌،اعمال مـنفک از هم و مرحله‌ای نباشند ونگریستن‌ به‌ بـرنامه‌ریزی‌ بـه عنوان فرایندی که‌باید در همه عرصه‌ها نهادینه شود و پذیرفتتن‌نظام برنامه‌ریزی در قالب (کوتاه‌، مـیان وبـلندمدت‌) ‌‌که‌ باید ارتباط واقعی و ارگانیک‌آنها بـا هم تعریف و تبیین و جـاری شود.

ویـژگیهای‌ اساسی‌ مباحث فرهنگی در ایران

جامعه کـنونی ایـران نیز به خصوص در‌ این برهه‌ از تـاریخ مـعاصر خـود‌ ویژگیهای‌ خاص خـود رادارد کـه بدون در نظر گرفتن ایـن واقـعیات ونیروهای حاکم بر آنها قابل فهم و درک نخواهد بود.

در اسناد برنامه سوم توسعه که در واقع بـرنامه‌۵ سـاله توسعه‌ اقتصادی‌، اجتماعی فرهنگی‌جمهوری اسلامی بـرای سـالهای ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۳اسـت اشـاره‌هایی بـه این ویژگیها شده اسـت که باتوجه به اهمیت آنها پاره‌ای از موارد ذیلاً اشاره می گردند:

مشکلات و تنگناها

– مبهم بودن‌ مبانی‌ نظری‌، فقهی و ارزشی انـواع‌آثار تـولیدی در بخشهای فرهنگی و شفاف‌نبودن جایگاه آنها در نـظام جـمهوری اسلامی‌ایران‌

– نـداشتن نـگرش بـه فعالیتهای فرهنگی و هـنری …

– تـبلیغات نادرست و منفی پیرامون‌ تولیدات‌فرهنگی‌ و هنری …

– ترس بی‌مورد از فرو ریختن ارزشهای ایمانی وفرهنگ سنتی‌، …

– نداشتن اطمینان از مـقررات و واکـنشهای رسـمی‌و غیر رسمی …

– ضعف جایگاه ورزش در نظام آموزشی‌ کشور…

– روشـن نـبودن الگـوی نـظم مـطبوعاتی مـطلوب …

– روشن نبودن تعریف حقوق جهانگردان …

– عدم تلقی و استنباط صحیح عمومی نسبت به‌موضوع میراث فرهنگی .

اینها تنها چند‌ نمونه‌ خلاصه‌ از ۳۹ مورد مشکل وتنگنای‌ ذکر‌ شده‌ در اسـناد برنامه است‌.

پاره‌ای از چالشهای آینده که در مقابل توسعه‌فرهنگی قرار دارند در اسناد برنامه سوم به قرار زیرآمده‌ است‌.

– افزایش‌ تحمیلهای فرهنگی در جامعه با استفاده‌از رسانه‌های ماهواره‌ای‌،‌ اینترنت‌ و از این‌ قبیل

– ثابت و غیر قابل تغییر فـرض کـردن اصول‌سیاستهای فرهنگی

– ایجاد فاصله بین‌ خرده‌ فرهنگهای‌ ایلی‌،روستایی و شهری‌، … ناتوانی در پاک کردن‌جامعه از خرافات

– ضعف شناخت ارزشهای غنی و عدم‌امکان‌انسانی کردن باورهای ملی و دینی‌، عدم گسترش‌ مناسب فرهنگ‌ شایسته‌سالاری‌

– دخالت غیر ضروری دولت در تصدی امور

-گسترش دستگاههای موازی فرهنگی‌

– ناکار‌ آمدی و ناتوانی نظامهای نـظارتی در بخش‌ فـرهنگ و هنر …

در‌ این‌ رابطه‌ بیشترین نـگرانیها در نـاحیه کاهش‌باورهای دینی و بروز رفتار غیر مذهبی در میان‌جوانان است‌.

-متنوع‌ شدن‌ تقاضاهای فرهنگی‌

-توسعه فناوری ارتباطات مانند ویدئوتکس‌،تله ماتیک‌، کتاب الکترونیک‌

-تهاجم فرهنگی‌… مجهز شدن‌ جهان‌ پیشرفته بـه‌ابزارهای فـرهنگی و اطلاع رسانی فوق العـاده‌پیشرفته هـمچون سیستمهای ماهواره‌ای

بیش‌ از‌ پیش‌ موجبات دین ستیزی و بروزرفتار غیرمذهبی در جامعه‌، بویژه توسطجوانان را دامن می‌زند.

– بحران‌ هویت‌ و مسئولیت گریزی‌

– عدم امکان تأمین نیازهای ورزشی با تکیه برمنابع دولتی‌

– تبلیغ‌ نادرست‌ درباره‌ ارزشهای دینی‌، مـذهبی ومـلی

– تنشهای سیاسی با برخی کشورهای همسایه‌،کشورهای صنعتی‌، کشورهای عضو اتحادیه‌اروپا‌

– تلقی‌نادرست نسبت به‌ارزش میراث فرهنگی …

– عدم توجه به فرهنگ و هنر‌ روستانشینان‌ به‌ویژه‌ زنان و جوانان

موارد مذکور خلاصه‌ای از چالشهای اصلی فـرا روی ‌بخش فرهنگی‌ کـشور‌ از‌ نظر اسناد برنامه است‌.

با تکیه بر اطلاعات و نگرش اسناد برنامه‌ ۵ساله سوم توسعه اقتصادی و اجتماعی وفرهنگی جمهوری اسـلامی در برنامه‌ریزی‌ فرهنگی ـ اجتماعی کشور و شهر‌ تهران باید به‌موارد زیر بپردازیم‌.

۱- تدقیق مبانی نـظری مـباحث فـرهنگی در رابطه‌با‌ مبانی‌ فقهی و ارزشی جامعه به منظوردستیابی به‌ برداشتی‌ مشترک‌.‌ دراین رابطه‌اهمیت‌، نقش و وزن دو مقوله‌ تهاجم‌ فرهنگی‌و گـفتگوی ‌ ‌فـرهنگها باید به طور روشن‌شناسایی و تبیین شود.

۲- توجه به کلیه‌ فعالیتهای‌ فرهنگی و اجتماعی‌در رابطه بـا‌ نـظام‌ بـرنامه‌ریزی کشور.‌ فعالیتهای‌فرهنگی‌ و اجتماعی در این نظام گستره زیر‌ رادر‌ بر می‌گیرد.

الف‌) فعالیتهای مذهبی و ملی (اعیاد، جشنها،سوگواریها و مانند آنها)

بـ‌) فعالیتهای‌ فرهنگی‌ و هنری (تئاتر، سینما،اپرا و مانند‌ آنها)

ج‌) فعالیتهای ورزشی (ورزش‌ قهرمانی‌،ورزش‌ همگانی‌)

د) فعالیتهای مرتبط با حـفظ‌ و معرفی میراث‌فرهنگی‌

ه ) فعالیتهای جـهانگردی (جـهانگری تجاری‌،فرهنگی‌، ورزشی و مانند آنها)

و) فعالیتهای رسانه‌های‌ جمعی‌ (رادیو،تلویزیون‌، مطبوعات و مانند آنها‌ …)

۳- تعیین‌ مقررات و قوانین‌ مرتبط‌ با نظام‌فرهنگی ـ اجتماعی‌ و حل معضلهای موجودمجاز و غیر مجاز در رابطه با بیمها و امیدها (ترس از فرو‌ ریختن‌ ارزشهای دینی و فـرهنگ‌سنتی در تهاجم‌ فرهنگی‌ نشأت گرفته‌ از‌ تعمیم‌وسایل ارتباطی‌، ماهواره‌، اینترنت‌،‌ پست‌الکترونیکی و مانند آنها)

۴- ارتقای سطح فرهنگی جامعه از طریق غنابخشیدن به فرهنگ ملی با‌ حفظ‌ و احیای‌فرهنگهای مختلف قومی‌، خرده فرهنگهای‌ایلی‌ و روستایی‌ و فرهنگهای‌ اقلیتهای مذهبی‌و تـشکیل‌ پهـنه‌ای‌ از آشتی فرهنگهای ملی درمقابل قدر قدرتی و تحمیلات اعمال شده‌توسط فرهنگهای حاکم و مسلط جهانی‌ و ملی‌به‌ منظور جلوگیری از فرار نیروی انسانی ومغزهای‌ جامعه‌،‌ تقویت‌ روحیه‌ میهن‌ دوستی‌و‌ ترویج پذیرش تفاوتهای فرهنگی و آشـتی‌قومها، مـلیتها و مذاهب گوناگون پهنه سرزمین‌در جهت هم افزایی بیشتر.

اعتماد پیدا کردن به قدرت باورهای دینی وپرهیز از تحمیلهایی که‌ کارآیی خود را از دست‌داده‌اند و تنها به ایجاد افتراق و فرار نیروی انسانی‌منجر می‌شوند و حـفظ سـنتها از طریق تبدیل آنهابه آداب و رسوم قومی و پاک کردن جامعه‌ ازخرافات‌.

مقابله با تهاجم فرهنگی از طریق تقویت‌فرهنگ جامعه و ارزشهای پربار آن نه از طریق‌ایجاد محدودیتهایی که تاب مقاومت در مقابل‌پیشرفت زمانه و فناوری جهانی را ندارند.

جبران بحران‌ هـویت‌ از طـریق تـقویت و غنابخشیدن به فرهنگ ملی بـه مـفهوم تـعدد و آشتی‌فرهنگها.

تنش‌زدایی ملی و جهانی از طریق ترویج‌آشتی فرهنگها و پذیرش‌ تعدد فرهنگی در مرز وبوم‌ ایران‌.

سه سؤال اساسی برای برنامه‌ریزی و مدیریت‌راهبردی توسعه فرهنگی ـ اجـتماعی شـهر تهران‌

بـه طور کلی برای برنامه‌ریزی و مدیریت راهبردی‌توسعه فرهنگی ـ اجـتماعی‌ شـهر‌ تهران‌، ابتدا بایدسه سؤال‌ اساسی‌ مطرح شود‌.

۱- در حال حاضر از نظر فرهنگی‌اجتماعی در شهر تهران در چه وضعیتی قرارداریم‌؟

۲- آینده مطلوب‌فرهنگی ـ اجتماعی که برای شهر تهران تصویرمی‌کنیم‌ کدام‌ است؟‌

۳- چه‌راهبردهایی (چه راهی‌) را برای رسیدن ازوضعیت فرهنگی اجتماعی کنونی به آینده‌مطلوب می‌خواهیم بـر می‌گزینیم‌؟

فـرایند بـرنامه‌ریزی و مدیریت راهبردی توسعه‌فرهنگی ـ اجتماعی‌ شهر‌ تهران‌

۱- شفاف گردانی ارزشهای فرهنگی اجتماعی و تعیین‌چشم‌انداز و افق مطلوب توسعه فرهنگی ـ اجـتماعی شهرتهران‌

‌‌الفـ‌) در‌ ایـن مرحله ارزشهای فرهنگی ـ اجتماعی‌نظام باید به طور شفاف تعیین شوند وچشم‌انداز‌ و افق‌ مطلوب تـوسعه فـرهنگی ـ اجتماعی تصویر شود.

برای مثال ارزشهای فرهنگی‌ می‌توانندفرهنگ پربار و غنی اسلامی‌، ملی‌، بـسته وخـود محور، باز و مطمئن به‌ خود، تک‌فرهنگی‌، چند فرهنگی‌ را‌ در بر گیرد. یعنی‌یک ارزش یا مـجموعه‌ای از ایـن ارزشـها راشامل شود. مهم است بدانیم به کدام یک ازاین ارزشها بهای بیشتری می‌دهیم و بـرای‌کدام اولویـت بیشتری قایل می‌شویم‌.

ب‌) تعیین چشم‌ انداز و افق مطلوب توسعه‌فرهنگی ـ اجتماعی شهر تهران‌.

یعنی ترسیم چـشم‌انداز و افـق مطلوب‌

تـوسعه فرهنگی- اجتماعی که در بلند مدت برای‌شهر تهران متصوریم‌، که این خود متناسب باارزشهای‌ برگزیده‌ و بـه اشـکال زیر می‌تواند نمایان‌شود.

شهری با مساجد بسیار و همچنین‌تکیه‌ها، حسینیه‌ها، مقبره‌ها و مانند آنـها

شـهری با فرهنگسراها و خانه‌های متعددفرهنگ

شهری‌ با مجموعه‌های ورزشی‌، اماکن تفریحی و شهربازی‌ها وتفریگاههای طبیعی‌ و …

و یـا شـهری با تمام این فضاهای گوناگون‌فرهنگی برای افق مطلوب توسعه فرهنگی ـاجتماعی شهر تهران‌

۲- تعیین اهداف کلان تـوسعه فـرهنگی ـ اجتماعی دربلندمدت‌

پس از تعیین‌ ارزشهای‌ فرهنگی‌ ـ اجتماعی جامعه‌

و تعیین‌ چشم‌ انداز‌ و افق مطلوبی که از تـوسعه‌فرهنگی ـ اجـتماعی شهر تهران برای خود ترسیم‌می‌کنیم به تـعیین اهـداف کـلان توسعه فرهنگی واجتماعی بلند‌ مدت‌ برای‌ تـحقق آن چـشم انداز وافق و برای دستیابی‌ به‌ ارزشهای فرهنگی واجتماعی می‌رسیم که با توجه بـه مـباحث قبلی‌می‌توان اهداف زیر را بیان کرد.

اهـداف کـلان توسعه فـرهنگی‌ ـ اجـتماعی‌ شـهرتهران برای بلند مدت (افق ۱۴۰۰) می‌تواندشامل موارد زیر باشد:

الفـ‌)پدید‌ آوردن شهری با فرهنگی غنی و پربار،اسلامی‌، ملی‌، باز و مطمئن به خود، چندفرهنگی و یـا برعکس‌

پیـدایش‌ شهری‌ تک‌ فرهنگی (اسلامی‌) که بـردیگر فرهنگها تسلط کامل داشـته باشد.

بـ‌)پدید آوردن‌ شهری‌ که میراثهای فـرهنگی‌خود را حـفظ و شکوفا می‌سازد

دو هدف بالا از نظر کالبدی به صورت‌ زیرتبلور‌ می‌یابند.

ج‌)پدید آوردن شهری با مساجد، فـرهنگسراها،مجموعه‌های ورزشـی‌، اماکن تفریحی‌،تفرجگاههای طبیعی‌، مهمانسراها، سـینماهاو‌ تـئاترها‌ و بـناهای تاریخی مخافظت‌شده‌

برای تـحقق اهـداف بالا، هر یک از اهـداف‌کلان بـالا‌ به‌ اهداف‌ خرد متعدد و اولویت‌بندی‌شده‌دیگری تفکیک می‌شود. می‌توان اولویت را بر

دستیابی تدریجی و هم‌ زمان‌ بـه اهـداف خرد وکلان قرار داد و یا اولویت را بـا مرحله‌بندی‌ دسـتیابی‌ به‌ اهـداف خـرد تـعریف کرد.

توسعه هماهنگ مستلزم انـتخاب گزینه اول‌است‌.

۳- بررسیهای مقدماتی وضع‌ موجود

-شناسایی موانع و محدودیتهای توسعه (-)

-شناسایی فرصتها و نقاط قوت (+)

انجام‌ این‌ مـرحله‌ کـه می‌تواند هم زمان با دو مرحله‌قبل صـورت گـیرد در واقـع شـناخت اولیـه نکات‌منفی‌، یعنی‌ مـوانع‌ و مـحدودیتهای توسعه‌فرهنگی و اجتماعی شهر تهران و همچنین‌شناسایی اولیه نکات مثبت‌ یعنی‌ فرصتها‌ و نقاطقوت آن را مدنظر دارد تا بتوان در مرحله بـعد بـا ایـن‌شناخت اولیه به‌ تدوین‌ طرح‌ اولیه جهت تـحقق‌توسعه فـرهنگی ـ اجـتماعی شـهر پرداخـت و ازطـریق شناسایی فرصتها‌ و تهدیدها پیش نیازهای‌میسر ساختن برنامه‌ریزی توسعه فرهنگی ـ اجتماعی را فراهم آورد.

۴- تدوین طرح‌ اولیه‌ جهت‌ تحقق توسعه فـرهنگی ـاجـتماعی‌ شهر تهران و ترسیم پیـش نـیازها جهت برنامه‌ریزی‌آن‌

همان طوری که قبلا اشاره شد پس‌ از‌ شفاف‌گردانی ارزشهای فرهنگی و اجتماعی‌، تعیین‌چشم‌انداز‌ و افق‌ مطلوب‌ توسعه‌ فرهنگی ـاجتماعی شهر‌ تهران‌ (مرحله ۱) و تعیین اهداف‌کلان آن در بلندمدت (مرحله ۲) و هم زمان با این‌اقدامات انـجام‌ بـررسیهای‌ مقدماتی‌ وضع موجوداز طریق شناسایی موانع و محدودیتهای‌ توسعه‌ ازطرفی‌ و از‌ طرف‌ دیگر شناسایی فرصتها و نقاطقوت صورت می‌گیرد (مرحله ۳)، پس از آن بایدبه تدوین طرح اولیه جهت تحقق توسعه فرهنگی‌ـ اجتماعی شهر تهران (مرحله ۴) بپردازیم‌.

۵- تدقیق اهداف و اولویت بندی آنها و تعیین اهداف‌مرحله‌ای

در مرحله بعد باید به تدقیق اهداف واولویت‌بندی آنها از نظر اهمیت و از نظر تحقق‌مرحله‌ای آنها‌ مبادرت‌ ورزید تا‌ در هـنگام‌برنامه‌ریزی بـا شناخت اولویتها بتوان تصمیم‌گیری‌سریع انجام داد.

برای مثال در توسعه فرهنگی‌، سالهای سال‌در‌ ایران اولویت با هزینه ساخت مساجد،نمازخانه‌ها و هزینه چاپ کتب دینی‌ بوده‌ است‌ آیاهنوز این مسئله که زمانی برای جـبران عـقب‌ماندگی‌توسعه این فضاها و کمبود ابزار توسعه یعنی کتاب‌صورت گرفته ‌‌بود‌ باید همچنان اولویت تلقی شودو یا اینکه در شرایطی که به قولی هنوز‌ بسیاری‌ ازمدارس‌ ۲ و ۳ نوبتی هستند و اولویتها باید تغییرکنند در مـورد بـقیه فضاها نیز باید‌ مشخص شوداولویت هر یک از برنامه‌های میان مدت (برنامه‌میان مدت اول‌) چه باید‌ باشد. بنای فرهنگ سرا،تأسیسات‌ ورزشی‌،‌ سینما، اپرا و یا …پس تعیین اهداف مرحله‌ای برای دست‌یافتن به برنامه‌های اجـرایی ضـروری است‌.

۶- تـدقیق مطالعات وضع موجود از طریق بررسیهای‌محیطی‌

تـدقیق مـطالعات وضـع موجود از طریق بررسیهای‌محیطی‌ مرحله دیگری است که می‌تواند هم زمان‌با مرحله قبل صورت گیرد.

این مرحله یکی از مهمترین مراحل بررسی‌وضع موجود از طـریق بـررسی مـحیط درونی وشناسایی نقاط قوت و ضعف آن از‌ طرفی‌ و ازطرف دیـگر مـحیط بیرونی و فرصتها و تهدیدهای‌آن جهت توسعه فرهنگی ـ اجتماعی شهر تهران‌است (SWOT/ANALYSIS).

۷- تکمیل طرح اولیه توسعه فرهنگی ـ اجتماعی شهرتهران‌، تعیین راهبردها و سـیاستهای‌ مـمکن‌ و انـتخاب راهبردو سیاستهای بهینه‌

در این مرحله پیوسته با کسب اطلاعات جدید وتـکمیل آنها به تدقیق و تکمیل طرح اولیه توسعه

برای مثال همان طوری که قبلا اشاره‌ شد‌ اگرجریان تحت عنوان تـسلط تـک فـرهنگ مذهبی وتحمیل آن به کل جامعه و مقابله با فرهنگهای‌

دیگر به عنوان مـانعی جـهت توسعه فرهنگی‌پذیرفته شد پیش نیاز آگاه سازی عامه‌ در‌ موردراههای‌ دیگری که می‌تواند مورد پذیرش‌ برای‌توسعه‌ فـرهنگی‌ قـرار گـیرد و همچنین مقابله قانونی‌با گروههای فشار مربوط مهم خواهد بود و یا اگرقوانین ومـقررات کـهنه کـه امروز دیگر جوابگوی‌توسعه‌ فرهنگی‌ نیستند‌ به عنوان عامل باز دارنده‌مطرح می‌شوند فعالیت در‌ جهت‌ تـغییر قـوانین‌مربوط اجـتناب‌ناپذیر خواهد بود. به عنوان یک‌مثال دیگر اگر تأمین منابع مالی محدود باشد وجوابگوی نـیازهای تـوسعه فرهنگی‌ ـ اجتماعی‌شهر‌ تهران نباشد، چگونگی کسب منابع درآمدی‌جدید باید در اولویت قرار‌ گیرد. هـمچنین اگـرساختارهای مـوجود به عنوان عامل فلج کننده‌تحول فرهنگی ـ اجتماعی شناخته می‌شوند بایددر جهت تغییر و یا‌ اصـلاح‌ آنـها ابتدا اذهان را آماده‌و سپس اقدام کرد.

۸. تعریف دقیق راهبردهای کلان‌ بلندمدت‌،‌ تعریف‌راهبرد مـیان مـدت مـنتخب‌، تعریف سیاستهای‌میان‌مدت منتخب‌، تعریف و تثبیت اهداف میان‌ مدت‌کیفی‌ و کمی شده‌ این مرحله در‌ واقع تعریف تدقیق شده‌،مـرحله‌بندی‌ شـده و زمـان‌دار مرحله‌های قبل‌ است‌.

۹. بررسی چگونگی تأمین منابع مالی‌، بررسی‌قوانین و مقررات‌، بررسی ساختارها و پیـشنهاداصلاحات‌ لازم در نظامات بالا.

در این‌ مرحله‌ و قبل از اجرای‌ مرحله‌ بعدی‌(مرحله ۱۰: برنامه‌ریزی اجرایی) باید‌ به بررسی‌دقیق چگونگی تأمین منابع مـالی پرداخـت تانیازهای مالی جهت اجرای برنامه‌های اجرایی‌سبب متوقف‌ شدن‌ و یا خدشه‌دارشدن برنامه‌های‌اجرایی نـشوند و بـتوان‌ به مرحله‌ برنامه‌ریزی‌ کوتاه‌مدت‌ اجرایی گام گذاشت‌.بـررسی‌ قـوانین و مـقررات و بررسی ساختارهاو پیشنهاد اصلاحات لازم در نظامات فوق ازالزامـات ایـن مرحله‌ هستند.

۱۰. برنامه‌ریزی اجرایی‌

برنامه‌ریزی اجرایی در‌ این‌ مرحله‌ با‌ تعیین‌ وتثبیت اهداف خرد،‌ میان‌ و کـوتاه مـدت وبودجه‌ریزی و برنامه‌ریزی عملیاتی تحقق‌می‌پذیرد.

۱۱. نهادینه‌سازی فـرایند برنامه‌ریزی‌

نـهادینه‌سازی فرایند بـرنامه‌ریزی از‌ یـک‌ طـرف‌ ازطریق اطلاع‌رسانی‌، آموزش و فرهنگ‌سازی و از طرف‌ دیـگر‌ کـنترل‌ و بازبینی‌ با دریافت بازخوردها صورت می‌گیرد.

امـا سؤالی که‌ اکنون‌ مطرح مـی‌شود ایـن اسـت‌که در این فرایند بـرنامه‌ریزی و مـدیریت راهبردی‌توسعه فرهنگی ـ اجتماعی شـهر تـهران چه‌نیروهایی درگیر خواهند شد و نظام برنامه‌ریزی رابه پیش خواهند برد.

نیروهای درگیر‌ در‌ فرایند برنامه‌ریزی و مـدیریت‌راهبردی تـوسعه فرهنگی ـ اجتماعی شهر تهران‌عبارت‌اند از:

۱- تیم کـارشناسی مـتشکل از کارشناسان مـدیریت‌فرهنگی ـ اجـتماعی‌، بـرنامه‌ریزی راهبردی‌،محققان منابع‌ مالی‌،‌ قـوانین و مقررات وهمچنین متخصصان‌ ساختارهای‌ مورد نیازتوسعه فرهنگی ـ اجتماعی‌

۲- مدیران عالی و میانی سازمانهای درگیر در امرتوسعه فرهنگی و اجتماعی‌

۳- کـلیه ردهـ‌های سازمانی سازمانهای درگیر در امرتوسعه فرهنگی‌ و اجتماعی‌

۴- دسـت‌اندرکاران فـرهنگی ـ اجـتماعی‌ بخش‌خصوصی‌

۵- نـمایندگان شـاخه‌ها و بخشهای تخصصی‌مختلف فـرهنگی ـ اجـتماعی جامعه نیروهای‌فوق در مراحل مختلف فرایند برنامه‌ریزی هریک به نوبت خود درگیر خواهند بود.

– تیم کارشناسی عمدتا در بـررسیها ومـطالعات و هـمچنین‌ جمع‌بندیها و ارائه‌طرحها مشغول خواهد بود.

– مدیران عالی عـمدتا در شـفاف گـردانی‌ارزشها و تـعیین چـشم انـدازها، تعیین‌اهداف کلان با کمک تیم کارشناسی درگیرخواهند بود و امر تصویب دست آوردهای‌نظام برنامه‌ریزی‌ را‌ به عهده‌ خواهندداشت‌.

– مدیران عالی و میانی عمدتا در تدقیق‌اهداف‌، اولویت‌بندیها، تعریف راهبردها وسیاستها و گزینش راهبرد و سـیاستهای‌بهینه‌ درگیر خواهند بود.

– کلیه رده‌های سازمانی در امر برنامه‌ریزی‌اجرایی و نهادینه‌سازی‌ فرایند‌ برنامه‌ریزی‌از طریق کنترل و بازبینی درگیر خواهندشد.

– دست اندرکاران فرهنگی ـ اجتماعی بخش‌خصوصی و همچنین نمایندگان شاخه‌هاو ‌‌بخشهای‌ تخصصی مختلف فرهنگی‌اجتماعی در مراحل تدقیق و نـهادینه‌سازی‌فرایند بـرنامه‌ریزی عمل خواهد کرد.

به‌ نظر‌ نگارنده‌ توسعه فرهنگی ـ اجتماعی‌شهر تهران باید با تکیه بر ضرورت دستیابی به‌فرهنگی پربار و غنی‌،‌ اسلامی‌، ملی‌، باز و مطمئن‌به خود و چند فرهنگی تحقق پذیرد. اهداف‌، راهبردها،‌ سـیاستها و اقـدامات باید‌ بر‌ پایه چنین‌تفکری هدایت‌، تعریف و تدقیق شوند. توسعه‌فرهنگی را باید در گستره شاخه‌ها و بخشهای‌تخصصی مختلف آن یعنی از طرفی‌:بخشهای مذهبی‌، ملی‌، فرهنگی و هنری‌،ورزشی‌،میراث فرهنگی‌، جهانگردی و رسانه‌های‌جمعی‌ و از طـرف دیـگر شاخه‌های مختلف قومی‌،خرده فرهنگهای ایـلی‌، روسـتایی و فرهنگهای‌اقلیتهای مذهبی رسمی کشور مطالعه بررسی وبرنامه‌ریزی کرد.

سـؤالات‌ مـطرح‌ در جامعه

-آیا ارزشهای فرهنگی ـ اجتماعی شهر تهران‌مشخص هستند‌ و آیا‌ اساسا چنین ارزشهایی‌تعریف شده‌اند و عموم مردم از آن آگاهی‌دارند؟

-آیا افـق مطلوب توسعه‌ فرهنگی‌ ـ اجتماعی‌شهر تهران تصویر شده است و یک شناخت ووفاق عمومی برای دستیابی‌ به‌ آن‌ در جامعه‌تهرانی وجود دارد؟

-آیا اهداف کلان‌، راهبرد و سیاستهای بهینه برای‌تحقق افق مطلوب‌ وجود‌ دارند و یا تـعیین وتـعریف آنها ضروری است‌؟

-آیا یک تفکر جمعی‌، وفاق‌ عمومی‌ و وجدان‌قوی همراهی و همکاری جمعی برای توسعه‌فرهنگی ـ اجتماعی شهر تهران وجود دارد یااینکه آموزش‌ و پدیداری شرایط مشارکت به‌عنوان ضامن تفاهم اجتماعی ضروری است‌؟

جمع‌بندی‌:

اقداماتی که مدیریت شهری تهران برای‌توسعه فرهنگی ـ اجتماعی شهر تهران‌ باید‌ انجام‌دهد.

۱. انتخاب تیم کارشناسی یا اعضا و سـازمان‌مشاور بـرای آغاز فرایند برنامه‌ریزی ومـدیریت راهـبردی که علاوه بر بررسی وتحقیق‌، قدرت آموزش دست آوردهای تحقیق‌و توسعه (R&D)را داشته باشد و تحقیق‌ وبرنامه‌ریزی‌ برای توسعه را در عرصه‌های زیرانجام دهد:

الف‌)تهیه مقدمات برنامه‌ریزی راهبردی توسعه‌فرهنگی ـ اجتماعی شهر تهران با همکاری‌کلیه دسـت انـدرکاران ذینفع در توسعه‌فرهنگی ـ اجتماعی شهر

ب‌)بررسی ساختارهای موجود‌ و مورد نیاز وپیشنهاد اصلاحات آن‌

ج‌)بررسی تجهیزات و تأسیسات موجودمورد نیاز

د)بررسی منابع مالی موجود و مورد نیاز وارائه پیشنهادات اصلاحی‌

۲. فراهم کردن شرایط مشارکت تدریجی همه‌سطوح اعم‌ از‌ مـدیریت‌ ارشـد، مدیریت مـیانی‌و بقیه کارکنان‌ فرهنگی‌ شهرداریها‌ در فرایندبرنامه‌ریزی (تهیه برنامه‌، اجرای برنامه‌، کنترل‌و بازبینی برنامه‌) به کمک تیم کارشناسی‌منتخب‌

۳. فراهم کـردن شرایط مشارکت بخش خصوصی‌نه تنها‌ در‌ عرصه‌ اقتصادی بلکه در عرصه‌های‌تصمیم‌گیری و تصمیم سـازی تـوسعه‌فرهنگی‌ ـ اجـتماعی که ضامن شکوفایی‌توسعه فرهنگی خواهد بود.

۴.برقراری ارتباط و مشارکت فعال با سازمانهای‌دیگر ذینفع در امر توسعه فرهنگی‌ ـ اجتماعی‌شهر‌ تـهران ‌ ‌بـه منظور ایجاد هم‌افزایی هر چه‌بیشتر در زمینه توسعه‌ فرهنگی ـ اجتماعی‌شهر تهران‌

۵. فعالیت هر چه گـسترده‌تر در امـر آمـوزش به‌منظور نهادینه کردن فرایند برنامه‌ریزی توسعه‌فرهنگی ـ آموزشی‌ کشور‌ و تقویت آگاهی‌فرهنگی اجتماعی جامعه و پدیداری وجدان‌جمعی در رابـطه با‌ ارزشها،‌ افق مطلوب راهبردوسیاستهای بهینه جهت تحقق افق مطلوب ودستیابی به ارزشـهای نظام از نظر فرهنگی واجتماعی‌.

منابع‌:

– ازکیا،مصطفی؛غلامرضا غـفاری(۱۳۸۴)،جامعه‌شناسی تـوسعه،تهران،انتشارات کیهان.

– بابایی فرد، اسدالله (۱۳۸۹)، توسعه فرهنگی و توسعه اجتماعی در ایران، تهران، نشریه رفاه اجتماعی، شماره۳۷

-تجری غریب آبادی، ذبیح الله(۱۳۹۳)، روابط عمومی و برنامه ریزی، سایت اینترنتی باشگاه اندیشه

– پاتـریک‌. ج. بیلو،‌ جورج ال‌. موریسی‌، بتی‌. ال‌.‌ آکامب‌، راهنمای اجرایی‌برنامه‌ریزی استراتژیک‌، ترجمه‌ منصور شریفی کلویی‌، نشر آروین‌، تهران‌، ۱۳۷۶.

– سـاموئل پاول‌، مدیریت‌استراتژیک در برنامه‌های توسعه‌، تـرجمه‌ علی‌اشرف‌ افخمی‌، سازمان‌ مدیریت‌صنعتی‌، ۱۳۷۴.

– سند بـرنامه‌،‌ بـرنامه‌ سوم‌ توسعه اقتصادی‌، اجتماعی وفرهنگی جمهوری اسلامی ایران (۱۳۸۳-۱۳۷۹) پیوست شماره ۲ لایحه برنامه‌، جلد دوم‌، سازمان‌برنامه‌ و بودجه‌،‌ شهریور ۱۳۷۸، انتشارات سازمان‌برنامه‌.

– شریعت‌زاده‌،‌مریم، برنامه ریزی توسعه فرهنگی- اجتماعی شهر تهران‌، مجله علمی مدیرساز، شماره ۱۲، بهار ۱۳۸۲

– شریعت‌زاده‌،مریم، مشارکت در شهرسازی یاشهرسازی مشارکتی‌، سـازمان‌ مـدیریت‌ صـنعتی‌، آذر ماه‌۱۳۷۵.

– فکوهی،ناصر(۱۳۸۵)،تعارض سنت و مدرنیته در عرصۀ توسعۀ اجتماعی درایران،مجموعه مقالات بررسی مسائل اجتماعی ایران،انتشارات دانشگاه پیام نور.