توموکو ماسویا
علی اصغر سلحشور و پوریا شکری
نوشتههای مرتبط
درآمد:
قدیمی ترین مدرک از وجود کاشی های ایرانی در موزه ویکتوریا و آلبرت دلالت دارد. شواهد دیگر حاکی از آن است که در نیمه دوم قرن ۱۹ میلادی کاشی های ایلخانی در دو مرحله از ساختمان های اصلی خود در ایران کنده و به مجموعه ها و موزه های اروپایی منتقل شدند. مرحله اول در فاصله میان سال های ۶۳/۱۸۶۲ تا ۱۸۷۵ میلادی کاشی هایی از بناهای نطنز، ورامین و قم کنده شد. دو نماینده سیاسی فرانسوی ساکن در ایران به نام های ژان باپتیست و نیکلاس ژول ریچارد تعداد زیادی از این کاشی های را به رابرت مرداک که کارهای هنری پارسی را برای موزه ویکتوریا آلبرت جمع آوری می کرد، فروختند. از سال ۱۸۸۱ تا ۱۹۰۰ میلادی بناهای بیشتری در قم، دامغان و کاشان مورد تاراج و یغما قرار گرفتند و کاشی های این بناها به موزه داران و مجموعه داران خصوصی در اروپا و آمریکا منتقل شد.
کاشی های لعاب دار برای تزئینات معماری هیچگاه تا پیش از دوره ایلخانی (۱۲۵۸- ۱۳۵۳ میلادی) به این درجه از رشد و شکوفایی نرسیده بود. تغییراتی در تکنیک های پوشش دهی کاشی ها موجب رونق و توسعه هنر سفال گری و تولید کاشی در این دوره گردید. سفال گران متخصص و فعال کاشانی تکنیک نقاشی سفال زرین فام را اصلاح کردند. این تکنیک عبارت بود از اکسیدهای فلزی که پیش از به کوره بردن سفال انجام می گرفت، لعاب زده می شد و برای بار دوم به کوره برده می شد که این کار موجب ایجاد سطحی براق و درخشان بر سطح سفال می شد. تکنیک های دیگری چون لعاب چند رنگ و نقاشی زیر لعابی از جمله تکنیک هایی هستند که برای نخستین بار در ایران به کار گرفته شدند، در حالی که تکنیک نقاشی رولعابی موسوم به لاجوردینه (به طور مشخص آبی سیر و فیروزه ای و مزین با لایه ای طلایی) احتمالاً به عنوان آرایه ی معماری اختراع شده بود. کاشی های تزئینی سطوح داخلی و بیرونی بناهایی چون کاخ ها، مساجد و زیارت گاه ها را پوشش می دادند. بناهای ایلخانی به خاطر تزئینات کامل کاشی کاریشان با شکوه و با عظمت می نمایند. اما شوربختانه تعداد اندکی از آنها در جای اصلی خود قرار دارند و توسط غارتگران اروپایی به موزه های اروپایی و آمریکایی منتقل شده اند.
نطنز:
در سال ۱۸۶۷ میلادی کانت جولین دوروچِچارت ( De Rochechouart) وزیر مختار فرانسوی از زیبایی کاشی های ایرانی و به ویژه کاشی های نطنز در کتاب سفرنامه خود و طی سفری که به ایران در سالهای ۱۸۶۲ – ۶۳ داشت، یاد میکند. او در مورد کاشیهای نطنز بیان می دارد که این کاشیها با تزئینات اسلیمی، گلها، برگها، پرندگان مزین شده اند و کتیبه های پارسی را در بر دارند که به صورت نقشبرجسته دارای رنگ آبی کبالتی هستند. مکان نگهداری این کاشیها امروزه مشخص نیست، اما آنها آشکارا متعلق به مجموعه ای از کاشی های زرینفامی هستند که دارای کتیبه های قرانی و نیز تزئینات پرندگان به صورت نقش برجسته هستند. در واقع به احتمال زیاد این کاشی ها مربوط به مجموعه عبدالصمد نطنز هستند که تزئینات کاشی آن در سال ۱۳۰۸ هجری قمری از بین رفت و بیشتر کاشیهای این مجموعه اکنون از بین رفته اند و امروز تنها لایه و اندودی از گچ روی آنها قرار دارد.
ورامین:
بنایی که در ورامین دارای کاشی های ایلخانی است موسوم به امام زاده یحیی است که ۳۷ کاشی آن توسط رابرت مرداک اسمیت در سال ۱۸۷۵ میلادی به عنوان کاشی هایی که از ورامین خریداری شده، ثبت گردیده است. این کاشی ها که به صورت زرین فام هستند، دارای نقش هایی چون ستاره و صلیب میباشند و حداکثر اندازه آنها در حدود ۳۱ سانتیمتر است. این کاشی های زرین فام در زمینه اصلی خود تزئینات گیاهی را به صورت استلیزه و مسبک نشان می دهند، در حالی که حاشیه ی آنها کتیبه های قرانی دارند. تاریخ برخی از این کاشی ها مربوط به ذی الحجه ۶۶۰ تا صفر ۶۶۱ هجری است.
قم:
به عنوان شهری شیعی، قم مدفن یکی از اعضای خانواده امام رضا، یعنی فاطمه معصومه، خواهر ایشان است. بسیاری از آرامگاه ها در این شهر دارای کاشی کاری ایلخانی و به خصوص، کاشی زرین فام هستند.کاشی های داخلی حرم حضرت معصومه در جای خود قرار دارند و به دلیل اینکه این مکان به عنوان جایی مقدس و امن به حساب می آمده است، کاشی های آن از دستبرد و غارت به دور مانده اند ، ولی در این میان، مکان هایی که کاشیهایی آن دچار دستبرد و سرقت شده اند میتوان به: امامزاده جعفر، امامزاده علی ابن جعفر، امامزاده احمد بن قاسم وامام زاده اسماعیل را اشاره کرد.
در امامزاده جعفر محراب و تمام سطح داخلی در دو متری سطح زمین از پوشش گچی سفید رنگ پوشیده شده است. فردی به نام وسترنر، عدهای از اراذل و اوباش شهر قم را استخدام کرد و آنها چهار قطعه کاشی از امامزاده احمد بن قاسم دزدیدند و آنها را به وسترنر دادند. یک قاب کاشیکاری شده با تاریخ ۶۶۳ هجری قمری که دارای امضای علی بن محمد بن طاهر می باشد، دارای شباهت بسیار زیادی با کاشی امامزاده احمد بن قاسم است و به احتمال زیاد این کاشیها همگی دارای یک تاریخ و با امضای یک هنرمند در این بنا بوده اند.
در سال ۱۹۳۷ میلادی گدار، در مورد امامزاده علی بن جعفر مطالبی را نوشت و معتقد بود که ازاره بنا دارای کاشی های ستارهای و صلیبی بوده که در قرن گذشته به سرقت رفته اند. بیشتر این کاشیها در واقع اکنون وجود خارجی ندارند. کاشی های محراب این امامزاده دارای تاریخ رمضان ۷۳۴ هجری است که به موزه ایران باستان منتقل شده است. بر تابوت این امامزاده نیز کاشی های ایلخانی وجود دارد.
امامزاده علی بن جعفر قم با عنوان در بهشت شناخته می شود و تاریخ آن مربوط به ربیع الثانی ۷۰۰ هجری است که دوباره و در سال ۷۴۰ هجری بازسازی میگردد. با این حال تاریخ ساخت امامزاده احمد بن قاسم مربوط به محرم ۷۸۰ هجری است و به احتمال، بنای این امامزاده با کاشی های زرین فام ایلخانی تزئین شده است. فردی به نام محمد تقی بیک الباب در سالهای ۱۹۱۵ – ۱۹۱۶ میلادی در مورد این دو امامزاده مطالبی را نگاشته است. اتاق های مقابر این ساختمانها دارای کاشیکاری هستند. کاشیها دارای کتیبه هایی که در برخی موارد قرانی است، می باشند. هر دو بنای (امامزاده علی بن جعفر، امامزاده احمد بن قاسم) دارای کاشیهای مربعی زرین فام هستند. دو قطعه از کاشی های با ارزش این دو مجموعه هم اکنون در موزه هنرهای زیبای متروپولیتن نیویورک نگه داری میشود که در سال ۱۹۴۰ میلادی توسط شخصی به نام هُراس هاومِیر (Horace Havemeyer) به این موزه بخشیده شده که البته مشخص نیست او این کاشی ها را از چه کسی دریافت داشته است. امامزاده اسماعیل در حومه شهر قم قرار گرفته است. ده قطعه از کاشیهای این امامزاده به موزه آستان مطهره حضرت معصومه منتقل شده اند که دارای شکل ها و تکنیک های ساخت مختلف و نیز دوره های متفاوتی هستند. کاشی ها مربوط به ازاره بنا میشده اند. البته کاشی های این امامزاده بیشتر از این ده قطعه بودهاند که به احتمال زیاد پیش از آن به موزه منتقل شده اند.
تخت سلیمان:
در موزه کنزینگتون جنوبی (ویکتوریا آلبرت) فریز و قابی از مجموعه تخت سلیمان قرار دارد که دارای ابعاد ۳۱.۵ در ۳۲ سانتیمتر است که کاشی زرین فامی با نقاشی بهرام گور و آزاده است. در طی کاوشهای تخت سلیمان توسط هیئت آلمانی و در طول سالهای ۱۹۵۹ تا ۱۹۷۹ میلادی صدها قطعه از این سفالها در اندازههای مختلف کشف شد. این کاشیها دارای تکنیکهایی چون زرین فام، لاجوردینه، لعاب یکرنگ و چند رنگ و تزئیناتی شامل اشکال تصویری و فیگوراتیو، گیاهی، کتیبهای و طرحهای هندسی بودند. کاشیهایی با پیکره اژدهای چینی و سیمرغ بسیار قابل ملاحظه است، زیرا این موتیفها و نگاره ها در ایران جدید هستند که دلالت بر ارتباطات بسیار نزدیک هنری ایلخانان در ایران و سلسله چینی یوان دارد. این کاشی ها در قالب های یکسان ساخته شده اند . کاشیهای تخت سلیمان در کلکسیون ها و موزه های مختلف سراسر جهان نگه داری می شوند. بیش از ۱۶۰ قطعه کاشی و در حدود سی نوع مختلف از آنها در سایت کشف شده است. به دلیل اینکه این کاشی ها در زیر شهر مدرن امروزی تخت سلیمان (تکاب) قرار گرفته اند، در هنگام کاوش بسیار سالم و در شرایط بسیار خوبی قرار داشتند. دومین کاوشگر این سایت، دیتریش هوف آلمانی نیز معتقد است که جابجایی و انتقال این کاشیها اخیراً صورت نگرفته است و نشانههایی از دستبرد و غارت آنها در این اواخر دیده نمی شود.
در مورد برخی گونه های کاشی ایلخانی می توان احتمال داد که در تخت سلیمان تولید شده اند، زیرا قالب های استفاده شده برای تولید آنها در طی حفاری ها در کارگاه سفالگری تخت سلیمان کشف شده است و به احتمال زیاد می توان گفت که این کاشی ها کاخ تخت سلیمان را مزین میکرده اند. در مورد سه قطعه کاشی که از نطنز کشف شده است و یکی از آنها در موزه ملی رم و دو قطعه از آنهاکه در کلکسیون های خصوصی ژاپن نگهداری می شوند، می توان ابراز داشت این سه قطعه کاشی نطنز و قطعاتی از کاشی نوع تخت سلیمان همگی در یک زمان و در دستان یک فرد مشخص تا قبل از فروش آنها بوده است.
در مورد کاشی های دو امامزاده علی بن جعفر و اسماعیل در قم می توان گفت که آنها مربوط به تخت سلیمان بودهاند و دوباره در این دو بنا مورد استفاده قرار گرفته اند. از آنجایی که این کاشیها دارای ابعاد، تکنیک ها و دوره های مختلفی هستند، کاملاً بدیهی است که آنها برای این مکانهای مقدس ساخته نشده اند.دیوارهای امامزاده علی بن جعفر قم دارای حداقل سه قطعه از کاشیهای به کار رفته در تخت سلیمان است که شامل سه کاشی زرین فام با طرح اژدهای چینی و یا سیمرغ به صورت نقشبرجسته است که این نوع به موزه آستان مقدسه حضرت معصومه منتقل شده است. بنای دیگری در قم که کاشی های ایلخانی نوع تخت سلیمان دارد، امامزاده اسماعیل است. این بنا شامل دو نوع کاشی ایلخانی تخت سلمیان می باشد که کاشی زرین فام ستارهای با طرح اژدهای چینی به صورت نقشبرجسته و دیگر نوعی کاشی لعابدار شش گوشه فیروزه ای با طرح اژدهای چینی به صورت نقش برجسته است .
مشخص نیست که این کاشی ها دوباره در این دو بنا نصب شده اند، اما احتمالاً وقتی که این بناها ساخته و یا بازسازی میشده، کارگذاشته شده اند.امام زاده جعفر دارای تاریخ ۱۳۰۱ میلادی است که در سال ۱۳۳۹ – ۴۰ دوباره بازسازی میگردد. بر اساس نظر دونالد ویلبر، امامزاده اسماعیل دارای تاریخ ساخت ۷۷۶/۱۳۷۴ میلادی است، اما این تاریخ به وسیله ی حسین مدرسی طباطبایی که تحقیقات زیادی را بر روی کتیبه های یادمان ها و بناهای مذهبی قم انجام داده ، رد شده است. احتمالی که می توان به آن پرداخت این است که با استناد به اینکه تزئینات طبیعت و مربوط به امور دنیوی در کاشیهای این دو بنای مذهبی وجود دارد که با این محیط ها ناهمخوان و نامتجانس است، احتمالاً این کاشی ها از کاخ تخت سلیمان به اینجا منتقل شده اند. از طرفی چون این دو بنای مذهبی محیط امن تری برای نگه داری این کاشیها از دستبرد و به غارت رفتن آنها توسط سارقان بوده اند و محیط کاخ تخت سلیمان دارای این شرایط امن نبوده، کاشی های ایلخانی به این دو بنا منتقل شده اند. کاشیهای نوع تخت سلیمان برای دومین بار در نیمه دوم قرن۱۹ میلادی از دیوارهای این بناهای مقدس کنده شده اند و توسط کارگزاران و نمایندگان مجموعه های نیکلاس و ریچارد به مجموعه داران هنری به همراه کاشیهایی که از نطنز و ورامین به سرقت و تاراج رفتند، فروخته شده اند.
برآمد:
قدیمیترین نمونه به دست آمده از کاشی ایلخانی ایران در کلکسیون های اروپایی، مربوط به بناهای مذهبی به غارت رفته ی نطنز، ورامین و قم میان ۱۸۶۲/۶۳ تا ۱۸۷۵ میلادی است. و دلیل آن هم احتمالاً خرید آنها توسط افراد اروپایی و فروش به این مناطق بوده است. هنوز مشخص نیست که کدام فروشنده این کاشی ها را به خصوص به افراد صاحب نفوذی چون ریچارد و نیکلاس فروخته است. با این وجود احتمالاً این کاشی ها به راحتی از این بناهای مذهبی کنده شده اند و افرادی مانند ریچارد و نیکلاس به این دلیل که ارتباطاتی قوی با دولت مردان قاجاری داشته اند، به راحتی به این کار اقدام میکرده اند. در این میان ریچارد به این دلیل که خود یک مسلمان بود و به راحتی به بناهای مذهبی دسترسی داشته دارای تاثیرات بیشتری بوده است. مرداک اسمیت نیز با دقت این کاشی ها را از بناهای مذهبی جدا می کرد و به بریتانیا در حوالی ۱۸۷۵ میلادی منتقل ساخت. او پیشنهاد داد که کاشیهای موجود به سرعت از مساجد منتقل داده شوند، زیرا در غیر این صورت به سرعت توجه آخوندها به ناپدید شدن آنها جلب می شد و از طرفی خود حکومت نیز به ارزش این بناها پی می برد و نسبت به این کار سختگیری به خرج می داد. در سال ۱۸۷۶ میلادی زیر فشار علما، دولت قاجار قانونی را وضع کرد که بر اساس آن بناهای مذهبی مشمول حفاظت قرار گرفته اند و کسی نمی توانست اشیا و تزئینات با ارزش آنها را به چپاول و یغما ببرد. از آن تاریخ منشا کشف این کاشی ها ناشناخته و مبهم به نظر می رسید. در موردی کاشی هایی که از ری توسط مرداک اسمیت خریداری گردید، به نظر در سال ۱۲۲۰ میلادی و قبل از حمله مغول، ری به ویرانه ای مبدل گردید و تاریخ گذاری پیشین که این کاشیها را مربوط به ۱۲۲۰ میلادی میدانست، مربوط به تاریخگذاری های قدیمیتر میشود. در واقع منشا این کاشیها به نظر به عمد تحریف شده است تا منشا و محل کشف این کاشیهای ارزشمند از شهر معروفی چون ری پنهان باقی بماند.
مرداک اسمیت در یکی از آخرین خریدهای خود از اشیای ایرانی، محراب مسجد نطنز را خریداری کرد، هرچند ابتدا وقتی که کالینگنو (Collignow) در سال ۱۸۸۴ میلادی به او پیشنهاد خرید داد، او نپذیرفت و دلیل آن هم این بود که او اعتقاد داشت این خریدی بسیار خطرناک است و محراب از اجزای مهم معماری مذهبی به حساب میآید که علما در مقابل آن جبهه گیری میکنند، اما مدیران موزه کنزینگتون به او اصرار کردند تا این محراب را خریداری کند و او نیز پذیرفت. به نظر میرسد این غارت و چپاول کاشی های ایلخانی ایران از سوی اروپایی ها و امریکایی ها از مبدا اولیهشان در ایران میان سال های ۱۸۸۱ تا ۱۹۰۰ میلادی صورت گرفته است؛ هر چند که منشا کشف بیشتر این کاشیها همچنان ناشناخته به نظر میرسد.
* این مقاله ترجمه ای است از (با تلخیص):
– Persian Tiles on European walls: Collecting Ilkhanid Tiles in Nineteen Cenrury Europe, 2000
نویسنده مقاله:
– Tomoko Masuya.
علی اصغر سلحشور و پوریا شکری
کارشناسان ارشد باستان شناسی دانشگاه هنر اصفهان
Email: aliasgharsalahshoor@yahoo.com