انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

پوشاک هندی (بخش چهارم)

indian costumes

آنامیکا پتک برگردان نسیم کمپانی

هرشاچاریتا – مراجع غنی در باره منسوجات-

کتاب هرشاچاریتا یکی از نقاط برجسته در زمینه تاریخ باستانی هند بشمار می رود،و نشان دهنده کاری استادانه از زندگی اجتماعی و فرهنگی شمال هند در قرن ۶ و ۷ میلادی به حساب می آید.بر طبق نوشته باناباتا ،شاعر دربار امپراتور هرشواردان که در مناطق کنوج، ایالت اوتر پرادش کنونی حکومت می کرده ،هرشاچاریتا،روایتی جذاب اززندگی امپراتور هرش واردان , فعالیت های درباری او و وفور مراجع در منسوجات و پوشاک در آن دوره می باشد.باناباتا ذکر کرده که امپراتور هرشوردان عادت داشت دو لباس اصلی بپوشد :آنتاریا و اوتاریا ،یک پتک که دور کمر پیچیده می شد و کمربندی که بر روی آن بسته می شده است.اوتاریا از پارچه ای عالی،منسوجی مانند “جامه دانی” ساخته می شد.امپراتور و مردم عادی هردو گردنبند و تزیینات سر می بسته اند.باناباتا ذکر میکند که از شش نوع ماده برای ساختن لباس در این دوره استفاده می شده است.این لباسها با کیفیت های مختلفاز پارچه پنبه ای،ابریشم و پارچه کتانی بوده است.در حالی که او شرح مراسم عروسی راج شری خواهر امپراتور را این گونه می دهد ،که بشکرورما ،حاکم آسام و معاصرامپراتور هرشوردان ،به او به عنوان هدیه ویژه ابریشم آسام را پیشکش کرد.باناباتا در ادامه توضیح می دهد که چهار نوع کت که با استادی شاخته شده بود وجود داشت:کنچوک(کتی بلند با آستین بلند که گردن را می پوشاند)، باربان(کتی شبیه کنچوک ،اما کوتاهتر از آن)، چین چولاک (کتی گشاد،بلند،جلو باز چولا که بر روی کنچوک پوشیده می شده شبیه چولا)، کوپارسک( مانند چولا بلند،بدون آستین مانند جلیقه).

سه نوع” پای جامه” در دوره سلطنت هرشوردان رایج بود: سوتن( لباسی برای قسمت پایین تنه تنگ و چسبان)،پینگ(شلواری گشاد)،استولا(پای جامه کوتاه یا شلوارکی کوتاه).این منسوجات و پوشاک به انواع مختلف تزیین شده بودند:چونتدار(چونت یعنی پلیسه و چونتدار به پوشاک پلیسه دار وکسی که این هنر را انجام می دهد اشاره دارد)، بندیج (گره زدن و رنگ آمیزی کردن)،مروارید دوزی ،یا قالب های چاپ شده بر روی لباس.باناباتا اشاره میکند که خدمتکاران بویژه برای انجام چونتس استخدام شده بودند،و آنان بویژه این کار را روی اوتاریا انجام می دادند. پس از اتمام کار چونتس , لباس همیشه پلیسه دار نگه داشته می شد.او هم چنین ذکر می کند که زنان در ساخت تزیینات بندیج ،رنگ کردن و نقاشی کردن لباس متخصص شده بودند.در کنار اینها،او به مروارید دوزی بر روی لباس نیز اشاره میکند.هرش چاریتا با اطلاعات کاملی که از دیگر منسوجات و پوشاک ارائه می کند،در نتیجه سنت غنی بافته ها و منسوجات را تقویت وتایید کرده وسلیقه زیبا و ظریف پالایش شده مردم در حدود قرنهای ۶و ۷ میلادی را معرفی می نماید.(هند دارای یکی از متنوع ترین انواع منسوجات در جهان است,تهیه و تولید آنان هدف استادان مد در تمام دنیا می باشد.تا این تاریخ پارچه های پنبه ای وابریشمی هندی در ساخت و جذابیت بی همتا باقی مانده اند.)

دوره پس از گوپتا(قرنهای ۷ تا ۱۲ میلادی): دوره پس از گوپتا اساسا یک دوره تغییر و تحول و هم چنین کشمکش برسر قدرت بین مناطق و تیول داران رسمی وسیاسی بوده است.این دوره هم چنین شاهد حملات پی درپی هون ها که منطقه شمال هند را تضعیف کرده بود,می باشد .یکی از مهمترین فرمانروایان شمال در دوره پس از گوپتا هرش واردان بود، که شاعر دربار باناباتا کتاب هرشچاریتا را نوشت .او شرحی استادانه از فعالیت های در خور توجه دربار ارائه می کند که به شکلی بسیار جالب در باره پوشاک ،روشهای رایج مد ،پارچه هایی که برای تهیه پوشاک بکار می رفته , صحبت کرده است.اویادآوری می کند که هرشا معمولا یک لباس سه تکه می پوشیده است:آتاریا یا دوتی،اوتاریا و پتک همراه با تزیینات سر و گوشواره و دیگر اضافات و ضمایم می پوشیده است.همانطور که او البسه سلطنتی را شرح می دهد ، ازاصطلاحات کانچوکا ،واربان،چینچولک،برای پوشاک بالا تنه استفاده کرده است.این تحقیق انواع متنوع پوشاک را در این دوره نشان می دهد.هرچند او در مورد هیچ لباسی به جز کنچوکا بحث نکرده،که البته این مسئله فهمیدن سبک و شکل دیگر البسه را با مشکل مواجه می سازد.کانچوکا یک لباس بلند،مانند کت که اغلب بلندی آن تا بالای زانو با آستینی بلند بوده.در کنار این لباس ،ساری،دوتی و دوهنی دیگر پوشاک مانند این را زنان می پوشیده اند، باناباتا هم چنین شرحی با جزییات در باره مراسم ازدواج راج شری،خواهر هرشواردان ارائه می کند.پس از هرش واردان ، سلسله پالا(در بیهار در شمال هند)،سلسله پاریتارا (گجرات و غرب هند)و سلسله چالوکیان (در دکن در جنوب هند)سلسله هایی بوده اند که برای رسیدن به قدرت جنگیده اند.در حدود سال ۹۱۶ پس از میلاد، امپراتورسلسله پاریتارا (گجرات)رو به ضعف گذاردو خیلی زود شمال هند بر ایالات بیشمارکوچک تقسیم شد.درحدود قرن ۱۲ میلادی ,معیارهای اسلامی با قدرت در شمال هند کاشته شد. دوره بین۰۰ ۷ تا ۱۲۰۰ میلادی ، هند به سمت بی ثباتی سیاسی پیش میرفت,بنابراین مدارک و شواهدی که در باره البسه در این دوره هرج و مرج ارائه شده , بیشترمنابع ادبی است تا کارهای هنری. ادبیات بومی سانسکریت،عربی،فارسی ،انباشته و لبریز از مراجعی در مورد پوشاک است،اما در غیبت تفاسیر و گزارشهای مفید و مناسب در زبان و ادبیات عربی و فارسی،برخی اوقات تفسیر و تفکیک کردن اصطلاحات معین در باره منسوجات بسیار مشکل است .مشکل دیگر این می باشد که اغلب منسوجات و پوشاک پس از آنکه البسه به عنوان بومی و محلی نام گذاری شدند ،بدون آنکه ذکری از تکنیک ساخت ،سبک و کاربرد آنان برده شود،مشخص می شوند.جغرافیدانان چینی و عرب با شرح جزییات در مورد تجارت منسوجات و مراکز تولید پوشاک گاه گاهی در مورد ،طرح ،رنگ،مواد سازنده و پوشاکی را که اشراف و مردمان عادی استفاده می کرده اند,صحبت کرده اند. درادبیات دوره پس از گوپتا در باره پارچه های نخی،ابریشمی و پشمی بحث شده است.مردان معمولا تونیک،شلوار و دستارمی پوشیده اند.سنگها و کنده کاریهای سفالی،برگهای نقاشی شده درخت نارگیل از بوداییهای ویجایا در این دوره دلالت بر این دارد که البسه بومی (آنتاریا،اتاریا،کمربند،تاج یا دستار)را مردم عادی نیز می پوشیده اند.زنان تونیک های بلند،البسه بالاتنه،سینه بندهای آستین دار(مانند بلوز ساری که اکنون زنان هند برتن می کنند) و آتاریا می پوشیده اند.گردنبندها،گوشواره ها ،النگوها،حلقه و کمربند جواهرات اساسی بوده اند که در این دوره استفاده می شده است.کنده کاریها و مجسمه های بیشمار منطقه پالا سنت جواهر سازی را برای ما ترسیم می کند.یکی از این مثالها سنگی کنده کاری شده از تارا است.او یک لباس کوتاه که دارای چین های نرم و ظریف است پوشیده .او هم چنین اضافه بر لباسهای اصلیش دیگر چیزها مانند:یک گردنبند عریض که بر دور گردن تنگ و چسبان بسته شده ،و یک گردنبند با مهره های بلند ،بازوبند و یک کمربند برتن دارد.

ادامه دارد …

منبع:

۲۰۰۶, Pathak, Anamika, Indian Custumes, Delhi, Roli books