انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

پوشاک هندی (بخش هشتم)

پوشاک هندی

آنامیک پتک برگردان نسیم کمپانی

کمد لباس باشکوه

ابوالفضل علامی در کتاب آیینه اکبری خود و در بخش سوم کتاب اکبر نامه ، گزارشی کامل از دوره سلطنت اکبر که در برگیرنده جزییات فرهنگی و اقتصادی برجسته می باشد ارائه می کند.این گزارش بینش جالبی از کارخانه ها(کارخانا) یا واحدهای صنعتی، و توشک خاناها (توشک خانه) یا جواهرخانه ها و روش کار کردن آنها ارائه می کند.زیر نفوذ مغولان، تمام انواع لباس برای استفاده شخصی و برای خلعت (لباس اهدایی) درکارخانه سلطنتی تهیه و در کارخانه ها انبار ونگهداری میشد. کارخانه ها در شهرهای لاهور،آگرا ،فتح پور،احمدآباد و گجرات برای نگهداری از تمام انواع احتیاجات سلطنتی، که شامل جواهرات، کفش با دیگرضمایم تاسیس شد واز توشک خانا برای انبار کردن این اشیاء استفاده می شد. این مکانها مدرکی ثبت شده از سیستم استادانه نگهداری و انبار کردن در یک مکان در این دوره بود. در کتاب آیینه اکبری ذکرشده است که:

هرسال هزاران پوشاک برای خزانه سلطنتی تهیه می شودو صدو بیست عدد از این البسه همیشه برای امپراتور آماده نگه داشته می شد……خزانه سلطنتی لباس بر طبق روز،ماه و سال تنظیم شده بود.هر لباسی بر طبق رنگ،قیمت و وزن منظم شده بود.این ترتیبات را”مثل” می نامیدند،یک مجموعه کامل در واقع.تمام اسباب و لوازم را می خریدند،یا برای بافت آن دستور می دادند،یا مانند یک هدیه یا خراج به دربار می رسید،و آنها را بادقت حفظ و نگهداری می کردند،و آنها را دوباره برای نظارت بیرون می آوردند،یا به عنوان هدیه می بخشیدند.اسباب و لوازم در زمانی ثابت و مقرر شده می رسیدند و برطبق قیمتشان تنظیم و مرتب می شدند.کارمندان با دقت زیاد ثبت و ضبط ها را حفظ می کردند.آنها عادت داشتند که پوشاک وضمایم آن را با نظم و ترتیب فراوان همانطوری که امپراتوربر طبق عادات تعیین شده اش، که باید البسه خود در روزهای معینی می پوشید تنظیم کنند و یک نفر باید این وقایع را در دفاتر ثبت و ضبط می کرد(در “بحث”).بر طبق این عادت متداول پس از پوشیدن آن ،همان دست لباس باید به کارمندان اداره پوشاک برگردانده می شد،وآن شخص پس از لباس وارد شده در دفتر(بحث)آن را ازفهرست البسه خارج شده حذف می کرد ودوباره پیش ازخارج شدن آن ازخزانه برای امپراتور باید ثبت می شد.(یعنی ورود و خروج آنهابر طبق برنامه منظم و خاصی بوده است).کتاب آیینه اکبری بعلاوه در مورد رسم و رسوم این گونه می گوید:

کارمندان بر طبق جزییات هر شی پوشش آنها را نصب یا انبار می کردند، آنها باید بر روی تکه ای پارچه در روی هر لباس عنوان و خاصیت آن را می نوشتند و بر پایین لباس وصل می کردند.بر طبق ادامه این روش برای البسه:رنگهای یاقوتی،طلایی ،پرتغالی،برنزی،قرمز سیر،سبزچمنی،پارچه پنبه ای رنگ گلی،رنگ چوب صندلی،به رنگ درخت بادام،بنفش و رنگ انگوری….(آیینه اکبری،ابوالفضل علامی)

ناحیه هند شمالی:

جاموو کشمیر امروزی که شامل لدک، ایالت هیماچال پرادش،ایالت پنجاب، ایالت هریانا، ایالت راجستان، ایالت اوترپرادش،دهلی و منطقه متحد چندیگر ناحیه شمالی هند را تشکیل می دهند. از نظر جغرافیایی این ناحیه یکی ازمتنوع ترین نواحی هند، از مراتع طبیعی گسترده پوشیده از برف کوههای هیمالیا تا دشت ها و حتی صحرای راجستان می باشد.این ناحیه تجربیات متنوع فصل های گوناگون را دارد-از تابستان خشک و داغ تا فصل مرطوب بارانی ،و حتی فصل بسیار سرد با دمای یخبندان که در اوقات مختلف,متفاوت می باشد.جدا ازتنوع جغرافیایی و فصلی ،این ناحیه به تنوع فرهنگی منحصر به فرد خویش نیز مباهات می کند.از زمان های بسیار دور تاریخ هند،مردم از بخشهای مختلف دنیا برای بدست آوردن منافع تجاری در هند ازاین ناحیه به علل گوناگون وارد شدند-قدرت سیاسی،منفعت اقتصادی،فعالیت های دینی یا مسافرت.تعدادزیادی از آنها پس از بدست آوردن اهداف و خواسته های خود به کشورشان بازگشتند،در حالی که برخی ازآنان در این کشورمسکن گزیدند.ساکنان دائمی آریاییها،یونانیها،رومی ها،ایرانیان و مردمان آسیای مرکزی بودند.آنها با باروبنه دینی و فرهنگی خود به هند آمدند،و نشانهایشان را در فرهنگ تاریخی هند بر جای گذاردند.امروزه ،در کنار هندویسم ،بودیسم ،سیکسیم و اسلام ،سنت های عامیانه و محلی مختلف ، آنها تکه های به هم چسبیده مذهبی و فرهنگی متنوع هند شمالی را نیز قرض داده اند.در حدود و قلمرو این کتاب،فقط البسه سنتی از این ناحیه بررسی شده است.منطقه شمالی دارای منسوجات سنتی ،که هر ایالت مشهور به ویژگیهای خاص خود است.تمام منطقه هیمالیا مشهور به آفرینش” پشمینه” های باسلیقه و زیبا شالهای “توس”و هم چنین منسوجات پشمی می باشد.این منسوجات پشمی رنگین و پیچیده و شالهای گلدوزی شده بزرگ مقدار قابل ملاحظه ای از بازارهای داخلی و خارجی را در اواخر قرن ۱۸و اوایلقرن ۱۹ میلادی را تسخیر کرد.”پولکاری”از پنجاب و هریانا مانند شالهای پشمینه موفقیتی کسب نکرده اند،اما این گونه تفاوتها احساسات بی همتای هیجان انگیز مانند رابطه بین مادر و فرزند را تشکیل می دهد. این”کدر” یا “خدر”(پارچه پنبه ای)که سر را می پوشاند را مادر یا مادربزرگ خیلی زود پس ازتولد بچه یا نوه تهیه می کرد.گلدوزیهای انباشته از طرحهای هندسی با نخهای ابریشمی رنگی ،این “پولکاری”ها به دختر یا عروس در هنگام عروسی به عنوان هدیه داده می شود.ابتدایی ترین مراجع ادبی در مورد “بندیج” در کتاب هرش چاریتا یافت می شود،که به قرن ۶ میلادی برمی گردد.مدارک بصری ازبندیج در غار شماره ۱ آجانتا (اورنگ آباد ،ایالت ماهاراشترا)ظاهر شده،که به اواخر قرن ۱ و اوایل قرن ۲ میلادیبر می گردد.منسوجات نخی ،پارچه های قالبی چاپی،یا بندیج-برای هردو مورد، تهیه لباس و یا مانند پارچه های پیچیدنی که بر خود می افکندند آراسته و مزین شده بودند.در حالی که راجستان برای رنگهای در خشان ریخته شده بر روی پارچه ها معروف می باشد،اوترپرادش سهم ذی قیمتی از پوشاک هندی را از آن خود ساخته است،- روشی یگانه که سفید بر روی سفید بکار می رود،که عموما به نام کارهای “چیکن”معروف است.زیبایی کار چیکن توسط گلدوزیهای عالی پیچیده با نخهای کتان سفید بر روی پارچه کتان سفید برجسته و ممتاز شده است.این روش مورد تفقد و تقدیر نواب اوده(اکنون شهر لکنو در شمال هند)قرار گرفت،کار چیکن کاملا بر روی آنگارکا،چپکن،جاما،توپی وچدارانجام می شد.در این دوره دهلییکی از مراکز مهم گلدوزیهای زری بر روی مخمل شد،که معروف به کار” زردوزی” بود.جدا از کارگلدوزی زردوزی بر روی اثاثیه منزل(خیمه،سایبان،پوشش کجاوه ،تجهیزات اسب)گلدوزی زری بر روی انواع متنوع البسه،طبقه بندی شده شامل ساری،اودانی،گاگرا،آنگارکا تا پتک و دستارنیز رایج بود.طبقه اجتماعی و دین ،با توجه از شال تا پوشش سر ،از کورتا تا گاگرا،هر منسوج و پوشاکی دارای نوعی از پیرایش و زینت می باشد که شاید برطبق ناحیه و محلزندگی تعیین شده باشد.چونری یا(دستمال یا شال بزرگ رنگین متنوع)،برای مثال، چونری را بیشتر درعروسیهای راجستانی استفاده می کنند،اگرچه اودانی با ” گوتا کیناری “(نخهای زری در اندازه های مختلف وکارشده درطرحها وآرایشهای متنوع ) در عروسیهای پنجابی ،هریانایی و دهلی بکار می رود.پارچه های پشمی رنگین چاداردر ناحیه هیمالیا استفاده میشود،در حالی که گلدوزیهای چیکن ،چاداررایج در اوترپرادش است.البسه و تجهیزات کشمیری بطور برجسته و واضح از آسیای مرکزی تاثیر گرفته بود،ردای گشاد و شلوار،و کلاه ترکمنی از این نوع بوده اند.این سبک مشهود حتی در کنده کاریهای سفالین که درنواحی اوشکور،آکور و هروان بدست آمده دیده می شود.پوشاک کشمیری برای مردان و زنان شامل:پارچه نخی یا پشمی بلند و گشاد،پیراهن،یا لباس زنانه که در عقب آن دگمه هایی قرار دارد و تا پایین ران می رسد, می باشد.معمولا ،پای جاماهای گشاد،که زیر لباسهای زنانه پوشیده می شود.زنان مسلمانعرق چین های قلابدوزی شده که “غرابه”نامیده می شود، می پوشیدند و زنان هندو “ترنگ”که توسط هندوها بکار می رفته است.سربندهایی به رنگ سرخ که زنان مسلمان برسر می کردند،و سفید آن را زنان پاندیت(طبقه ای روحانیون هندوان)بکار می بردند.یک شالیا چادارسفید به زیبایی بر بالای سر و شانه هایشان می انداختند،که مندیل شان را کامل می کرد.مردان دستار یا عمامه بر سر می کردند که مانند علامتی برای ثروت واحترام بود.روستاییان عادی با عرق چین های نوک دار بلند که بر سر می گذاشتند ،مشخص می شدند.جواهراتی مانند،گردنبند،بازوبند، کمربند، دستبند و گوشواره و نوعی بازوبند مخصوص به نام “والایا کالپی”و گوشواره ای به نام “کنکا نادی” که کشمیریها از آن استفاده می کردند.جواهرات کشمیری از طلایا نقره با طرحهای هندسی ساخته می شدند.مردان ایالت هیماچال پرادش معمولا کورتا/پیراهن/پای جاما و یک توپی با یک چادار پشمی می پوشیدند.در تمام ناحیه شمالی،کورتا،پیراهن یا جامه لباسی معمول برای پوشانیدن قسمت بالای بدن بود کاربرد داشت.پای جامه معمولا چوری داراست،که از پارچه های پشمی یانخی برای استفاده روزانه بود،و با زری یا زربفت بر روی ابریشم برای موقعیت های ویژه بکار می رفت.این نمونه کلاه هیماچالی به نام” توپی”،یک کلاه گرد با یک لبه رنگین که در جلو بالا رفته بود.زنان معمولا گاگرا،پیشواز،چولی و اودانی می پوشیدند،”پیشواز” یک لباس زنانه که مشابه جامه و آنگرکا بود.این لباس از پارچه های عالی و یک چولی بلند مکمل ساخته می شد.فوربس واتسون،نویسنده قرن ۱۹ میلادی ،می گوید که پیشوازلباس مورد علاقه عروسان مسلمان بود.مردم پنجاب ،هریانا ،راجستان ،اوترپرادش و دهلی ،بطور گسترده پوشاک مسلمانان را ترجیح می دهند،همانطور که این پوشاک فرمانروایان این ناحیه را در قرن ۱۲ میلادی به بعد تشکیل می داد.مردمی که در این ناحیه زندگی می کنند همیشه پوشاک فرمانروایانشان را اقتباس کرده اند.در حقیقت،اجرای این مسئله برای موقعیت های رسمی و آیینی تعیین شده بود،هرچند آنها ترجیح می دادند که در خانه البسه بومی خود را بپوشند.در آن زمان مردم البسه رسمی را ترجیح می دادند ،که پس از آن البسه سنتی خوش سلیقه تر از آنها شد.البسه سنتی مردان پنجاب و هریانا شامل پیراهن بلند/کورتا ،یک پای جامه و یک دستار بود.کورتا یک نوع تونیک آستین دار می باشد، قسمت بالای بدن رامی پوشاند.در موقعیت های آیینی مردان از یک اچکن که بر روی پیراهن/کورتا پوشیده می شد استفاده می کردند.معمولی ترین لباس کوتاه پای جاما می باشد،شلواری قلنبه که در رانها کمی جمع شده است.جدا از پای جاما ،مردان در پنجاب “تاماد”می پوشیدند،که مانند “لنگی”می باشد.مردان هریانا دوتی می پوشند.و برخی “تاماد”برتن می کردند.از طرف چپ ،یک انتهای لباس بر دور کمر بسته و به طرف راست می پیچد،برپشت بدن کشیده و به آسانی بر پشت گره می خورد. درانتهای دیگر تعدادی از پلیسه ها جمع شده و بر روی ناف بدون هیچ ماهرتی گره می خورد.دوتی به روش سنتی پوشیده می شود.یکی از کلاه های مردانه یک کلاه مخروطی یا “کوله”،که دور آن یک تکه پارچه بسته شده است،با یک انتها که “سپا”نامیده می شود و پشت گردن به طرف پایین آویخته شده،یا به سادگی بصورت گشاد به دستار پیچیده شده است که “پگ”نامیده می شود.زنان در پنجاب و هریانا معمولا شلوار،کمیس،اودانی یا گاگرا،کمیس و اودانی می پوشیدند.”شلوار” یک نوع پای جاما می باشد،اغلب مانند یک پای جاما مردانه است.-به جز اینکه شلوار زنانه کمی بیشترخودنمایی می کند.پارچه هایی که برای شلوار بکار می رفت از پارچه هایی که برای پای جاما مردانه استفاده می شد مرغوب تربود.”کمیس” یک لباس برای قسمت بالاتنه است،و زنان در پنجاب و هریانا آن را برتن می کردند.این لباس از هردو لباس کورتای مردانه و پیراهن های اروپایی متفاوت می باشد .در طول مانند یک کورتای مردانه می باشد،و تا بالای نیمه ران می رسد،اما در شکلکاملا مناسب به نظر می رسید وآن را بصورت گشاد نمی پوشیدند. طول آستین آن متنوع و بر طبق سلیقه شخصی یا تمایلات مد بود.از این رو،کمیس ،می تواند کوتاه یا بلند،وبا آستین بلند،کوتاه،یک چهارم یا یک سوم یا بدون آستین باشد.بطور نمونه ،زنان پنجاب و هریانا از یک” چونی” یا “دوپتا” برای پوشش سر استفاده می کنند.این پوشش دور گردن پیچیده می شود،اینطور که هردوانتهای آن به جلو یاپشت بدن می افتد.امروزه، یک دست لباس پنجابی نه فقط در شمال هند بلکه حتی در جنوب نیز بسیار رایج می باشد.مردان راجستانی معمولا یک لباس سه تکه می پوشند:بندیا-آنگارکا،دوتی و سپا.بندیا آنگارکا یک کت کوتاه بسته تنگ ،که با یک بندهای گره دار،که یا به طرف چپ یا روی سینه بسته می شود.این لباس با آستین بلند وباریک می باشد.دوتی یا لنگ قسمت پایین تنه را می پوشاند،که تا زیر زانو می رسد.مردان عضو خانواده سلطنتی وکارکنان رسمی مهم ترجیح می دادند که “چوری داری پای جاما” به جای دوتی بپوشند،ویک آنگارکای بلند یا اچکن به جای” بندیا-انگارکا” بکار برند.پکا ها یا سپا های راجستانی بسیار رنگارنگ بود و سبک پوشیدن آن بر طبق موقعیت،حالت و روش جوامع مختلف تفاوت داشت.زنان در راجستان گاگرا یا لنگا ،پیراهن یا اودانی می پوشیدند.گاگرای راجستانی دارای چین های بسیاری می باشد،برخی اوقات برای درست کردن یک گاگرا از بیست یارد پارچه استفاده می شود.سینه بند زنانه که به نام “کاچالی”معروف است در قسمت بالای بدن پوشیده می شود. سینه بند پشت باز،و پشت بسته هردو آنها گلدوزی شده ،و رنگ آمیزی شده با رنگهای درخشان یا نقش های چاپی می باشد.اودانی لباس را کامل می کند.روش معمول پوشیدن این لباس بدین صورت می باشد که یک طرف آن رامی گیرند،بر کمر یا ناف گره می خورد،وبخش باقی مانده بر سرتاسر طرف چپ تا پشت ،تا بالای سر را می گیرد.عملتزیین خدایان هندو با جواهرات و پوشاک رنگین برای نگه داشتن آنها در جشنواره ها و فصول،یک جنبه مهم از فعالیت های روز به روز والاباچاریا سمپردیا را در راجستان را تشکیل می دهد.والادیاسمپردیا توسط والاباچاریا(۱۴۲۷-۱۵۳۰) یکی از مهمترین فرقه های ویشنو در شمالهند را تاسیس کرد.شری نات جی(شری کریشنا)رئیس نمادین این فرقه ،که تندیس جوان اورا دربالای مونت گوراردان قرار داده و آن را پرستش می کنند.موکیاس صاحب یا مریدان جریان عادی استادانه ای رادنبال می کنند،و در خدمت او جایگاهی دارند.شری ناتجی برای هردرشن(چشم انداز،تجسم،دیدار) تا وقف کردن خود بسیار متفاوت لباس می پوشید،و در زمان جشنواره های اصلی نیز چنین بود.البسه مردان و زنان در اوترپرادش کم و بیش مشابه پوشاک در تمام ناحیه شمالی بود.مردان عموما ترجیح می دادند دوتی/لنگی،کورتا/پیراهن بلند ،دستار و انگاوسترام بپوشند.در مراسم رسمی آنها اچکن/کورتا،پای جاما و دستار/کلاه بکار می بردند.زنان ترجیح می دادند که ساری،بلوز،زیردامنی وچادار،یا گاگرا،چولی و اودانی برای استفاده هر روزو درآیین های رسمی بپوشند.برای هر روز پوشش زنانه ،پارچه نخی و زری سفید یا زری دوزی روی ابریشم برای موقعیت های ویژه ترجیح داده می شد.منشاءیکی از رقص های کلاسیک در شکل هندی آن /کتک/،به ایالت اوترپرادش منسوب است.کتک از تقلید روش عبادت ساده از” کتک ها”،ریشه گرفته است، که در اصل طبقه اجتماعی قصه گویانیا کسانی که آوازهای حماسی را می خواندند به معابد معین و اصلی متصل بودند,نشات گرفته است.هردو زنان و مردان این رقص را بویژه در دربار نواب های(فرمانروایان مسلمان هند ) اوده (اکنون لکنو) در حدود اواخر قرن ۱۸ میلادی و اوایل قرن ۱۹ اجرا می کردند.پوشاک و جواهرات این رقصندگان بسیار رنگین بودند.رقصندگان مرد یک پای جامه ی سبک ،یک قبای بلند ظریف ،و یک تونیک یا پیشواز،می پوشیدند،در حالی که زنان رقصنده یک پای جامه ی تنگ چسبان , بلند و باز،یک پیراهن گشاد و سبک با یک دو پتا بر تن می کردند.رقصندگان گردنبند ها،النگوها جومارها (زیور سر)و باجوبند ها(زیور دست) را مانند تکه ای از جواهر غالب می پوشیدند.جدا ازاشکال رقص کلاسیک ،هر حرکت دارای سنت غنی و باشکوه رقصعامیانه با انواع پوشاک و زینت آلات عالی و ممتازمی باشد.ساری ،گاگرا،کمیس ، کورتا ،پیراهن بلند،اچکن،جامه البسه سنتی اصلی برای زنان و مردان در ناحیه شمالی هندمی باشند.درک این مسئله که رقصندگان محلی و عامیانه منطقه بیرج اوترپرادش (ورینداوان،گوکول و ماتورا)،انواع گروه های متنوع قومی در راجستان و کل ناحیه هیمالیا دارای تنوع در رقص ،پوشاک و منسوجاتشان می باشند،گروه های دینی و مذهبی نیز دارای هویت مشخص هستند، یک بار دیگر برای اثبات این موضوع باید گفت عوامل بیشماری درسنت غنی منسوجات و پوشاک در هند به هم پیوسته شده تا به روزگار کنونی رسیده است.

ادامه دارد …

منبع:

۲۰۰۶, Pathak, Anamika, Indian Custumes, Delhi, Roli books