انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

پوشاک هندی (بخش دهم)

marriage of Dara Shikoh- Indian miniature

آنامیک پتک برگردان نسیم کمپانی

لباس عروس:دو لک روپیه

داراشکوه (۱۶۱۵-۵۹ )، پسر مورد علاقه شاه جهان و ممتازمحل با نادره بیگم ازدواج کرد. شرح مراسم عروسی ایشان در کتاب “پادشاه نامه” ذکرشده است،این مراسم باید در دوم ماه شعبان(هشتمین ماه از تقویم مسلمانان) از۱۰۲۴ (هجری قمری)یا ۱۲ فوریه ۱۶۳۳ میلادی رخ داده باشد.ممتاز محل بسیار مشتاق بود که عروسی پسرش را ببیند،اما او پیش از اینکه این مسئله اتفاق بیفتد درگذشت. دختر بزرگش جهان‌آرا‌بیگم نگذاشت که سنگی برسر راه این عروسی قرار گیرد تا مطمئن شد که مراسم عروسی آنطور که مادر مرحومش خواسته بود برگزار شد. کتاب پادشاه نامه که گزارش جزییات سلطنت شاه جهان را به ما می دهد، نیز شرحی استادانه از عروسی داراشکوه ، با تمرکز براین که گرانترین عروسی در آن دوره بود، ارائه می کند. در حدود سی لک روپیه در این عروسی خرج شد، و جهان آرا به تنهایی شانزده لک را در این عروسی توزیع کرد. جهان آرا اولین هدایا را “سچاق”، لباس سرخ فرخنده ای برای عروس، برای زن برادر آینده، نادره بیگم فرستاد. این لباس منحصر به فرد گران قیمت نزدیک به دو لک روپیه ارزش داشت.

ناحیه غربی و مرکزی هند :

ایالات گجرات،ماهاراشترا،مادیاپرادش،گوا و اتحاد مناطق ددر و نگرهویلی،دمن و دیو شامل ناحیه غربی و مرکزی هند می باشد.از نظر جغرافیایی ،این ناحیه دارای سواحل طولانی همراه با دریای عرب ،کوه های ناحیه وندیا و ناحیه جنگلی ویدرب(ماهاراشترا)می باشد.جنگلهای متراکم و عمیق ناحیه ویدرب،که جنوب هند را تقیسم می کند،یکی ازغیر قابل دسترترین بخشهای هند که برای کاربردهای نظامی در گذشته بسیار مطرح بوده است.از نظر آب و هوایی،ناحیه غربی و مرکزی مانند بخش شمال هند دارای هوایی سرد ویخبندان نیست.آب و هوای این نواحی از مرطوب تا خشک و سرد و مرطوب دسته بندی شده.علاوه بر این،دریا،کوهها , تپه هاوجنگلها این ناحیه را در منابع طبیعی غنی ساخته است.دریای ملایم و سهل الوصول،راههای زمینی راحت به مردم این ناحیه برای توسعه ارتباط نزدیک با دنیای بیرون کمک کرده است.یافته های باستان شناسی در شهر باستانی هاراپان نشانه هایی ازتمدن بین النهرین ،سومر و دیگر فرهنگهای باستانی و مدارکیکه به روشنی از ارتباطات بازرگانی بین مردم این ناحیه و دنیای بیرون در روزگار باستان ارائه می کند.تعداد بیشماری از گروه های نژادی از قبیل گجراتی ها،یانوازی ها،سکاها از یونان تا آسیای مرکزی به هند آمدند.برخی مانند گجراتی ها و سکاها در غرب هند ساکن شدند.نتیجه آمیزش و کنش متقابل مردم بومی و خارجیها تا درجه زیادی برای تنوع فرهنگی بزرگی که در این ناحیه وجود دارد, اهمیت داشته است.در حالی که نواحی غربی و مرکزی بسیاری از تاثیرات خارجی را جذب کردند،آنها نیز سنت های بسیار بارزی از فرهنگ خودشان را حفظ کردند.منسوجات و پوشاک این نواحی میراثی را شکل می دهد که برای هر دو جهان(خارجی و داخلی) بهترین آن ترسیم شده است.میراث مشهود تمدن های هاراپان(۱۷۵۰-۲۷۰۰ پیش ازمیلاد)و فرهنگ عصر فلز(آهن)(۹۰۰-۱۴۰۰ پیش از میلاد)از مکانهای گوناگونی در گجرات و ماهاراشترا بدست آمده است.بیشتر باستانشنا سان با این نظر موافق هستند که ناحیه سوراشترا قدیمی ترین ناحیه تولید پارچه های نخی بوده است.پیدا شدن دوک های نخ ریسی برای ریسندگی و بافتن نخ،سوزنهای آهنی ودرفش برای دوختن لباس ،و کوزه های سفالی با تحت تاثیر قرار گرفتن از منسوجات بافته شده،به روشنی دلالت بر این نکته می کند که بافندگی بطور گسترده در این ناحیه حتی در دوره هاراپان انجام می شده است.از نظر باستانشناسی،قدیمی ترین حفاریهای مشهور،تکه پارچه های نخی چاپی می باشد که (قرنهای ۱۰ -۱۱ میلادی)در فوستات نزدیک دریای سرخ پیدا شده است.این تکه ها،در موزه های بریتانیا،ایالات متحده امریکا،فرانسه،آلمان جای دارند وآنها با دقتی فراوان تجزیه و تحلیل شده اند ، گزارشات دلالت براین داشت که تکه ها متعلق به گجرات می باشند.فرهنگ غنی عصر آهن از مکانهای گوناگونی درماهاراشترا و صخرهای بریده شده سبک معمارانه آجانتا و الورا،الفانتا،کرل وباجا بدست آمده که آثارتمدن در این ناحیه را نشان می دهد.قدیمی ترین مدرک واقعی از نخهای ابریشمی ازنواسا(منطقه احمدنگر، ایالت ماهاراشترا)ومنسوجات کتانی درچندولی(منطقه پونا، ایالت ماهاراشترا)،و سوزنهای استخوانی و آهنی از مکانهای گوناگون پیدا شده که دلالت بر این مسئله دارد که منسوجات بافته شده مرسوم در این ناحیه از دوران بسیار قدیم وجود داشته است.پیداشدن نقاشیهای صخره ای و کنده کاریهای سنگی ،همراه با مدارک ادبی از آسیای مرکزی ،چه ترسیم شده یا نوشته شده، دلالت بر پوشاک تهیه شده ازانواع پارچه های گوناگون دارد(بهترین نوع ابریشم و نخ).ناحیه گوا زیر سلطه پرتغالیها از سال ۱۵۱۰-۱۹۶۱ بود،وبنابراین،تا ثیرات فرهنگ پرتغالی بر روش زندگی ساکنان محلی که شامل پوشاک آنها نیز می شود مشهود و آشکار است.منسوجات بافته شده سنتی شامل پارچه های نخی،ابریشمی و زری در همه ایالات هند وجود دارد.این البسه با تکنیک های گوناگون تزیین شده بودند-چاپ،سوزن دوزی،نخهای رنگ آمیزی شده،بندیج و نقاشی در میان دیگر تکنیک ها بیشتر رایج بود.مردم غرب و مرکز هند پوشاک دوخته و نادوخته هردو را می پوشیدند.البسه نادوخته سنتی مردان ،دوتی،پتک یا کمربند و دستار یا عمامه تازه پیچیده شده بود.درکنار این ها،مردان نیز پوشاک دوخته شده مانند تونیک ،کورتا و بادیان برای پوشش بالاتنه بکار می بردند.مشابه آن،زنان ساری به مانند لباسی سنتی ،جدا از لنگا برتن میکردند. انواع گوناگون مجموعه منسوجات محلی برای تهیه پوشاک متنوع تولید می شد.پوشاک سنتی مردان عادی گجراتی یک دست لباس سه تکه:دوتی یا پای جاما،نیم تنه کوتاه وپاگادی/سپا(دستار یا عمامه)بود.پای جاما امتیاز کمتری نسبت به دوتی داشت.دوتی درپشت به سبک کاچاچا گره می خورد.لباس پایین تنه سنتی مردان برای تمام طبقات اجتماعی یکسان بود ،دوتی در زبان مراتی مشهور به” دوتار” است.دوتی دارای حواشی و یراقهای باریک و رنگین بود.مردان به این ترتیب دوتی را برتن می کردند:اول باید دور کمر آن را پیچید،سپس بقیه آن را بصورت پلیسه های پهن معقول به طرف راست،و در روی ناف گره می خورد.روی دوتی ،مردان در غرب و مرکز هند معمولا “بارابندی” یا “باراکاسی ” مانند پوششی برای بالاتنه می پوشیدند.این لباس یک کت/نیم تنه کوتاه که در سنت کهن این ناحیه معروف به “بندن”،”بادیان” یا”کوباگالا”، بوده واز آن زمان دارای چهار بند گره ای می باشد.هر یک از دو لبه آویزان آن دارای سه جفت بند گره ای است.لبه آویزان بالایی در طرف چپ بسته می شود،وآستینهای باریک دارای تا یا چین های افقی مانند النگو می باشد.برای موقعیت های رسمی مردان قبا های بلند جامه یا آنگارکا ،که معمولا روی بارابندی پوشیده می شد،برتن می کردند.یک روسری یا”دوپتا” این لباس را کامل می کرد.جامه در واقع یک لباس برای بیرون از منزل بود،که به راحتی به سینه می چسبید وبا یک دامن پهن خیره کننده زینت یافته بود.معمولا این لباس زیر بازوی چپ یا راست با بندهایی گره دار بسته می شد.آنگارکا نیز لباس بلند دوخته شده ای با آستینهای بلند برای بیرون از خانه بود و دو بخش داشت:بالا و پایین .قسمت بالای آنگارکا دارای برشی به شکل بیضی یا حرف وی انگلیسی در روی سینه داشت وبندهای گره داری در جلو،با یک لبه آویزان در داخل یا “پرده”که سینه را با ظرافت می پوشانید.بخش خیره کننده و خودنمای پایین آنگارکا شاید بر طبق دوره زمانی یا سلیقه استفاده کننده متفاوت می شد.همراه با دوتی یا جامه ،مردان دستار رامانند یک بخش ازلباس سنتی خویش بکار می بردند. دستار یا عمامه دارای مفهوم اجتماعی مهمی بود وبرای حفظ موقعیت اقتصادی شخص از آن استفاده می شد.مردان “پاگادی”های از پیش پیچیده شده(شامل دستارهایی است که مانند کلاه به هم پیچیده و دوخته شده است می توان آن را مانند یک کلاه برسر گذاشت) و دستارهای تازه پیچیده شده (یعنی دستارهایی که بصورت پارچه بلندی است و باید آن را به هرشکلی که مورد خواست باشد پیچید)را برسر می کردند،که آنها به “پیت” یا “سپا” نیزمعروف بودند.پارچه های نخی پیت برای استفاده هر روزه بکار می رفت ،در حالی که دستارهای زربفت برای عروسی ها و دیگر مراسم استفاده می شد.دستار بصورت های مختلف توسط گروه های قومی متفاوت در گجرات پوشیده یا بسته می شد.در دستار از پیش پیچیده شده ،یک طرف آن کمی بالاتر و تمام دستار در یک طرف سر نصب می شد و طرف دیگر فربه آن گوش را می پوشانید.۳ تا۴ سانتیمترکلاه نوک دار بلند پیشانی را می پوشانید.تا این تاریخ،”کادار”سفید،توپی دوخته شده گاندی(کلاهی که گاندی و جواهر لعل نهرو اغلب برسر می گذاشتند) بسیار معمول در بین مردان مراتی بود.این توپی کوچک بصورت افقی سر را می پوشاند.در گجرات و ماهاراشترا،لباس بیرون از خانه زنان ساری می باشد.این لباس شامل سه تکه است:خود پارچه ساری،بلوز زیرآن و زیردامنی زیر ساری .زنان گجرات معمولا ساری” سیدا پالا” می پوشند،مشابه سبک زنان روستایی شمال هند آن را برتن می کنند.زنان ماهاراشترایی ساریی به طول هشت یا نه متر برخود می پیچند،بطور سنتی به سبک کاچاچا –که هم چنین به “لنگاوالی دوتی”معروف می باشد،که ازبین پاها عبورمی کند(و به حالت نیمه شلوار می باشد).این سبک پوشیدن ساری در هند باستان امتیازی محسوب می شد.ساریها از پارچه های مختلفی با تکنیک های متفاوت ،برطبق نیازها و سلایق گروه های قومی این ناحیه تهیه می شوند.مشهورترین آنها ساری ابریشمی “پاتولا” از شهر پتنامی باشد،ساری ساتن “بندیج” از ناحیه کوتچ ،ساری ابریشمی و زری “آشاوالی”از احمدآباد،ساری “تن چولی”از بندر سورت،و ساری “پیتانی”ازپیتان است.ساری پتولا مشهور برای کیفیت بالای کاردست بافندگان ورنگرزان پتنا می باشد. این ساری ها با رنگهای مات(ارغوانی تیره، سفیدعاجی،سبز کمرنگ،آبی نیلی،در میان دیگر رنگها) و با تکنیک “ایکات”نقاشی روی پارچه و رنگ آمیزی مضاعف کار شده است،این ساریهای “پاتولا”دارای هردو طرحهایی از گلها و گیاهان ونقش های هندسی بر روی همه آنها می باشد.این ساریها دارای اهمیت و مفهوم اجتماعی ویژه می باشند.جامعه مسلمانان “وورا”معمولا ساری هایی با نقشهای هندسی وطرح هایی از گلها و گیاهان در عروسیها می پوشند.ساریهایی با بدنه ساده،رنگهای تیره وبا حاشیه های نقش دار “ناری-کونج (زن و پرندگان)ترسیم شده ،توسط زنان طبقه برهمن ماهاراشترایی پوشیده می شد.زنان هندو و جین ترجیح میدهند که طرحهایی سراسری :گلها،طوطی،فیل ها،تصویر رقصندگان در بین دیگر طرحها بپوشند.در کنار،ساریهای زری و ابریشمی بافته شده ،زری بافته شده “گارچولا” و طرحهای رنگ آمیزی شده روی پارچه ویژه است:این ساری با طرحهای چهارخانه در سرتاسر و دارای طرح های رنگ آمیزی شده در میان چهارخانه می باشند.در میان گروه های قومی در گجرات،عروسان یک گارچولا ی سرخ در خشان برتن می کنند.ساریهای بندیج،دارای طرح های پیچیده از قبیل “بون باغ”(پنجاه و دو باغ)،رس مندل(وابسته به داندیا ،رقص سنتی ایالت گجرات)،یا امبا دال (شاخه های انبه)با طاووس ،فیل،زنان رقصنده با دستهای رو به بالایشان می باشند.در کنار این ساری،دومین لباس سنتی معمول زنان گجراتی ،گاگرا،چولی/کورتا و اودانی هستند.گاگرا ،یک دامن بلند پهن ،مشابه آن چیزی که زنان شما هند بکار می برند.مشخصات گاگرای غرب هند ،تزیینات استادانه در رنگهای درخشان-در هردو طرح های ماهرانه بافته شده در منسوج یا گلدوزیهای پیچیده می باشند. در هنگام بافتن متری طرح های پیچیده با زری و نخهای ابریشمی تهیه می شود،گاگرا یک لباس با رنگهای متنوع و گلدوزی شده با نخهای ابریشمی ،آیینه های کوچک یا سکه های زراست.روی گاگرا،زنان کورتا یا چولی مانند یک لباس بالا تنه می پوشند.چولی دارای گلدوزیهای رنگین متنوع روی آستین ها و در دارد.چولی و دیگر البسه با آیینه کاریهای گسترده کاملا معمول ،بویژه در هنگام رقص های عامیانه مانند ،رس،داندیا وگاربا که نام تعداد کمی از آنها را اینجا آوردیم ،هستند.کورتا یک لباس بدون آستین ،مانند نیم تنه سینه بند است.این پوشش بلندتر از دو لباس دیگر است و تا به کمر می رسد، با دگمه هایی در جلو و در مرکز لباس می باشد.ساری پیتا پانی ویژه ماهاراشترا می باشد.بافته شده با پیچیدگی با ابریشم یا نخهای زری ،ا ین ساریها بسیار نرم،رنگهای آرامش بخش و اندازه های بزرگ “کالابوت”،طرح های سوسن سفید “پالو” یا تکه انتهایی روی یک زمینه طلایی شان معروف هستند.طرح های گیاهی-جانوری زیبا معمولا در حاشیه ها و یراق ها تصویر شده است. این ساری با یکی از البسه بالاتنه ،”آنگیا”،چولی،کچولی یا کورتا توسط زنان ناحیه غربی پوشیده می شود.چولی یا کچولی به روشهای گوناگون بریده می شود مانند:یقه گرد یا به شکل وی انگلیسی،با آستین کوتاه یا بدون آستین،با پشت باز یا پشت بسته.این البسه با نخهای رنگی گلدوزی یا با آیینه های کوچک و سکه و پولک تزیین می شوند.آنگیا یا چولی لباسی با پشت بازکه در پشت با دو جفت نخ گره دار(منگوله)بسته می شود و در ناحیه سینه پوشیده می باشد.زنان ماهاراشترایی یک نوع لباس مشابه از چولی را بکار می برند،و تفاوت بین چولی ماهارشترایی و گجراتی درچگونه قرار گرفتن مواد خامی است که برای تهیه آنها بکار می برند واوقاتی است که از آنها استفاده می کنند.این ساری بر روی زیر دامنی پوشیده می شود،(دامن بلند) در روزگاران دور برخی از زنان در زیر ساری پای جاما می پوشیدند.در کنار تولید البسه دوخته نشده و پارچه های انداختنی(مانند شال و روسری و غیره) بر سر و بدن،انواع مجموعه پارچه های (مشرو،هیم رو،بندیج،با نقش هاس چاپی یا نقاشی شده)برای تهیه انواع مختلف البسه دوخته شده تولید می شود.مشروع معمولا با پای جاما برای هر دو زن و مرد،مانند آستری برای البسه بالاتنه مردان بکار می رود.مردان مسلمان برای تماس ابریشم با بدن مقیدات مذهبی دارند،بنابراین بافندگان “مشروع”(که معنی ادبی آن اجازه یا مجوز می باشد)که ترکیبی از ابریشم و پارچه نخی است را ابداع کردند. روش بافت مجموعه مشروع معمولا بدین شکل می باشد که رشته های نخ با بدن تماس دارند و رشته های ابریشم به طرف بیرون می افتد. مشروع معمولا با رنگهای درخشان و با نقش های هندسی،زیک زاگ یا طرحهای راه راه تهیه و ابداع می شوند.مشروع برای ظاهر خوش نمایش معروف می باشد،مانند بندینی،یا بافت رنگ آمیزی شده،که برای طرحهای نقطه داردر خشان مشهور است.پیچیده ترین و با کیفیت ترین بندیج بافته از ناحیه سوراشترا و کونچ (گجرات)می باشد:پارچه ساده بنابراینبا پیروی از طرح و رنگ آمیزی پیوند خورده است.استفاده از بیش از دو رنگ در حالی که رنگ آمیزی به مراقبت ویژه و مهارت نیاز دارد.بندیج بر روی پارچه نخی ساده ،موسیلین،گاجا،یا پارچه ابریشمی رنگ شده عمل می آید.برخی اوقات ،بندیج بر روی طرح های طلایی چهارخانه زمینه گاجی ،که بطور معمول و عام به گارچولا معروف می باشند.عروسان گجراتی گارچولا اودانی یا ساری می پوشند.اودانی آبی تیره(سرمه ای)رنگ آمیزی شده ،با حاشیه و یراق های گلدوزی شده طلایی ، را “کاتاری”ها(یک طبقه اجتماعی در جامعه هندو) برای عروسی با یک آبائو(یک پیراهن گشاد یا جامه بلند زنانه)و یک شلوار(یک شلوار کیسه ای باد کرده) استفاده می شود نقاشی و چاپ با ماده ثابت رنگرزی از نمونه تکنیک های است که در احمد آباد ،کوچ،جمان گر و بونگر نیز بکار می رود.کار عالی خطی و طرح های هندسی پیچیده و نقش و نگارهای گلها و گیاهان با رنگهای درخشان و صاف تهیه می شود.این قبیل مجموعه های چاپی باسمه ای روی پارچه اغلب برای تهیه البسه مردان،زنان و کودکان استفاده می شود . در تهیه قطعه های چاپی باسمه ای پشمی سطح بالایی ار مهارت دخالت دارند،تولید تکه های کوچک و بزرگ برای بازارهای داخلی و خارجی،وتکنیک های چاپی کارآمد و باکیفیت را انتقال می دهد و دلالت بر پرورش و تقویت سنت عالی چاپ باسمه ای و رنگ آمیزی بر روی پارچه های نخی می کند.جدا از گلدوزی ،پاتولا،بندیج و مشروع،گجرات دارای سنت زری و پارچه های ابریشمی زربفت است.مجموعه پارچه های زربفت با طرحهای گلها وگیاهان-جانوری ابداع شده، نشان می دهد که البسه از چه تهیه شده اند.تانچولی،از ابریشم و زری متری ،که اساسا مرسوم و متداول در بین پارسیان(زرتشتیان هند)می باشد،تهیه می شود.جدا از ابریشم و پارچه های نخی،”دابلا”ها و “چادار”های پشمی،نیز توسط مردم این ناحیه بخاطرنمایش و ارائه گسترده تغییرات دما در روز و شب بکار می رود.دابلاس توسط مردان برای پوشش و برای زنان مانند یک نیمه ساری بکار می رود.این بافته های پشمی دارای نقش و نگارهای هندسی پیچیده می باشد.در هنگام فرایند تهیه دابلاس ،نخست زنان ،و سپس بافندگان پشم گوسفندان محلی را می ریسند.مردان،ترجیحا شال می بافند.این شالها ، بر روی یک دستگاه بافندگی کم عرض در دو تکه بافته می شوند،که در آخر آن را زنان با نخهای رنگی به هم متصل می کنند.انواع ساریهای ابریشمی ،گاگراهای گلدوزی شده،”کمیس” های ابریشمی و نخی،”آبو”های ابریشمی رنگ شده،بدیان ها و کوریسی های نخی،آنگارکا ها ،جاماها و دابلا ها ی زربفت،البسه سنتی عمده و اصلی غرب و مرکز هند می باشند.این ناحیه،در کنار اینکه یکی از بهترین نقاط تولید کننده پارچه های نخی در هند است،هم چنین مشهور به داشتن کهن ترین سنت پارچه های کتانی چاپی باسمه ای در کشور هند نیز می باشد.

ادامه دارد …

منبع:

۲۰۰۶, Pathak, Anamika, Indian Custumes, Delhi, Roli books