انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

وقتی چینی ها به هوس گشت و گذار می افتند

پال نیری ترجمه منوچهر مرزبانیان

کارگران چینی که دیری به خانه نشینی خو گرفته بودند، اینک از تعطیلات خود برای گردش در کشور خویش و پرواز به سوی آسمان های دیگر بهره می گیرند.
امروزه در چین برای یک دانشجو یا یک منشی اداره عادی است که چندین بار در سال برای گذراندن تعطیلات رهسپار مقصدی بشود. نگاه کردن به ویترین فروشگاه های هنگ کنگ، گشتی در قمارخانه های آسیای جنوب خاوری، پیمودن راه های دور و دراز با «کوله پشتی»، اقامت در «منچوری» برای اسکی یا سفری سازمان یافته به قصد کشف «کوه ها و رودهای مشهور» … اینک اینگونه سرگرمی ها تا بخواهید در دسترس طبقه متوسط شهرنشینی است که از توسعه و گونه گون کردن علقه های خویش باز نمی ایستد. حتی تعداد اهالی مناطق روستائی که هر از گاهی گردشی یک روزه برای بازدید از معبدی یا فرو رفتن در چشمه آب گرمی را از خود دریغ نمی دارند روز به روز بیشتر می شود. در طول جشن فرارسیدن بهار، راهی سفر شدن برای گذراندن تعطیلات چنان مکرر شده که گردهمآئی های خانوادگی سنتی آغاز سال نو چینی (عموما در ماه فوریه) را هم بر هم زده است.

حقوق بگیران، که تاریخ و طول مرخصی آنها را معمولا کارفرمایان معین می کنند، بی آنکه تا آنجا پیش روند که آشکارا خواستار تعطیلات شوند، تمایل خود برای عوض کردن آب و هوا، آنهم چندین بار درسال، را پیش می کشند. چنین می نماید که تهی‌دست ترین کسان و صاحبان خرده پای بنگاه های تولیدی (که از آهنگ تولیدی که الزام رقابت بر آنها تحمیل کرده است، رنج می برند) برکنار ماندگان بزرگ جامعه ای باشند که به گردش و تفریح روی آورده، و ناچار باید به همان تجمعات خانوادگی هنگام جشن آغاز بهار دلخوش کنند.

تا همین پانزده سال پیش حتی فکر به تعطیلات رفتن (Dujia) به چشم اکثر مردم غریب و ناجور می آمد، اما چینی ها حالا مشتریان پر و پا قرص صنعت ملی گردشگری شده اند. چین کمونیست، برخلاف اتحاد شوروی، در پنجاه سال نخست زمامداری خود، هیچگونه تدبیری را برای ترویج گردشگری به کار نبسته بود. ناچار می بایستی چشم به راه سلسله اصلاحات اقتصادی پس از سال ۱۹۷۸ شد تا دولت طرح توسعه دوازده ناحیه گشت و گذاری را تصویب کند که برای جذب ارز خارجی در دست چینی های مقیم هنگ کنگ و خارج نشینان دیگر در نظر گرفته بود.

با بهبود وضع زندگی مردم در پایان دهه ۱۹۸۰ و آغاز دهه ۱۹۹۰، گردشگری داخلی به راستی سر برآورد. در وهله نخست سیر و سیاحت های سازمان یافته ای به راه افتاد که برای کارمندان دولت تدارک دیده بودند. نبود وقت آزاد (به استثنای جشن آغاز بهار و یکشنبه ها)، و اکراه حکومت (به سبب نگرانی تنی چند از رهبران از رواج فزاینده روسپیگری و قماربازی) دیری مردم را از سفرهای فردی دلسرد کرده بود. در سال های دهه ۱۹۹۰، با موافقت تمام و کمال مقامات دولتی، بین دو هزار تا دو هزار و پانصد پارک تفریحی در شهرها بنا کردند، که اغلب آنها سنت های فرهنگی و رسوم عامه را، که دولتمردان وسیله ای برای تقویت احساسات میهن پرستی می انگاشتند، به صحنه می آورند.

بازارگرمی دره های تبت و میراث تثبت شده در فهرست یونسکو

رویکرد به سیاست ترویج گردشگری به نیت انگیزش مصرف در سال ۱۹۹۸، تائیدی بر چرخشی بود که آغاز شد. طی سال پس از آن، سه هفته مرخصی در مقیاس ملی، حول و حوش روزهای تعطیلی اول ماه اکتبر، اول ماه مه و جشن آغاز بهار را رسما نهادینه کردند؛ فرصتی که طبقات میانه حال شهری بی‌درنگ غنیمت شمردند تا، شتابان، سفرهای تفریحی راجزئی از شیوه گذران زندگی خود کنند –دلیل آن سیصد و دو میلیون فقره بازدیدی است که وزارت گردشگری در آمارگیری «هفته زرین» اول اکتبر ۲۰۱۱ (۱) نشان داده است. هرچند (آخرین) ارقام (انتشار یافته) را به دشواری می توان تعبیر کرد، با اینهمه بیش از دو برابر آمار مشابه سال ۲۰۰۸ است.

درست است که سیر و گشت با کوله پشتی به ویژه جوانان شهر نشین را مجذوب کرده، اما اکثر چینی ها همچنان سفری را می پسندند که کارفرمائی یا یک بنگاه گردشگری یا گروه دوستانی تدارک دیده و سازمان داده باشند. چیرگی این گونه مسافرت های سازمان یافته قاعدتا باید تا مدتها ماندگار باشند، زیرا دلخواه کسانی است که نخستین بار راهی سفری می شوند و نمود بخش بزرگی از بازار گردشگری هستند. معابد، کوهساران و کلی تر از آن پهنه آثار تاریخی، چشم اندازهای دلپذیری شده اند. بودیسم هم که باز از نو قوت گرفته، فرصتی به بازدیدکنندگان داده است تا با مراسم آئینی عود سوزی برای ستودن خدایان تجدید عهد کنند. هرچند چین از نظام ثبت میراث های خویش بی بهره است، سامانه های طبیعی تازه ارج نهاده، مقاصدی مرتبط با گردشگری قومی (عمدتا در جنوب غربی، نزد تبتی ها، دای ها «Dai»، دونگ ها «Dong»، میائو ها «Miao» و غیره)، و شهرک های باستانی ویران شده در دوران انقلاب فرهنگی و بازسازی شده پس از آن، از توفیق عظیمی بهره برده اند. مردم به ویژه به قلمروهای به ثبت رسیده در فهرست سازمان علمی و فرهنگی ملل متحد (یونسکو) دلبسته اند که به یمن عزم و اراده دولت شمار آنها هرساله فزونی می گیرد.

اصرار به بازدید از این گستره ها از آنرو شگفتی کمتری بر می انگیزد که بیشتر در بخش خاوری سرزمین جای دارند، که در عین حال فقیر ترین و دور افتاده ترین نقاط کشور نیز هستند: چنین است که زمامداران رونق گردشگری را عنصر بنیادین راهبرد توسعه و عمران کرده اند. در مناطق جنوب خاوری بسیاری، از جمله در تبت، اقتصاد گلگشت و تماشا نخستین منبع در آمد شده تا جائی که زمامداران را برآن داشته است که توجه و علاقه نوپائی به حراست از زیست بوم، توسعه پایدار و حفاظت از میراث کشور نشان دهند. بدینسان، دره «Jiuzhaigou» (در استان «سچوان»)، که در فهرست میراث جهانی «یونسکو» قرار دارد و تنها چند هزاز تبتی در آن به سر می برند، هرساله بیش از سه میلیون گردشگر را به سوی خود می کشد، و چهل و چهار مهمانسرای بزرگ در آن ساخته اند، که در میان آنها سه هتل آبرومند «Sheraton»، «Inter Continental» و «Marriott» را می توان بازشناخت.

گستره این مقاصد باستانی یا جدید گردشگری، گاه دربر گیرنده چندین دهستان، را غالبا در فضاهائی گنجانده اند که تابلوهای نورانی و زیربناهای کلان به خوبی آنها را مرزبندی کرده اند. پس از پرداخت حق ورود، گروه ها که راهنمایانی آنها را همراهی می کنند، می توانند چشم اندازها را تحسین کنند و به تماشای رقص های سنتی بنشینند. در اینجا، مکانهای ویژه مختص جهانگردان غربی، سهم رهروان دور رو و لایه کوچکی از مردمانی ثروتمند و مشکل پسند است –بخشی که در کوهستان ها خانه های ییلاقی مجللی دارند که معماران نامداری آنها را طراحی کرده اند. گذراندن تعطیلات در سواحل دریا نیز آغاز به جلب طرفدارانی کرده است، گرچه برنامه ریزان اینگونه تعطیلات با عنایت به رویگردانی سنتی مردم چینی از آفتاب گرفتن، اقامت طولانی بر سواحل دریا را در آن نمی گنجانند.

از سیر و گشت در خارج از کشور هم بگوئیم که تعداد آن مرتبا افزایش می یابد. شرکت های مسافربری هوائی ارزان قیمتی که دفاتر خود را در کشور گشوده اند و نیز همسایگان آسیای جنوب خاوری چین به تارگی تصمیم گرفته اند تا با صدور روادید در بدو ورود مسافران چینی به خاک کشورشان، گشت گردشگران چینی را تسهیل کنند. بدینسان در سال ۲۰۱۱ شصت و پنج میلیون چینی، یعنی سیزده برابر بیش از شمار مسافران در سال ۱۹۹۷، از یکی از مرزها گذر کردند. اما گرچه سفر به سوی اروپا، آفریقا و دیگر مناطق جهان به سرعت رو به فزونی دارد، گذراندن تعطیلات آخر هفته در هنگ کنگ نیز هوادارانی در میان جوانان شهرنشینی دارد که با «کوله پشتی» گریزی هم به آسیای جنوب شرقی (لائوس، کامبوج، ویتنام، تایلند …) می زنند.

پی نوشت ها:

۱- هفته تعطیل به مناسبت گرامی‌داشت روز بنیانگذاری جمهوری توده ای (اول اکتبر ۱۹۴۹).

نوشته: PÁL NYÍRI

استاد کرسی تاریخ جهانی از چشم اندازی مردم‌شناسانه در دانشگاه آزاد آمستردام.

این مقاله در چارچوب همکاری میان انسان شناسی و فرهنگ و سایت دوستان لوموند دیپلماتیک منتش می شود و در فرانسه در ژوئیه ۲۰۱۲ به انتشار رسیده است.