انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

هیروشیما و سیاست عذرخواهی

نویسنده:یوری فریدمن مترجم: آیناز لطفی

با سفر ۲۷ مه باراک اوباما به هیروشیما او اولین رییس جمهور آمریکا است که از منطقه اولین حمله اتمی جهان بازدید خواهد کرد؛ اما او از طرف کشورش به خاطر حمله ۷۱ سال پیش عذرخواهی نخواهد کرد. او تصمیم بمباران دو شهر ژاپن را زیر سوال نخواهد برد، و یا درباره عواقب آن صحبتی نخواهد کرد: مرگ بیش از ۲۰۰,۰۰۰ انسان و طلوع عصر اتمی. اما «وظیفه اخلاقی» آمریکا را به عنوان تنها کشوری که از سلاح اتمی استفاده کرده است برای جلوگیری از استفاده‌های آینده تصریح خواهد کرد. گذشته دردناک را به رسمیت خواهد شناخت اما آن را یادآوری نخواهد کرد. و بعد از پایان تمامی این مراسم‌ ما همچنان نخواهیم فهمید که آیا فکر می‌کند چیزی تاسف‌بار درباره بمباران اتمی وجود دارد یا نه.

اما چرا ابراز تاسف در وهله اول مهم است؟‌ گذشته از مباحث موافق و مخالف در حمله به هیروشیما و ناگازاکی، چه چیزی عذرخواهی از کشورها را از عذرخواهی از مردم متفاوت می‌سازد. وقتی این سوال را از جنیفر لیند (Jennifer Lind)، استاد مباحث دولت در کالج دارتموث (Dartmouth College)، که این بحث را به طور گسترده مطالعه کرده است می‌پرسم، در یک کلمه جواب مرا می‌دهد: «سیاست.»

او در ادامه افزود:«من سیاست ندارم. اگر با همسرم رفتار بدی داشته باشم و به آن پی ببرم به سادگی به او می‌گویم به خاطر رفتار بدم از تو عذر می‌خواهم و داستان فیصله می‌یابد. اما وقتی در یک نهاد جمعی که گروه‌های مختلفی در آن مشارکت دارند حضور داریم و از طرف آن‌ها صحبت می‌کنیم، و به علاوه در دنیایی هستیم که مردم آن تصور مشخصی از تصویری که باید به دنیا ارائه شود دارند،‌ مسایل بسیار پیچیده می‌شود.»

این پیچیدگی در مورد مسأله‌ای همچون بمباران هیروشیما که خود در بردارنده ضد و نقیض‌های اخلاقی بسیاری است، چند برابر می‌شود. به هر صورت نمی‌توان منکر عذرخواهی‌های سیاسی شد. دانشمند سیاسی، گراهام دادز (Graham Dodds)، فهرستی بلند از این عذرخواهی‌ها تهیه کرده است، که با عذرخواهی امپراطور روم هنری چهارم در سال ۱۰۷۷،‌ که برای عذرخواهی از پاپ گرگوری هفتم به دلیل اختلاف‌های پیش آمده بین دولت و کلیسا پابرهنه در برف ایستاده بود؛ آغاز می‌شود. این فهرست همچنین تعدادی از رهبران آلمانی که در برابر هلوکاست و دیگر قساوت‌های نازی‌ها اظهار ندامت کرده و متعهد به پرداخت غرامت شدند، دربرمی‌گیرد.

هفته کذشته جاستین ترودو در پارلمان کانادا به خاطر اتفاقی که بیش از صد سال گذشته در این کشور اتفاق افتاده بود و در جریان آن مسئولین کشتی بزرگی حامل صدها مهاجر آسیای جنوبی را بازگردانده بودند رسما عذرخواهی کرد. نیل مک‌دانلد (Neil Macdonald) از سی‌بی‌سی (CBC)، با الهام از این ژست ترودو نوشت: «در سال‌های اخیر سیاستمداران کانادایی بیش از هم‌ترازان آمریکایی خود برای مسائلی همچون تدفین ژاپنی-کانادایی‌ها در جنگ جهانی دوم و طرحی که فرزندان بومیاناین سرزمین را از جوامع‌شان دور کرد، به طور رسمی عذرخواهی کرده‌اند.» مک‌دانلد همچنین اذعان داشت که: « عذرخواهی ترودو در عمل هزینه‌ای برای کسی در پی نداشت… و تاثیری بر هیچ یک از سیاست‌های دولت نمی‌گذارد. اما کار زیبایی بود.»

لیند عذرخواهی ترودو را با عذرخواهی بیل کلینتون پس از عدم مداخله آمریکا در جریان کشتار دسته‌جمعی رواندا مقایسه کرد. کلینتون بیشتر برای عدم عمل عذرخواهی می‌کرد تا یک عمل مشخص،‌ و هیچ حوزه انتخاباتی مشخصی در آمریکا نبود که از ابراز تاسف او ناراحت شود. «تفاوت خیلی بزرگی هست اگر شما نسلی از انسان‌ها را داشته باشید که قهرمانان جنگ را بپرستند و ناگهان بگویید کاری که آن‌ها کردند، نباید اتفاق می‌افتاد،‌ و کار اشتباهی بود.» او در ارتباط با بمباران اتمی اینگونه توضیح داد.

وی همچنین افزود،‌ عذرخواهی‌های متعدد و مکرر آلمان در ارتباط با جنایات نازی‌ها استثنایی خارق‌العاده در روابط بین‌الملل است و نه عرف آن: «دنیایی که در آن زندگی می‌کنیم جایی است که کشورها معمولن به رفع و رجوع خشونت‌های گذشته خود می‌پردازند. حتی به طور مستمر درباره خشونت‌های گذشته دروغ می‌گویند و یا آن را جلال می‌بخشند.»

تحقیقات لیند نشان می‌دهد در صورت بروز جنگ بین دو کشور، تکذیب اشتباهات گذشته مانع از آشتی‌های آینده می‌شود؛ او به عنوان مثال به مشاجرات بین ژاپن و کره جنوبی در باب «زنان آرامش‌بخش» کره‌ای که در جنگ جهانی دوم به بردگی جنسی درآمدند اشاره می‌کند. اما وی پی برده است که عذرخواهی و غرامت در این موارد خود می‌تواند زیان‌بار باشد؛ از آنجا که این عذرخواهی‌ها می‌تواند مردم این کشورها را در دو قطب کاملن مخالف قرار دهد. بهترین راه‌حل به‌ رسمیت شناختن و یادآوری اشتباهات به نحوی است که ملت‌ها را متحد سازد تا اینکه تفرقه ایجاد کند، راهی که بر رنج مشترک تاکید کند و نه بر عاملان و قربانیان.

پژوهشگر دانشگاه شیکاگو نورما فیلد (Norma Field) در تحقیق سال ۱۹۹۷ خود در رابطه با کشاکش ژاپن در پذیرش اعمال زمان جنگش «عذرخواهیِ تاریخیِ ایده‌آل» را «عذرخواهی لفظی که به نحوی بیان آنچه اتفاق افتاده است و ابراز تاسف پشیمانانه و همراه با جبران مادی باشد، تعریف کرد.» اما در مقابل لیند، معتقد است که دشمن‌های پیشین بعضن می‌توانند روابط خود را صرفن با برداشتن قدم اول بهبود بخشند: «تصدیق واقعیت آنچه اتفاق افتاده است.»

عذرخواهی‌ها می‌توانند در داخل یک کشور نیز به دلیل تفاوت‌های ایدئولوژیک بر سر استحکام هویت ملی بحث‌برانگیز باشند. لیند با مثالی از لیبرال‌ها و محافظه‌کاران آمریکا توضیح می‌دهد: «لیبرال‌ها معتقدند که راه رسیدن به ملتی قدرتمند مستلزم شفافیت اتفاقات گذشته،‌انتقاد از خود و زیر سوال بردن رهبران و پاسخ به این سوال که آیا ارزش‌های خود را حفظ می‌کنیم یا خیر، است. بنابراین، این‌گونه حسابرسی با گذشته (که اوباما در هیروشیما انجام می‌دهد) را دوست دارند. این دیدگاه با اعتقاد آن‌ها به وجود یک جهان‌شهر که در آن همه با هم در ارتباط هستند و باید تمام این ارتباطات و روابط را پرورش داده و به آن‌ها احترام گذاشت، تناسب کامل دارد.»

در عین حال، محافظه‌کاران می‌گویند که: «قدرت ملی از وحدت ملی نشأت می‌گیرد، و وحدت ملی با القای غرور به مردم، غروری که با یادآوری کارهای بزرگی که انجام داده‌ایم و یادآوری آنچه درباره آمریکا متعالی و متفاوت است، بدست می‌آید. بدین ترتیب می‌گویند ’چرا از کسانی که کشته‌ایم صحبت می‌کنید؟ چرا نمی‌گویید دموکراسی را برای ژاپن به ارمغان آوردیم؟ چرا تمام کسانی که از ظلم و شکنجه و جنایات ژاپن آزاد کردیم تکریم نمی‌کنید؟’»

این اختلاف نظرها در ۱۹۹۵، در پنجاه سالگی بمباران اتمی، زمانی که نهادهای مرتبط با جانبازان و اعضای کنگره به برگزاری نمایشگاهی در اسمیتسونین (Smithsonian) که قسمتی از انولا گی (Enola Gay)، ‌هواپیمایی که هیروشیما را بمباران کرد، مطرح بود. منتقدان با قسمتی از نمایشگاه که آمریکایی‌ها را به عنوان مهاجمان و ژاپنی‌ها را به عنوان قربانیان نشان می‌داد، و باعث زیر سوال رفتن روایت غالب این جنگ در آمریکا مبنی بر آنکه بمباران اتمی برای تسلیم ژاپن، جلوگیری از حمله‌ای خونین، و پایان دادن به یک جنگ جهانی و عملیات جنگی بی‌رحمانه در آسیابود، مخالف بودند. متن نمایشگاه پنج بار تغییر کرد و در نهایت نیز دور انداخته شد و تنها انولا گی (Enola Gay) و یک تندیس یادبود به نمایش گذاشته شد.

در آن دوره، مارک پلاک (Mark Pollock)، استاد دانشگاه لویولا در شیکاگو (Loyola University Chicago)، بیان داشت که تفرقه بین جانبازان جنگ جهانی دوم و هنرگردان‌های موزه تنها محصول تفاوت‌های بین لیبرال و محافظه‌کار نبوده و از پویایی نسل‌ها نیز نشأت می‌گیرد.

او در مصاحبه با شیکاگو تریبیون (Chicago Tribune) گفت: «پدر من معتقد بود که بدون بمب هیچ‌گاه نمی‌توانست از جنگ جان سالم به در ببرد، که من هیچ‌گاه به دنیا نمی‌آمدم. من سال ۱۹۷۱ وارد دانشگاه شدم، وقتی که تاریخ آمریکا از دریچه ویتنام دیده می‌شد. پدر من تاریخ را از دریچه جنگ جهانی دوم می‌دید،‌که آمریکا جنگ‌های خوبی را پشت سر می‌گذارد.»

سیاست. هر کس داستان خود را دارد.

اکثر ژاپنی‌ها بمباران اتمی را توجیه شده نمی‌دانند،‌عقیده‌ای که در گذر زمان شایع شده است. اما رهبران ژاپن از دولت آمریکا نخواسته‌اند که برای حملات عذرخواهی کند،‌از طرفی به خاطر آنکه نمی‌خواهند اتحاد نوظهور ژاپن و آمریکا را به خطر بیاندازند و از طرف دیگر خواسته‌های مبنی بر عذرخواهی ژاپن برای حملات و خشونت‌هایش در دوران جنگ را تشویق کند. (دولت ژاپن به طور مشخص برای حملات پرل هاربر(Pearl Harbor)عذرخواهی نکرده است،‌هرچندنخست وزیرشینزوآبه ناراحتی شدید خود را درسفر اخیرش به کنگره و یادمان جنگ جهانی دوم درواشنگتن اظهار داشت.)

لیند معتقد است، این عدم تقاضا از طرف ژاپنی‌ها منجر به شکل‌گیری فضایی دوستانه شده است که امکان سفر اوباما را فراهم کرده است، فضایی که در آن دو کشور به روایتی مشترک از بمباران‌ها می‌رسند. نمی‌توانند بر سر خرد زمانه آن بمباران‌ها، یا شکست ژاپن در جنگ جهانی دوم، و یا خوب و بد به نتیجه مشترک برسند، اما هر دو می‌توانند ماموریتی برای جلوگیری از گسترش سلاح‌های هسته‌ای پیش گیرند. به همین دلیل است که اوباما در سفر خود به هیروشیما بر مواضع عدم گسترش استفاده از سلاح هسته‌ای تاکید خواهد کرد.

لیند شرایط حاضر را با گردهمایی رهبران آمریکایی و اروپایی، از جمله رهبران آلمانی، در نورماندی در یادبود تهاجم متفقین به فرانسه تحت اشغال نازی‌ها مقایسه می‌کند. همه رهبران داستان مشابهی را تعریف می‌کنند که به تعبیر لیند چیزی شبیه به این است: «جنگ سختی بود، آلمان از ظلم و ستم آزاد شده، اروپا به اتحاد و رام کردن هرج و مرج متعهد شده است.»

در هیروشیما، اوباما تلاش خواهد کرد تا روایتی را پیش رو گیرد که از مناظره سفت و سخت چند‌ده‌ساله بر سر بمباران‌ها عبور می‌کند. کارول گلوک (Carol Gluck)، استاد تاریخ ژاپن در دانشگاه کلمبیا در مصاحبه‌ای رادیویی گفت: «برای بیشتر ژاپنی‌ها دیدار اوباما در حقیقت در دل داستان ژاپنی بمباران‌ها جای می‌گیرد، که بمب اتم پس از اتمام جنگ، به ژاپن ماموریتی برای برقراری صلح عطا کرد. حال داستان در ایالات متحده بسیار متفاوت است، که بمب اتم به جنگ پایان داده و جان آمریکایی‌ها را نجات داد. بدین ترتیب داستان ژاپنی بمب سال ۱۹۴۵ آغاز شده و برای ماموریت برقراری صلح پیش می‌رود. داستان امریکایی بمب اما سال ۴۵ به پایان می‌رسد. دو داستان متفاوت که نقطه تلاقی نخواهند داشت. و جایگاه اوباما که درس گذشته را برای آینده‌ای غیرهسته‌ای استفاده می‌کند داستان سومی است.» منطق این گونه حکم می‌کند که تاریخ تیره و پرجنجال هیروشیما یک بن‌بست است. پس از گذشته به سوی آینده برمی‌گردیم تا راهی برای تعریف کردن داستانی جدید بیابیم.

منبع مقاله: http://www.theatlantic.com/international/archive/2016/05/obama-hiroshima-apology-nuclear/483617/