انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

مصرف‌کنندگان اخلاقی غیرجذاب و خسته‌کننده‌اند، اینطور نیست؟

گاردین برگردان مهدی نجات بخش

زیبا خواهد بود تصور کنیم انتخاب‌های اخلاقی دیگران را به انجام همین کار ترغیب کرده

هراس دارم که به خوانندگان گاردین بگویم مصرف‌کننده‌ای اخلاقی بودن شما را آزاردهنده می‌کند، امّا نمی‌توانید با علم بحث و جدل کنید. در پژوهش جدیدی، محققین امریکایی اطلاعات مختلفی را قبل از خرید شلوار جین در اختیار مردم گذاشتند، امّا به آنها گفتند که تنها می‌توانند از دو مورد از موارد زیر اطلاع داشته باشند: قیمت، مدل، رنگ، و اینکه آیا کودکان کار [در تولید آن] درگیر بوده‌اند یا نه. از آنهایی که ترجیح دادند دربارۀ کودکان کار ندانند خواسته شد که خصوصیّات شخصی که می‌خواهد بداند را ارزیابی کنند. آیا فکر کردند که آنها جذّاب‌تر، شیک‌تر یا کاریزماتیک‌تر هستند؟ خیر: آنها را غیرجذاب، خسته‌کننده و غیرعادّی دانستند. زندگی واقعی – برخلاف شیوه‌های کار پشت مجموعه لباس‌های اخلاقی شما – منصفانه نیست.

با این همه، روشن است که در اینجا چه اتفاقی می‌افتد، و باید کمی تسلّی به آدم‌های اخلاقی داد. این مسئله نظریۀ مقایسۀ اجتماعی نامیده می‌شود. خریدکنندگان غیراخلاقی می‌دانستند که باید به کودکان کار اهمیّت دهند امّا نمی‌خواستند دربارۀ آن فکر کنند، به همین جهت از سوی آنهایی که به آن فکر کردند احساس ناامنی می کردند. و نه، اینگونه نیست که خریدکنندگان اخلاقی واقعاً به طرز غیرقابل‌تحمّلی از خود راضی و در نتیجه آزاردهنده هستند. بخش دیگری از پژوهش نظریه را مورد تأیید قرار داد: زمانی که به مردم این فرصت داده شد که بدون هیچ هزینه‌ای برایشان هدیه‌ای به مؤسسۀ خیریه دهند، احساس نیاز به تحقیر دیگران نکردند. پژوهشگر ربکا رچک به مجلۀ کسب‌وکار هاروارد اظهار داشت، «آنها فرصتی برای تقویت هویت اخلاقی‌شان داشتند، [بنابراین] همان احساس خطر را تجربه نکردند.»

زمانی که کار به تبدیل جهان به جای بهتری می‌رسد، این مسئله مأیوس‌کننده است. زیبا خواهد بود که تصور کنیم انتخاب‌های اخلاقی دیگران را به انجام همین کار ترغیب کرده است. و صحیح است که انسان‌های فوق‌العاده درستکار – برای مثال، نلسون ماندلا –همچون منبع الهام عمل می‌کنند. امّا آن امر تا حدّی به این دلیل است که ما به ندرت خودمان را با آنها مقایسه می‌کنیم. انسان امکان تحمّل زندان برای رهبری افریقای جنوبی به بیرون از آپارتاید را نداشته، پس از این واقعیت که این کار را نکرده شرمی ندارد. در مقابل، رفتار پرهیزگارانه در مقیاس کوچک – نوعی که با کمی زحمت می‌توانیم از آن تقلید کنیم – موجب مقایسه و گناهکاری می‌شود. نتیجۀ نهایی این است که ما کمتر مایل به پرهیزگاری هستیم. شرکت‌کنندگان در تحقیق با رد کردن مصرف‌کنندگان اخلاقی به عنوان افراد غیرعادی کسل‌کننده کمتر از قبل دربارۀ کودکان کار خشمگین بودند.

مشکل اساسی بسیار از خرید فراتر می‌رود. در مواجهه با هر خشم اخلاقی دو راه وجود دارد که باعث از بین رفتن احساسات منفی‌تان شوید. یکی توجه کردن به خشم است؛ دیگری تلاش برای فکر نکردن دربارۀ آن – همچون افرادی که ترجیح دادند دربارۀ کودکان کار ندانند. شما می‌توانید نگرانی‌ها در خصوص دامداری صنعتی را از طریق گیاه‌خوار شدن حل کنید – یا از طریق نگشتن با گیاه‌خوارانی که مدام دربارۀ دامداری‌های صنعتی سخن می‌گویند.

با این همه دلیلی برای خوشبینی وجود دارد. به رغم همه چیز، آن خریداران «غیراخلاقی» واقعاً غیراخلاقی نبودند: آنها فقط آنگونه واکنش نشان دادند زیرا می‌دانستند اخلاقیات مهم است. تنها تلاش نکنید این گونه افراد را با گفتن اینکه انتخاب‌های آنها زشت هستند قانع کنید. آنها برای تسکین گناهکاری‌شان آن پیام را از سر دور خواهند کرد – یا خودشان را به راحتی متقاعد خواهند کرد که شما یک انسان غیرعادی هستید.

الیور برکمن،

گاردین، ۲۲ فوریه ۲۰۱۶