رشد شهری در قرن بیستم سهم جمعیت شهرنشین را به شدت افزایش داد و شهرنشینی را به شیوهی غالب زندگی تبدیل کرد. اگرچه شهر و شهرنشیتی خود یکی از مهمترین شاخصهای رفاه و توسعهی اجتماعی و اقتصادی محسوب میشود، رشد شتابان آن میتواند سرانهی برخورداری از بسیاری امکانات اجتماعی و اقتصادی را کاهش دهد و از این طریق پیامدهای آن به صورت کاهش سطح کیفیت زندگی در عرصههای مختلف شهری نمایان شود. (علیاکبری و امینی، ۱۳۹۰: ۱۲۲)
تحولات فنی و گسترش روزافزون فرایند تمایز اجتماعی در شهرهای مدرن، ضرورت سازماندهی فرایند توسعه را از حیث نظری و عملی در قالب توسعهی اجتماعی به همراه داشت؛ به گونهای که رویکردهای مختلفی در باب کم و کیف توسعه مطرح شدند که وجه قالب آنها تمرکز بر رشد اقتصادی بود. چرا که توسعه فرایند برنامهریزی برای بسیج منابع در راستای رشد اقتصادی دانسته میشود و از منظر رفاه و بهزیستی اجتماعی افزایش ثروت مساوی با خوشبختی بیشتر شهورندان تلقی میگردید. تا دههی ۱۹۷۰ کیفیت زندگی معطوف به انگارههای مادی و پیامد رشد اقتصادی در نظر گرفته میشد. در پی ظهور آثار منفی رشد اقتصادی و پیدایش نظریه توسعهی پایدار کیفغیت زندگی ابعاد و پنداشتی اجتماعیتر پیدا کرد و مسایلی چون توزیع پیامدهای رشد، حفظ منابع طبیعی و محیط زیست را در برگرفت و به طور جدی به عنوان هدف اصلی توسعه وارد مباحث برنامهریزی اجتماعی گردید و دههی ۱۹۹۰ نیز سرآغاز بحث از کیفیت زندگی اجتماعی با تأکید بر سازههای اجتاعی نظیر سرمایهی اجتماعی، همبستگی اجتماعی، عدالت اجتماعی و مطرودیت اجتماعی بود. (غفاری و امیدی، ۱۳۸۸: ۱۰)
نوشتههای مرتبط
شهرها به عنوان فضاهای اصلی زندگی اجتماعی مدرن، علاوه بر ایجد پیامدهای ناخواستهی منفیای همچون نابرابری و تضعیف پیوندهای اجتماعی، پیامدهایی نیز در جنبهی معنوی انسانهای ساکن در شهرهای مدرن داشت. کمرنگ شدن باورها و پیوندهای عقیدتی و مذهبی یکی از نتایج زندگی در کلانشهرهای مدرن بود که به ویژه تأثیر منفی قابل توجهی بر زیست معنوی شهروندان مقیم در جوامعی که دچار رشد ناموزون اقتصادی و فرهنگی بودند، بر جای نهاد. اکنون مجموعهی این عوامل مادی و معنوی ماتریس پیچیدهای از متغیرها را پدید آورده است که همگی به نحوی بر کیفیت زندگی شهروندان در شهرهای مدرن اثرگذارند.
مطالعات کیفیت زندگی در جهان
موضوع کیفیت زندگی از دهههای پایانی قرن بیستم به این سو در ادبیات نظری توسعه اهمیت فوقالعادهای یافته است و مبنای تمایز و دستهبندیهای نوین کشورها در سالهای اخیر شده است. شاخصهای توسعهی انسانی، استانداردهای زندگی و مصرف، در سه دهه اخیز تحولی در ادبیات توسعه از حیث اهداف و چشمانداز به وجود آوردهاند و همگی به نوعی با موضوع کیفیت زندگی مرتبط هستند. در سالهای اخیر نیز برخی از شاخصهای کیفی و انسانتر توسعه نظیر خوشبختی، آزادی، رضایت از زندگی و احساس امنیت مورد تأکید قرار گرفتهاند. در تعامل نزدیک با این شاخصها، از متغیرهای دیگری مانند سبک زندگی، سلامتی و بهداشت، سطح تحصیلات، قدرت خرید و طول عمر به عنوان عوامل مؤثر بر این شاخصها یاد میشود که همگی در زیرمجموعه شاخصهای کلان کیفیت زندگی قابل طرح هستند. (عنبری، ۱۳۸۹: ۱۵۰)
محققین و مؤسسات مختلفی در سراسر دنیا در کار سنجش کیفیت زندگی هستند و به این منظور از شاخصهای متنوعی بهره میبرند. در طول دهههای اخیر مطالعات کیفیت زندگی در محیطهای شهری، به طور قابل توجهی از سوی اندیشمندان و نیز نهادها و مؤسسات مدیریت شهری مورد بررسی و پژوهش قرار گرفته است. (برای مثال ن.ک: Foo,2000; Bonaiuto, 2003; Li and wang, 2007; Lee, 2008; Moro, 2008) برنامهریزی برای ارتقای کیفیت زندگی شهری هم با ارقام و آمارهای عینی و واقعی زندگی شهروندان و هم با درک روانی و ذهنی افراد از موقعیت زندگی آنها در ارتباط است (Schyns & Boelhouwer, 2004: 8)
در حال حاضر ۲۰۰ شهر جهان از هر دو شاخص عینی و ذهنی برای محاسبهی کیفیت زندگی شهری استفاده میکنند. مدل جکسونویل[۱] یک مدل شناخته شده در سنجش کیفیت زندگی در امریکاست که از سال ۱۹۸۵ به طور سالانه برای پایش کیفیت زندگی مورد استفاده قرار میگیرد و در حال حاضر با ۷۱ شاخص که جنبههای متفاوتی از زندگی فردی و اجتماعی را ارزیابی میکنند، برای اندازهگیری و پایش کیفیت زندگی ارایه شده است. (Foo,2000:45)
در هلند نیز شاخص LCI یا شاخص شرایط زندگی در سال ۱۹۷۴ توسط ادارهی برنامهریزی فرهنگی و اجتماعی این کشور به عنوان یک ابزار یکپارچه برای محاسبهی شرایط زندگی در هلند پیشنهاد شد و از ۲۳ شاخص در ۸ زمینهی مسکن، سلامت، قدرت خرید، فعالیتهای اوقات فراغت، تحرک، مشارکت اجتماعی، فعالیت ورزشی و فعالیت تعطیلات و با ۱۱۰ متغیر تشکیل شده است. (Schyns & Boelhouwer, 2004: 11)
شاخص توسعهی انسانی سازمان ملل سه متغیر سلامت (میزان امید به زدگی در لحظهی تولد)، تحصیلات و در آمد را توسط یک فرمول مشخص به عددی بین صفر و یک تبدیل میکند. شاخص نهایی، یک میانگین ساده از این اعدد است که البته شاخصی عینی از کیفیت زندگی است. (Ibid: 3)
در مطالعات سنجش کیفیت زندگی در ترکیه، چهار شاخص کیفیت محیط فیزیکی، کیفیت محیط اجتماعی، کیفیت محیط اقتصادی و کیفیت حمل و نقل و ارتباطات مورد سنجش قرار میگیرد. (Ulengin, 2001: 365-367)
مطالعات کیفیت زندگی در ایران
در ایران نیز همگام با سایر نقاط دنیا به تبع گسترش شهر نشینی و توسعهی شهرهای بزرگ، مطالعاتی در زمینهی کیفیت زندگی به انجام رسیده است که به جز مطالعات انجام شده در ادارات و مؤسسات زیرمجموعهی شهرداری تهران میتوان به موارد ذیل اشاره کرد.
کوکبی در تحقیقی با عنوان «مطالعه موردی برنامهریزی کیفیت زندگی شهری در مرکز خرمآباد» به بررسی برنامهریزی کیفیت زندگی در خرمآباد پرداخته است (پورجعفر، ۱۳۸۴: ۶-۱۳). آسایش با استفاده از گزارش کمیتهی بحران جمعیت سازمان ملل که شهر تهران نیز در آن رتبه ۸۲ را کسب کرده است، شاخصهای مورد نظر را در رتبهبندی کیفیت زندگی شهری یکصد شهر بزرگ جهان به کار گرفته است (آسایش، ۱۳۸۰: ۹۴-۱۰۵).
امینی در مطالعهای شاخصهای کیفیت زندگی شهری بینالمللی را بررسی و سپس با استفاده از آنها کیفیت زندگی را در ۴ منطقه شهرداری تهران اندازهگیری کرده است. (امینی، ۱۳۸۷: ۸-۱۷)
جاجرمی و کلته شاخصهای کیفیت زندگی را از نظر شهروندان گنبد قابوس با محوریت شاخصهای خدماتی ارزیابی کردهاند. (جاجرمی و کلته، ۱۳۸۵: ۵- ۱۶). علی ربانی خوراسگانی و مسعود کیانپور در پژوهش خود با تحلیل شاخصهای موجود کیفیت زندگی کوشیدهاند مدلی برای سنجش آن در شهر تهران ارایه نمایند. (ربانی خوراسگانی و کیانپور، ۱۳۸۶: ۶۸- ۷۳)
امین فرجی ملائی و همکاران در مطالعهای کوشیده اند با استفاده از شاخصهای موجود به ارزیابی کیفیت زندگی در نواحی شهری ایران بپردازد. احمد پوراحمد نیز در تحقیق خود با استفاده از روش SAW شاخص کیفیت زندگی را در محلات شهر تهران ارزیابی نموده است. (پوراحمد و سایرین، ۱۳۹۱: ۲۲-۴۰)
محمدرضا رضوانی در بررسی خود تلاش کرده است با استفاده از شاخصهای موجود بینالمللی شاخصهای کیفیت زندگی را در شهرستان نورآباد استان لرستان بررسی نماید. (رضوانی و سایرین، ۱۳۸۸: ۸۸-۹۴). شاطریان و همکاران نیز این شاخصها را در شهرستان آران و بیدگل مورد بررسی قرار دادهاند. (شاطریان و سایرین، ۱۳۹۱: ۱۲۷- ۱۴۵)
محمدباقر قالیباف در مقالهای تحت عنوان «ارزیابی کیفیت زندگی شهری» وضعیت شاخصهای کیفیت زندگی را در محلهی یافتآباد تهران مورد سنجش قرار داده است. (قالیباف و سایرین، ۱۳۹۰: ۳۴- ۵۲). علی شماعی نیز نابرابری شاخصهای کیفیت زندگی را در محلات شهر بابلسر ارزیابی کرده است. (شماعی و سایرین، ۱۳۹۱: ۲۵۴- ۲۶۲)
حسین حاتمینژاد نیز در مقالهای به تحلیل مکانی شاخصهای کیفیت زندگی در سطح شهر تهران پرداخته است. (حاتمینژاد و همکاران، ۱۳۹۲: ۲۹- ۵۶). مهدی باسخا و همکاران نیز با استفاده از این شاخصها در پژوهشی تلاش کردهاند استانهای کشور را بر اساس شاخصهای کیفیت زندگی رتبهبندی نمایند. (باسخا و سایرین، ۱۳۸۹: ۹۶-۱۱۸)
داریوش بوستانی و همکاران در تحقیق خود شاخص کیفیت زندگی را در مناطق روستایی ایران مورد بررسی قرار دادهاند. غلامرضا غفاری و همکاران در مطالعهی خود با عنوان «روند مطالعه کیفیت زندگی در ایران» و همچنین موسی عنبری در تحقیقش با عنوان «بررسی تحولات کیفیت زندگی در ایران» کوشیدهاند با استفاده از فراتحلیل دادههای موجود، تبیینی از پژوهشهای ارایه شده در خصوص کیفیت زندگی در ایران ارایه نمایند. (عنبری، ۱۳۸۹و غفاری، ۱۳۸۸)
علیرغم انجام پژوهشهای فوق و بسیاری از تحقیقات شهری و اجتماعی در ایران، به دلیل گسترش روزافزون زندگی تودههای مردم در کلانشهرهای کشور، ضرورت انجام پژوهشهای طولی گستردهتر، منظمتر و مداومتر در عرصهی زندگی شهری در کلانشهرهای ایران مشاهده میشود.
منابع
آسایش، حسین (۱۳۸۰). سنجش کیفیت زندگی در یکصد شهر بزرگ جهان. فصلنامه جستارهای شهرسازی. شماره ۸
امینی، مهدی (۱۳۸۷). شناسایی و کاربرد شاخصهای کیفیت زندگی شهری از دیدگاه مدیریت شهری (مطالعه موردی منطقه ۴ شهرداری تهران. پایاننامه کارشناسی ارشد. دانشگاه آزاد اسلامی
باسخا، مهدی و لطفعلی عاقلی کهنه شهری. رتبهبندی شاخصهای کیفیت زندگی در استانهای کشور. فصلنامه رفاه اجتماعی. شماره ۳۷
پورجعفر، محمدرضا ، افشین کوکبی و علی اکبر تقوایی (۱۳۸۴). برنامهریزی کیفیت زندگی در مراکز شهری، تعاریف و شاخصها. جستارهای شهرسازی. شماره ۱۲
پوراحمد، احمد، امین فرجی ملایی و آزاده عظیمی (۱۳۹۱) تحلیل طبقهبندی کیفیت زندگی شهری با روش SAW. پژوهشهای جغرافیای انسانی. شماره ۴
جاجرمی، کاظم و ابراهیم کلته (۱۳۸۵). سنجش وضعیت شاخصهای کیفیت زندگی در شهر از نظر شهروندان. مطالعه موردی گند قابوس. مجله جغرافیا و توسعه. شماره ۸
رضوانی، محمدرضا، علی اکبر متکان و حسین منصوریان (۱۳۸۸). توسعه و سنجش شاخصهای کیفیت زندگی شهری: مطالعه موردی شهر نورآباد. مجله مطالعات و پژوهشهای منطقهای و شهری. شماره ۲
شاطریان، محسن و امیراشنویی (۱۳۹۱). سنجش میزان رضایتمندی ساکنان باقت قدیم آران و بیدگل از شاخصهای کیفیت زندگی. مجله مطالعات و پژوهشهای منطقهای و شهری. شماره ۱۳
شماعی، علی، امین فرجی ملایی و آزاده عظیمی (۱۳۹۱) تحلیل نابرابری شاخصهای کیفیت زندگی در سطح محلات شهر بابلسر. جغرافیا. شماره ۳۳
ربانی خوراسگانی، علی و مسعود کیانپور (۱۳۸۶). مدل پیشنهادی برای سنجش کیفیت زندگی: مطالعه موردی اصفهان. مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی. شماره ۵۸
علی اکبری، اسماعیل و امینی، مهدی (۱۳۹۰). کیفیت زندگی شهری در ایران. فصلنامه رفاه اجتماعی. شماره ۳۶
عنبری، موسی (۱۳۸۹). بررسی تحولات کیفیت زندگی در ایران. مجله توسعه روستایی. شماره ۲
غفاری، غلامرضا و علیرضا کریمی (۱۳۸۸) روند مطالعه کیفیت زندگی در ایران. فصلنامه مطالعات و تحقیقات اجتماعی. شماره ۳
قالیباف، محمدباقر، مجتبی روستایی و محمدرضا طاهری. ارزیابی کیفیت زندگی شهری: مطالعه موردی محله یافت آباد. فصلنامه جغرافیا. شماره ۳۱
Bonaiuto M, Fornara F, Bonnes M.(2003), Indexes of perceived residential environment quality and neighbourhood attachment in urban environments: a confirmation study on the city of Rome. Landscape and Urban Planning 2003;65(2003):41–۵۲;
Foo Tuan Seik(2000), Subjective assessment of urban quality of life in Singapore, Habitat International, 24, pp 31-49
Lee, Y-J.,(2008), Subjective quality of life measurement in Taipei,Building and Environment 43
Li, G. and Wang , Q.,(2007), Measuring the quality of life in city of Indianapolis by integration of remote sensing and census data. International Journal of Remote sensing, 28(2):249-267.
Moro, M., Brereton, F., Ferreira, S., Clinch, J.P., (2008), Ranking quality of life using subjective well-being data, ECOLOGICAL ECONOMICS. N 65
Mc crea, Rod, Tung-Kai Shyy & Robert Stimson (2004), Modelling Urban Quality of Life in South East Queensland by linking subjective and objective indicators, 28th Australian and New Zealand regional Science Association International annual Conference, Wollongong, NSW, 28th September to 1 October
ROSEN, S, (1979), Wages-based indexes of urban quality of life, in: P. MIESZKOWSKI and M.STRASZHEIM (Eds) Current Issues in Urban Economics, pp. 74-104. Baltimore: Johns Hopkins University Press.
Ulengin,Burc, Fusun Ulengin & Umit Guvenc(2001), A multidimensional approach to urban quality of life: The case of Istanbul, European Journal of Operation Reasrch, 130, pp 361-274
[۱] Jacksonville