انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

نگاهی به فالگیری- دعانویسی و چشم زخم (۱)

مقدمه:
فالگیری همیشه در زندگی بشر وجود داشته است. گاهی به عنوان یک دانش رازآلود و مبهم و بعضی مواقع هم به عنوان معرفتی حاشیه­ ای در گوشه و کنار جامعه به زندگی خود ادامه داده است؛ اما شواهد زیادی وجود دارد که نشان می­دهد اخیراً این پدیده، نقش ویژه ای در زندگی روزمره مردم پیدا کرده است. در سال­های اخیر، چاپ و ترجمه کتاب­های متنوع درباره فالگیری، گسترش و تنوع روش­های فالگیری، پذیرش اجتماعی این پدیده، رجوع دارندگان مدارک دانشگاهی به فالگیری، و طرد مداوم آن توسط گفتمان رسمی، سبب اهمیت روزافزون این موضوع شده است (نوذری و دیگران، ۱۳۸۹ :۱۶۲).
«فالگیری، یک سازه یا نوعی تولید اجتماعی و فرهنگی است که همواره در گذشته بوده؛ اما در هر دوره تاریخی متناسب با شرایط خاص آن دوره، برای این پدیده «معنای فرهنگی» و «کارکرداجتماعی» خاص وجود داشته است. فالگیری یک کنش است که معنای آن در بستر اجتماعی و زمینه فرهنگی شکل می­گیرد. این پدیده با کلیت زندگی اجتماعی ما در ارتباط است؛ پس نمی­توان آن را چیزی خارق‌العاده تصور کرد. فالگیری، پدیده­ای محلی و مختص به ایران نیست، بلکه ماهیتی جهانی- محلی به خود گرفته است. از این­ رو، برای رسیدن به شناخت جهانی- محلی باید پدیدۀ فالگیری را در بستر تحوّلات مدرنیته و فرایندهای فرهنگی- جهانی، مانند: جهانی شدن، رسانه‌ای شدن، زنانه شدن، مصرفی شدن، فراغتی شدن، عامه‌پسند شدن یا توده­ ای شدن و تجاری شدن مورد توجه و بررسی قرار داد» (فاضلی، ۱۲:۱۳۸۶) .
فالگیری:
«شواهد میدانی گویای آن است که فالگیری جنبۀ جنسیتی به­ خود گرفته است و در میان زنان، رغبت بیشتری به آن دیده می­شود. اگر «در گذشته زنان به­ دلیل عدم برخورداری و دسترسی به منابع هویت‌بخش و معنابخش بیشتر به سمت و سوی سرنوشت­ گرایی و افکار قضا و قدری کشانده می‌شدند» (خواجه‌زاده، ۱۳۸۵ :۲۲)؛ امروزه با ارتقای سطح سواد زنان و قرار گرفتن آنان در فضاهای نسبتاً متفاوت، گرایش و رغبت به فالگیری نا‌موجّه به نظر می­ آید. با این وصف، مشاهدات میدانی گویای این است که رغبت و تمایل به فالگیری حتی در زنان تحصیل­ کرده نیز دیده می­شود و مراجعه به فالگیر به بخشی از زندگی روزمرۀ زنان متأهل و دختران جوان تبدیل شده است. همین مسأله، گویای ماهیت پیچیده و سیّال فالگیری به مثابه یک واقعیت فرهنگی – اجتماعی است.
نگاهی اجمالی به صفحات حوادث روزنامه­ ها نشان می‌دهد، فالگیری از زمرۀ عواملی است که خانواده­های زیادی قربانی پیامدهای اقتصادی و اجتماعی آن می­شوند. کلاهبرداری رمالان و فالگیران، نه تنها هزینه­ های هنگفتی را با شیوه­ هایی نظیر: فالگیری، دعانویسی، جادوگری و کف­ بینی بر افراد تحمیل می­کند، بلکه در مواردی بسیار کانون خانواده‌ها را متلاشی نموده است. بر مبنای برخی گزارش­ها حدود ۵ درصد از طلاق­ها با موضوع فالگیری و جادوگری ارتباط دارد.
علاوه بر این، جرایم متعدد دیگری، مانند: سوء‌استفاده جنسی، کلاهبرداری و سرقت نیز توسط رمالان رخ داده است. امروزه فالگیری و طالع­ بینی نه تنها به حوزه‌های سنتی زندگی افراد، بلکه به حوزه­ های نوین زندگی هم رسوخ کرده و در زیر نقاب به ظاهر فردگرای جامعۀ نوین اشتیاق گسترده نسبت به پدیده­های اسرارآمیز فزونی یافته است» (فاضلی، ۱۶۲:۱۳۸۷).
دعانویسی:
دعا از گذشته تا کنون تأثیر بسیار زیادی بر فرهنگ و روش زندگی مردم گذاشته است وهمیشه از ارکان مهم زندگی مردم بوده است . هر چه به عقب بر می گردیم دعا ، دعا نویسی ، جادو و امثالهم در فرهنگ و آیین ها پررنگ تر دیده می شود .
دعا در زندگی روزمره ی مردم نقش داشته و دارد ، مواردی از قبیل بیماری ، کشاورزی ، عزا ، عروسی ، تولد نوزاد ، مراسم مختلفی که در هر منطقه وجود دارد ، ولی نکته قابل توجه این است که در گذشته جزو ارکان زندگی بوده است ولی امروزه استفاده از دعا کمرنگ تر شده است .
در گذشته (خصوصاً ) مردم برای انجام هر کاری و یا باز کردن گره ای یا حل گرفتاری به دعا متوسل می شدند و دعا نویسان نزد مردم از احترام خاصی برخورداربودند ، با اینکه همانطور که ذکرشد این اعتقادات امروزه کمتر مورد توجه قرار می گیرد ولی دعا و دعانویسی در مقایسه با دیگر فرهنگ های گذشته پا برجاتر است وهنوز هم جایگاه خاصی بین مردم دارد ، به خصوص در کشورهای جهان سوم.
در جوامع ابتدایی دعا بیشتر به صورت جادو و جادوگری رواج داشته است ، و جادوگران جوامع را زیر سیطره و نفوذ داشتند و مردم در بیشتر موارد به آنها مراجعه می کردند و دستورات آنها را اجرا می کردند و حتی در دل ترسی از این افراد داشته اند . همچنین در رابطه با دعا نیز مردم از استفاده ی نادرست از دعاها می ترسیدند و از اینکه دچار دعا یا دعا زده شوند و یا برای آنها از طرف دشمنان دعا نوشته شود می ترسیدند و این اعتقاد وجود داشته و دارد که به وسیله ی دعا زندگی آنها دگرگون شود .

چرا مردم این قدر فال باز شده اند؟
۱- بشر از آینده خودش خبر ندارد و به این جهت می ترسد ، ترس ناشی از عدم تأمین آینده .
۲- برای تسکین وجدان : برای اینکه وجدان خودشان را در مورد کاری که مرتکب شده اند تسکین دهند و جبران خطاهای گذشته .
۳- تکیه گاه روحی و روانی می خواهند : نوعی امنیت روانی می خواهند به دستی آورند این افراد ممکن است در خلوت خود کارهایی را که فالگیر انجام می دهد را غیر ممکن بدانند ، اما چون تکیه گاه دیگری ندارند ، فالگیر را رها نمی کند .
۴- عدم اعتماد به نفس و نداشتن اطمینان به نیروهای فعال و خلاق درونی خود .
۵- از لحاظ نیروی روانی و احساسی ضعیف هستند .
۶- قدرت تصمیم گیری ندارند .
۷- افسردگی پنهان دارند : به جای مراجعه به روانکاو و مددکار و روانشناس به خاطر اعتماد به نیروی مافوق الطبیعه خبر و ذات و خصلت آن ها است .
۸- مسائل عشقی
۹- مشکلات مالی
۱۰- مقاصد جنایتکارانه
۱۱- احساس تنهایی
۱۲- ناراحتی خیال
۱۳- عدم توانایی در ارتباط با دیگران
۱۴- حل مسائل زناشویی و عاطفی و حل اختلافات خانوادگی
۱۵- اطلاع از گذشته تاریک
۱۶- تفریح و سرگرمی
۱۷- باز شدن گره کارها و نیاز به پیشرفت و موفقیت در کار .
مراجعه به فالگیر برای اطلاع از حوادث آینده مثل اعتیاد بر مواد مخدر است . اکثریت مردم فقط برای اینکه ببینید چه می شود نزد فالگیر می روند.

چشم زخم:
شاید به نظر برسد که پژوهش در اموری هم چون جادوگری و چشم زخم نشان گر گرایش مفرط به تحقیق در مورد مردمان غریب در مطالعات انسان شناسی دین است.یعنی مطالعه در جایی که مردم حداقل تشابه را با ما( به عنوان افرادی غربی ، عقلایی و ما بعد روشنگری) دارا هستند و در غیر منطقی ترین ، رمانتیک ترین،یا راز آمیز ترین حالات قرار دارند. در واقع باورها و اعمال مرتبط با جادوگری و چشم زخم فراگیر و دیرپای به جهان طبیعی و مناسبات اخلاقی درون را آشکار می کند. در غرب این شیوه ی تفکر عمدتا با فرهنگ های دهقانی مرتبط است ، اما می توان تا حدودی آن را در تجدید حیات کفر گرایی معاصر نیز یافت که عمدتا مشتریانی تحصیل کرده و شهری دارد.  (مقدمه ای بر انسان شناسی دین،فیونا بوی.۲۰۱۱)
باور به چشم زخم اگرچه باوری جهان شمول نیست ولی باوری گسترده است که عمدتا منحصر به هند، خاورمیانه(شامل شمال آفریقا) اروپا و مناطق دیگری است که مردم این نقاط دنیا در در آن اسکان یافته اند. همچنین باید گفت که باور به چشم زخم باوری زنده و رایج است.
آلن داندز در مقاله اش به نام « تر و خشک،چشم زخم» تعریف کلی و جامعی از چشم زخم به دست می دهد: چشم زخم یک ترکیب اعتقادی عامیانه ی نسبتا هم خوان و یک شکل است که بر این اساس بنا شده که یک شخص _مرد یا زن_ این توانایی را دارد که به طور ارادی  یا غیر اردی، تنها با نگریستن یا تمجید کردن، به یک فرد دیگر یا اموال او آسیب برساند. این اسیب می تواند شامل اموری همچون بیماری، مرگ یا نابودی باشد. به طور مشخص خوشبختی، سلامتی، یا زیبایی قربانی، یا سخن گفتن بی مبالات راجع به این امور می تواند باعث چشم خوردن از جانب شخص شور چشم شود. آنچه چشم می خورد اگر جاندار باشد ممکن است بیمار شود. اشیاء بی جان مثل ساختمان ها یا صخره ها ممکن است شکاف بر دارند یا از هم بپاشند. نشانه های بیماری ناشی از چشم خوردن شامل بی اشتهایی، خمیازه ی بیش از حد، سکسکه، حالت تهوع، و تب هستند. اگر یک گاو چشم بخورد ممکن است شیرش خشک بشود و اگر یک درخت باشد ممکن است ناگهان بخشکد و از بین برود. اقدامات پیشگیرانه شامل اعمالی مانند نصب تعویذ های دفع شر،انجام حرکاتی ویژه با دست یا تف کردن و ادای فرمول ها کلامی بازدارنده در قبل یا بعد از تمجید و تعریف از کسی، به خصوص در مورد نوزادان است. فن دیگر پنهان کردن ، تغییر ظاهر یا حتی انکار خوش بختی است.
توجه به چشم زخم از نظر انسان شناختی به ادوارد تایلور (۱۸۹۰) باز می گردد و هنوز هم بین انسان شناسان موضوع بحث است. اگرچه بیشتر نمونه های مستند چشم زخم شامل آثار فوکلور شناسان بوده است. در قرن ۱۹ الکساندر کارمایکل ، که مامور جمع آوری مالیات و علاقه مند به ادبیات شفاهی بود، ارتفاعات و جزایر اسکاتلند را در نوردید و آواز ها، افسون ها،دعاها، و داستان های مردم به زبان گیلیک را ثبت کرد.نتیجه کوشش های او عاقبت به صورت کتابی به کارمینا گادلیکا منتشر شد. در میان نفرین ها و دعاهایی که کارمایکل جمع آوری کرده است بسیاری درباره ی چشم زخم هستند که با عناصر مسیحی آمیخته شده اند.
هوارد استین در مقاله اش درباره ی اسلواک- آمریکایی ها بر مولفه ی دیگری در چشم زخم که کرارا به آن اشاره شده تمرکز کرد، یعنی موضوع حسادت.
دیوید پاکاک (۱۹۸۱) که یک انسان شناس است، چشم زخم یا ناجار را در میان کاست پاتیدار در گجرات هند بررسی  کرده است. پاکاک ترس از چشم زخم را به تنش های درون کاست، به ویژه در ارتباط با تفاوت ثروت و منزلت، پیوند داده است. در حالت آرمانی اعضای یک کاست واحد باید از سطح مشابهی از ثروت برخوردار باشند، اما در عمل تفاوت های قابل توجهی وجود دارد. ترس از رشک خویشاوندان فقیر تر این تضمین را ایجاد می کند که ثروت با فروتنی نه با تظاهر و خودنمایی همراه باشد، و برای ثروتمندان این التزام را ایجاد می کند که به دیگر اعضای کاست که کمتر دارا هستند کمک کنند.
الن داندز به جای نگاه به مطالعات موردی ویژه،تلاش کرده است که اطلاعات مربوط به چشم زخم را ترکیب کند تا اصول مبنایی ان ها را بیان کند. از نظر ریشه شناسی لغات بین  چشم زخم و حسادت پیوندی موجود است. (مقدمه ای بر انسان شناسی دین، فیونا بوی.۲۰۱۱)
آثار و پیامدهای فالگیری
تخلیه روانی:
افراد با مراجعه به فالگیر به زندگی امیدوار می­شوند. هر چند این امیدواری موقتی و مقطعی است؛ اما در کاستن استرس و اضطراب آنان مؤثر بوده است. بنا به گفته­ های افراد مراجعه­ کننده بعضی وقت­ ها در گرفتاری­ های مختلف چنان سردرگمی میشوند که نیاز فوری به تخلیه روحی و روانی پیدا می­کنند. به زعم این دسته از افراد، دردهایشان را هم به هر کسی نمی­توانند بگویند و چاره را در مشورت و درددل با دیگران می­بینند. آنها با این کار می­خواهند نوعی امنیت روانی به دست آورند و حتی اگر به زبانی و قول و وعده هم باشد، از مشکلات روحی که به آن دچار شده­اند، رهایی پیدا کنند. اظهارت فالگیرها لذت‌بخش و امیدوار کننده است. به همین دلیل، برای حل مشکلات و گرفتاری­ها به فالگیر مراجعه می­کنند تا شاید با درددل نمودن با فالگیر از لحاظ روحی- روانی تخلیه شوند.
مراجعه کنندگان ضمن اذعان به کارکرد آرامش بخشی مقطعی فالگیری، به دلیل عدم تحقق پیش بینی­ ها و توصیه­ های فالگیر در زندگی شخصی خود احساس ندامت و پشیمانی می­کنند. این­دسته از هدر دادن پول، بی‌فایده بودن دعانویسی و توصیه­ های فالگیر را دلیل پشیمانی خود عنوان مینمایند. برخی از افراد نیز حتی برای برخی از مسائل پیش پاافتاده به فالگیر مراجعه می­کنند و چاره کار را در دعانویسی و توصیه­ های فالگیر می­بینید.

نتیجه گیری :
با توجه به تاریخچه فال که از زمان های گذشته تا به امروز وجود داشته ، مشاهده می شود که در گذشته مردم علم و آگاهی چندانی نداشته اند و بیشتر خرافاتی و معتقدند به نیروهای ماوراء الطبیعه بوده اند . بنابراین طیف فالگیری در سطح جوامع بسیار وسیع بوده است . افرادی که مردم برای این کار به آن ها مراجعه می کردند اغلب با عنوان : رمال ، جادوگر ، ستاره شناس و دعا نویس و … بوده اند که این افراد ادعا می کردند که علم به گذشته افراد دارند و قادر به پیشگویی آینده آنان هستند . البته لازم به ذکر است که این اعتقاد در سطح جامعه بین تمام اقشار وجود داشته ، نه فقط قشر محروم و یا بی سواد ، بلکه طبقه حاکم و اشراف هم همان طور که در تاریخچه آمده برای امور حکومتی و اداره کشور به این افراد مراجعه داشته اند . و حتی در زمان پیغمبر هم این اختر شناسان و پیشگویان وجود داشته اند به طوری که معتقدین به دین یهود اعتقاد راسخی به علم رمالان و اختر شناسان داشته اند ، که تا به امروز پا برجاست . اما کم کم با پیشرفت علم و تکنولوژی و متعاقبا” بالا رفتن آگاهی مردم این اعتقاد کم رنگ تر شده اما هنوز به طور کامل از بین نرفته و هنوز اعتقاد به فال و فالگیری با درجات مختلف در همه جوامع و اقشار مردم دیده می شود . این کاهش به دلیل اینکه در جوامع امروز خود آگاهی و خود شناسی و اعتماد به نفس افراد بالارفته و افراد این مسئله را درک کرده اند که خودشان سهم عمده ای در رقم زدن آینده شان دارند . بر خلاف قدیم که اعتقاد به دست داشتن نیروهای مافوق طبیعی در زندگی شان داشتند.
نهایتا” نتیجه ای که حاصل می شود این است که هر چه از زندگی سنتی فاصله گرفته و به زندگی مدرن نزدیک می شویم که در آن حرف اول در تمام جوانب زندگی را علم و عقل می زند ، این اعتقاد کم رنگ تر شده و تعداد مراجعه افراد کم تر و افراد سعی می کنند با اتکا به قدرت منطق و خرد خود به جنگ مشکلات بروند نه با تکیه بر نیروهای مافوق الطبیعه و فال و پیشگویی .

 

منابع

استراس، آ. و جولیت، ک. (۱۳۸۵). اصول روش تحقیق کیفی: نظریه مبنایی، رویه­ ها و شیوه­ ها، ترجمۀ: بیوک محمدی،  تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.

افشانی، ع. (۱۳۸۵). تبیین جامعه‌شناختی گرایش به خرافات در ایران: (مطالعه موردی شهرهای اصفهان، اهواز و ایلام). پایان­ نامه دکتری، دانشگاه اصفهان، دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی.

خواجه‌زاده، ن. (۱۳۸۵). بررسی علل اجتماعی، فرهنگی گرایش زنان به خرافه، (مطالعه­ موردی شهرستان دزفول)، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد، واحد علوم و تحقیقات تهران.

فاضلی، ن. (۱۳۸۶).«فال، فرهنگ و فراغت»، رشد آموزش علوم اجتماعی، ش۳۵۰، ص ۱۲-۲۴.

فیونا بوی.(۲۰۱۱).مقدمه ای بر انسان شناسی دین. ترجمه: مهرداد عربستانی (۱۳۹۰).تهران:شرکت نشر نقد افکار.

نوذری، ح، کریمی، ع. و غلامی، م. (۱۳۸۸). «تحلیل گفتمان‌های فالگیری در ایران»، فصلنامه انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات، سال ششم، ش ۱۸، ص۱۶۰۱-۱۸۰.

Neuman, W. Lawrence. (1997) Social Research Methods: Qualitative and Quantitative Approaches . Boston: Allyn and Bacon.