میشائل کرویز (۱)
ترجمه بهار مختاریان
نوشتههای مرتبط
دومتن کتاب Eidos und Eidolon; Idea به هم وابسته و از لحاظ محتوایی مکمل یکدیگراند؛ ارنست کاسیررفیلسوف، و اروین پانوفسکی مورخ هنر هریک به دیگری ارجاع می دهد. کاسیرر به مفصل بندی تاثیر افلاطونیسم بر نظریه ی هنر و پانوفسکی به ژرفا بخشیدن این بحث در دوره های متاخر می پردازد. هنگامی که این دو مقاله در سال ۱۹۲۴ منتشر شد،کاسیرر و پانوفسکی در دانشگاه هامبورگ به تدریس مشغول بودند. کاسیرر از سال ۱۹۱۹ در این دانشگاه تازه تاسیس ، به عنوان استاد فلسفه و پانوفسکی از سال ۱۹۲۱ به صورت حق التدریس آغاز به کار کرده بودند. پانوفسکی از همان آغاز کلاسهای تاریخ هنر را راه انداخت و در ۱۹۲۶ نخستین کرسی تاریخ هنر را از آن خود کرد. این دو در سال ۱۹۲۲ راهنمایی رساله ی دکترای ادگار ویند (۲) را که پیش از شروع در زمینه ی تاریخ هنر در فلسفه تحقیق می کرد، بر عهده گرفتند(۳). در هامبورگ همکاری کاسیرر و پانوفسکی بیش از هر چیز مدیون کتابخانه ی خصوصی واربورگ است، که در آن سلسله انتشاراتی از جمله همین دو نوشتار به چاپ رسید (۴).
ابی واربورگ، خود مورخ فرهنگ و هنر کتابخانه اش را برای پژوهش چنان تعریف کرده بود تا امکان درک تاریخ فرهنگ از سویه های بسیاری امکان پذیر شود (۵). برای درک مفاهیمی چون تصویر و نماد گرفته، کتابخانه می کوشید تاریخ فرهنگ را با منابع راهنمای جهان بینی در حوزه ی دین و فلسفه از یکسو و هنر، ادبیات، زبان و نهادهای سیاسی از سوی دیگر به هم پیوند دهد تا مطالعات فرهنگ را از قید و زنجیر دست و پاگیر (۶) برهاند. واربورگ ارزش چنین رویکردی را که در آن پژوهش خارج از مرزهای مشروط تاریخ هنر انجام گیرد، در سال ۱۹۱۲ در مقاله ی «هنر ایتالیایی و تنجیم جهانی در کاخ شیفایونا در فررا” (۷)، در تشریح نقاشی های دیواری این کاخ و به میان کشیدن تاریخ تنجیم نشان داده بود.
ادامه مطلب در؛