انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

نقد و رد نظریات شرقی و غربی در شاهنامه‌شناسی

سجّاد آیدِنلو

بوطیقا و سیاست در شاهنامه. محمود امیدسالار. ترجمۀ فرهاد اصلانی و معصومه پورتقی. تهران: بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار با همکاری سخن، ۱۳۹۶. ۳۵۱ ص، ۳۵۰۰۰۰ ریال.

دکتر محمود امیدسالار یکی از نامدارترین شاهنامه‌شناسانِ معاصر هستند. کارنامۀ پژوهش‌های ایشان را به‌طورِ کلّی می‌توان در سه بخش تقسیم‌بندی و بررسی کرد: نخست، مقالاتِ مختلف در نشریّاتِ عمدتاً چاپِ خارج (ایران‌شناسی و ایران‌نامه) در دهۀ شصت و هفتاد دربارۀ مسائلِ متنی، لغوی، تحلیلی، حماسی – اساطیری و فولکلوریکِ شاهنامه که بخشِ مهمّی از آن‌ها در مجموعۀ جستارهای شاهنامه‌شناسی و مباحث ادبی (تهران، بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار،۱۳۸۱) آمده است. دوم، همکاری با دکتر خالقی‌مطلق در تصحیحِ دفترِ ششمِ شاهنامه و نوشتنِ یادداشت‌های این مجلّد که مقالاتی نیز از قِبَلِ آن چاپ شده است و سوم، تحقیقاتِ ایشان پس از پایانِ تصحیحِ دفترِ ششمِ شاهنامه که به صورتِ مقالاتیِ در مجلات و مجموعه‌هایِ غالباً داخلِ ایران، مدخل‌های دانشنامه‌ای، رساله‌های منفرد و فصولی از کتاب‌ها منتشر شده است. شماری از نوشته‌های این دو مقطعِ اخیر از فعّالیّت‌های دکتر امیدسالار را هم می‌توان در کتابِ سی و دو مقاله در نقد و تصحیح متون ادبی (تهران، بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار، ۱۳۸۹) دید.

به لحاظِ روش‌شناسیِ پژوهش و مبانیِ نظریِ کار، ویژگیِ نمایانی که در بعضی کارهایِ بخشِ سومِ کارنامۀ علمیِ این شاهنامه‌شناس- به‌ویژه پس از سال ۱۳۸۵ و آغازِ سفرهای مستمر و پربارِ ایشان به ایران- دیده می‌شود، غلبه و تکرارِ نقدِ برخی نظریّاتِ محقّقان غربی (اروپایی و آمریکایی) دربارۀ شاهنامه و فنِّ تصحیحِ متونِ فارسی است که بعضاً حتّی به تعبیرِ خود ایشان به «جدل» نیز کشیده است. از مهم‌ترین کارهایِ دکتر امیدسالار در این باب به زبان فارسی در سال‌های اخیر، دو رسالۀ متون شرقی، شیوه‌های غربی (شاهنامه و ابعاد ایدئولوژیک شاهنامه‌شناسی در مغرب زمین)، ضمیمۀ شمارۀ ۱۷ آینۀ میراث، سال ۱۳۸۸ و علّامه قزوینی و شیوه‌های غربیِ تحقیق، ضمیمۀ شمارۀ ۳۲ آینۀ میراث، سال ۱۳۹۳ است. دکتر امیدسالار در پیِ همین تفکّر و برای تأثیرِ بیشتر و گسترده‌ترِ آرای انتقادیِ خویش کتابی هم به زبان انگلیسی نوشته و در سال (۲۰۱۱ م) در آمریکا چاپ کرده‌اند که ترجمۀ فارسیِ آن به‌تازگی با نام بوطیقا و سیاست در شاهنامه به قلم دو مترجمِ جوان آقای فرهاد اصلانی و خانم معصومه پورتقی از سوی انتشارات بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار با همکاری نشر سخن منتشر شده است.
پیش‌فرضِ دکتر امیدسالار در این کتاب این است که «موضع تهاجمی غرب نسبت به ایران بر ماهیّت گفتمان آکادمیک در باب ملّی‌ترین نماد فرهنگی ایران یعنی حماسۀ ملّی ایران تأثیر گذاشته است» (ص ۳۴ کتاب). به عقیدۀ ایشان «شرورانه‌ترین ویژگی شاهنامه‌پژوهی غربی تلاش سرسختانۀ آن است برای تبدیل آنچه ایرانی و اسلامی است به چیزی تابع و تحت سلطۀ هر آنچه «غربی» و «مسیحی» تلقّی می‌شود» (ص ۳۵). یکی از مهم‌ترین و بارزترین دیدگاه‌هایِ غلطِ شاهنامه‌شناسیِ غربی که در این کتاب و چند مقالۀ دکتر امیدسالار به‌درستی نقد و رد شده، شفاهی انگاشتنِ منبع/ منابعِ فردوسی در نظم شاهنامه است که ناشی از تطبیق/ تحمیلِ ویژگی‌های متونِ غربی/ اروپایی (ادبیّاتِ یونانِ باستان و اروپایِ قرونِ وسطی) بر شاهنامه و آثارِ تمدّنِ اسلامی ایرانی است.
ادامه مطلب (که در همکاری با جهان کتاب منتشر شده است) را در لینک زیر مطالعه نمایید:
نقد و ردِّ نظریّاتِ شرقی و غربی در شاهنامه‌شناسی