تصویر: سواحل رامسر، استان مازندران، عکس از اصغر ایزدی جیران (فروردین ۱۳۹۳)
شادی و نشاط اجتماعی و حضور آن در یک جامعه، از منظر علوم و افراد متخصص حوزههای مختلف، از نشانههای یک جامعه سالم است. وقتی نشاط و شادی از یک جامعه رخت بربندد، جامعه دچار بروز عواملی مانند افسردگی، انفعال، انحرافات مختلف فردی و جمعی و فرهنگی و غیره میشود. یکی از مهمترین دریچههایی که در امر مربوط به نشاط اجتماعی باید بیش از همه به آن توجه شود، دیدگاه علوم اجتماعی در اشکال مختلف آن به مقوله نشاط و شادی اجتماعی است. از این رو به سراغ یکی از متخصصان حوزه علوم اجتماعی در شاخه انسانشناسی رفتیم تا با نظرگاه این حوزه آشنایی بیشتری پیدا کنیم و تحلیل اجتماعی این موضوع را بشنویم.دکتر اصغر ایزدیجیران، استاد انسانشناسی در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران و عضو هیئت علمی این دانشگاه است. ارضای حسی اعضای جامعه مبحثی است که این متخصص در رابطه با نشاط اجتماعی مطرح میکند. ارضای حسی یا خشنودی حسی، امری است که در سازوکار فرهنگی و اجتماعی هرجامعه و در کنار سیاستهای کلان برای ایجاد این نشاط معنا پیدا میکند. این مصاحبه را میخوانیم.
نوشتههای مرتبط
فرارو: شما به عنوان یک انسانشناس، به صورت کلی نشاط اجتماعی را چگونه تعریف میکنید و در چه قالب هایی؟
من به عنوان یک انسانشناس با رویکرد حسی نشاط اجتماعی را خشنودی حسی و به معنایی دقیق تر ارضای حسی اعضای جامعه در بسترهای اجتماعی می دانم. (نشاط اجتماعی بعد فکری نیز دارد و آن برمی گردد به خشنودی فکری افراد جامعه؛ اما من در اینجا بر بعد حسی آن متمرکز هستم؛ البته بایستی بگویم که خشنودی حسی تأثیر عمیقی بر خشنودی فکری دارد). خشنودی حسی در جوامع مختلف به شیوه های متفاوتی تعریف می شود و همین امر نیز نشان می دهد که تا چه حدی فرهنگی است. به ترتیب اگر از اعضای حسی شروع کنم باید بگویم وقتی نشاط اجتماعی آغاز می شود که ما ظاهرهای زیبا و «چشم نواز» در بدن ها، مکان ها، اشیاء و فضاها مشاهده کنیم؛ معیارهای چشم نواز بودن نیز برمی گردد به آرمان های تصویری فرهنگ های مختلف و ریشه این آرمان ها هم در گذشته است، هم در زمان حاضر. شاید عالی ترین درجات نوازش چشم، هنرهای تجسمی یا هنرهای دیداری باشند، اما می توان این زیبایی شناسی دیداری را در عرصه های غیر- هنری نیز متجلی کرد، همچون در فضاهای اجتماعی مانند پیاده راه ها، خیابان ها، پاساژها، مراکز خرید، پارک ها و غیره. در خصوص نشاط اجتماعی، می توان رخدادهای چشم نواز را یکی از مهم ترین عرصه های تجلی آن دانست. وقتی گروهی از افراد بنا بر مناسبتی گرد هم می آیند و تلاش می کنند تا سنت های مرتبط با موضوعی خاص را بدل به تصاویری چشم نواز کنند، آنگاه است که می توانیم بگوییم نشاط اجتماعی از خلال دستکاری های دیداری رخ می دهد. وقتی به گوش می رسیم بایستی نظام های صوتی و شنیداری در عرصه های مختلف اجتماعی به نحوی طراحی شوند که «گوش نواز» باشند. و به همین ترتیب حس های بویایی، چشایی و بساوایی.
فرارو: آیا در سازوکارهای فرهنگی و جمعی ایران نشاط اجتماعی داریم و اگر داریم این نشاط را در کجاها می توان دید؟
در ایران و فرهنگ های مختلفی که در آن زیست می کنند، سنت های مختلفی در برگزاری رخدادهای نشاط بخش داریم، از جمله مراسم مربوط به سال نو و نیز ایام قبل و بعد از آن، به ویژه چهارشنبه سوری. من چهارشنبه سوری سال ۱۳۹۲ در یکی از پارک های تهران به پژوهش انسان شناختی مشغول بودم و احساس کردم که وجود زمینه هایی مثل این مناسبت تا چه حدی نیاز به نشاط اجتماعی را نشان می دهد. ورزش های پرمخاطبی مثل فوتبال نیز دارای زمینه های فوق العاده مهمی برای پدید آوردن نشاط اجتماعی اند. اما علاوه بر این بسترهای تقریباً ملی، هر یک از اقوام در ایران دارای زمینه هایی برای بروز نشاط اجتماعی هستند.
فرارو: با توجه به اینکه آمارها هشدارهایی درباره افزایش افسردگی، خودکشی و سایر آسیبهای اجتماعی به ما میدهند، اگر نشاط اجتماعی را یکی از عواملی بدانیم که در جلوگیری از چنین آسیب هایی موثرند، چه سازوکارهایی برای تولید نشاط اجتماعی در جامعه، با توجه به شرایط موجود، پیشنهاد میکنید؟
نشاط اجتماعی را نمی توان به شیوه قهری و از موضع بالا به پایین تولید کرد؛ در واقع نشاط اجتماعی نمی تواند حاصل برنامه ریزی دولتی باشد، گرچه دولت میتواند زمینه های نشاط را فراهم کند. نشاط اجتماعی به طور دقیق حاصل پویایی اجتماعی و فرهنگی در لایه های زیرین زیست اعضای یک جامعه است. در این لایه ها گروه های مختلف اجتماعی با سلایق و سبک زندگی متفاوتی زیست میکنند که شیوه ارضای حسی آنها لزوماً یکسان نیست. اساساً بایستی بدانیم وقتی گروه های مختلف اجتماعی احساس کنند که میتوانند بدون مانعی جدی به اهداف خود برسند، احساس نشاط و سرزندگی اجتماعی خواهند کرد. یعنی اگر موانع رسمی و بوروکراتیک بر سر راه پویش و زیست فعالانه و خلاقانه افراد و گروه های اجتماعی قرار نگیرد، خود به خود نشاط اجتماعی پدید خواهد آمد و نیازی به «بخش نامه کردن نشاط» نخواهد بود. همین طور در سطح فردی، اگر سازوکارهای رسمی به گونه ای طراحی و اندیشیده شوند که هیچ فردی احساس محرومیت نکند (محرومیت های جنسیتی، قومیتی، مذهبی، طبقاتی و غیره)، به طور طبیعی او فرد خوش- حالی خواهد بود و جمع این خوش- حال ها جامعه خوش- حال را به وجود خواهد آورد.
به این سطح از خوش- حالی می توان سطح بنیادین و اولیه نشاط اجتماعی اطلاق کرد. اگر این سطح محقق شد، آنگاه بایستی نهادهای غیر- دولتی که اجتماع- محورند به دنبال ایده پردازی و فرم پردازی های جدیدی برای خلق رخدادهایی با نشاط در عرصه عمومی باشند، با مناسبت یا بی مناسبت. طراحی این رخدادها هم در قالب های جشنواره ای قابل تحقق است و هم در قالب های روزمره. مجدداً در اینجا طراحی نشاط اجتماعی بیش از هر چیز مبتنی بر «نشاط حسی» خواهد بود. طراحان می توانند از ظرفیت های ملی، دینی، قومیتی، و غیره برای خلق فضاهای شاداب استفاده کنند. نشاط های جشنواره ای گرچه شدیدتر و عمیق ترند، به هر حال زودگذرند. لذا بایستی تمرکز اصلی طراحی ها بر نشاط های روزمره باشد.
پرسش کلیدی بایستی این باشد که مردم مد نظر در چه صورت و در چه کیفیتی احساس نشاط یا لذت خواهند کرد؟ برای پاسخ به این پرسش متخصص انسان شناس به دلیل زندگی با مردمان مورد مطالعه بهتر می تواند به کار آید. همکاری انسان شناسان با مثلاً طراحان شهری، با هنرمندان و با شرکت ها می تواند به مدل های مختلف و متنوع ساخت نشاط اجتماعی منجر شود. انسان شناس به مثابه سخنگو و نماینده مردم مورد مطالعه صدای آنها در طراحی پروژه های نشاط اجتماعی خواهد بود، گرچه در کنار انسان شناس بایستی از نمایندگان محلی نیز استفاده کرد. مدل های نشاط اجتماعی مجموعه ای از رنگ ها، صداها، رایحه ها، مزه ها، لمس ها، و حرکت هاست که گروه اجتماعی را از زیست خود خشنود می کند.