کلیفورد براون، کلی داناهیو-والاس و پاتریشیا ندرلی/ برگردان رضا اسکندری
تصویر شناخته شده از آمریکای لاتین دوران باستان، معبدی است بر بلندای یک هرم. معابد هرمی، زمینهای بازی و المانهای معمارانهی مشخص دیگر، تبیینکنندهی هویت فرهنگی آمریکای مرکزی هستند. هرچند سبک و الگوهای مهندسی در آمریکای مرکزی متنوع است، اما معماری این منطقه ویژگیهای بنیادین مشترکی دارد که آنها را در مقام یک بیان فرهنگی همسان میسازد. قاعدهی کلی سبکی در این منطقه، ساختمانهایی از قبیل معابد، قصرها، اهرام و زیگوراتهای پلکانی و میادین بازی را شامل میشود. مولفههای مشترک معماری این منطقه نیز در بر گیرندهی زیرسازهها و پلاتفرمهای پشتیبان، اشکال مختلفی از قالبزنی، ساخت تاج هرم، مجسمههای موزاییکی، و نیز موتیفهای زینتی خاصی را در بر میگیرد که در گسترهی منطقهی جغرافیایی بزرگی یافت شدهاند. بنابراین، معماری آمریکای مرکزی از منظر سبکی، نشانگر انسجام در الگوهای فرهنگی این منطقه است.
نوشتههای مرتبط
قدیمیترین معماریهای قابل توجه در آمریکای مرکزی با نخستین تجلیات پیچیدگیهای اجتماعی در منطقه همزمان بوده است. در ساختگاه «پاسو دِ لا آمادا» (Paso de la Amada)، در ناحیهی ساحلی «چیاپاس» (Chiapas)، ساکنان منطقه ساختمانهای با اهمیتی را در نخستین دورهی شکلگیری [یا پیش از کلاسیک] (۱۹۰۰ تا ۱۰۰۰ سال پیش از میلاد) ساختند. «تپهی ۶» سکونتگاهی بزرگ در این ناحیه و بسیار بزرگتر دیگر خانههای این ساختگاه است. ظاهرا این تپه سکونتگاه فرماندار بوده است. باستانشناسان در نزدیکی این تپه، یک میدان بازی را نیز کشف کردهاند که ساخت آن به سال ۱۶۰۰ پیش از میلاد باز میگردد. این میدان نزدیک به ۷۹ متر طول و ۳۰ متر عرض دارد که آن را به بزرگترین سازهی شناخته شدهی آمریکای مرکزی در این دوران مبدل میسازد؛ همچنین این سازه نشاندهندهی نقش مرکزی توپ بازی در فرهنگ آمریکای مرکزی است. تنها چند قرن پس از آن، مجسمههایی از نخستین شاهان آمریکای مرکزی، که در گسترهی باریکهی تیهوانتِپِک (Tihuantepec) در محدودهی تمدن اولمک (Olemec) زندگی میکردند، به صورت سرهایی غولآسا با کلاهخودهای مخصوص این بازی حجاری شدهاند. همچنین بر اساس متن «پوپول ووه» (Popol Vuh) (روایت کهنی از زندگی شاهان باستانی گوآتمالا) در مییابیم که مذهب و اساطیر مایا، نقشی مرکزی را در بسط روابط اجتماعی به این بازی اختصاص دادهاند. از این دوران، میدانهای بازی دیگری نیز در ساختگاههای دیگر مایا و آمریکای مرکزی یافت شدهاند.
دیگر ساختمانهای عمومی قدیمی از دوران شکلگیری آمریکای مرکزی در ساختگاههایی چون سانلورنسو (San Lorenzo)، تنوچتیتلان (Tenochtitlan)، براکروس (Veracruz)، چالکاتسینگو (Chalcatzingo)، و مورِلوس (Morelos) یافت شدهاند. قدیمیترین این ساختمانها در سانلورنسو، تنوچتیتلان و پاسو دِ لا آمادا، عمدتا از رس، خاک یا خشت، و روسازههایی تخریبپذیر از چوب، و مسقف با ترکه و اندود ساخته شدهاند. سازههای بزرگ خشتی در ساختگاههای اولمک در سانلورنسو و تنوچتیتلان در دورهی اولیه و میانی شکلگیری ظاهر شدند. نخستین پلاتفرمهای ساخته شده در چالکاتسینگو، یک ساختگاه اولمک دیگر، با سنگهای نتراشیده محلی نماسازی شدهاند و تاریخ ساخت آنها به مرحلهی اول شکلگیری «آماته» (Amate) (در حدود ۱۵۰۰ تا ۱۱۰۰ سال پیش از میلاد مسیح) باز میگردد.
از دورهی میانی شکلگیری به بعد، سنتهای منطقهای معماری در آمریکای مرکزی رو به گسترش نهادند. دو سنت منطقهای اصلی در این ناحیه، فرهنگ مایا در شرق و جنوب آمریکای مرکزی و فرهنگ دشتهای مرتفع مکزیک مرکزی بودند. سنتهای دیگری نیز همچون سنتهای موجود اوآکسکا (Oaxaca)، وراکروس، و مکزیک غربی وجود داشتند.
معماری مایا
قدیمیترین آثار معماری در سرزمینهای پست مایا که تاریخ ساخت آن به روشنی معلوم شده است، در ساختگاه «کوئیو» (Cuello) در شمال «بلیز» یافت شده است. سازهها، که تاریخ ساختشان تقریبا به هزار سال پیش از میلاد باز میگردد، از پلاتفرمهایی کوتاه (کمی بیش از ۲۵ سانتیمتر) از خاک و سنگ تشکیل شدهاند که با کفسازیهای گچی پوشانده شده و با سازههای چوبی کمدوامی که ظاهرا به شکل محراب ساخته میشدهاند تقویت میشدهاند. نقشهی خانههای محرابهای، که هنوز در یوکاتان (Yucatan) مکزیک ساخته میشوند، از دو دیوار بلند موازی تشکیل میشود که در انتها به وسیلهی دیوارهای نیمدایرهای به یکدیگر متصل میشوند. سازههای مشابهی از دورههای شکلگیری و کلاسیک از تمدن مایا در دیگر نقاط نیز یافت شدهاند.
قدیمیترین ساختگاههای بزرگ و پیچیده در جلگههای مایا در حوزهی آبریز میرادور (Mirador) کشف شده است که امروز، بخش شمالی و مرکزی شهر پِتِن (Peten) در گوآتمالا را تشکیل میدهد. این ساختگاهها در طول دورانهای نخست و میانی شکلگیری (۱۰۰۰ تا ۲۵۰ پیش از میلاد) و به عنوان بناهای عظیم نمادین و آیینی ساخته و تکمیل شدهاند. این ساختگاهها، علاوه بر اِلمیرادور (El Mirador)، که بزرگترین ساختگاه منطقه است، ناکبه (Nakbe)، تینتال (Tintal)، و واکنا (Wakna) را نیز شامل میشود. معماری بافت مسکونی در ساختگاههای المیرادور و ناکبه کشف شده است. در ناکبه، متعلق به اوایل دورهی میانی شکلگیری (در حدود ۸۰۰ تا ۶۰۰ پیش از میلاد)، معماری نواحی مسکونی از پلاتفرمهایی با نمای سنگ و با ارتفاع تا ۲ متر، با دیوارهای عمودی ساختهشده از سنگ آهک زمخت و با کفپوشی از خاکهی سنگ آهک یا ملاط آهکی تشکیل شده است. در پایان دورهی میانی شکلگیری در ناکبه (۶۰۰-۴۰۰ پیش از میلاد)، سکوهای بزرگی با ارتفاع ۳ تا ۸ متر و با مجموع مساحت نزدیک به چهل هزار متر مربع ساخته شدند. در یک مورد، سازهای به ارتفاع بیش از ۱۸ متر ساخته شد.
بعضی از سازههای آیینی مایا، سازههایی عظیم محسوب میشوند. بزرگترین ساختمانهای المیرادور، مجموعههای دانتا (Danta) و اِلتیگره (El Tigre)، از بزرگترین سازههایی محسوب میشوند که در سرتاسر تاریخ مایای باستان ساخته شدهاند. دیگر سازههای تاثیرگذار معماری دوران شکلگیری را میتوان در ساختگاههای پراکنده در زمینهای پست مایا، و از جمله در لامانای (Lamanai)، بلیز؛ یاکسونا (Yaxuna)، یوکاتان؛ و تیکال (Tikal) در گوآتمالا یافت. این سبک معماری به روشنی بر سبکها و صور دورهی کلاسیک معماری مایا سایه انداخته است، اما در عین حال، خاصبودگیهای جالب توجهی نیز دارد.
مجموعهای از سازهها که به نام «گروه E» شناخته میشود، در اواخر دورهی میانی شکلگیری در ناکبه، و نیز در مبادی تاریخ معماری در ساختگاههای دیگری در پتن، همچون اوآکساکتون (Uaxactun) و تیکال، ساخته شدهاند. یک «گروه E» از یک سازهی هرمی –عموما یک هرم شعاعی با چهار ردیف پلکان- تشکیل میشود که در سمت شرق آن یک ساختمان بلند ساخته شده است. ساختمانهای به گونهای درکنار هم قرار گرفتهاند که اگر فردی روی پلاتفرم سازهها بایستد، در اعتدالین طلوع خورشید را از میانهی ساختمان بلند، و در انقلابین طلوع خورشید را از گوشههای شمالی و جنوبی آن خواهد دید. در بعضی از نمونهها، به جای یک ساختمان بلند، سه ساختمان کوتاهتر با چیدمانی مشابه ساخته شدهاند. این مجموعهها مشخصا گونهای منحصر به فرد از تنظیمات معماری را میسازند که حایز معانی مناسکی است.
هرمهای شعاعی که پیشتر اشاره شد، در این دوره هم ظاهر شدند. این هرمها، از اشکال پرکاربرد و مانای معماری منطقه محسوب میشوند. آنها اهرام پلکانی با قاعدهی مربع هستند که تقریبا تقارنی چهارضلعی دارند و عموما دارای چهار ردیف پلکان هستند که هر کدام از آنها از یکی از وجوه سازه بالا میرود. این هرمها ممکن است سازههایی الحاقی در گوشههای خود یا معابد سنگی در بالای خود داشته باشند. چنین سازههایی در «مجموعه اهرام دوقلو» در تیکال و یاکسها (Yaxha) قابل مشاهده است. بعضی از هرمهای مایا در دورههای بعدی، مانند معابد کوکولکان (Kukulkan) در چچنایتزا (Chichen Itza) و مایاپان (Mayapan)، مربوط به دورهی کلاسیک متاخر و پساکلاسیک نیز متشابها شکلی شعاعی دارند. هرچند سازههای مدور در معماری کلاسیک مایا به ندرت دیده میشوند، اما در اواخر مرحلهی میان دورهی شکلگیری در زمینهای پست مایا دیده میشوند. این سازهها هم در دورهی پساکلاسیک مجددا حضور دارند. به نظر میرسد راههای مایا که ساکبِس (Sacbes) (واژهی مایایی به معنای «راه سفید») نامیده میشوند نیز متعلق به مرحلهی میانی دوران شکلگیری باشند. این راهها، برای سدهها و تا زمان ورود اسپانیاییها، تشکیلدهندهی مولفهای اساسی در معماری مایا و چشماندازهای شهری آن بودند. این گذرگاهها بازنماییکنندهی دستآوردهای چشمگیر مایاها در معماری بودند. راهها عموما عریض، طولانی، مسطح و برای مسافتهای طولانی کاملا مستقیم بودند، و اجزاء مختلف شهر –و در مواردی شهرهای دوردست- را به یکدیگر متصل میساختند.
در واپسین سالهای مرحلهی میانی و متعاقب آن، مرحلهی متاخر دورهی شکلگیری، استفاده از سنگهای مکعب و به دقت بریدهشده در معماری دشتهای پست مایا آغاز شد. ظاهرا پیشرفت در معدنکاوی و ساختمانسازی زمینه را برای بسط موتیفهای معماری با پرداخت بیشتر، همچون قالبزنی سازههای پیشانی و گوشههای گرد برای هرمها و پلاتفرمها مهیا ساخت؛ که این هر دو به مولفههایی مانا در مبانی معماری مایا در دورهی کلاسیک تبدیل شدند.
ویژگی متمایز دیگر دورهی شکلگیری در معماری مایا، ساختن معابد هرمشکل سهگانه و بسیار بزرگ است. این اهرام از یک زیرسازهی عظیم پلکانی تشکیل میشود که معمولا دارای سازههای زینتی در گوشههاست، و در فضای مسطح روی تاج آن سه معبد هرمیشکل کوچکتر قرار میگیرند. بزرگترین معبد از این سه، در عقب زیرسازه قرار میگیرد، در حالیکه دو سازهی کوچکتر در جلوی آن، روبهروی یکدیگر و مسلط به زمین بازی ساخته میشوند. اندودکاری زینتی در نمای خارجی ساختمانهای مایا از مرحلهی متاخر دورهی شکلگیری آغاز شد. لایههای ضخیمی از اندود گچ با طرحهای پیچیده و سرشار از جزییات، از جمله چهرهی خدایان، در این نماسازی به کار گرفته میشد. سنت اندودکاریهای معمارانه در تمام دوران پیشاکلمبی در این منطقه استمرار یافت.
دورهی کلاسیک (۲۵۰ تا ۹۰۰ میلادی) نشانگر کمال و اوج هنر والای مایا، و از جمله معماری است. در خلال دورهی کلاسیک، طاقیهای دارای سازههای پشتیبان به صورت گستردهای در ساخت سقف ساختمانها مورد استفاده قرار میگرفت. حجاریها، مجسمههای ساده و اندودهای طرحدار، ساختمانهای این دوره را زینت میدادند. علاوه بر این، بعضی از ساختمانها به صورت استادانهای نقاشی شده بودند.
گونههای محلی معماری نیز در اوایل دورهی کلاسیک بسط یافتند. برای مثال، در سرزمینهای پست یوکاتان در شمال، سازههایی سنگی در ساختگاههایی همچون ایسامال (Izamal)، آکه (Ake)، ایکیل (Ikil)، و تِپیچ (Tepich) یافت شدهاند. در بعضی از ساختگاههای مهم این دوره، مانند تیکال، کوپان (Copan)، و دسیبیلچالتون (Dzibilchaltun)، تاثیراتی از الگوهای معماری تئوتیهوالکان (Teotihualcan) دیده میشود. این تاثیر عموما به شکل استفاده از الواح شیبدار در نمای تراسها رخ مینمایند (این الگو را در جستار بعدهای و در توصیف «معماری مکزیک مرکزی» توضیح خواهیم داد). سبکهای متمایز محلی در مرحلهی متاخر دورهی کلاسیک بیش از پیش شکوفا شد. پژوهشگران مختلف مرزبندیهای متفاوتی را برای تمییز میان سبکهای مختلف محلی پیشنهاد کردهاند، اما اکثر آنها در بازشناسی منطقهبندی سبکشناختی زیر توافق دارند.
سبک جنوبی، دستکم در بر گیرندهی ساختگاههای کوپان در هندوراس، و کیریگوآ (Quirigua) در گوآتمالاست. این سبک به واسطهی مجسمههای بسیار شکوهمند و کارشدهی استفاده شده در نمای ساختمانها، و نیز به واسطهی تمایل به استفاده از تندیسها در پیرامون سازه تمییز داده میشود که در الگوی اصیل معماری کلاسیک مایا غیرمعمول است.
سبک مرکزی یا سبک پتن، در بیشتر ساختگاههای مستقر در مرکز اراضی پست مایا، در پتن در گوآتمالا، اراضی مجاور آن در غرب بلیز، در جنوب کینتانارو (Quintana Roo) و جنوب کامپچی (Campeche) در مکزیک دیده میشود. ساختگاههایی که این سبک را به خوبی نشان میدهند عبارتاند از تیکال، اوآکساکتون، کالاکمول (Calakmul)، اکسوانتونیک (Xuantunich)، و بسیاری ساختگاههای دیگر. ساختمانهای این سبک از بلوکهای سنگی پرداخت شده و بریده شده به صورت مکعبهای دقیق ساخته شدهاند. ویژگی ممیز این سبک، ساختن معابد هرمیشکل بسیار مرتفع است. این معابد قاعدهای مربع یا مستطیل دارند، با شیب تندی بالا میروند و در نقطهی اوج خود معبدی دارند که در عقب تاج سازهی مرتفع استقرار یافته است. عموما روی سقف این معبد، سازههای تزیینی بزرگی به عنوان تاج معبد قرار میگیرد که ارتفاع کلی سازه را افزایش میدهد. عموما، یک راه پله با شیب تند از وجههی اصلی هرم بالا میرود. برخی از این اهرام، مقاصد تدفینی داشتهاند و قبرهایی را در بر میگیرند، در حالی که دیگران هدایا و موقوفاتی برای خدایان محسوب میشدهاند.
سبک غربی تشکیلدهندهی ساختگاههای مکزیک است که پالنکه (Palenque) در چیاپاس و کومالکالکو (Comalcalco) در تاباسکو (Tabasco)، و نیز ساختگاههای عمدهی مستقر در درهی رودخانهی اوسوماسینتا (Usumacinta)، مانند پیِدراس نگراس (Piedras Negras) و یاکسچیلان (Yaxchilan) را شامل میشود. سبک غربی، به سهولت و به واسطهی استفادهشان از سقفهای شیروانیدار قابل شناسایی است؛ سقفهای که در بردارندهی نوعی سبکی و وقار هستند که معمولا در معماری جای دیگری از دوران مایا قابل دستیابی نیست. کومالکالکو غربیترین ساختگاه عمدهی مایاست. ساختمانهای این ناحیه، به دلیل استقرار در اراضی رسوبی تاباسکو و در دسترس نبودن سنگ، از آجرهای پخته ساخته شدهاند.
سبک رودخانهی بِک (Rio Bec) از مرزهای شمالی منطقهی پتن (در ناچتون Naachtun) به سمت شمالغربی کشیده شده است و ساختگاههای رودخانهی بک، و نیز ساختگاههای اکسپوهیل (Xpuhil) و بِکان (Becan) را در بر میگیرد. سبک رودخانهی بک به واسطهی حضور برجهای کاذبی شناخته میشود که به نظر تقلیدی است از مقبرههای هرمی غولآسای پتن. در شمال این سبک، سبک چِنِس (Chenes) قرار دارد که از لحاظ جغرافیایی، بعضا همپوشانیهایی نیز با آن دارد. سبک چنس پیوندهایی با سبک رودخانهی بک دارد اما فاقد برجهای کاذب است. معماری چنس به واسطهی مجسمههای موزاییکی و هندسی کار گذاشته شده در نمای ساختمانها، از جمله «دروازههای دهان هیولا» شناخته میشوند؛ دروازههایی که در آنها، پیکرنگاری مجسمههای نمای ساختمان، دروازهی اصلی آن را به دهان نمادین خدایان مبدل میسازد.
نقطهی اوج معماری شمالی، سبک پوئوک (Puuc) است که مرکز آن در تپههای پوئوک در جنوب یوکاتان قرار دارد. این سبک هم از نظر جغرافیایی و هم از منظر سبکشناختی، همپوشانیهایی با معماری چنس دارد. سبک پوئوک نیز دارای مجسمههای موزاییکی پیچیدهای در نمای ساختمانهاست، اما عموما این مجسمهها به فضای بالایی قاببندی مرکزی نما محدود میشوند. الگوی ساخت در این سبک مثالزدنی است: دیوارها هستههای مقاومی از خردهسنگ دارند که با ملات آهک اندود شدهاند. این هستهها پس از ساخت با روکشی نازک و زیبا از سنگهای برشخورده و دارای حجاریهای ظریف و کمعمق پوشانده میشد. این روکش نه برای تحمل بار، بلکه برای زیبایی نمای بیرونی تعبیه میشده است. مهندسی این سازهها فوقالعاده است و بسیاری از آنها هنوز پابرجا ماندهاند. معروفترین ساختگاههای این سبک در تپههای پوئوک قرار دارند و عبارتاند از اوکسمال (Uxmal)، لابنا (Labna)، ساییل (Sayil)، نوهپات (Nohpat)، اوکسکینتوک (Oxkintok)، چاکمولتون (Chacmultun)، اکسکیچموک (Xkichmook)، کیوئیک (Kiuik)، و بسیاری ساختگاههای دیگر؛ اما به هر روی، این سبک در تمامی دشتهای شمالی و اراضی واقع در شرق مرزهای کینتانارو گسترده شده است.
در مراحل متاخر و پایانی دورهی کلاسیک (حدودا ۸۰۰ تا ۱۱۰۰ میلادی) در یوکاتان، نمودی منحصر به فرد از معماری مایا در ساختگاه معروف چیچنایتزا ظهور کرد. این سبک، مولفههای سبکی پوئوک را با موتیفهای نواحی مرکزی مکزیک، از جمله ستونهای مار شکل، ستونهای جنگجویان، تزومپانتلی (Tzompantli) (طاقچههایی برای «جمجمهی قربانیان»)، زمینهای بازی شبیه به حرف I، و ردیفهایی طولانی از ستونها، ترکیب میکند. مولفههای مربوط به مکزیک مرکزی، زمانی به عنوان نشانهای آشکار از اشغال منطقه توسط تولتِکها (Toltec) در نظر گرفته میشد؛ اما محققان امروزه بر منابع انتخابی چنین تاثیراتی تاکید میکنند.
آخرین نمود شکوفایی معماری مایا، در دورهی پسا-کلاسیک و در منطقهی مایاپان در مرکز یوکاتان، و نیز در ساختگاهها کوچکتر متعددی در طول ساحل این شبهجزیره در کنارهی دریای کاراییب ظهور یافت. این شکل معماری از مهندسی خوبی برخوردار نبود؛ سنگها بعضا دقیق برش نخورده، و پرداختها و اتصالات سنگها در بهترین حالت سرسری به انجام رسیده بودند. از منظر زیباشناختی، این سبک مولفههای پیشین معماری مایا، از جمله اهرام شعاعی، طاقیهای دارای سازهی پشتیبان، و الواح سنگی را تکرار میکرد، اما در عین حال، حاوی مولفههای «مکزیکی» همچون معابد مار، معابد مدور و ردیفهای ستون نیز بود. سبک مشابهی نیز در اراظی مرتفع گوآتمالا دیده میشود؛ جایی که معابد دوقلوی سبک آزتک به تناوب دیده میشود و در عین حال، تعداد زمینهای بازی نیز رو به تزاید است.
چشمانداز شهری و الگوهای سکونت
ساختمانهای مایا، چه مسکونی و چه عمومی، در الگوهایی پیچیده در کنار یکدیگر قرار میگرفتند. سازههای مهم عمومی و آیینی عموما در تناظر با پدیدههای تنجیمی، و نیز با آن دسته از خصیصههای جغرافیای طبیعی مانند غارها و تپههای که دارای معانی دینی بودند جانمایی میشدند. این مولفهها در ترکیب با ویژگیهای سبکی-تاریخی معماران، به خلق اشکال مختلف پیچیده و جذابی برای همنشینی ساختمانها منتهی میشد.
ساختمانهای خانگی، از جمله سکونتگاهها، آشپزخانهها، انبارها، و دیگر سازههای فرعی، در گروههایی حول محور یک طارمی یا میدانگاه کوچک (پلاسوئلا Plazuela) با اندازههای متفاوت سامان مییافتند که در آنها، ساختمانهای مختلف به یک یا چند حیاط مشترک مشرف میشدند. این گروهها به نوبهی خود خوشههایی را شکل میدادند که میتوانستند شاکلهی بخشها یا محلات باشند. باور عمومی بر این است که الگوپردازی پیچیدهی سکونتگاهها برآمده از ساختار پیچیدهی نظام خویشاوندی است. هرچند تراکم سکونتگاههای مایا چندان بالا نبوده است، اما مسلما به اندازهای هست که بتوان آن را شکلی از شهرنشینی دانست. مطالعات گسترده پیرامون سکونتگاههای مایا نشان میدهد که جمعیت ساختگاهها عموما در حد چند ده هزار نفر بوده است.