کتاب
نظریههای مردانگی با تاکید بر رویکردهای جامعهشناختی، علی یعقوبی، نشر پژواک، چاپ اول، ۱۳۹۳.
نوشتههای مرتبط
در دوره مدرن،ایجاد خصلت «بازاندیشانه» در هویت که در پی تحولات اجتماعی و تغییر ساختارها و نقشهای سنتی پدید آمده است، مفهوم «هویت جنسیتی» را به محور برخی از جریانات اجتماعی از جمله جنبش فمنیستی تبدیل کرد. در جامعه جدید قدرت بازاندیشی زنان نسبت به ساختارهای سنتی افزایش یافت(گیدنز در یعقوبی،۱۷۷:۱۳۹۳). اما توجه به مفهوم جنسیت و هویت جنسیتی در مورد مردان نیز با ابعاد و در بازه زمانی متفاوت تکرار شده است.
جریان فمنیسم دهه ۱۹۷۰ نه تنها پیامرسان گروههای زنان بود، بلکه همه فرضیات موجود درباره نظام جنسیتی را به چالش کشید و مجموعهای از مسائل در مورد مردان را ایجاد کرد. تحلیل فمنیسم از این که چطور نقش جنسی زنان آنان را تحت فشار قرار میدهد، هم بین فمنیستها و هم مردان طرفدار فمنیسم به زودی به این بحث انجامید که در مقابل،نقش جنسیتی مردان از چه طریقی آنان را تحت فشار میگذارد(Connell,7:2000). بعد از گذشت چند دهه از شروع این جریان، اقلیتی از مردان به لحاظ ذهنی یا عملی با آن درگیر شدهاند.
این مساله که مطالعه و تحقیق درباره و برای مردان بخش محوری همه مطالعات علمی را تشکیل میدهد، اهمیت مطالعات مردانگی را به چالش میکشد و آن را در مقابل مطالعات زنان قرار میدهد که گرایشی حاشیهای بوده و تنها از اواخر قرن نوزدهم سیر صعودی یافت. در رشته جامعهشناسی، نظریه فمنیستی تا سال ۱۹۶۰ از سوی تنظیمکنندگان اصلی و مرد این رشته نادیده گرفته شد و هنوز هم در حاشیه این رشته باقی مانده است(یعقوبی، ۸۷: ۱۳۹۳). چنین وضعیتی این مساله را ایجاد میکند که آیا بها دادن به مطالعات مردان تکرار و تقویت سلطه مردانه نیست.
پاسخ به این پرسش و اهمیت مطالعات مردانگی در نوع نگاه و رویکرد آن به مردان نهفته است. در این مطالعات، بر خلاف مطالعات معمول پیشین، به مفهوم جنسیت و هویت جنسیتی پرداخته میشود و در نتیجه به مرد به عنوان سوژه توجه نمیشود بلکه به عنوان ابژه مورد مطالعه قرار میگیرد. مطالعات مردانگی نگرش بازاندیشانه به هویت جنسی مردانه را منعکس میکند و در امتداد مطالعات زنانگی شکل گرفته و نه تنها در برابر آن نیست، بلکه مکمل آن است.
در موج سوم فمنیسم بر این مساله تاکید شد که هویت جنسیتی در رابطه پیچیده با سایر عوامل و هویتها است و مفهوم یکپارچگی و یگانگی در هویت زنانه جای خود را به تنوع و تفاوتهای فرهنگی داد. این امر در مورد هویتهای مردانه نیز صادق است. زیرا به طور کلی فرهنگها و دورههای تاریخی مختلف، جنسیت را به طور متفاوتی برمیسازند(Connell,10:2000).در برابر زنان، گروه واحدی از مردان وجود ندارند و تعریف از مردانگی –همانند تعریف از زنانگی- در طی زمان و بین فرهنگها و گروههای اجتماعی مختلف متفاوت است. گرچه همهی این مردانگیها درون نظام پدرسالار هستند، ولی به انحای متفاوتی از آن متاثرند و مراتب قدرت متفاوتی دارند(Connell:1997). به همین دلیل جریانهای مختلف موافقت، حمایت و یا مخالفت با ارزشهای برابریخواهانه فمنیستی در میان مردان شکل گرفتهاند.
اساسا پرداختن به مفهوم جنسیت تنها در تقابل و ارتباط بین هویتهای مختلف جنسیتی امکانپذیر است و همین امر منجر به گرایش مطالعات جنسیت به سمت مطالعه مردان در دهههای اخیر شده است. این گرایش فزاینده در بسیاری از کشورها و رشتههای علمی، از سویی در پی زمینههای اجتماعی ایجاد شده و از سوی دیگر جهت دستیابی به شناخت نسبت به نظم بزرگتری که به روابط بین دو جنس شکل میبخشد، بوده است.
کتاب «نظریههای مردانگی» با هدف ارائه نظریات شکل گرفته در حوزه مطالعات مردانگی و تبیین آخرین تحولات نظری در آن نگاشته شده است. این کتاب با تقسیم نظریههای جنسیتی به دو دیدگاه نظری عمدهی ذاتگرایانه و سازهگرایانه، با نثری روان و موجز، به تشریح انواع رویکردهای موجود نسبت به جنسیت شامل رویکردهای زیستشناختی، جغرافیایی، روانشناختی، روانشناسی اجتماعی، زبانشناختی، پساساختارگرایی و پسامدرن، فمنیستی، پسافمنیستی، مردمشناختی و جامعهشناختی پرداخته است.
برخی از نظریههای کلاسیک مطرح شده در این حوزه همچون نظریه فروید، بر اساس سوژگی مردانه و برخی همچون نظریات فمنیستی با محوریت زنانه چارچوببندی شدهاند. تا جایی که مطالعه کتاب، شیوه نامگذاری آن را با پرسش مواجه میکند. این نامگذاری میتوانست بیطرفانه و با تاکید بر مفهوم جنسیت(زنانگی/ مردانگی) انجام شود. در واقع چنان که پیشتر بحث شد، مطالعه هیچ یک از دو حوزه مردانگی یا زنانگی به طور تفکیک شده از یکدیگر امکان ندارد و انواع تعاریف از زنانگی و مردانگی در تقابل و تعامل اجتماعی با همدیگر ایجاد شده و تغییر میکنند. در این کتاب نیز نظریههای مربوط به جنسیت به طور کلی مورد بحث قرار گرفتهاند و از این نظر کتاب برای حوزه مطالعات زنان نیز دارای مزیت است. تاکید بر نظریههای مردانگی بیشتر با هدف برجستهسازی آخرین تحولات در حوزه مطالعات جنسیت و توجه دادن محققان کشور به سوی مطالعه در این حوزه بوده است.
منابع:
– یعقوبی، علی(۱۳۹۳)، نظریههای مردانگی با تاکید بر رویکردهای جامعهشناختی، نشر پژواک، چاپ اول.
– Connell, R. W.(2000), The man and the boys, Allen & Unwin, Australia, Sydney.
– Connell, R. W.(1997), Men, Masculinities and Feminism in Social Alternatives Vol 16 no 3 July.