کتاب
کتاب حاضر از دیگر آثار ارزنده انتشار یافته در مؤسسه علمی و فرهنگی فضا به قلم دکتر محمد منصور فلامکی است که راهی دیگر به سوی دریافت معنا، مفهوم و یگانگی و وحدت در عرصه معماری بر روی پژوهشگران و محققین میگشاید. کتاب متشکل از ۷ فصل است و به علاوه در ابتدای هر یک از فصول یک سرفصل به عنوان پیشدرآمد و مقدمه ای برای آن فصل و کل کتاب بیان شده است. این سرفصلها در جمع خود و در معنای پیوستگی هایی که در نهان خود دارند، مقدمه ای بر کتاب هستند که به هفت سخن ظاهرا مجزا آمده اند. نویسنده در این ۱۴ فصل و سرفصل در پی آن بوده است تا راه شناخت و تمییز حقیقتهای نهفته در معماری ایرانی را، در گستره ی فراگیرتر سلیقه ها و ناظر بر خاستگاههایی ژرفنگر مورد کنکاش قرار دهد. در نظر نویسنده آفرینش معماری متکی و برخاسته از روشهای ترویج یافته در دین اسلام، تا سده یازدهم هجری، راسخترین و پاکترین نمونهها را به دنیای اندیشه و تجربه ایرانیان و جهانیان عرضه کرده اند، بناهای این دوران از پاکی اندیشه و توانمندی تدبیر برای آفرینش معماری، سخن می گویند.
فصل اول کتاب با عنوان «احساس و دریافت یگانگی» با مباحثی همچون حس و معماری و چگونگی آنها، شالوده معماری و جستجوی یگانگی آشنا می شویم. در اینجا “احساس” و “حس” دو مقوله جدا از یکدیگر در نظر گرفته شده اند، “احساس” پدیده ای متکی بر زمان و قابل بازشناسی در طول اثرگذاریاش بر ذهن، اندیشه و رفتار انسان تعریف شده و “حس” امری برآمده از تأثیرگذاریهای لحظه ای پدیده هایی که روزمره هستند و انسان و جهان پیرامونش را به یکدیگر پیوند می دهند. در فصل دوم کتاب می خوانیم که «برای شناخت چیستی معماری: با “معماری” چه کنیم». در این فصل در میابیم که واقع شدن یا تحقق یافتن شناخت یک اثر معمارانه امری است که تنها در یک لحظه محقق می شود و به عبارتی دیگر بازشناخت معماری وابسته به مجموعه دریافتهایی مشروط می شود که دریافت کننده گزارش به هنگام جمعبندی و سنتز مورد نیاز، به آن دست می یابد. در این فصل همچنین به گونه شناسی معماری ایرانی و جای معماری ایرانی در فاصله میان خانه ها و سرزمینها پرداخته می شود.
فصل سوم با عنوان «شالوده ساختاری معماری ایرانی»، در جستجوی شناخت جهان معنا در تجربههای معماری ایرانی است. در این فصل در مورد فضای درونی معماری ایرانی از جمله فضای باز، فضای نیمه سرپوشیده، فضای سرپوشیده، گستره ساختمانی معماری سخن به میان آمده است و در ادامه در مورد نقش اندازه، مقیاس و فاصله در سازماندهی محور فضایی معماریها بحث شده است. در فصل چهارم با عنوان «یگانگی های بینش و یکپارچگی معماری های ایرانی»، مباحثی همچون همسویی عناصر معماری، پیکره و صورت در بنای معماری، معماری بومی و پیوندهای چندسویه محیطی با معماری مطرح شده است. در اینجا از محیط طبیعی، محیط بوم شناختی، محیط زیستشناختی، محیط جغرافیایی در گستره های زمین شناختی و محیط انسانی – مدنی سخن به میان آمده است.
در سرفصل پنجم کتاب ذهن و آفرینش معماری در تجربه ایرانیان بررسی می شود و در فصل پنجم «در جستجوی احساس و دریافت یگانگی در گستره معماری شهری ایران» هستیم. در این فصل برای دریافت احساس شهروندان بومی به هنگام تجربه کردن و دریافتن یک اثر معماری نو در گستره زیستی شناخته شدهشان، جنس فضای مکانی شده و تجسد یافته در دو مقیاس کمینه معماری و پیشینه شهری یکسان فرض می شود. در فصل ششم «ابزارهای معماری: خاستگاهها و افقهای معماری در ایران» مورد بحث قرار می گیرد. در اینجا سخن از ماده و زمان و صورت و از اصالت … را نخست به معنایی عام میشنویم و در پیاش، تصویرهایی عرضه می شوند که بتوانند، در برخی از سرزمینهای ایران و پاره هایی از ادوار تاریخی کمابیش شناخته شده، نکته هایی مطلوب را بازگو کنند. فصل هفتم کتاب با عنوان «دریافت معماری: یگانگی های معنایی در معماری ایرانی» به مقوله فضای معماری و فضا در معماری ایرانی می پردازد. تعریفهایی که از فضا در این فصل آورده می شود دارای ویژگیهای زیر است:
-از موجودیتهای مکانی سخن می گوید
-به محدودهها، گسترهها یا شکلهایی نظر دارد که دارای اندازه بوده و مقدار آن تعیین هویت نمی کند.
-فضا به اعتبار توان یا خصیصه کاربردیاش، تعیین و تشخیص می شود.
در انتهای این فصل نویسنده کتاب بار دیگر به این موضوع اشاره می کند که فضا، به مفهوم ابزار – میان انسان و جهان ماده و معنای بیرون از او – رابطه است و می تواند زبدهترین وجوه تمثیلی خود را در نکته هایی بیابد که در بخشهای پایانی کتاب به آنها پرداخته شده است.
نوشتههای مرتبط
مشخصات کتاب:
محمدمنصور فلامکی (۱۳۹۳). دریافت یگانگی در معماری ایرانی، تهران: فضا، ۲۸۴ صفحه