انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

معرفی و نقدکتاب درآمدی بر تاریخ فرهنگی بدن در ایران

تاریخ فرهنگی رویکردی بین رشته‌ ای حاصل نوعی تعامل مبان تاریخ و فرهنگ به عنوان دو حوزه‌ی اصلی و مهم علوم انسانی است. بنابراین محور حرکت آن رشته‌هایی است که با تاریخ و فرهنگ از جمله تاریخ، علوم اجتماعی از جمله جامعه‌شناسی و انسان‌شناسی، مطالعات فرهنگی و … سروکار دارند. محوریت حرکت نیز به این معناست که روش و چارچوب‌های نظری مورد نیاز خود را از رشته‌های گفته شده می‌گیرد و به همین «تاریخ فرهنگی»( cultural history) رویکردی بین رشته‌ای حاصل نوعی تعامل مبان تاریخ و فرهنگ به عنوان دو حوزه‌ی اصلی و مهم علوم انسانی است. بنابراین محور حرکت آن رشته‌هایی است که با تاریخ و فرهنگ از جمله تاریخ، علوم اجتماعی از جمله جامعه‌شناسی و انسان‌شناسی، مطالعات فرهنگی و … سروکار دارند. محوریت حرکت نیز به این معناست که روش و چارچوب‌های نظری مورد نیاز خود را از رشته‌های گفته شده می‌گیرد و به همین دلیل غنای نظری و روشی و نیز ابتکار و نوآوری زیادی می‌تواند داشته باشد.

از سوی دیگر مباحث مربوط به بدن با توجه به تأخیر نظری نسبت به پیدایی و رشد علوم اجتماعی (به ویژه بیشتر در مورد جامعه‌شناسی و کمتر در مورد انسان‌شناسی) به سرعت در حال گسترش و درنوردیدن مرزهای مختلف علوم انسانی و اجتماعی است. البته در این میان لوبروتون در کتاب جامعه‌شناسی یدن ضمن پذیرش عدم انقطاع مطالعات بدن در علوم اجتماعی سابقه‌ی آن را به قرن ۱۹ می‌کشاند.(لوبروتون؛ ۱۳۹۲ : ۲۳) به هر تقدیر هر سابقه و پیشینه‌ای که برای مطالعات بدن به شکل دغدغه‌ی اجتماعی یا علمی قائل باشیم، رشد روزافزون ادبیات پژوهشی در این حوزه گویای نیاز علمی به شناخت هرچه بیشتر این پدیده از منظر فرهنگی و اجتماعی است و از سوی دیگر با توجه به اینکه کالبد انسانی تنها دارایی و سرمایه‌ای است که بشر را از بدو تولد تا واپسین مرگ همراهی می‌کند، می‌توان گفت در شبکه‌ای درهم تنیده از گوناگونی و تنوع فرهنگی از نژاد و زبان و دین و قومیت گرفته تا طبقه و سلیقه و شغل و منزلت و غیره منبع بی‌پایانی برای گشایش حوزه‌های پژوهشی و کار علمی در جهت شناخت هرچه بیشتر این پدیده مهیا می‌کند.

در این بین به نظر می‌رسد عنوان «درآمدی بر تاریخ فرهنگی بدن در ایران» به خواننده یادآور می‌شود که با کتابی تازه در دو حوزه‌ی پژوهشی روبرو شده است: «تاریخ فرهنگی» و «بدن» که اتفاقن هر دو حوزه در حیطه‌ی میادینی واقع شده‌اند که در مورد آن‌ها ادبیات گسترده‌ای به زبان فارسی وجود ندارد، بنابراین پیوستگی دو عنوان فوق نیز جای بحث نمی‌گذارد که به هر حال عنوان کتاب عنوانی تازه و نوین است، به ویژه که مسئله به جامعه‌ی ایران نیز محدود شده و همین بر جذابیت بیشتر عنوان کتاب می‌افزاید.

استراتژی و روش

در بخش مقدمه عنوانی به نام «ملاحظات روش‌شناختی: روش‌شناسی تاریخ فرهنگی» آمده که بر روش کتاب تأکید کرده است. از یک‌سو این ملاحظات روشی منطبق با ملاحظات روشی تاریخ فرهنگی عنوان شده و سپس در ادامه به سبب اهمیت داده‌های تصویری در قالب عکس از بدن و وجود الزامات فرهنگی و تابویی بودن هرچه بیشتر آن در جامعه‌ی ما، دو محور «بدن، پوشش و زینت‌آلات» و «ژست‌ها و حالت‌ها» را برای جمع‌آوری داده‌ها به ویژه داده‌های تصویری در نظر گرفته است.از سوی دیگر استفاده از مطالعات اسنادی به شکل گسترده در حوزه‌های مختلف با تأکید بر زمینه‌‌های تاریخی در قالب سفرنامه‌ها، متون ادبی نظم و نثر و غیره در کتاب وجود دارد.

در این میان باید به استراتژی تقسیم و بیان مطالب به دو حالت نیز اشاره کرد: در حالت گفتمانی یافته‌ها بر اساس گفتمان‌های قدرت‌مند مانند دین، پزشکی، ادبیات، علوم اجتماعی و غیره مطرح شده و حالت دوم نیز یافته‌ها بر مبنای دوران تاریخی مانند عصر امپراتوری، ‌مشروطه، مدرنیته و دین آورده شده‌اند. این وضعیت به گونه‌ای است که محتوای سه فصل آخر براساس ساختار مشابهی تحلیل شده‌ است.

ساختار و محتوای کتاب

کتاب در ۷ فصل ساختاربندی شده است و از آنجا که مقدمه نیز به سبب گستردگی مطالب در قالب یک فصل آورده شده است، مجموعن می‌توان گفت مطالب کتاب ۸ فصل را شامل می‌شود:

فصل اول( مقدمه):

در مقدمه‌ی مفصل کتاب ضمن مروری اجمالی به مباحث مطرح شده در کل کتاب به بیان مسائلی در زمینه‌ی ضرورت مطالعات و توجه علوم انسانی به بدن در حوزه‌های مختلفی مانند برنامه‌ریزی‌ها و سیاست‌گزاری‌های شهری و اجتماعی بودن دلالت بدن و دلایل آن پرداخته است. در ادامه ملاحظات روشی، منابع پژوهشی نیز از مواردی است که طرح شده است.

فصل دوم(مطالعات فرهنگی بدن):

در این فصل با بررسی حوزه‌های مورد علاقه‌ی مطالعات فرهنگی نسبت به بدن، به بیان مواردی مانند تغییر و اصلاح بدن، مد ومدگرایی از دیدگاه برخی جامعه‌شناسان کلاسیک و متأخر، روابط قدرت و بدن و غیره پرداخته است.

فصل سوم(گفتمان‌های بدن در ایران):

گفتمان‌های رایج بدن در ایران شامل گفتمان‌های جامعه‌شناختی، ادبی، دینی،پزشکی عنوان شده است و سپس در یک خط سیر زمانی، منشأ تاریخی برای تحول گفتمانی بدن برشمرده و آن را شامل ۴ دوره‌ی تاریخی امپراتوری، مشروطه، مدرنیته و دین می‌داند.

فصل چهارم(بدن، مکان و فضا):

بررسی مناسبات بدن و مکان و فضا موضوع بحث این فصل است و طی آن مؤلفین به دنبال این پرسش هستند که بدن چه تأثیری به لحاظ مکان و ساخت و ساز فضایی و مکانی بر شهرها و سایر سکونت‌گاه‌‌های انسانی گذاشته است؟

فصل پنجم(بدن و ارتباطات غیرکلامی):

تأثیر ارتباطات غیرکلامی یا آنچه در علوم انسانی و اجتماعی زبان بدن (body language)نامیده می‌شود بر گفتمان‌های قالب تاریخی بر اساس محورهای تبیین شده‌ی فصل‌های قبلی موضوع این فصل شده است.

فصل ششم(پوشاک)، فصل هفتم(بدن و سلامت) و فصل هشتم(تغییر و اصلاح بدن):

الگوی طرح و بررسی مطالب در این سه فصل مانند یکدیگر است و به بررسی هر موضوع در قالب جایگاه کلی آن در علوم اجتماعی، ادبیات، مذهب، پزشکی، و سپس وضعیت خاص ایران در سه دوره‌ی تاریخی پرداخته شده است.

نکات مثبت و نقد و نظر

یک- در یک نگاه کلی کتاب توانسته مجموعه‌ی گردآوری شده‌ی خوبی از یافته‌‌های تاریخی به شکل مستنداتی مانند عکس، سفرنامه، کتاب‌های قدیمی و غیره باشد. همین مسئله نقطه‌ی مثبت کتاب به حساب می‌آید. به گونه‌ای که در تمام کتاب، استنادات تاریخی به چشم می‌خورد. بنابراین به نظر می‌رسد بخش اول کار تاریخ فرهنگی یعنی استناد به مواد تاریخی در آن به خوبی شکل گرفته است. این مسئله زمانی خود را بهتر نشان می‌دهد که بدانیم در ایران همواره محدودیت‌هایی سرراه ناشران در انتشار عکس در کتاب وجود دارد. در حالی که با وجود کمبود عکس‌های ضمایم برای چنین کتابی با گستره‌ای که برای مطالعه درنظر گرفته، مشخص است که مؤلفان از تجربیات بصری خوبی در این زمینه برخوردار هستند.

دو- تاریخ فرهنگی نوعی شیوه‌ی تحلیل یا رویکرد خاص به جامعه‌ی معاصر است، زیرا بر خلاف تاریخ فرهنگ، تاریخ به یک روش و ابزار برای تحلیل و شناخت فرهنگ بدل می‌شود.(برک؛ ۱۳۸۹: ۲۴) بنابراین در مطالعات تاریخ فرهنگی علاوه بر تمرکز بر دوره‌ای محدود تأکید زیادی وجود دارد که آن دوره در تاریخ معاصر یک کشور یا جامعه واقع شده باشد. چنین نگاهی در ساختاربندی زمانی کتاب دیده نمی‌شود و مؤلفان در گستره‌ای از تاریخ شاهان هخامنشی تا کنون را معیار زمانی برای تمرکز موضوع در نظر گرفته‌اند. اگرچه در این مسیر استنادهای تاریخی زیادی همان‌طور که گفته شد جمع‌آوری و تحلیل شده است، اما در دوره‌های قبلی تحلیل‌ها و تگرش‌ها به بدن به منزله‌ی«تاریخ فرهنگ بدن در ایران» تلقی می‌شود. زیرا در بسیاری موارد به بررسی سیر شکل‌گیری، تحول، تکامل و دگرگونی و در واقع نوعی شناخت نوصیفی-روایی و تا حدودی تلقی تحصلی (همان) از فرهنگ بدن پرداخته شده است. از سوی دیگر عدم تحدید موضوع به دوران معاصر دقت و عمق پژوهش‌ را می‌کاهد و به بیان نقطه نظرات کلی بسنده می‌شود. چه اینکه به لحاظ داده‌های تاریخی می‌دانیم که مثلن طرز پوشش لباس و آرایش ایرانیان در دوره‌های شاهان قاجاری و ساسانی تفاوت‌هایی به لحاظ ساختاری و معنایی با هم دارد و پرداختن به هرکدام از منظر فرهنگ کاری بسیار وسیع‌تر از کل کتاب حاضر است. در حالی که با گسترده کردن محدوده‌ی زمان مورد مطالعه خطر همسوپنداری یا هم‌شکل‌پنداری ساختاری و معنایی بدن در دوره‌های پیشین، پژوهش را تهدید می‌کند. در این بخش پیشنهاد می‌شود ضمن تحدید موضوع به دوران معاصر یک گاهشماری تخصصی در حوزه‌ی بدن به ضمیمه‌ی کتاب افزوده شود تا خواننده به درک کلی از موضوع در دوران قبل نائل شود.

سه -از آن‌جا که تحدید موضوع به دوران معاصر یک استراتژی در تاریخ فرهنگی محسوب می‌شود، می‌تواند داده‌هایی را در اختیار بگذارد که مطالعات تاریخ فرهنگ از آن بی‌بهره هستند. یکی از آن‌ها استناد به داده‌های «تاریخ شفاهی» (oral history)است. این روش بر مبنای مصاحبه میان پژوهشگر و ناظران و فعالان یک ماجرا به وقوع می‌پیوندد تا به بازسازی و کشف زوایای پنهان یک حادثه منجر شود،(وب‌سایت سازمان اسناد و کتاب‌خانه ملی ایران، ۲۵ آبان ۹۲) زیرا ممکنست هنگام وقوع یک حادثه ناظران خرد و سطوح پایین جامعه شاهد مواردی بوده باشند که در استنادات تاریخی نخبه‌گرایانه دیده نشده و در عین حال ارزشمند باشد. استفاده از این روش در کارهای تاریخ فرهنگی توصیه می‌شود زیرا تاریخ فرهنگی تنها به فرهنگ والا یا نخبگان و سرآمدان و سرشناسان جامعه تعلق ندارد، بلکه به فرهنگ مردم پایین هم می‌پردازد و به تجربیات آنان در زندگی روزمره و حتی فرهنگ عامه‌پسند نیز استناد می‌کند.( همان: ۲۵) اگرچه شیوه‌ی تاریخ شفاهی می‌تواند در خدمت نخبگان هم قرار گیرد. اما در مجموع به دلیلی که گفته شد و حتی در بخش تاریخ معاصر نیز کتاب از این روش استفاده نکرده است.

چهار- مطالعه‌ی میان‌رشته‌ای (interdisciplinary study)در یک معنا «راهی برای رهایی از آسیب‌های تقلیل‌گرایی و تخصص‌گرایی محض » (رحمدل و فرهنگی؛ ۱۳۸۷ : ۴۱) تلقی می‌شود. به همین دلیل از لحاظ روشی و تئوریکی به رشته‌های دیگر وابستگی شدیدی دارد، بنابراین نقطه‌ی قوت چنین میان‌رشته‌هایی استفاده‌ی متنوع و نوآورانه از ظرفیت رشته‌های دیگر است. از سوی دیگر همواره خطری این دست پژوهش‌ها را تهدید می‌کند و آن تقویت مرزهای میان‌رشته‌ها به جای از میان برداشتن آن‌هاست.(برزگر؛ ۱۳۹۱ : ۱۷۹)از آنجا که تاریخ فرهنگی نیز مطالعه‌ای میان‌رشته‌ای است، این دانش تلاش می‌کند تا با رویکردی بین رشته‌ای، دو حوزه اصلی علوم انسانی، یعنی تاریخ و فرهنگ را با یکدیگر و در تعامل با هم ببیند. (برک؛ ۱۳۸۹:۹) اما این مسئله نباید به قیمت از دست رفتن و یا حتی کمرنگ شدن رویکرد اصلی تاریخ فرهنگی در ازای تقویت رویکردهای جامعه‌شناسی، انسان‌شناسی، مطالعات فرهنگی و غیره حاصل شود؛ به این معنی که در تحلیل‌های تاریخ فرهنگی همواره پژوهشگر باید در نظر داشته باشد که در حال پژوهش بر یک امر صرفن تاریخی نیست و چنین چیزی در محدوده‌ی وظایف و مسئولیت‌های یک مورخ(historian) و یا تاریخ‌نگار(historiographer) است. به این ترتیب دائمن باید به داده‌های تاریخی رجوع کرده و خود را از آن‌ها بی‌نیاز نداند. اما از سوی دیگر و مهم‌تر از آن، نگرش و تحلیل فرهنگی نسبت به آن‌هاست. برای مثال در فصل مربوط به بررسی ارتباط مکان و فضا و بدن به نظر می‌رسد که بیشتر پژوهش حول محور معماری می‌چرخد و دروازه‌ی ورود به مبحث مکان و فضا و رابطه‌ی آن ، بیشتر معماری تا خود بدن است.

منابع

لو بروتون، داوید؛(۱۳۹۲)؛ جامعه شناسی بدن، مترجم: ناصر فکوهی؛ تهران: نشر ثالث،چاپ اول.

برک، پیتر؛ (۱۳۸۹)؛تاریخ فرهنگی چیست ؟ ؛ مترجمان: فاضلی،نعمت اله و قلیچ،مرتضی؛ تهران، نشر پژوهشکده تاریخ اسلام، چاپ اول.

تاریخ شفاهی، وبسایت سازمان اسناد و کتاب‌خانه ملی ایران؛ ایران، ۲۵ آبان‌ماه۱۳۹۲، http://www.nlai.ir/Default.aspx?tabid=2601

رحمدل، غلامرضا و فرهنگی سهیلا؛(۱۳۸۷)؛ ﭘﮋوﻫش‌های ﻣﻴﺎن رﺷﺘﻪای در ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ادب ﻓﺎرﺳﻲ، فصلنامه پژوهش‌های ادبی؛ سال ۵، شماره ۲۱، پاییز.

برزگر، ابراهیم،(۱۳۹۱ )؛ آسیب‌شناسی مطالعات میان‌رشته‌ای در ایران؛ نشریه مطالعات معرفتی در دانشگاه اسلامی، سال۱۶، شماره۲، تابستان.

درباره ی کتاب:

درآمدی بر تاریخ فرهنگی بدن در ایران

نوشته ی : محمد سعید ذکایی و مریم امن پور؛ تهران؛ نشر تیسا، ۱۳۹۲، ۴۳۹ ص.

نسخه ی دیگری از این نوشته در پژوهش های انسان شناسی ایران به چاپ رسیده است :

دوره سه، شماره یک، بهار و تابستان ۱۳۹۲

ایمیل نویسنده: fsayyarpour@gmail.com

ویژه نامه ی «هشتمین سالگرد انسان شناسی و فرهنگ»