انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

مطالعه انسان شناختی نابرابری فضایی با تاکید بر حاشیه نشینی در شهر تهران

احمدرضا بلیغ

شواهد حاکی از این است که سابقه ی حاشیه نشینی در ایران به سال های ۱۳۰۰ بر می گردد. پدیده حاشیه نشینی از نیمه ی قرن ۱۹ به شدت توسعه یافته و در سال های اخیر به بیش ترین حد خود رسیده است چرا که پایین بودن درآمد در روستاها و نبودن فرصت های اشتغال در جریان حرکت روستائیان به شهرها، رشد سریع جمعیت شهری و کمبود مسکن روز به روز نمایان تر شده و تعداد جمعیت حاشیه نشینان افزایش یافته است. به دلیل گرانی غیر متعارف زمین شهری در کلان شهرها به خصوص تهران هیچ راهی جز ظهور قارچ گونه و شتابان حاشیه نشینی شهری باقی نمی ماند.

منطقه واحدهای مسکونی رو به ویرانی، فرسوده با تجهیزات ناقص در حاشیه شهرها، تسلط فرهنگ فقر در منطقه، جدایی گزینی توده ای مردم روستایی از جامعه شهری، شهرک های چسبیده به شهر با مواد و مصالح کم دوام ساختمانی، گوشه گیری مردم منطقه از زندگی شهری، مهاجرت و سکونت بخشی از مردم روستاها در حاشیه شهرها از ویژگی های حاشیه نشینی گزارش شده است( شکویی، ۱۳۵۴: ۱). معمولا حاشیه نشینان در کلان شهرهایی مثل تهران سه دسته هستند ۱- مهاجرین از روستاها و شهرهای دیگر ۲- مهاجرین از مرکز شهر به حاشیه به سبب هزینه بالای مسکن در شهر ۳- روستائیان اطراف کلانشهر که در طرح گسترش شهر قرار گرفته اند.
پدیده حاشیه نشینی به عنوان یک مسأله و آسیب اجتماعی خود مستعد و موجد طیف گسترده ای از مسائل و آسیب های اجتماعی است که از حیث ماهیت تفاوت چندانی با آسیب های اجتماعی جامعه ندارد لکن به دلیل ماهیت و ساخت اجتماعی، جغرافیایی، فضایی و نوع روابط اجتماعی مناطق حاشیه نشین از شدت، تنوع و گستره خاصی برخورداراند. غالباً ساکنان مناطق حاشیه نشین، مردمانی فقیر و کم درآمد و با مسایل و مشکلات متعددی چون: تعارض فرهنگی، بی ثباتی اجتماعی، بیکاری، بزهکاری، تراکم جمعیت، دسترسی نامناسب به خدمات و سلامت زیست شهری، مشاغل کاذب، بی هویتی، خشونت، جرم و جنایت و غیره دست به گریبان هستند. پایین بودن روح تعلق شهروندی، عدم مشارکت، احساس تبعیض و سرخوردگی های انباشته شده نیز از خصایص بارز مناطق حاشیه نشین است. افزون بر این کیفیت مساکن از بعد مقاوم سازی و رعایت اصول مهندسی و معماری بسیار اسیب پذیر و مسأله دار می باشد و ساخت و سازهای بدون مجوز با مصالح بدون کیفیت و با عنایت به تراکم افراد در واحدهای مسکونی موضوع را جدی تر می کند.

در کل، ویژگی های گفته شده، ساکنین این سکونت گاه ها را در مخاطره آسیب های اجتماعی، اقتصادی، طبیعی، زیست محیطی و … قرار داده و موجب جدایی گزینی آنها از شهر اصلی شده است. برآورد می شود حداقل یک هشتم جمعیت شهری کشور در این سکونت گاه های غیر رسمی مستقر باشند و تداوم روند موجود، نسبت آن را در آینده به یک چهارم جمعیت شهری و تعداد آن را به بیش از دو برابر خواهد رساند. البته به طور متوسط در مقایسه با بسیاری از کشورهای در حال توسعه، سکونتگاه های غیر رسمی و حاشیه-نشینی در ایران از کمیت و کیفیت مسکن و زیربناهای بهتری برخوردارند. اما با توجه به جهانی شدن اقتصاد با پیامدهایی همچون شهری شدن فقر و دو سطحی شدن جامعه، و در صورت تداوم داشتن این شرایط و چاره نکردن آن، می تواند به شکاف بیشتر انتظارات و واقعیات در اجتماعات غیر رسمی بیانجامد و آنها را محل عصیان و آسیب بیشتر کند. در این میان، کلان شهر تهران در کنار مسائل و مشکلات متعددی که به واسطه توسعه روزافزون خود با آنها دست به گریبان است، به نحو بارزتری نسبت به سایر کلان شهرها با پدیده حاشیه نشینی مواجه شده است و توسعه مناطق حاشیه ای تهران به ویژه مناطقی که به واسطه تبیین جامعه-شناختی به عنوان مناطق حاشیه نشین (به مفهوم اجتماعی آن) محسوب می شوند دورنمای امیدوار کننده ای ندارند یعنی در کلان شهر تهران توسعه مناطق حاشیه ای با وجود آسیب ها و ناهنجاری های اجتماعی موجود در آنها در حال تعمیق و توسعه می باشد که مدیریت شهری را با نگرانی و دغدغه مواجه کرده است.

فایل کامل را دریافت کنید.——–مطالعه انسان شناختی نابرابری فضایی

 

فایل پاورپوینت: anthropology-studies—space-and-inequality