انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

مایاها – بخش چهارم: خط‌نگاره‌ی تصویری (۲)

جف بویچنر، کلیفورد براون و استفن ویتینگتون برگردان رضا اسکندری

mayanglyph

مایاها هم‌چنین متونی را بر اشیاء کوچک و قابل حمل و هم‌چنین برخی اشیاء شخصی منتخب مانند جعبه‌های چوبی و سنگی، قاب آینه‌های چوبی یا مجسمه‌های چوبی کوچک نقش می‌زدند یا حجاری می‌کردند که معمولا معرف نام صاحبان‌شان بود. این «برچسب‌های نام» هم‌چنین بر درفش‌های استخوانی و ابزارهای نساجی، ابزارها و گوشواره‌های سنگی از جنس گرین‌استون، و نیز ابزارهای ساخته‌شده از جنس صدف مانند جوهردان‌ها و شیپورها دیده شده‌اند. برخی نویسندگان یا مجسمه‌سازان محصولات سرامیک یا سنگی خود را به طریقی مشابه «امضا» کرده‌اند تا نام خود را به عنوان هنرمندان خالق آن آثار ثبت کرده باشند. اجزاء سنگی مانند الواح یادبود، کتیبه‌ها و راه‌پله‌ها هم گاهی «برچسب» می‌خورده‌اند. بر گرداگرد لبه‌ی تعداد زیادی از ظروف سفالی، نوشته‌هایی با فرمولی ثابت دیده می‌شود که گویای نوع و کارکرد آن ظرف (بشقاب، فنجان، ظرف مخصوص نوشیدن)، محتوای آن (شکلات، حریره‌ی ذرت، یا تامالی [نوعی خوراک گوشتی. م.]) و نام و مقام صاحب آن ظرف بوده است. بدنه‌ی اصلی ظروف سفالی نیز عموما دربرگیرنده‌ی نوشته‌هایی بوده است که معمولا از شمایلی نقاشی‌شده و صحبت‌های آن شمایل‌ها تشکیل می‌شده‌است. نوشته‌های نقاشی‌شده‌ای نیز بر دیوار غارها کشف شده‌اند؛ این نوشته‌ها عموما گزارشی از مراسم انجام‌شده در این مکان‌های مقدس و روایت‌هایی از ورود به دنیای زیرین را ثبت کرده‌اند.

صرف‌نظر از متون معدودی در خصوص پیشکش کردن اقلام و بسته‌هایی از دانه‌های شکلات، نمونه‌های بسیار کمی از مستندات اقتصادی برجای مانده است، هرچند این مساله می‌تواند به این دلیل باشد که این قبیل داده‌ها بر مصالح کم‌دوامی مانند برگ‌های نخل، الواح چوبی، یا در دفترچه‌های کاغذی ثبت شده‌اند. این احتمال وجود دارد که چنین مصالح کم‌دوامی برای ثبت موضوعاتی مانند افسانه‌ها و اسطوره‌ها، شعر و ترانه‌ها نیز به کار گرفته شده باشد. تنها چهار نمونه از کتابچه‌های نقاشی‌شده‌ی مایایی یا «متون»، که بر کاغذهایی از جنس الیاف انجیر تصنیف شده‌اند به دست آمده است (اصالت یکی از این چهار کتابچه نیز محل تردید است). هرچند این کتابچه‌ها در دوران پساکلاسیک (۱۰۰۰ تا ۱۵۱۷ میلادی) تدوین شده‌اند، اما ممکن است محتوای آن‌ها از متونی قدیمی‌تر و متعلق به دوران کلاسیک رونویسی شده باشند. این متون دربرگیرنده‌ی سوابقی از جداول سماوی (از جمله رصد و شاید اصلاح جایگاه‌های ادواری سیاره‌ی زهره و گرفت‌های خورشید و ماه)، روی‌دادهای اساطیری مرتبط با خلقت دوره‌های زمانی و گیهان و تقاویم نجومی مربوط به خدایان (که احتمالا برای ثبت و ضبط روزهای خوش‌یمن برای مراسم و فعالیت‌های خاص مورد استفاده قرار می‌گرفته‌اند) بوده‌اند.

آخرین سنگ‌نوشته‌های اراضی پست جنوبی که دارای تاریخی روشن و آشکار هستند، به آغاز قرن دهم میلادی بازمی‌گردند، اما این نوشته‌ها در شمال شبه‌جزیره‌ی یوکاتان دست‌کم برای یک قرن دیگر نیز ادامه یافتند. عمل کنده‌کاری حروف هیروگلیف روی سنگ در عصر پساکلاسیک به شدت رو به زوال رفت. از این دوره تنها چند لوح در ساخت‌گاه‌های مایاپان، یوکاتان و احتمالا در فلورس (Flores) در گوآتمالا یافت شده است. متون نقاشی‌شده بر دیوارها یا در کتاب‌ها در این دوران در تمام اراضی پست منطقه ادامه یافت، هرچند نمونه‌های بسیار کمی از آن به ما رسیده است. نوشتار مایا پس از اشغال قاره توسط اروپایی‌ها هم‌چنان رواج داشت و گفته می‌شود چند نفر از راهبان مسیحی خواندن و نوشتن به این سیستم هیروگلیف را یاد گرفتند. نوشته‌های دیه‌گو دِ لاندا (Diego de Landa)، راهب فرانسیسکن قرن شانزدهم، توصیف مختصری را از یکی از مجموعه هجاهای هروگلیف و معادل آوایی آن‌ها (که به اشتباه نوعی «الفبا» فرض شده بود) شامل می‌شود. نشانه‌های اندکی از آثار بومیان در عصر استعمار نیز برجای مانده که به زبان مایایی نگاشته شده‌اند و هرچند با استفاده از حروف لاتین تحریر شده‌اند، اما حکایت از آن دارند که توان خواندن و نوشتن به سیستم هیروگلیف مایایی هم در اراضی پست و هم در اراضی مرتفع منطقه و علی‌رغم تلاش‌های بسیار میسیونرهای مذهبی برای سرکوبی و حذف این خط، در ابتدای عصر استعمار هم‌چنان استمرار داشته است.

این راهب لاندا بود که سوزاندن کتاب‌های مایا را در قرن شانزدهم میلادی هدایت می‌کرد و نکته‌ی جالب آن که «الفبا»ی ثبت‌شده توسط او بود که در میانه‌ی قرن بیستم گشایشی شگرف را در فرآیند طولانی رمزگشایی از سیستم نوشتار تصویری مایاها به وجود آورد. پیش از آن و به مدد تلاش‌های قرن نوزدهم و نیمه‌ی اول قرن بیستم محققانی از آلمان، بریتانیا، فرانسه، خودِ منطقه‌ی یوکاتان و ایالات متحده، فقط سیستم عددشماری، چارچوب تاریخی و چرخه‌های ستاره‌شناختی مایا درک شده بود. در واقع برخی از متفکران و پژوهشگران احساس می‌کردند که تقریرات مایا فقط به مسایل تقویمی برمی‌گردد و هر تصویر بازگوکننده‌ی یک ایده است و نه یک صوت. اما به هر روی در دهه‌ی ۱۹۵۰، پژوهشگر روسی به نام یوری کنوروسوف (Yuri Knorosov) با استفاده از معادل‌های صوتی فراهم‌آمده توسط لاندا و با برقرار ساختن ارتباط میان هیروگلیف‌های مربوط به این آواها در متون مایا با هجاهای آوایی، توانست کلمات را تلفظ کند. در دهه‌ی ۱۹۶۰، محقق روسی‌الاصل تاتیانا پروسکوریاکوف (Tatiana Proskouriakoff) ماهیت تاریخی برخی از متون را، با تعیین تاریخ صحیح تولد و مرگ افرادی که نام‌شان در متن‌ها ذکر شده بود آشکار ساخت. فعالیت‌های صورت‌گرفته در دهه‌های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ به محققان امکان داد تا افعال مایا را شناسایی کنند، جملات کاملی را ترجمه کنند، هجاهای بیشتری را رمزگشایی کنند و فهرست شاهان عصر کلاسیک را به دست آورند.

امروز روشن است که سیستم نوشتار مایا می‌توانسته به شکل درخوری هرچیزی را که مورد نیاز زبان مایاها بوده بیان کند. این امر به واسطه‌ی ترکیبی از هجاهای آوایی (مرکب از حروف صامت و مصوت‌ها) در کنار لوگوگرام‌ها (گلیف‌هایی که ریشه‌ی یک واژه را در خود داشتند و عموما به شکل صامت-مصوت-صامت دیده می‌شوند) محقق می‌شده است. پژوهش‌های چند دهه‌ی اخیر تعداد هجاها و لوگوگرام‌های قابل خواندن و ترجمه را به شدت افزایش داده است، هرچند برخی دیگر از هجاها و لوگوگرام‌ها هم‌چنان از خوانده‌شدن گریزانند و برخی دیگر به دشواری بسیار قابل خواندن‌اند. امروزه تصویری کلی از بیشتر متون برجامانده‌ی مایایی درک و تفسیر شده است، در حالی‌که برخی دیگر را می‌توان تمام و کمال خواند. در دو دهه‌ی اخیر پژوهشگران بومی مایا پژوهش بر متون باستانی قوم خود و استفاده‌ی دوباره از آن‌ها را آغاز کرده‌اند و حتی کوشیده‌اند این سیستم نگارش را برای نگارش زبان‌های گوآتمالایی مورد استفاده قرار دهند.