انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

ماه مرداد، ماه باج

مرداد در اوستا به صورت Amərətāt می آید به معنی «زندگی جاودان، بی مرگی» و ترکیبی است از a منفی ساز و ریشه «mŗta» به معنی مردن؛ در فارسی میانه به صورت amaurtat/amaurdad به کار رفته است.

تیمه (Thieme, 1925:17-33) صورت ودایی amŗta را به معنی «زندگی، نیروی زندگی» می داند و صفتی یونانی άμβρσιος نزد هومر را با همین صورت ودایی یکی می داند. برای نمونه در ودا گفته می شود: apsu àntár amŗtam apsu bheșajám “در آب نیروی زندگی است، در آب نیروی شفابخش است”. البته تیمه نشان می دهد که در ودا amŗta به معنی «بی مرگی» هم هست، اما در این صورت همواره به صورت اسم جمع به کار رفته است: amŗtam mártyam ca «بی مرگان و مردگان». خود واژۀ mŗtá «مرگ» در ودا تنها یکبار به کار رفته و صورت amŗta نیز بعد مدتی کاربرد خود را از دست داده است.

در اوستا Amərətāt اکثرا همراه با واژۀ Haurvatā (خرداد) به کار می رود. هئوروتات هرگز به تنهایی به کار نرفته است، اما امرتات در یسنای ۴۸/۱ به تنهایی آمده است و گویا به معنی در جهان بی مرگی (درجهان دیگر) است (نیبرگ، ۱۳۸۳: ۱۴۷). این دو بخشندۀ نعمت های جهانی، نیروی جسمانی از یک سو و هدیۀ آسمانی بی مرگی و تن درستی از سوی دیگرند. به عبارتی این دو نمایندۀ بهشت زمینی هستند. در گاهان (یسنای ۵۱/۷) امرتات با گیاه پیوند می یابد و در اوستای متاخر در چرخۀ امشاسپندان همراه هئوروتات (خرداد) ستایش می شود. نیبرگ هئوروتات و امرتات را همان دو ایزد آرمیتی و وهومنه می داند. به نظر او مفاهیمی که در یک محفل با آرمیتی و وهومنه شناخته می شد در محفل دیگر با هئوروتات و امرتات شناخته می شد. ولی هر دو محفل گویا در روزگاران بسیار کهن و بسیار زود در یکدیگر ادغام شده بودند. با این حال هئوروتات و امرتات از لحاظ مرتبه پایین تر از آرمیتی قرار گرفتند (نیبرگ، ۱۳۸۳: ۱۴۹).

در یسنای ۳ و ۴ این دو به صورت غذا، غذای آیینی برای قربانی برای اهورا مزدا و امشاسپندان و سروش پیشکش می شوند. نارتن معتقد است که دقیقا نمی توان از متن فهمید منظور از هئورتات و امرتات چیست، اما می توان این گونه استنباط کرد که مهمترین پیشکشی برای قربانی هوم مد نظر است (Narten, 1982:134). او معتقد است که این دو در گاهان هم از سوی انسانها درخواست می شوند و هم پیشکشی از سوی آدمیان برای اهورامزدا هستند و از این رو به عنوان «بخش قربانی» (draonah در یسنای ۳۳/۸) به عبارت بهتر «خوراک» مطرح اند (یسنای ۳۴/۱۱: برای توهستند این دو، برای خوراک، هئوروتات و امرتات). نیبرگ برای هئوروتات و امرتات به همراه چهار امشه سپپنتۀ دیگر اصلا جنبۀ مجردی در نظر نمی گیرد و آنها را همگی نیروهای جمعی اجتماعی می داند که در پدیده های طبیعی جلوه گرند. به نظر او آرمیتی و هئوروتات و امرتات با زمین و سرچشمه های خوراک ِ تیره برابرند (۱۳۸۳: ۲۹۸).

هئورتات و امرتات را به ترتیب با آب و گیاه پیوند می دهند. اما نارتن معتقد است که این دو می توانند در دوران پسازرتشت به عنوان پیشکش های قربانی در نظر گرفته شوند بدون آن که با آب و گیاه مرتبط باشند. به همین دلیل است که در یشت ۱۹/۹۶ هئوروتات و امرتات به ترتیب به عنوان متضاد گرسنگی و تشنگی به کار رفته اند (Ibid: 139).
در منابع فارسی میانه امرتات/امرداد با گیاه مرتبط است. اما این ارتباط گاه با آب نیز پیوند یافته است. مثلا در بندهشن هنگام تاختن اهریمن هر یک ازنمایندگان آفرینش اهورایی ،امشاسپندان، با او به مقابله می پردازند، گفته می شود : «چهارم نبرد را گیاه کرد. آنگاه که خشک بشد، امرداد امشاسپند، که گیاه از آن اوست، آن گیاه را خرد نرم کرد، با آبی که تیشتر بستد، بیامیخت. تیشتر آن آب را به همۀ زمین ببارانید. بر همۀ زمین گیاه چنان برست که موی بر سر مردمان» (ترجمۀ مهرداد بهار، ۱۳۶۹: ۶۵)؛ یا «به فرشکرد نیز انوش را از امرداد آرایند» (همو: ۱۱۶)، معمولا منظور از انوش در منابع نوعی نوشیدنی است و باز در اینجا می توان همانطور که نارتن از شاهدی در اوستا استنباط کرده بود، آن را با قربانی هوم مرتبط دانست. (نیز نک. ماه خرداد در صفحۀ انسان شناسی اسطوره). البته بیرونی هم مرداد را موکل بر خوراک و دارو که از گیاه سرچشمه می گیرد و درمان بیماری هاست معرفی می کند (۱۳۷۷: ۳۳۶).
با ان که در همه جا این دو کنار یکدیگرند ولی در گاهشماری زرتشتی ماه تیر میان این دو قرار می گیرد که به احتمال زیاد تحت تاثیر گاهشماری و نجوم کهن مصری این امر اتفاق افتاده است (نک. ماه تیر، جشن تیرگان در صفحۀ انسان شناسی اسطوره شناسی).

صورت فارسی باستان این ماه در گاهشماری هخامنشی به کار نرفته و تنها تحریر ایلامی آن در دست است. نگارش ایلامی آن به طور معمول tur-na-ba-zí-i و یا tur-na-ba-iz-zí-i است. اما یکبار به صورت du-ur-na-ba-zí-i به کار رفته است و هینتس (Hinz, 1973:66) صورت فارسی باستان آنرا *drnabāi بازسازی می کند و آنرا برگرفته از *drna- قس. اوستایی dǝrǝnā- «دریدن، شکافتن، از هم جدا کردن» که در واژۀ فارسی «درو» نیز باقی مانده است و bāi- «باژ، باج» می داند و در کل معنی «[ماه] باجگیری درو» از آن استنباط می کند. با توجه به شواهدی که تاکنون از گاهشماری فارسی باستان در توضیح ماههای سال در صفحۀ انسان شناسی اسطوره آورده ام، متوجه می شویم که ماه نامهای هخامنشی بیشتر با امور طبیعی و مراسم و آیینهای بسیار کهن سر و کار دارند. ماه پنجم از این قاعده استثناست. شاید بتوان دلیل آن را تغییر و تحولات زندگی این مهاجران آریایی به فلات ایران و ساکن شدنشان در غرب ایران دانست. به عبارتی با رشد کشاورزی و تاثیراتی که این شیوۀ معاش در زندگی این مردم گذارد، تصور ماهی که در گاهشماری فارسی باستان با این امر مربوط بوده باشد و در ماه پنجم به برآورد محصول درو نشده بپردازند و بر آن مالیات ببندند، تصوری دور از ذهن نیست و پیر بریان (۱۳۸۱: ۱۱۱) حتی لزوم آنرا در تقویم کشاورزی ناگزیر می داند. از همین رو تصور اینکه نام ماه پنجم در واقع نامی ساختگی در ارتباط با امور اداری و اقتصادی هخامنشیان، احتمالاً بر اساس الگویی بابلی باشد، بسیار محتمل است.