توضیح عکس: نقاشی کودک سریلانکایی پس از سونامی ۲۰۰۵
در میانهی سال ۲۰۲۱ بیسابقهترین وضعیت اسفبار بشری در جهان حاکم شده که پیشینهی تمدن بشری هرگز با آن مواجه نبوده است. تغییرات اقلیمی پرشتاب و بیسابقه، بلایای طبیعی بیسابقه، آتشسوزیهای گسترده، طوفان، سیل، رانش زمین، زلزله، ریزگردهای آلودهکنندهی هوا، گازهای گلخانهای، آلودگی محیطی، خشکسالی و خطر کمبود آب، استفادهی بیرویه از منابع آب زیرزمینی، بهرهبرداری بیش از اندازه از منابع و ظرفیت حامل زیست محیطی، به خطر انداختن نظامهای حامی حیات و از همه مهمتر همهگیری کروناویروس (کووید۱۹) که از واپسین روزهای سال ۲۰۱۹ بر جهان سایه افکنده و همچنان امواج طوفانیاش قربانی میگیرد. شناسایی و انتشار سویههای جدید کووید۱۹ که خطرات مرگباری را به جامعهی بشری تحمیل کرده، از همان روزهای اول موجب قرنطینه های وسیع، پرهیز از حضور در فضاهای عمومی شهری، گردهمایی ها و کنسرت، سینما، تئاتر، دانشگاه و سایر مراکز فرهنگی، آموزشی، ورزشی؛ پرهیز از دیدوبازدیدها، دورهمیها ، مجالس سوگواری و شادمانی و اجتناب از مجموعهی تعامل اجتماعی را سبب شده است. در چنین بزنگاه تاریخی که شاهد تلاشی منابع طبیعی، انسانی، تغییرات اقلیمی وسیع و فروپاشی حیات بشری(De-complexification) هستیم، سخن از فرهنگ برای تکوین و توسعه اجتماعات محلی، به عنوان محملی برای تعامل و همفکری اجتماعی و غنای فرهنگی تا چه حد یاریگر برون رفت از شرایط اخیر است؟آیا فرهنگ آمادهی ورود به چنین کارزاری است که اساسا خود در به وجودآوردنش هیچ نقشی نداشته است؟
نوشتههای مرتبط
تمدن بشری به سوی تراژدی دنباله دار حاصل از برآمدن پیچیدگی سیاسی و اجتماعی از هنگام آغاز حیات بشری با شتابی سریع و شدید پیش میرود. این پدیده نتیجهی افزایش آشفتگی گستردهی سیستم زمین، آثار و عواقب آن در مقیاس جهانی همچون تغییرات اقلیمی است. عواقب اخیر افزایش خطر واژگونی و تلاشی نظام پیچیده و تخریبگر را بوجود آورده است. ….. افزایش آشفتگی سیستم زمین و بیوسفر، تمدن جمعی انسانی را به مثابه یک نیروی اصلی فعالیت در مقیاس جهانی بیدار میکند اما در مقابل، این امر به شکل گیری تاریخ اخیر زمین به عنوان آنتروپوسین [۲](Anthropocene)منتهی می شود. (King & Jones, 2021)
در برههای از تاریخ حیات بشرکه خودمان را فاتح تمام عیار قوانین طبیعت میدانیم و تکنولوژی پیشرفته را در دست داریم، در برابر ذرهْناپیدایی “خطرناک” قرار گرفتیم تا باور کنیم هستی و حیات ما بسیار سست و شکننده است. به یاد بیاوریم که هر روز بغلبغل با تکنولوژی و فناوریهای فوق پیشرفته و فتح کهکشانهای بیکرانِ هستی، خودمان را ستایش میکردیم؛ ولی اینک ذرهناپیدای کووید۱۹ چنان وضعیتی غیرقابل تصور برای جهانیان آفریده که همه برای زندهماندن و بقاء نوع بشر تلاش میکنند. (جوادزاده،۹۹)
آنچنان فاتحانه طبیعت مادر ِزمین را به ورطهی نابودی کشاندیم و منابع طبیعی و جانوری را همچون غنایم جنگی با افتخار تمام بلعیدیم که هم اکنون و تنها در همین مدت کوتاه اکوسیستم نابود شده با ناباوری تمام، به سرعت در حال بازسازی و برگشت به حال گذشتهی خویش است. (پیشین)
هم اکنون میلیاردها نفر در مرزهای کشوری خود قرنطینه شده، در خانه مانده اند و یا با محدودیت های بسیار در جامعه ظاهر می شوند. همچنین جمعیت کثیری در کانونهای شهری به رعایت فاصلهی اجتماعی، استفاده ی دائم از ماسک، اجتناب از دروهمی های غیرضروری و رعایت شیوهنامه های بهداشتی ملزم شدهاند تا زنجیرهی همهگیری قطع شود. روند پیشگیری و واکسیناسیون هم تا حدودی در کشورهای توسعه یافته از میزان تلفات کاسته ولی در کشورهای در حال توسعه و توسعه نیافته چندان موفق پیش نمیرود. این امر به نوبهی خود پیامدهای بیشماری از جمله بیقراری و افسردگی، عدم امنیت شغلی، خشونت های خانگی، ناامیدی و بیانگیزگی برای هدفهای آینده، به همراه دارد. تمامی تلاشهای علمی منحصرا در حوزهی پزشکی و سلامت در خدمت به کارگیری راه های علاج برای بیماران مبتلا به کرونا و برون رفت از شرایط تحمیل شدهی اخیر است. هستی انسانی بر روی زمین (مادر طبیعت) به چالش مرگبار با “ذره ناپیدا” معطوف شده است. شاید برای اولین بار در طول تاریخ بشریت است که چنین اتفاقی به سرعت همه گیر و غیرقابل کنترل افتاده است. این چالش مسئولیتپذیری انسانها را برای حفظ بقا و منابع انسانی و نیز مدارا باطبیعت ِمادر افزایش میدهد.
۲۰ سالگی در جهانی که سفر ممنوع است ، یادگیری از راه دور است ، تعامل و دوستی ها قطع و یا محدود شده و افق های شغلی مبهم است، به چه معنا است؟ ۲۰ ساله بودن یعنی چه؟ دقیقا در دههی بیست زندگی و در سنینی که ارتباط با جهان و دیگران برقرار میشود ، افراد زیر ۲۵ سال – که تقریباً چهل درصد از جمعیت جهان را تشکیل می دهند – با جهانی مواجهند که رویاهای خود را به دلیل بحران سلامتی بطور جدی فراموش کرده و یا انکار میکند. (The UnescoCourier,2021)
از اوایل آوریل ۲۰۲۰ ، گزارشی از سازمان بین المللی کار (ILO) تحت عنوان جوانان و کووید ۱۹، شرایط و موقعیت پیچیدهی امروزی را اینگونه بیان میکند : تأثیر همه گیری بر شغل ، تحصیلات ، حقوق و آرامش ذهنی، نتیجهی تاثیرات ناشی از همهگیری کروناویروس بوده که بطور سیستماتیک، عمیق و نامتناسب در زندگی جوانان جاری شده است. این امر به ویژه در مورد زنان جوان ، جوانان بطور کل و جوانان به ویژه در کشورهای کمدرآمد بسیار سخت و پیچیده است. جای تعجب نیست که این گزارش – که ۱۲۰۰۰ جوان از ۱۱۲ کشور را بررسی کرده است – همچنین نگرانیهای جوانان در مورد آینده و جایگاه آنها در جامعه را برجسته میکند. (پیشین)
بسیار واضح است که تحت تاثیر شیوع ویروس کرونا جمعیت جهان به ناگهان با خطر نیستی مواجه شده و ارادهی خود را برای مبارزه با آن به آزمون گذاشته است. تحمل چنین شرایطی پر التهاب و گذر از آن به وفاق جمعی همه ی افراد شهرها و کانون های زیستی نیاز دارد. تجربه ای تلخ و آزمون سخت است که در بهترین حالت، ما را شکیباتر و قدرتمند تر می سازد.
عصر اطلاعات(Information Age)، عصر دهکده ی جهانی(Global Village)، عصر تسلط شبکهی جریانها و جامعهی شبکهای(Network Society)، عصر فروپاشی مرزهای جغرافیایی و جهانی شدن (Globalization)، دوران بی توجهی به نظام حامی حیات و طبیعت مادر(Life Support Systems)، چالش فراگیر جاپای زیست بوم شناختی(Ecological Footprint) (که مصرف بیش از ظرفیت را هشدار می دهد)، چالش گسترده و عمیق تغییرات اقلیمی(Climate Change)، تهدیدات هسته ای(Nuclear threats)، اختلالات ناشی از مهندسی ژنتیک(Genetic Engineering)،…… جملگی از نشانههای دوران مشعشع کنونی است که هر روز برای مردم جهان، شمارش افتخارآمیز ورود به قرن بیست و یکم بود که حلول ابرانسان را بر روی زمین بشارت میداد. اما هم اکنون جنگ با دشمن نامرئی تمامی دغدغه ها و زیادهخواهی ها را تحت الشعاع قرارداده و بشریت را در مواجهه با بزنگاه تاریخی و هشدار قرار داده است. امروز شاهدیم در حالی که سلسلهمراتب نظام سرمایه عمیقترین شکاف طبقاتی – اجتماعیِ تاریخی را به وجود آورد، ذرهْ ناپیدایی همچون کروناویروس تکریم انسانی را رقم زده و این نه پایان که آغاز دوره ی بازنگری و تجدید حیات نوین بشری است.(جوادزاده،۹۹)
در پاسخ به چنین وضعیتی ملموس و اسفبار دکتر فکوهی در یکی از جلسات پرسش و پاسخ ، اشاره ای موجز و مفید فرمودند: لزوم تغییر رادیکال سبک زندگی به نفع منابع طبیعی، پایان ِ بهرخ کشیدن دانش و تکنولوژی در جهت تخریب اکوسیستم ها و نظام های حامی حیات، دست کشیدن از تغییر عمدی در نظام طبیعت، و باور به شکنندگی و هیچ بودگی؛ شاید از اولین درس هایی است که ذرهناپیدای کرونا به ما آموخت. (فکوهی،۱۳۹۹)
آگاه باشیم بزنگاه فروپاشی اجتماعی و حیات بشری در حالی اتفاق می افتد که مهم ترین دستاوردهای دانش و تجربهی دورانساز بشری برای پایداری اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی، صلح و ثبات و فرهنگ و توسعه جلوی روی ما است، اما عاجزانه هیچگونه دسترسی برای اقدامات عملی نداریم.چراکه سازوکارهای موجود در جهان به سمت ناپایداری و گرایش ها اساسا در جهت تثبیت وضع موجود می پردازد.در این میان اما آنچه هنوز زنده و جاری است و به یقین دست یاریگر و گشایش است همانا فرهنگ بوده که از لابلای تاریخ و جامعه، رخ نموده و بدون شک در عبور از چنین مرحله ای سخت و دردناک نقش مهم و ارزشمندی ایفا مینماید.
- قدرت فرهنگ برای مواجهه با چالش های جهانی
در چنین برههای از تاریخ حیات بشری و از قضا در سالهای اخیر بر قدرتمندی فرهنگ در دگرگونی روندهای رو به افول حاصل از نظام انباشت سرمایه، طمع ورزی و شکاف عمیق اجتماعی تاکید میشود. نگرشهای نوین توسعهای به شدت با دیدگاه ارزشهای فرهنگی و الگوی زندگی بومی مردم یک سرزمین گره خورده و به سختی میتوان آنها را جدا از هم تصور کرد. مستندات متعدد یونسکو و سازمانهای معتبر جهانی حاکی از صحه گذاشتن بر این قدرتمندی است. تعاریف فرهنگ و توسعه و سیستم های ارزشی که میتواند گرهگشای مسائل پیچیده و غامض امروزی باشد از بحثهای مهم و موثر در فرایند توسعهای است که به مردمی میاندیشد که فراسوی جهشهای ژرف اقتصادی، تکنولوژی و افول اجتماعی و زیست محیطی، بایستی از مواهب توسعه (با اولویت بالابردن سطح استانداردهای زندگی مردم)، بهره مند شوند. فرهنگ یک سرچشمهی امید، توانایی و حس عمیق تعلق خاطر است.
دقیقا در همین راستا، رویکرهای فرهنگی در جهان امروز فراتر از دیدگاههای مرسوم رفته و بر این نکته دلالت دارند که فرهنگ قدرتی شگرف در تغییر و تکوین جوامع، گروهها و اجتماعات محلی (کامیونیتیها) دارد. از دیرباز فرهنگ محملی برای جمع شدن گروههای کوچک و بزرگ اجتماعی در درون جوامع بوده و فرایندی را طی میکند که مردم تشویق به مشارکت و همیاری میشوند. برخی وجوه مختلف فرهنگ که برای توسعهی پایدار در ابعاد اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی، و صلح و امنیت ضروری هستند، به تفکیک مورد نظر قرار گرفته و قدرت فرهنگ برای بازنگری در امر پایداری توسعه بجای ناپایداری کنونی، و پایداری اجتماعی در مواجهه با چالش های جهانی برجسته شده است.
قدرت فرهنگ در پایداری اجتماعی: جنبههای مختلف فرهنگی ـ اجتماعی، بستر و زمینه ساز قدرت نمایی فرهنگ برای ساماندهی امور اجتماعی و پایداری اجتماعی است:
- مهارت های اجتماعی شامل: زبان، دین، آموزش خانواده، فرایند های مرتبط با نظام تصمیم گیری در درون جوامع.
- مهارت ها و فرایندهای عمیق نشاتگرفته از دانش محلی که در گذر زمان اصلاح و تکمیل شده مشتمل بر دانش و تکنولوژی کشاورزی، تغذیه، فرزندآوری، استفاده از منابع طبیعی و مدیریت محیطزیستی.
- پیشههای سنتی فرهنگی و مهارتهای بومی، فنون و دانشی که از نسلی به نسل دیگر منتقل شده.
- اشکال خاص فرهنگی – هنری شامل معماری، ادبیات ،هنر،رقص، موسیقی، صنایع دستی، قصه گویی و فیلم
- نگرش ها و باورهای جهانی که کثرت گرایی فرهنگی وگفتگو برای پیشبرد حقوق بشر را ارج مینهد؛ همچنین برابری جنسیتی و دموکراسی.
- خردپیشگی، خلاقیت، نوآوری و توسعه قوهی ابتکار که در برابر آموزه های کهنه قد علم کرده و افراد و گروه ها را تشویق به دورریزی مهارت های غیرضرور میکند. (unesco,2012)
فرهنگ به مثابه محرک ثبات و انسجام اجتماعی، قدردانی متقابل از تنوع فرهنگ ها را ایجاد کرده و پیشبرندهی پیوند مثبت و سازنده، گفتمان و درک متقابل، دانش، دوستی، و صلح است که برای ثبات اجتماعی ضروری هستند. به موازات آن بازسازی قدرت فرهنگی از طریق گفتمان بین فرهنگی صلح و امکان دوستی در موقع خشونت را به ارمغان می آورد. بعد از یک بلای طبیعی، فرهنگ در همه ی اشکال خود به کامیونیتی ها کمک می کندکه زندگی درهم گسیخته شان را بازسازی کرده و بهگشت روانی شان را بازیابی کنند. علاوه بر آن پاسداری از اشکال ویژه ی فرهنگی و فرایند تولید آنها ، بهگشت سرمایه اجتماعی و قدرتمندی کامیونیتی (اجتماع محله ای) را فراهم میکند و حس همکاری و اعتماد عمومی را بوجود میآورد. فرهنگ با تقویت تواناییهای مردم ابتکار و خلاقیت آنها را به ویژه در هنگام بلایای طبیعی، جنگ، مواجهه با بیماریهای همهگیر و خشونت ها؛ محک میزند.(پیشین)
قدرت فرهنگ در پایداری اقتصادی: در چنین وضعیتی تامین معاش مردم یکی از مهمترین مسئله ی اجتماعی – اقتصادی است که فرهنگ می تواند قدرتمندانه در کنار اقتصاد قرار بگیرد. صنایع فرهنگی و گردشگری فرهنگی از مهمترین فصل مشترک فرهنگ و اقتصاد است که میتواند به نفع مردم و برای تامین معاش مردم به کار گرفته شود. مهارتهای سنتی فرهنگی و صنایع دستی به عنوان بستر مهم تامین معاش مردم به شمار میرود که به بقاء دانش بومی و در عین حال به تولید اشتغال کمک شایان توجهی کرده و یاریگر بخش اقتصاد است. موسسه ها و زیرساخت فرهنگی مانند دانشگاه ها ، موزه ها، مراکز فرهنگی، مراکز صنایع دستی، طب سنتی و دانش بومی، …. از یک سو منبع مهم و تاثیرگذار در امر اشتغال و درامدزایی برای مردم هستند و از سوی دیگر منبع غنی برای رهایی از همه گیری کووید۱۹ ، دانش زیست محیطی پایدار، اقتصاد زیست مند، و ….. به شمار می روند. میراث فرهنگی نه تنها تولید درآمد می کند، بلکه مبنایی برای انسجام اجتماعی بوده، فعالیت های اجتماع محلی (کامیونیتی) را مدیریت و مراقبت کرده و رویدادها و گفتمان فرهنگی را ارتقاء میدهد.
فرهنگ پیشران پایداری زیست محیطی: ارزش ها و باورها روابط مردم و محیط طبیعی شان را شکل می دهند و هم زمان راه و روش هایی را که مردم را قادر به مدیریت کند، پیش روی آن ها میگذارند. امروزه کاملا واضح است که ارزشهای فرهنگی، دانش محلی، مهارتهای سنتی مدیریت زیست محیطی می تواند منبع با ارزشی به سوی دستیابی به پایداری بوم شناسانه باشد. (پیشین)
تنوع فرهنگی و اکولوژیکی بطور پیچیده ای با طیف گسترده ای از وابستگی و تقویت متقابل و تعامل بین انسان و طبیعت مرتبط است. سیستمهای سنتی مدیریت زیست محیطی انباشتهی دانش سنتی و مهارت اجتماعات محلی در مدیریت زیست محیطی پایه و اساس برای پایداری و برای بقای مردم و مکان، ضروری به شمار می روند. امروز نسلهای جوامع توسعه نیافته به کمک دانش بومی در محدودهی جغرافیایی خاص زندگی پایداری را تجربه میکنند.
چالش های اکولوژیکی گوناگون همچون چالش های زیست محیطی، تخریب منابع آب، کم شدن پوشش های جنگلی، ناپدید شدن گونه های طبیعی و جانوری، و …… ریشه در بی توجهی به محیط زیست دارد که ممکن است با مهارت های مثبت نهفته در فرهنگ های محلی که توازن بین طبیعت و دنیای بشری از ارزش والایی برخوردار است، برطرف شود. فرهنگ یک محرک برای ایجاد کامیونیتی های مقتدر، نوآور و خلاق است که بوسیله ی تقویت توانایی های مردم به ویژه در مواقع بلایای طبیعی و خشونت ها، مبتکر و خلاق رفتار کنند. (پیشین)
قدرت فرهنگ در پایداری صلح و امنیت: میراث فرهنگی مردمی را که دچار خشونت، جنگ، بیماری و یا بلایای طبیعی شده اند آماده میکند تا با حس هویت و تعلق خاطر به امور برای دوباره سازی ملیت و هویت و بازگشت به حالت معمول اقدام کنند. پروژه های گسترده در یونسکو در اتیوپی ، بوسنی هرزگوین، کامبوج، افغانستان و عراق نشان می دهد چگونه میراث فرهنگی می تواند به مردم کمک کند تا در شرایط جنگی منافع اساسی خود را حفظ کرده و هدف شان را پیش ببرند. به عبارت دیگر، میراث فرهنگی ناملموس در میان ملت ها همخوان شده و مثل نوروز که یک منطقه ی جغرافیایی بزرگ از آذربایجان، ازبکستان،تاجیکستان تا هند و ایران را پوشش می دهد، ارزش های صلح و همبستگی و همکاری دوستانه در میان مردم و اجتماعات محلی را رشد و ارتقا می دهد. یونسکو همچنین تنوع زبان را در آموزش برای پیشرفت گفتمان بین فرهنگی ترویج کرده و فرصت ها را در یک دنیای “جهانی شده” گسترش می دهد. به واقع صلح و ثبات یک پیش نیاز برای موفقیت توسعه ی انسانی به شمار رفته و ظرفیت موثر فرهنگ در برنامه های توسعه در سطح محلی، ملی و بین المللی ، برای توسعه ی پایدار ضروری است. فرهنگ در همهی اشکال خود یاور بازسازی اجتماع محلی(کامیونیتی)در مسیر صلح و بهگشت وضعیت فردی و اجتماعی است.(پیشین)
رویارویی با جهانی شدن: جهانی شدن به معنای افزایش وابستگی متقابل همه جانبه ی اجتماعی و اقتصادی، درعین حال که فرصت هایی را برای توسعه ارائه میکند چالش های فراوانی را به اجتماعات محلی، معاش مردم، و هویت فردی و نظام ارزشی تحمیل میکند. امروزه چالشهای جهانی مثل خشونت و جنگ، فقر فزاینده، بحرانهای اقتصادی، شهر نشینی شتابان، تنزل زیست محیطی و بلایای طبیعی؛ گریبانگیر مردم کم توان شده و فرهنگ بومی رو به افول و فراموشی رفته است.
باید دانست که فرایند جهانی شدن همچنان که فرصت های خوب نزدیک شدن و یکیشدن را میآفریند اما شکافهای عمیق نیز میآفریند و همگان را یکسان دربرنمیگیرد. ریشهی برخی از رویارویی ها نیز درهمین نکات است. شکاف عمیق از نظر اجتماعی،فرهنگی، اقتصادی ، نبود دسترسی به اطلاعات و دانش و تکنولوژی برای همه، و ……. ازجمله واقعیتهای تجربهی جهانیشدن در دهکدهی جهانی است.
فرهنگ در مواجهه با جهانی شدن قدرتمندی کامیونیتی ها را بشارت می دهد که تعیین هویت و ارزش های بومی و محلی برجسته شده که در این مسیر می توانند با قدرت فراگیر جهانی شدن بهتر مواجه شده و بر حسب بومی سازی و بهره گیری بهتر از شرایط موجود گام بردارد.
فرهنگ در وجوه چند گانه اش، برای برطرف کردن این چالش های جهانی هم ضروری است و هم آمادگی لازم را دارا است. فرهنگ از طریق برآورده شدن نقش خودش در رشد اقتصادی و توسعه ی انسانی، به عنوان منبع دانش زیست محیطی، و به مثابه قدرت نمادین ثبات آورنده و معنایی برای اجتماعات محلی (کامیونیتی ها) نقش مهمی ایفا می نماید. مبانی جامع فرهنگ قادر است افراد به حاشیه رانده شده و گروه های مشارکت کننده در فرایند توسعه را باهم ذینفع تلقی کند. فرهنگ بر آن است که راه حل هایی را که از ویژگی های محلی حمایت کنند، به عنوان محرک توسعه و به عنوان یک نتیجه ی مطلوب در امر توسعه در نظر بگیرد.(پیشین)
فرهنگ حامل ثبات و همیاری اجتماعی است چرا که رواداری متقابل تنوع فرهنگ ها موجد پیوند مثبت و سازنده و نیز پیشبرد درک متقابل،دانش،دوستی، و صلح تلقی شده که برای ثبات اجتماعی ضروری هستند. پاسداری از اشکال ویژه ی فرهنگی و پروسه های تولید آن ها قدرت سرمایه اجتماعی یک اجتماع محلی (کامیونیتی) را تامین کرده و حس همیاری و اعتماد در وجوه مشارکتی را بالا میبرد.
آگاهی از تنوع و تفاوتهای فرهنگی به واقع به توسعهی انسانی اولویت می دهد چرا که یک دیدگاه توسعه فرهنگ را همچون بخش بزرگ و مهم انتخاب کرده و در راه تامین آزادی، شان بشری و بهگشت زندگی قدم برمی دارد.
در جستجوی راه حل های محلی رهنمودهای جهانی، رویکردهای فرهنگی کمک می کند تا استراتژی های توسعه در سطح بین المللی به سطح محلی مرتبط شود. توسعه، مکان و فرهنگ را متعهد می کند تا کامیونیتی ها با قدرت تمام و کمال با جهانی شدن بر حسب شرایط مربوط به خودشان درگیر شوند.
فرهنگ در وجوه چند گانه اش برای برطرف کردن این چالش های جهانی ضروری است: از طریق نقش خودش در رشد اقتصادی، در توسعهی انسانی، به عنوان منبع دانش زیست محیطی و به مثابه قدرت نمادین ثبات آورنده و معنایی برای اجتماعات محلی (کامیونیتی ها) در هرکجا و پشتیبان راه حل هایی است که از ویژگی های محلی، به عنوان محرک توسعه به روش خودش به عنوان یک نتیجه ی خوشایند و بهینه استفاده می کند.
منابع:
جوادزاده، آذر، ۱۳۹۹، سایهی کروناویروس بر شهر، تارنمای انسان شناسی و فرهنگ، فروردین ۱۳۹۹
فکوهی، ناصر، ۱۳۹۹، جلسه ی پرسش و پاسخ، موسسه انسان شناسی و فرهنگ
Bardon Agnes,2021, The 20s: Realy the best age to be? The UnescoCourier, april-june 2021
King,nick & Aled Jones, 2021, An Analysis of the Potential for the Formation of ‘Nodes of Persisting Complexity’, Sustainability Journal ,july 2021
UNESCO, 2012,The Power of Culture for Development, WWW.UNESCODOC.COM
[۱] Societal Collapse
[۲] آنتروپوسین دورانی است که در آن فعالیتهای انسان باعث شده توانایی کرهی زمین برای نظم بخشی به خود در معرض خطر قرار گیرد