انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

فنای رؤیای آمریکایی ، ده اصل تمرکز ثروت و قدرت (۱)

نوآم چامسکی

بر اساس فیلم فنای رؤیای آمریکایی

تهیه و ویراستاری: پیتر هاتچیسُن، کلی نیکز . جرید پ. اسکات

برگردان : عاطفه اولیایی

فهرست مطالب

یاداشتی در باره ی رؤیای آمریکایی

پیشگفتار

اصل یکم: رنگ باختن دمکراسی

اصل دوم: تولید ایدئولوژی

اصل سوم: بازسازماندهی اقتصاد

اصل چهارم: جابحایی بار مسؤلیت

اصل پنجم: انهدام همبستگی

اصل ششم : تعیین ضوابط

اصل هفتم: مهندسی انتخابات

اصل هشتم: کنترل توده ها

اصل نهم: تولید رضایت

اصل دهم: به حاشیه راندن جمعیت

یادداشت های منابع اولیه

یادداشتی در باره ی رؤیای آمرکایی

دروان رکود بزرگ، که به یاد دارم، سال هایی سخت و بس دشوار تر از دوران کنونی بود. اما عموما احساس می شد که بر اوضاع غلبه خواهیم یافت و به نوعی گلیم خود را از آب خواهیم کشید. انتظار می رفت که اوضاع بهبود یابد: « مشکل بیکاری امروز دیر یا زود حل می شود و به یاری یکدیگر آینده ای تابناک بنا خواهیم نهاد.» آن سال ها، دوران رادیکالیسم سیاسی بود که نوید آینده ای متفاوت را می داد: عادلانه تر، مساواتی بیشتر، در هم شکنی ساختار طبقاتی سرکوبگر، و غیره … همه اعتقاد داشتند که :« مشکل به نوعی حل خواهد شد.»

به عنوان مثال، اغلب اعضای خانواده ی من از بیکاران طبقه ی کارگر بودند. نضج جنبش اتحادیه هابازتاب و در عین حال سرچشمه ی امید و خوشبینی بود.

اما امروزه چنان نیست. احساس غالب آن است که هیچ راهکردی وجود ندارد و به ”پایان کار“ رسیده ایم.

رؤیای آمریکایی، مانند هر رؤیایی دیگر، آمیخته با اسطوره است. جنبه ای از آن رؤیای قرن نوزدهمیِ داستان هوراسیو آلگر است که تا حدی واقعیت داشت: « علیرغم فقر شدید، با سختکوشی راهی خواهیم یافت.» پدرم مثال خوبی در این مورد است. وی در ۱۹۱۳ از روستایی بسیار فقیر در شرق اروپا به آمریکا آمد و با بیگاری در کارگاهی به تدریج توانست حتی به تحصیلات عالی بپردازد و بالاخره به اخذ مدرک دکترا نایل آید. وی قادر شد همچو عضوی از «طبقه ی متوسط» زندگی کند. بسیاری نیز چنین کردند. در آن دوران، بسیاری از مهاجرین اروپایی می توانستند به ثروتی دست یابند که در کشور خود حتی تصورش را هم نمی کردند.

حال دیگر روشن است که چنین امری ممکن نیست و در واقع ارتقاء طبقاتی در آمریکا دشوار تر از اروپاست. با این حال رؤیای آمریایی هنوز تبلیغ می شود. « به من رأی دهید وبه رؤیا جامه ی عمل می پوشانیم!» شعار اصلی هر کارزار انتخاباتی است، که حتی از دهان پریشان کنندگان (به طور آگاهانه و یا نه) این رؤیا، کلیشه وار می شنویم. این رؤیا باید زنده نگاه داشته شود تا مردمِ این قوی ترین و ثروتمند ترین کشور دنیا، توانایی روبرویی باواقعیت را داشته باشند.

عدم تساوی کنونی واقعا بی سابقه و مشابه به بد ترین دوران تاریخ آمریکاست. با نگاهی دقیق تر، منشأ آن را در ثروت خارق العاده ی بخشی از یک درصد جامعه می یابیم.

دوران هایی همچون دوران طلایی ۱ در دهه ی ۱۸۹۰ و دهه ی پر رونق ۱۹۲۰۲ و غیره داشته ایم اما دوران شرایط در کنونی بسیار حاد است زیرا توزیع ثروت و عدم تساوی عمدتا ناشی ازانباشت ثروت در دست ابر ثروتمندان است که یک دهم درصد جمعیت را تشکیل می دهند. این اوضاع نتیجه ی سی سال تغییرات در سیاست های اجتماعی و اقتصادی است. مطالعه ی این سیاست ها نشان می دهد که این تغییرات در جهت مخالف اراده ی ملت و به نفع متمولین رخ داده ، درآمد اکثر مردم در طی سی سال گذشته راکد بوده است و طبقه ی متوسط (به معنای آمریکایی آن) مورد حمله بوده است.

وجه عمده ی رؤیای آمریکایی ارتقاء طبقاتی است: فقیر زاده می شوید اما هر کسی قادر است شغلی یافته،‌ با تلاش ثروتمند شده، خانه و ماشینی بخرد و تحصیل فرزندانش را تأمین نماید…

این رؤیا دیگر کلا بر باد رفته است.

********

انتشار هر بخشی از این نوشته بدون تماس با مترجم ممنوع و موجب پیگرد قانونی است. بخش هایی از متن بدون خدشه وارد شدن به محتوی حذف شده اند. متن کامل به صورت کتاب منتشر خواهد شد.

پیشگفتار

فرض کنید از مریخ به زمین و جامعه ی آمریکا نگاهی افکنده اید. چه می بینید؟

در این کشور ارزش هایی همچو دمکراسی تبلیغ می شود. در نظام های دمکراتیک، افکار عمومی تا حدودی بر سیاست تأثیر گذاربوده و عملکرد حکومت مطابق با خواست همگان است.

درک این مطلب که صاحب امتیازان و گروه های پر قدرت به دلایلی روشن هرگز رو به دمکراسی ندارند، زیرا مردم سالاری قدرت را از آنان سلب و به مردم واگذار می کند همانا درک اصل های تمرکز قدرت و ثروت.

دور باطل

تمرکز ثروت به تمرکز قدرت می انجامد به خصوص با افزایش هزینه ی انتخابات که احزاب سیاسی را هر چه بیشتر بازیچه ی ابر شرکت های مهم می کند. این قدرت سیاسی به زودی ترجمانش را در قوانین تسهیل کننده ی تمرکز ثروت می یابد. به این لحاظ سیاست های مالی همچو سیاست های مالیاتی، محو ضوابط، قوانین مدیریت ابر شرکت ها، و سری تصمیمات سیاسی به منظور تشدید تمرکز ثروت و قدرت، قدرت سیاسی را در این جهت می کشانند. در گذشته ما شاهد این دور باطل بوده و هم اکنون نیز هستیم.

اصل شر

پیشینه ی در اختیار گرفتن سیاست توسط ثروتمندان به چند قرن می رسد. آدام اسمیت در ۱۷۷۶ این اصل را در ثروت ملل در مورد انگلستان چنین توضیح می دهد: « معماران اصلی سیاست» صاحبان جامعه اند. در زمان وی اینان «تجار و کارخانه داران » بودند. هدف اصلی آنان تأمین منافع خود، علیرغم هرگونه هزینه برای مردم انگلیس بود. آدام اسمیت آنان را « صاحبان نوع بشر» خواند که پیرو «اصل شرِ» « همه چیز برای ما، و هیچ برای دیگران» هستند. در دوران کنونی مؤسسات مالی و ابرشرکت های چند ملیتی جای تجار و کارخانه داران را گرفته اند.

در ایالات متحده،‌این اصل به خوبی مورد مطالعه قرار گرفته وهر چه بیشتر و بیشتر رعایت می شود، و البته در نبود واکنش مردم، به نتیجه ای بهتر از اوضاع کنونی نمی رسیم.

پانوشت ها

guilded age۱

Roaring Twenties ۲

انتشار هر بخشی از این نوشته بدون تماس با مترجم ممنوع و موجب پیگرد قانونی است. بخش هایی از متن بدون خدشه وارد شدن به محتوی حذف شده اند. متن کامل به صورت کتاب منتشر خواهد شد.