انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

علل خروج انگلستان از اتحادیه‌ی اروپا

لوموند برگردان آریا نوری

دونالد ترامپ پس از اعلام نتایج همه‌پرسی در انگلیس، از نتیجه‌ی به‌دست‌آمده ابراز رضایت کرد. مردم انگلیس بیست و سوم ژوئن رأی به خروج کشورشان از اتحادیه‌ی اروپا دادند. احزاب تندروی کشورهای عضو اتحادیه‌ی اروپا، از راست افراط‌گرا گرفته تا کمونیست‌ها، همه از تصمیم مردم انگلیس ابراز رضایت کرده‌اند و باید به این مسئله با دقت بالایی نگاه کرد چراکه معنی زیادی دارد. تصمیم مردم انگلیس موضع‌گیری ایشان در برابر روند جهانی‌شدن را نشان می‌دهد. جهانی‌شدنی که کشورهای درحال‌توسعه هم نقش بسیار پررنگی در آن ایفا می‌کنند. ترامپ، نامزد جمهوری خواهان در انتخابات ایالات‌متحده، دیدی کاملاً منفی نسبت به روند جهانی‌شدن داشته و معتقد است باید به هرقیمیتی از آمریکا در برابر سایر کشورهای دنیا محافظت کرد. برنی ساندرز، رقیب اصلی هیلاری کلینتون در حزب دموکرات هم دیدگاهی مشابه ترامپ داشت. ترامپی که اعلام کرده در صورت انتخاب به‌عنوان رئیس‌جمهوری آتی ایالات‌متحده، نه‌تنها از صنعت آمریکایی به‌طور کامل حمایت خواهد کرد، بلکه مالیات سنگینی را نیز برای کالاهای چینی تعیین می‌کند. برخلاف ساندرز، ترامپ بعد دیگری از روند جهانی‌شدن را نیز به‌عنوان یکی از دشمنان اصلی کشورش مطرح کرده است: مهاجرت. برای مثال اعلام کرده که در صورت انتخاب شدن از ورود مسلمانان به خاک ایالات‌متحده جلوگیری خواهد کرد و یا یازده میلیون مهاجر غیرقانونی اسپانیایی را از خاک این کشور اخراج می‌کند.

در نظر بسیاری از شهروندان کشورهای اروپایی، یکی از اولین نتایج جهانی‌شدن، شکل‌گیری اتحادیه‌ی اروپاست. اتحادی که از بیست‌وهشت کشور تشکیل‌شده بود و تجارت آزاد، رفت‌وآمد آزاد، خدمات آزاد و بسیاری از خدمات دیگر را برای ساکنان خود فراهم می‌کرد.

این مسئله در حالی است که کسانی که برای خروج انگلستان از اتحادیه‌ی اروپا تبلیغ می‌کردند، مهاجرت، نظارت بر مرزها و جلوگیری از ورود کارگران سایر کشورهای اروپایی به خاک خود را به‌عنوان پایه‌های اصلی کمپین خود انتخاب کرده بودند. حتی باید به این واقعیت اشاره کرد که همین تبلیغات هم باعث برنده شدن ایشان شد. رأی مردم انگلیس، رأی شهروندان فقیر این کشور بود، رأی طبقه‌ی متوسط و کارگر، طبقه‌ی کارگری که هجوم بی‌امان کارگر از سایر کشورهای اروپایی به کشورشان را یکی از علل اصلی فقر خود می‌دانستند؛ بنابراین می‌توان این‌گونه اذعان کرد که رأی ایشان بیش از آنکه علیه اتحادیه‌ی اروپا باشد، علیه مهاجرت است.

در پس پرده‌ی نارضایتی از مهاجرت می‌توان اعتراض مردم انگلستان به حقوق پایین، خدمات نامناسب و کیفیت پایین بعضی مدارس را دید که بسیاری از مردم مهاجران را عامل آن می‌دانند. نتیجه‌ی این‌همه پرسی را می‌توان شکست محض دیوید کامرون در نظر گرفت چراکه نتوانسته است آن‌طور که بایدوشاید رابطه‌ی بین دولت و ملت را برقرار کند.

حالا فکر می‌کنید کسانی که به دونالد ترامپ رأی می‌دهند که هستند؟ آمریکایی‌های سفیدپوست و فقیری که معمولاً بالای پنجاه سال سن دارند

و به‌واسطه‌ی روند جهانی‌شدن کشورشان به حاشیه کشیده شده‌اند. این پدیده تنها به انگلستان و ترامپ در آمریکا منحصر نمی‌شود و امروز به‌خوبی می‌توان ردپای رأی‌دهندگان معترض را در بیشتر کشورهای اروپایی مشاهده کرد. مردمی که خود را قربانی روند جهانی‌شدن می‌بینند. چهره‌های سیاسی کشورهای اروپایی و ایالات‌متحده، درصورتی‌که بخواهند جلوی ورود افراط‌گرایان را به صحنه بگیرند، باید خیلی سریع دست‌به‌کار شوند چون خیلی خوب می‌توان سایه‌ی ایشان را در فرانسه، ایتالیا، اسپانیا و … مشاهده کرد.

پرونده ی لوموند در انسان شناسی و فرهنگ: http://www.anthropology.ir/cooperation/936