شور و شوق دانشمندان، مخالفت مردم
رفتار دوگانه چینیها در مورد فراوردههای فراریخته
نوشتههای مرتبط
نوشته ژانگ ژولن*
*روزنامهنگار
ترجمه عبدالوهاب فخریاسری
برای نخستین بار، در ١١ ژانویه، برنج فراریخته توسط پژوهشگران در ووهان، به تایید سازمان غذا و داروی ایالات متحده رسید. ولی نمی توان آن را در خاک کشور چین کاشت و برداشت. این تناقض مختص پکن است که رسما انجام پژوهش را تشویق میکند، ولی در مقابل عدم علاقه مردم، کاشت آنرا محدود میکند.
در یک صبح بهاری ماه مه سال ٢٠١٧، به کمک یک راننده تاکسی، پای پیاده از جادههای پر پیچ و خم شوشان گذشتم و سرانجام خودم را به پایگاه کشت برنج فراریخته رساندم. در این شهر، در دل کوهی پوشیده از گیاهان انبوه گرمسیری، در بیست کیلومتری شهر فوژو، مرکز استان فوژیان (جنوب شرقی چین)، شانزده هزار نفر زندگی میکنند که هیچکدام چیزی از « فراوردههای حاصل از مهندسی ژنتیک » نمیدانند.
با این حال، در انتهای یک بنبست، بر روی تابلویی بر دروازه فلزی کاملا گشوده و بدون نظارتی نوشته شده، «پایگاه ملی آزمون بینابینی و صنعتیسازی برنج فراریخته». از سال ٢٠٠٩، این مکان با وسعت ١٧٠ مو (٣٣/١١ هکتار)، با ۶ میلیون یوان (٧۶٩ هزار یورو) سرمایهگذاری دولت مرکزی و ۴ میلیون یوان (۵١٢ هزار یورو) در محل، در اختیار آکادمی علوم کشاورزی استان با همکاری تیم پژوهشگران ژو ژن، که نقش رهبری در پژوهش در این زمینه در کشور را دارد، قرار گرفت. در هشت مزرعه، در وسط یک مزرعه برنج معمولی، هزاران نهال برنج فراریخته در صدها قوطی بتنی کاشته و در کنار هر کدام، تاریخ کاشت و نام تیم مراقب نوشته شده است.
در یک شو تلویزیونی پربیننده، رازها از پرده برون میافتند.
در ٢۶ نوامبر سال ٢٠١٠، مقامات استان، به اشتباه، خبر از تولید محصول برنج فراریخته دادند. دفتر غذا، اداره امنیت غذایی، و وزارتخانههای کشاورزی و صنعت، در یک بیانیه مشترک با عنوان «آگاهیهایی درباره تقویت کنترل و اداره برنج فراریخته »، فروش آن در فروشگاههای فوژیان را ممنوع اعلام کردند. هر چند این اعلامیه تنها چند روزی بر پایگاه اینترنتی دولت باقی ماند، ولی حالا دیگر هیچ شک و شبههای در باره وجود چنین برنجی نیست.
چین خود پیشگام در پژوهش و تولید این فراوردهها بود. حتی، در اوایل سال ١٩٨٨، توانست گیاه توتون مقاوم به ویروسها را تولید کند(١). اما، امروز، تنها دو فراورده فراریخته با اهداف تجاری تولید میشوند: پنبه و پاپایا. وزارت کشاورزی، بارها و بارها، اعلام کرده که مورد دیگری، به جز این دو، نیست. با این حال، در ژوئیه سال ٢٠١۴، برای نخستین بار، صدای این رسوایی بزرگ از ووهان، مرکز یک استان مهم کشور، یعنی هوبی، درآمد. به یمن «خینون دیااوشا» برنامه پژوهشی مشهور تلویزیون مرکزی چین، بحث و گفتگو بر سر کاشت فراوردههای فراریخته ابعادی ملی یافت.
روزنامهنگاران نشان دادهاند که سه کیسه از پنج کیسه برنجی که از سوپرمارکت شهر خریداری کرده بودند حاوی برنج Bt ۶٣ بودند که رمز ژنتیک به گونهای تغییریافته که اکنون سمی به نام Cry١Ac تولید میکند. این سم قادر است انواع کرمهایی را که به گیاهان آسیب میرسانند، ریشهکن سازد. این کار توسط تیم ژانگ اویفا از آکادمی علوم چین و استاد دانشگاه کشاورزی هواژونگ، در ووهان، و مسئول برنامه پژوهش در برنج فراریخته صورت گرفته است.
خبرها به سرعت در کشور پخش شد. بیشتر این اخبار، همچون اغلب موارد، از خارج آمده بود، چرا که ده سالی بود خارجیها از این موضوع خبر داشتند. در واقع، در دسامبر سال ٢٠٠۴، ژانگ اویفا در مجله آمریکایی نیوزویک تایید کرد که یک شرکت تولید بذر، برنج حاصل از مهندسی ژنتیک را وارد بازار ووهان کرده بود. وی حتی خبر از اختصاص یکصد هکتار زمین به کشت این برنج داد(٢).
سپس، گرین پیس چین(Greenpeace Chine) ، به مدت دو ماه اقدام به تحقیقاتی در محل نمود. در گزارش آن با عنوان «برنج حاصل از مهندسی ژنتیک برنج چین را آلوده میسازد»، که در آوریل ٢٠٠۵ منتشر شد، آمده بود که ٢۵٠ تا ١٢٠٠ تن برنج حاصل از مهندسی ژنتیک در بازارهای استان هوبی وجود داشت و سطح زیر کشت آن بین ١٣٣٣ و ١۶۶۶ هکتار بود. گرین پیس نسبت به خطرات گسترش این نوع کشت هشدار داد. در کشوری که سازمانهای غیردولتی به دقت از سوی دولت کنترل و نظارت میشوند(٣)، تقریبا تنها راهی که باقی میماند تحقیق میدانی است. مطبوعات به شدت کنترل شده چین بارها و بارها اشاره به این مطالعات داشتهاند، که این خود نشان میدهد تا چه حد اختلاف و دودستگی در بین رهبران در سطح کشور وجود دارد.
پنج سال بعد، مجله China News Weekly چاپ پکن بررسی تازهای را آغاز نمود و در گزارشی نشان داد که در همان زمان کشت این نوع برنج در سطح وسیع در هوبی صورت میگرفت. بنا بر این گزارش، با آن که مجوزی از سوی مقامات صادر نشده بود، ولی «کشت برنج حاصل از مهندسی ژنتیک برای اهداف تجاری واقعیتی است انکارناپذیر». و در گزارش جدید گرین پیس، در سال ٢٠١٠، اشاره شد که این نوع برنج (به همراه فراوردههای مربوطه) در سه استان جنوب شرقی کشور (گوانگدونگ، فوژیان، هونان) به بازار عرضه میشود. دو سال بعد، بنا به برآورد ژیانگ گائومینگ، پژوهشگر مسئول انستیتو گیاهشناسی آکادمی علوم چین، در بلاگ شخصیاش، تا آن زمان هشت و نیم میلیون تن از اهالی ژهژیانگ، استان دیگری در جنوب شرقی کشور، بدون آن که کوچکترین ظنی ببرند، برنج فراریخته خورده بودند.
وزیر کشاورزی به پرسشهای ما پاسخ نمیدهد و تنها به تکرار اعلام میکند که «ما محصول برنج حاصل از مهندسی ژنتیک را به صورت گسترده کشت نمیکنیم». با این حال، ما آن را در خارج استان هم پیدا کردیم. بنا بر اعلام خدمات سلامت و امنیت غذایی کمیسیون اروپا، بین سالهای ٢٠٠۶ و ٢٠١٣، ١٩٧ بارها نسبت به محصولات حاصل از مهندسی ژنتیک از چین و هنگکنگ هشدار داده که ١٩۴ مورد آن مربوط میشد به برنج. بین سالهای ٢٠١۴ و ٢٠١۶ (آخرین آمار موجود)، از شمار هشدارها کاسته شد: نوزده مورد برای برنج و یک مورد هم برای پاپایا.
اوایل سال ٢٠١۶، و پس از هشت ماه بررسی در لیائونینگر (شمال شرقی)، یکی از مناطق استراتژیک تولید غله کشور، گرین پیس بمب(دیگر)ی منفجر کرد: از هفت نمونه جمعآوری شده از بازار غلات، شش نمونه فراریخته بود. از میان نمونههایی که سازمان در پنچ ناحیه از محل مزارع برنج و به صورت تصادفی جمعآوری نمود، ٩٣% فراوردههای حاصل از مهندسی ژنتیک بود. مرجع این فراوردهها از شرکت امریکائی Monsanto، شرکت سوئیسی Syngenta ( که در سال ٢٠١٧ توسط مجتمع شیمی چینی ChemChina خریده شد ) و شرکتهای بذر Pioneer HiBred و Dow Chemical در ایالات متحده بودند. به گزارش گرین پیس چین، که در سایت آن آمده، «هیچ کدام از این ذرتهای فراریخته مجاز به کشت تجاری در داخل چین نیستند». به همین دلیل است که موضوع همچنان در سطحی محدود باقی مانده است.
اما، استان همچوار هایلونگژیانگ، که به خاطر کیفیت بالای محصول غلهاش شهرت دارد، نیز در امان نمانده و روزنامه اقتصادی ژونگواو ژینگیاینگ بائو چاپ پکن نیز اذعان به آن دارد: «کشاورزان هایلونگژیانگ سویای فراریخته میکارند[که میتوان آنها را در محصولات سالهای ٢٠١٣ و ٢٠١۴ آن یافت]. استان انبار غله کشور، اکنون رفتار اسرارآمیزی پیدا کرده است.» همین رفتار اسرارآمیز در سه هزار کیلومتری غرب آن، در ناحیه خودمختار خینژیانگ، هم دیده میشود. در ماه مه سال ٢٠١۶، اداره کشاورزی بخش فوهای در قلمروی آلتای، مزرعه غیرقانونی ذرت حاصل از مهندسی ژنتیک به مساحت ١٣٣ هکتار را ویران کرد. با این حال، آقای لیو یونگژون، کشاورز متهم به کشت غیرقانونی، نزد گزارشگر مجله کایکسین، سوگند به بیگناهی خورد. وی گفت: «مشکل از شرکت توزیع بذر بود. من خبر نداشتم».
به طور رسمی، برای کشت فرآوردههای حاصل از مهندسی ژنتیک، لازم است پنج اقدام صورت گیرد: آزمونهای بینابینی به مدت یک تا دو سال در مکانی نیمه دربسته که نباید از ٢/٠ هکتار تجاوز کند؛ آزمون محیط زیستی پس از کشت وسیع در وسعتی حداکثر ٢ هکتار و به مدت یک تا دو سال؛ آزمون پیش از ورود به بازار، یک تا دو سال؛ دریافت گواهی سلامت زیستی. تا کنون پکن تنها هفت گواهی سلامت زیستی صادر کرده است: برای گوجه فرنگی، گل اطلسی، فلفل قرمز، برنج، ذرت، پاپایا، و پنبه. تنها دو مورد آخر کشت و وارد بازار شدهاند.
خانم لی ییفانگ، رئیس برنامه کشاورزی و غذای گرین پیس چین، با احتیاط میگوید، «دولت چین فقط روی کاغذ سختگیری میکند. در عمل، اما، مشکلاتی وجود دارد.» به گفته خودایوآن، استاد انستیتو علوم زیستی و محیط زیست در دانشگاه مینزو چین در پکن، «منشاء این بذرهای حاصل از مهندسی ژنتیک پژوهشگران چینیاند» که یا آنها را وارد و یا خود تولید میکنند. او هنوز، برنجزاری را که در سال ٢٠٠۵ به دلیل نداشتن مجوز مصادره شد، به خاطر میآورد: به صورت رسمی، بیش از ۶۶۶ هکتار از این گونه مزارع، به دستور اداره کشاوری هوبای، تخریب شد. وی میگوید، «در واقع، تنها ۶۶/۶ بود. چه کسی در چین حاضر است دستور تخریب ۶۶۶ هکتار کشتزار را بدهد؟» به ویژه، وقتی که «پژوهشگران میخواهند از آنها در پیشبرد نتایج حاصل از پژوهششان بهره گرفته و محصولاتشان را در معرض آزمون قرار دهند».
به گفته یک روزنامهنگار اهل کانتون، که گزارشاتی پیرامون این موضوع تهیه کرده و خواسته ناشناس بماند، «هدف[برخی از پژوهشگران] این است که در برابر کار انجام شده قرار نگیرند». در حال حاضر، شرکتهای بزرگ، خردهفروشان، پژوهشگران، و کشاورزان، هیچ یک تصوری از نقش و مسئولیت خود در گردش غیرقانونی این گونه بذرها ندارند.
مطالعات تحت تاثیر شرکتهای توزیع و فروش غلات
برخی پژوهشگران، برای آن که مردم بیتفاوت را به حرکت درآورند، خود را به آب و آتش میزنند. در ماههای مه و ژوئن سال ٢٠١٣، آزمونهای برنج فراریخته همزمان در حدود بیست شهر و با شرکت هزاران نفر انجام شدند. این رویداد، تا اندازهای، به همت دانشگاه کشاورزی هواژونگ، و نه بدون ایجاد سوءظن، سازمان یافت. روزنامهنگار اهل کانتون میپرسد، «چرا پروفسور ژانگ کیفا خواست صحنه آزمون را به ما نشان دهد؟ به جز آشنایی عموم مردم با موضوعی علمی، چه فکر یا فکرهایی پشت آن بود؟» پاسخ، احتمالا، این واقعیت است که پروفسور خود نامهای به امضای شصت و یک عضو آکامی نوشت و در آن ادعا کرد که «تاخیری در صنعتی شدن کشت برنج فراریخته انجام نگرفته؛ اگرچنین بود که به ضرر کشور بود(۴)».
در فرانسه، تیمی از انستیتو ملی تحقیقات کشاورزی نشان داد که نزدیکی بین پژوهشگران و صنعت تولید بذر بیتاثیر هم نیست: «این تضاد منافع تاثیر روشنی بر انتشار نتیجهگیریها داشته است. زمانی که تضاد منافع وجود دارد، به احتمال ۴٩% به نفع صنعت تولید بذر خواهد بود(۵).» این، طبیعتا، در مورد چین هم صادق است که، در آن، روابط بین دانشمندان و تولید کنندگان بذرها به نظر کلاف سر در گم میرسد.
چنین بود که در ٢ دسامبر سال ٢٠٠۴، سهام شرکت لوفنگ، وقتی که در بیانیهای اعلام کرد «تصمیم به ایجاد شرکت زیستفناوری با اتفاق گروه فنگل، انستیتو ژنتیک و بیولوژی توسعه آکادمی علوم چین و آکامی علوم کشاورزی استان فوژیان به منظور پژوهش و توسعه انواع جدید برنج هیبریدی فراریخته مقاوم به حشرات گرفته» در بورس بالا رفت. ارزش این شرکت ٣٠ میلیون یوان (٨/٣ میلیون یورو) بود؛ دو انستیتو صاحب به ترتیب ١٨% و ١٧% سهام و در خوشنامی و بدنامی شریک یکدیگر بودند(۶). سو ژون، پژوهشگر فراوردههای حاصل از مهندسی ژنتیک در آکادمی علوم کشاورزی فوژیان، امروز، صحبت از آن میکند که لااقل سه سال است که موسسهاش هیچ سهمی در شرکت زیستفناوری ندارد.
ژانگ کیفا، چهره شاخص فراوردهای حاصل از مهندسی ژنتیک در چین، به سهم خویش، همواره در مظان اتهام تضاد منافع قرار داشته است. این عضو آکادمی علوم چین و مسئول پژوهشهای برنج Bt ۶٣، در عین حال، عنوان ریاست کمیته ارزشیابی بورس را یدک میکشد(٧). به علاوه، زمانی مسئولیت اجرایی شرکت کنی در ووهان، متخصص در برنج فراریخته ، را که در فوریه سال ٢٠٠١ تاسیس و چهار سال بعد منحل شد، بر عهده داشت.
دولت سرمایهگذاری کلان میکند
دوسوم (بین پنجاه و هشت و هفتاد و پنج تن بسته به نشستها) اعضای کمیتهای که گواهیهای سلامت زیستی را صادر میکند، پژوهشگران متخصص در فراوردههای حاصل از مهندسی ژنتیک هستند. بسیاری از آنها خودشان گواهی دارند و قصد انجام کاری را هم دارند، هر چند که صدایش را درنمیآورند؛ شمار اندکی نیز متخصصین پژوهش در محیط زیست یا امنیت غذایی هستند. ژیا شیرونگ نمونهای تمام عیار است: وی که پژوهشگر انستیتو زیستفناوری آکامی علوم کشاورزی چین، مسئول علمی و مدیر یک شرکت تولید و توزیع بذر در شنژان است، عضو نخستین تا سومین نشست کمیته از سال ٢٠٠٢ تا ٢٠١٣ بود. خودایوان میپرسد، «آیا ارزیابی کمیته میتواند عادلانه و منصفانه باشد؟»
گذشته از این دست روابط غیرشفاف بین دانشمندان و شرکتها، بیاخلاقی برخی پژوهشگران مو بر تن انسان راست میکند. در سال ٢٠٠٨، در استان هونان، از گروهی بیست و پنج نفره از کودکان ۶ تا ٨ ساله، به عنوان خوکچه آزمایشگاهی برای آزمایشات کشف و تولید «برنج طلایی» استفاده شد، برنجی که با مهندسی ژنتیک حاوی بتاکاروتن بیشتری بود. از ٢٠ ماه مه تا ٢٣ ماه ژوئن، روزانه شصت گرم از این برنج به عنوان نهار، و بدون آن که خود کودکان یا والدینشان خبر داشته باشند، به آنها داده شد. چهار ماه بعد، وقتی که موضوع مطالعه، که مسئول آن تانگ گوانگون، استاد زیستشناسی و رئیس آزمایشگاه سلامت و ایمنی در دانشگاه تافتس در ایالات متحده بود و از سوی وزارت کشاورزی این کشور نیز حمایت میشد، برملا شد، موجی از اعتراض در سراسر کشور به دنبال داشت(٨).
مقامات چین، اغلب، صحبت از معمایی میکنند که کشور چین با آن دست به گریبان است؛ این که صاحب تنها ٧% زمینهای قابل کشت و زرع جهان است، در حالی باید به نزدیک به ٢٠% مردم جهان غذا برساند. در سال ٢٠٠۶، برنامه میانمدت و درازمدت برای توسعه علم و فناوری (٢٠٠۶ تا ٢٠٢٠)، پژوهش در گونههای فراریخته را از نظر اولویت در همان رتبه توسعه میدانهای نفت و گاز یا پروژه هواپیمای غولپیکر برنامه هوافضا قرار داد. دو سال بعد، حکومت مرکزی ٢٠ میلیارد یوان (۵۶/٢ میلیارد یورو) برای سرمایهگذاری فراوردههای حاصل از مهندسی ژنتیک تا سال ٢٠٢٠ اختصاص داد.
این که چین، تولید کننده بزرگ محصولات کشاورزی، دارای جایگاهی در فناوری فراریخته باشد، از نظرکشاورزی، کاملا منطقی است. هان چانگفو، حتی، در یک کنفرانس مطبوعاتی در پکن، در تاریخ ۶ مارس سال ٢٠١۴، اعلام کرد که خودش «مواد غذایی با پایه مواد اولیه حاصل از مهندسی ژنتیک، مانند روغن سویا» را خورده است. اما، در برابر سوءظن فزاینده مردم، در کشوری که همواره درگیر رسواییهای پی در پی غذایی بوده و سالیان دراز کسی به سلامت مواد غذایی باور نداشت، نگاه دولت همچنان توام با تردید و دودلی است. برای مثال، در سال ٢٠١۴، رئیس جمهور شی جین پینگ پذیرفت که فراوردههای حاصل از مهندسی ژنتیک، که «فناوری نوین» به حساب میآید، «به بحثها و تردیدها در جامعه دامن زده؛ که طبیعی است. ما باید در پژوهش شجاع، ولی در بازار محتاط باشیم.» و در توضیح: «نمیتوانیم بگذاریم شرکتهای خارجی بازار را در اختیار گیرند(٩).»
بیش از ٧٠% مخالف
از آن زمان، چنین به نظر میرسد که مخالفین این اردوگاه، که پیش از این هم در موقعیت مناسبی نبودند، ضعیفتر شدند. کویی یونگیوان، ستاره پیشین تلویزیون سراسری چین، چهرهای شناخته شده در مبارزه با فراوردههای حاصل از مهندسی ژنتیک است. وی که عضو کنفرانس سیاسی مشورتی خلق چین است، که اعضای آن سالانه یک بار گرد هم میآیند و «توصیههایی» به دولت میکنند، سلاحی موثرتر از دیگران در اختیار ندارد و شکوه میکند، «اگر، در آن اوایل برخی رهبران این طور وانمود میکردند که پیشنهادات من در موضوع فراوردههای حاصل از مهندسی ژنتیک را خواندهاند، حالا دیگر به کلی آن را نادیده میگیرند». پیشنهاد وی در وایبو(Weibo)، با نفوذترین شبکه اجتماعی کشور، کنترلهای بیشتر و ایجاد سیستمی برای برچسب زدن و ارزیابی مستقل سلامت مواد غذایی است، اما این پست از حساباش حذف شد.
بنا بر مطالعهای با عنوان «تحلیل و چشماندازهای جامعه چین در سال ٢٠١٧»، که از سوی آکادمی علم و فناوری چین برای فناوری صورت گرفته و در مجله علم و فناوری انتشار یافته، بیشتر از ٧٠% مردم چین مخالفت خود با فراوردههای حاصل از مهندسی ژنتیک را به روشنی بیان داشتهاند(٩). و، اگر حرف خدمات بینالمللی برنامههای کاربردی زیستفناوری (Isaaa) را بپذیریم، سطح کشت فراوردههای فراریخته رو به کاهش است: ٣/٢ میلیون هکتار در ٢٠١۶ –هشتمین جایگاه در جهان- یا ٩٠٠هزار هکتار کمتر در یک سال. در اواخر سال ٢٠١۶، مجلس قانونگذاری استان هایلونگژیانگ، سبد نان کشور، قانونی را به تصویب رساند که کشت فراوردههای حاصل از مهندسی ژنتیک توسط دولت در قلمرو خود را به کلی ممنوع ساخت، از پاسخ روشن سیزده شهر به کسب نظر از سوی دولت محلی چنین برمیآید که بیشتر از ٩٠% پاسخ دهندگان مخالف این گونه فراوردهها بودند…
فشار خارجی مهم است. در فوروم تولید پایدار در آمریکا و تجارت با چین، که در ٢٨ ماه مارس سال ٢٠١٧ به همت اتحادیه بینالمللی سویاکاران برگزار شد، آقای پدرو مانوئل ویگنائو، رئیس یک اتحادیه کشاورزان، اعتراف کرد: «اگر یک فناوری زیستی نتواند در زمان مناسب در چین مجوز بگیرد، ما نخواهیم توانست این سویای فراریخته را در آرژانتین بکاریم(١١).» حرف آخر را سو ژون، پژوهشگر چینی در فوژو، در محل آکادمی علوم کشاورزی فوژیان، زد و معلوم شد که فقط مسئله زمان است: «زمانی که ایالات متحده اجازه فروش گندم فراریخته را بدهد و یا فاجعه طبیعی بزرگی مانند خشکسالی پیش آمد، چین نیز برنج فراریخته را به بازار خواهد آورد.» در همان سال ٢٠١۶، چین ٩١/٨٣ میلیون تن سویای، عمدتا حاصل از مهندسی ژنتیک، وارد کرد.
١-
Cf. Zhang Tao et Zhou Shundong, «L’impact économique et social de l’utilisation d’organismes génétiquement modifiés en Chine », Perspectives chinoises, Hongkong, mars-avril 2003.
٢-
Craig Simons, «Of rice and men», Newsweek, New York, 20 décembre 2004.
٣-
Lire Guillaume Pitron, «En Chine, la ligne rouge du virage vert », Le Monde diplomatique, juillet ٢٠١٧.
۴-
Nanfang Dushi Bao, Canton, 20 octobre 2013.
۵-
Thomas Guillemaud, Éric Lombaert et Denis Bourguet, «Conflicts of interest in GM Bt crop efficacy and durability studies», PLOS One, 15 décembre 2016, http://journals.plos.org
۶-
Nanfang Zhoumo, Canton, 9 décembre 2014.
٧- بورس Monsanto، که در ١٣ فوریه ٢٠٠٩ تاسیس شد، همه ساله به بیست و پنج دانشجو امکان تحصیل به دانشگاه کشاورزی هواژونگ میدهد. هزینه تحصیل این دانشجویان طی پنج سال، بالغ بر ١۶٠٠٠٠ دلار خواهد بود
٨-
The Beijing News, 7 décembre 2012.
٩-
Chuin-WeiYap, «Xi’s remarks on GMO signal caution », China real time report, 9 octobre 2014, https://blogs.wsj.com
١٠- مطابق یک بررسی در فرانسه، از هر ده نفری که نظرشان خواسته شد، هشت تن مخالفت خود را بیان کردند
IFOP – Dimanche Ouest-France, 27 septembre 2013.
١١-
Caixin, Pékin, 29 mars 2017.
انسان شناسی و فرهنگ ناشر نسخه فارسی لوموند دیپلماتیک در ایران است