برای به دست آوردن خوانشی نو از شهادت اگرچه تاریخِ روایی انقلاب و جنگ یکی از ابزارهای فهمِ ما از مسألۀ اصلیمانـ شهادتـ خواهد بود، امّا لازم است که بگویم این پژوهش در باب انقلاب و جنگ نیست و سعی هم نداشته است که به تجزیه و تحلیل این دو مقوله بپردازد. امّا شایان توجه است که به طورِ یقین از مطالعاتِ دیگر پژوهشگرانِ این دو حوزه در بخشهایی از این پژوهش استفاده شده است. با این حال، ادبیاتی که در ذیلِ مفاهیم شهید و شهادتـ بویژه آثارِ مرتبط با جنگـ تاکنون تولید شده بیشتر تحلیلِ خاطرههای نوشته شده از جنگ و یا یادمانهایی مثل نقاشی، مجسمه و نشانههای قبورِ شهدا بوده است. «[…] خاطرهها و یادمانهای جنگ از آن حیث که تفسیری توأم با تأویل از واقعهی سپریشدهی جنگ عرضه میکنند و کل تجربهی جنگ را به واسطهی زبان انتقال میدهند، تفسیر زبانیشان به منظور جستوجوی معانی ژرف مستتر در آنها ضرورت مییابد […]» (ساسانی، ۱۳۸۷, ص: ۱۱). امّا این تفاسیر کمتر به مقولۀ مورد نظرِ ماـهمان شهادتـ پرداخته است. پس سعی من بر این شد که در اینجا پس از معرفیِ اجمالی به این ادبیاتِ پژوهشی، به آثار و متونی بپردازم که مسألۀ شهید و شهادت هدف اصلیِ مطالعۀ نگارندهها بوده است.
مطالعۀ ادبیاتِ پیشین نشان میدهد که آثار و یا به عبارتی متونی که در گذارِ این سالها تولیده شدهاند در دو رویکرد کلی قرار میگیرند. با توجه به جستجوهای کتابخانهای و اینترنتی به نظر میرسد که ادبیات تولید شدۀ ذیلِ مفاهیم شهادت و شهید در دو متونِ دینی و پژوهش علمی با رویکردِ علومِ اجتماعی قابل مشاهده هستند. البته متونِ دینیای که من در این پژوهش به آنها توجه و بر آنها تمرکز کردهام نه تنها به مثابه یک پژوهش علمی بلکه به مثابه متون مراجع و سندهای تاریخیای که ذیل این دو مفهوم وجود داشته است در نظر گرفته شدهاند و نقطۀ عطفی در فهم و کشفِ من از برخی زمینههای فرهنگیِ حاضر در بسترِ اجتماعیام، قطعۀ شهدای بهشتزهرای تهران، بوده است.
متونِ دینیای که ما در بابِ این پژوهش با آن مواجه شدیم شاملِ قرآن، احادیث، روایات از بزرگانِ دینی و سخنرانیِ بزرگانِ مذهبی*، خطبههای نماز جمعه و سخنرانیهای دوران انقلاب، جنگ و پس از آن، در جامعۀ معاصر ایرانی است. جستجو در میان بیشترِ این متون، که در پایین هم به برخی از آنها پرداختهام، بیانگر آن است که در همۀ آنها، برخی بهصورتِ جد و برخی موجز، شهادت و معنای آن را مورد توجه قرار دادهاند و بر تمایزِ میانِ «مرگ و شهادت» و «مُرده و شهید» تأکید کردهاند.
در قرآن آیههای ۱۵۴ سورۀ بقره، ۱۶۹ سورۀ آلعمران، ۵۸ سورۀ حج، ۷۴ سورۀ نساء، در برخی خطاب به پیامبر و در برخی خطاب به مؤمنان، بیان میشود که آنهایی که در راهِ خدا کشته شدهاند مردگان نیستند بلکه زندهاند. در احادیث و روایاتـبخصوص روایاتِ شیعیـ هم از دو مفهومِ «شهید» و «شهادت» به عنوانِ بالاترین نیکیها، برترین مرگها و کرامات یاد شده است (اصول کافی، میزان الحکم، وسایلالشیعه، بحارالانوار، کنزالمعال، نهجالبلاغه و…).
«و به کسانی که در راه خدا کشته میشوند مرده نگویید، بلکه ( ارواح آنها در عالم برزخ به نحو استقلال یا به حلول در قالب مثالی ) زنده اند و لکن شما درنمییابید (بقره، آیۀ ۱۵۴، ترجمۀ آیتالله مشکینی)».
«رسول خدا (ص): شهادت برترین مرگهاست (بحارالانوار، ج ۶۷، ص:۸، حدیث ۴).
«علی (ع): ای مردم همانا ایستادگان و فراریان را از مرگ گریزی نیست و هر کس به مرگ طبیعی نمیرد کشته میشود و شهادت بهترین مرگ است و سوگند به خدایی که جانم در دست اوست، هزار ضربه شمشیر آسانتر است بر من از مرگ در بستر (وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۸، حدیث۱۲).
صحیفۀ نورـ مجموعه بیانات، پیامها، مصاحبهها، احکام، اجازات شرعی و نامههای رهبر انقلاب ایرانـ از دیگر منابعی است که به خصوص در زمانِ رویداد انقلاب و جنگ و از طریقِ بیانات، نامهها و مصاحبهها به مفاهیم شهید و شهادت میپردازد و تأثیر بسزایی در اثبات و پررنگشدنِ آنها دارد. مطالعۀ کامل بخشهای مرتبط با این دو مفهوم در این مجموعه بیانگر آن است که ایشان در یک پارادایم ایرانی شیعی و بخصوص تأکید بر وجه دوم، چه در دوران انقلاب و چه در دوران جنگ، شهادت را امری میدانند که نمیتوان آن را با سنجشهای بشری و انگیزههای عادی ارزیابی کرد و باید ارزش و مقامی الهی برای آن در نظر گرفت (آیتالله خمینی، ۱۳۶۲, ج ۱۸, ص:۷۴). در کنار این سخنرانیها، مجموعه خطبههای نماز جمعۀ تهران در سال ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۰ از دیگر منابع مستندی است که با عنوان در مکتب جمعه در دسترس این پژوهش است. امام جمعههای حاضر در این دوران، آیتالله سید محمود طالقانی، آیتالله عظمی حسینعلی منتظری، حجهالاسلام خامنهای، آیتالله موسوی اردبیلی، آیتالله هاشمی رفسنجانی، حجهالاسلام محمد یزدی و آیتالله امامی کاشانی بودهاند و در خورِ اقتضائات اجتماعی و سیاسیِ کشور به خطابه پرداختهاند. خطبههای مهرماه ۱۳۵۹ به بعد و با شروعِ سخنان حجهالسلام خامنهای و مرتبط با روایتِ جنگ و شهادتِ رزمندگان است.
«روز دوازدهم محرم من به شما چه بگویم؟ روزی که در تاریخ پرشکوه عاشورا، هنوز بدن پاک شهیدان ما بر روی زمینهای داغ کربلا افتاده است، روزی که دختر علی (ع) اسیر است، روزی که هنوز ندای مظلومانه استنصار حسین علیهالسلام در فضای کربلا میپیچد، روزی که شعله برافروخته جاودانه شهادت، در زیر لگدهای حیوان وحشی یزیدی لگدمال میشود تا خاموش شود و دوازدهم محرم ما، یعنی دوازدهم محرم عاشورای ایران و کربلای ایران مثل دوازدهم محرم کربلای حسینی است. … ای شهیدان عزیز! ای جوانان فداکار پاسدار و سرباز که با همه دل، با همه وجود آمادۀ فداکاری هستید و درجبههها میجنگید! یاد شما در ذهن ودل ما زنده است، عاشورای ما امروز است […]» (حجهالسلام خامنهای، سی آبان ۱۳۵۹, صص: ۳۹۵-۳۹۶).
از آنجایی که خود وصیتنامههای شهدا نیز در گفتمان شیعی تولید و معنادار شدهاند، من، این دسته از متون را در دستۀ متون دینی قرار دادهام و با توجه به مطالعۀ بخشی از این متون معتقدم که روایت این وصیتنامهها به صورتِ مداوم بر ماهیتِ قدسی شهادت، و بر بنیانهای پارادایم کربلا، ساخته شده تأکید میکنند. قربانیشدن در راه خدا برای حفظ انقلاب
دستۀ دوم همانگونه که بیان شد متونِ پژوهشِ علمی است. در خودِ این متون ما نیز با چندین رویکرد مواجه شدهایم. رویکرد تاریخی و سیاسی و رویکرد اجتماعی. باید در نظر داشت که بیشتر این پژوهشهای علمیِِ تولید شده به آنچه که ما به دنبالِ آن هستیم نپرداخته است. بلکه از خلالِ رویکردها و حوزههای دیگری که مورد دغدغۀ پژوهشگران بوده گریزی نیز به مسأله شهادت و تمایز آن با مرگ زده شده است**. تنها در یک مورد پژوهشگر از خلالِ پیامدهای اجتماعی و فرهنگی جنگ به مفهومِ شهادت میپردازند که در ادامۀ این نوشتار و پس از مروری اجمالی بر ادبیاتِ پیشین پژوهشی به آن خواهیم پرداخت.
رویکرد تاریخی و سیاسی
این نوع از پژوهشها که به نقد و بررسی جنگ ایرانِ و عراق پرداخته است با « […] منظور کردنِ ملاحظاتِ نظری، جامعهشناختی و تا اندازهای فلسفۀ تاریخ […]» (درودیان، ۱۳۹۱, ص:۱۱) سعی میکند که به تحولات اجتماعیِ پس از جنگ و مطالعات تاریخی بپردازد. در بابِ تاریخِ جنگ و پیامدهای آن کتبِ زیادی نگاشته نشده و در دسترس نیست، امّا شاید بتوان مجموعه کتاب «نقد و بررسیِ جنگ ایران و عراق» در پنج جلد که مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدســ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگــ به چاپ رسانیده است را به عنوانِ یکی از منابعِ جامع تحلیلِ تاریخِ جنگ در نظر گرفت. در این پنج مجلد، نویسنده، که خود نیز از شرکتکنندگانِ در جنگ بوده است، به مضامینِ متفاوتی از جنگ ولی در پیِ هم پرداخته است. بخشی از نتایجِ این پژوهش بر تأثیر و تأثرِ دهۀ اول و دوّمِ انقلاب بر آغاز و نحوۀ پایانِ جنگ تأکید میکند (درودیان، ۱۳۸۸/۱۳۹۰/۱۳۹۱).
این نوشتار ادامه دارد…
نوشتههای مرتبط
* باید در اینجا ذکر کنم از دوران انقلاب تا کنون، جدایِ از متونِ اصلیِ اسلامیـشیعیای که مورد توجه من بوده است، متونِ متعددی با گردآوریهای متفاوت و توسطِ ناشران مختلف در بابِ شهادت به چاپ رسیده است. با مرور بیشترِ آنها در کتابخانۀ تخصصی جنگِ حوزۀ هنری سازمان تبلیغات اسلامی متوجّه شدم که بیشتر این کتابها به نقلِ از علیرضا کمری، تکرارِ مکررات، است. شاید بتوان بخشی از این تکرارها و چاپهای متعدد کتاب در باب مفاهیم شهادت و حتّی تمایز آن با مرگ و فربهشدنِ آن در زندگیِ روزمرۀ جامعۀ ایرانی را صحهای بدانیم بر ایدهای که در این پژوهش به آن توجه شده است.
** تیرگی درخشان؛ راهبردی به بنیادهای مکتوم در نظریۀ گفتوگوی تمدنها اثر سیدجواد طاهایی تلاش کرده است از مطالعۀ نظریۀ گفتوگوی تمدنهای سیدمحمد خاتمی و رجعت به گفتمانِ انقلابِ آیتالله خمینی به فهمی از بسیجی، مرگ آگاهی و شهادت بپردازد.