ژولیا دروئل برگردان آریا نوری
در مرکز بلگراد، در بین یک کلاهفروشی و یک کتابخانه، ساختمان مرمتشدهی سینمای وزدا[۱] خیلی توجه کسی را به خود جلب نمیکند. برای ورود به آن باید از راهرویی طولانی عبور کرد تا به گیشهی بلیتفروشی قدیمیای رسیدن. داخل سینما هنوز هم زنگ و بوی قدیمی خود را دارد و سینماهای دههی ۷۰ میلادی را به ذهن تداعی میکند. از وزدا در بلگراد بهعنوان سینمای آزادشده یاد میشود؛ چراکه به همت گروهی از دانشجویان و سینماگرایان، قدیمیترین سینمای بلگراد که در سال ۱۹۱۱ تأسیسشده بود، یکبار دیگر به زندگانی بازگشته است.
نوشتههای مرتبط
بسیاری از کسانی که برای تماشای فیلم آمدهاند، کتها و یا کاپشنهای گرم خود را از تن خارج نکردهاند، آنهم بهواسطهی سردی بیشازحد هوا در فضای داخلی سالن نمایش. وژکو لوپیسیچ[۲]، اقتصاددان و مسئول سینما در این مورد میگوید: «علت سردی هوا سوراخهایی است که در سقف وجود دارد. برای بازسازی کامل سینما به مبلغی بین ۲۰ تا ۳۰۰۰۰ یورو نیاز است، مبلغی که کسی حاضر به خرج کردنش نیست، چراکه اطمینانی به آیندهی سینما وجود ندارد.» سینمای وزدا در قلب نزاعی قضایی گرفتارشده است. نام آنکه در بدو تأسیسش در سال ۱۹۱۱ کولوسئوم[۳] بود، توسط رژیم کمونیست یوگوسلاوی به وزدا تغییر پیدا کرد. در سال ۲۰۰۷، نیکولا جوکانوویچ[۴]، سرمایهدار بزرگ صرب، با صرف هزینهای معادل ۹٫۲ میلیون دلار، ۱۴ سینمای کمپانی بوگراد[۵] فیلم را ازان خود کرد. سینمای وزدا هم جزو آنها بود. همهی این سینماها هم در یک سال بسته شدند. جوکانوویچ ۶ تا از سینماهایی که خریده بود را مجدداً به قیمت ۱۹٫۷ میلیون یورو به کمپانیهای خارجی فروخت، کمپانیهایی که این سینماها را به رستوران و یا کازینو تبدیل کردند. این تجارت سود بسیاری را برای جوکانوویچ به ارمغان آورد. سودی که چندان فایدهای برایش نداشت چراکه بیست ماه پس از به فروش رساندن سینماها نهتنها به بیست ماه زندان محکوم شد، بلکه ۳٫۱ میلیون یورو هم غرامت پرداخت کرده و دولت هم وی را وادار به عمومیسازی چندین سینما کرد، ازجمله وزدا.
این مسئله بهخوبی نشاندهندهی موج خصوصیسازی بیرویهی سالهای ۲۰۰۰ است. در این سالها سرمایهدارانی که خیلی هم مطرح نبودند موفق شدند صنعتهای مختلفی را به قیمت پایین خریداری کرده و پس از تخریب آن، به قیمتی بالا به شرکتهای خارجی به فروش برسانند و ثروتی هنگفت به دست بیاورند. صربستان در سال ۱۹۶۸، ۶۷۹ سینما داشت. سینماهایی که تعدادشان در سال ۲۰۱۲ از ۸۸ تجاوز نمیکرد.
بیستویک دسامبر، ۲۰۰ نفر از مردم بلگراد کنترل سینما را در دست گرفتند، آنهم با این بهانه که نمیتوان در شهری زندگی کرد که فرهنگ در آن مرده است. حال بیش از یک سال از آن زمان گذشته و روزانه دو سانس فیلم در سینما به نمایش درمیآید. تنوع فیلمهایی که به نمایش درمیآید بسیار زیاد است، از فیلمهای بزرگ آمریکایی گرفته تا فیلمهای موفق ساخت یوگوسلاوی، روزهای شنبه هم به پخش فیلمهای دانش آموزی-دانشجویی اختصاص دادهشده است. در بلگراد فقر زیاد است و بسیاری از مردم تنها بهاندازهی خوردوخوراکشان پول درمیآورند. در چنین شرایطی، سینمایی که در آن میتوانید با کمتر از یک یورو فیلم ببینید، در ضمن پاپکورن مجانی هم بگیرید، نعمتی بهحساب میآید. اکثر مخاطبان را دانشجویان تشکیل میدهند، همچنین علاقهمندان سینما و کسانی که مدتهاست در محله زندگی میکنند. حمایت زیادی از کسانی شد که سینما را اشغال کرده بودند.
برای مثال، میشل گوندری[۶]، فیلم پویانمایی کوتاهی در این مورد ساخته است و الکسی سیپراس[۷]، نخستوزیر یونان، در جریان سفر خود به بلگراد در سال ۲۰۱۵، از سینما بازدید کرد. مینا جوکیچ[۸]، کارگردان اهل صربستان، اشغال سینما سبب شد تا نگاهها به سمت سینمای مستقل صربستان برگرد. او اظهار کرده که سینماگران صرب اگر بخواهند فیلمی غیرتجاری بسازند، هیچ جایی برای فیلمبرداری در اختیار ندارند. به گفتهی وی در حال حاضر مسئولان توجهی به سینما گران نشان نمیدهند ولی ایشان امیدوارند شرایط در آیندهی نزدیک متحول شود.
ژان رنو روی پرده خودنمایی میکند و فیلم به پایان میرسد. چراغها روشن میشود و مردم شروع میکنند به خالی کردن سالن. مینا جوکیچ اظهار میکند: «این سینما بیش از هر چیز نماد نبرد ما برای بقای سینمای مستقل صربستان است. ما اجازه نخواهیم داد بخشی از میراث فرهنگی کشورمان از بین برود.»
[۱] Zvezda
[۲] Veljko Lopicic
[۳] Koloseum
[۴] Nikola Djukanovic
[۵] Beograd Film
[۶] Michel Gondry
[۷] Alexis Tsipras
[۸] Mina Djukic
روزنامه ی لوموند، چهارم ژانویه
آرشیو مقالات لوموند در انسان شناسی و فرهنگ: http://www.anthropology.ir/cooperation/936