سندرمهای روانی متأثر از فرهنگ
براساس طبقهبندی اختلالات روانپزشکی بسیاری از این اختلالات مشخص و قابل شناسایی گشته است اما در این میان بعضی بیماریهای روحی و روانی هستند که هم نام و هم ماهیت عجیب و غریبی دارند و حتی بسیاری از پزشکان به خاطر نادر بودن یا موردی بودن، با آنها آشنا نیستند و تنها با دادن القاب واصطلاحات استاندارد پزشکی آنها را در طبقهبندی تشخیصی قرار میدهند.
نوشتههای مرتبط
به طور کلی سندرمهای پسیکوتیک وابسته به فرهنگ را در اختلالات پسیکوتیک به گونه دیگر مشخص نشده است جای میگیرند و چون این سندرمها مختص و محدود به فرهنگهای خاص یا عوامل زیستی در بروز آ ن هستند و از طرفی محتوی توهمات و هذیاتهای قویا تحت تأثیر جامعه و فرهنگ هستند جزء اختلالات وابسته به فرهنگ شمرده میشوند.
سندرمهای مرتبط با فرهنگ که همراه با اختلال عملکرد اجتماعی و یا منعکس کننده فشارهای اجتماعی است، در اصل محتوای فرهنگی زمینهساز و یا علت بروز در این اختلالات هستند و با قبول پذیرش نیروی جامعه و فرهنگ در بهزیستی، پس میتوانوجود مشکلات و سندرمها را میتوان به خارج از فرد”سپر بلا” و فرهنگ را به عنوان یک فاکتور در نظر گرفت [۱۸].
اختلال خوردن و فرهنگ
روانشناسان سلامت اختلال د رخوردن را با “فرهنگ مدرن” مرتبط دانسته و به نقد رسانهها به عنوان ابزار فرهنگی بر روی تصویر ذهنی از زیبای زنان پرداخته و معتقدند که تبلیغ عروسکهای باربی باعث شده که دختران جوان را به سمت رژیم های سخت غذایی و غیر سالم میکشاند و زمینه ساز اختلالات خوردن در این گروه از افراد میشود،محققین معتقدند که تبلیغ گسترده این مدلهای باربی باعث میشود که سلامت جسمانی این افراد به خطر بیفتد، در بیاشتهایی روانی (که بیشتر در خانمها مشاهده میشود) این افراد به تناسبسازی خود با این عروسکهای تبلیغی میپردازد. این زنان دور سینه ۵ اینچ، با درازای گردنی ۳ اینچ و بلندی ۲ فوت (هر فوت ۴۸/۳۰ سانتی متر است) و در حالیکه به کاهش وزن میپردازد، به دور کمر ۶ اینچ میرسد [۶].
نگرانی نسبت به وزن و اندازه در نوجوانان و زنان به عنوان سمبل زیبایی بدون توجه به سمبلهای فرهنگی نگاهی سطحی خواهد بود و اضطراب حاصل از این نمادهای فرهنگی در اصل یک اضطراب فرهنگی است[۶]. از طرفی در رسانهها زنانی که رژیم غذایی دارندو لاغر هستند بیشتر از زنان غیر رژیمی به تصویر کشیده میشود، که این مساله باعث گسترش آنورکسیا نسبت به گذشته و اثر منفی بر روی تصورات قالبی ذهنی بر روی زنان میگردد[۶].
در پژوهش دیگری که (ناصر،۱۹۹۱و۲۰۰۱) به ارتباط میان بی اشتهایی روانی و پوشش روبنده در آسیای میانی پرداخته، وی معتقد است هرچند روبند نشان از بقایای ملی و سنتی اسلام بوده و این افراد تصورات قالبی از پوشش روبند دارند اما همچنین با زنانی که” مخالف روبند” هستند کار میکنند و همچنین تعارض با نقشهای جنسیتی خود دارند. ناصر بین بیاشتهایی روانی و روبند ارتباط برقرار کرده، چراکه هر دو به منعکس کننده معنای فرار کردن و پنهان و نفی بدنی را در خود دارد[۱۸].
سندرمهای فرافرهنگی
تشخیص کشور – فرهنگ خصایص
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
– سندرم آموک: آکوک به معنی درگیری دیوانه وار در نبرد است.این سندرم در آسیای جنوبشرقی، مالزی مشاهده میشود. در این سندرم بیمار به صورت حملات ناگهانی و بدون انگیزه خشم وحشیانه ظاهر شده و دیوانه وار شروع به دویدن کرده و بدون تبعیض به هر انسان یا حیوانی مه سر راه خود میبیند حمله کند. البته قبل از این حملات بیمار در یک دوره افسردگی، حالاتی از در خودفرو رفتگی را نشان میدهد وپس از حملات فرد احساس تحلیل کرده و از آن حوادث را به خاطر نمیآورد. [۴].
– سندرم استکهلم: «سندرم استکهلم» نوعی پاسخ فیزیولوژیک «گروگان»های ربوده شده که در مقابل گروگانگیرمشاهده میشود. برخلاف انتظار، نشانههایی از همدردی و حس وفاداری در آنها نسبت به آدمرباها دیده میشود. «گروگان»ها حتی ممکن است با وجود خطراتی که تهدیدشان میکند، بهصورت اختیاری خود را تسلیم آدمرباها کنند. این سندرم در موارد دیگری مثل همسر آزاری، تجاوز و یا سوء استفاده از اطفال هم ممکن است دیده شود.
سندرم «استکهلم» از کجا آمده است؟ درسال ۱۹۷۳ م، از یک بانک در «استکهلم» سوئد، سرقت شد. دزدها چند نفر از کارمندان بانک را چند روزی به گروگان گرفتند. برخلاف انتظار، گروگانها از نظر احساسی جذب دزدها شدند و حتی بعد از آزادی از آنها دفاع کردند و حاضر نشدند علیه آن ها، شهادت بدهند. بعدها، یکی از دزدها با یکی از خانمهای کارمند ازدواج کرد! [۱۵]
– سندرم لیما: «سندرم لیما» نقطه مقابل «سندرم استکهلم» است. در این سندرم آدمرباها، بیش از حد نگران سرنوشت و رنج و عذاب آدمهایی میشوند که آنها را ربودهاند. درسال ۱۹۹۶م، پانزده عضو یک جنبش انقلابی در «لیما» پایتخت پرو، دست به آدمربایی زدند. آنها صدها نفر از افراد شرکت کننده در مهمانی سفیر ژاپن در آن کشور را به گروگان گرفتند. در بین مهمانها دیپلماتها، مقامات دولتی، ارتشی و بازرگانها دیده میشد. اما آنها از این موقعیت استثنایی و افراد مهمی که در اختیار داشتند، استفاده نکردند و ظرف چند روز بیشتر گروگانها را آزاد کردند. رئیس جمهور آینده پرو و مادر رئیس جمهور فعلی پرو جزو کسانی بودند که آزاد شدند. گروگان گیری چند ماه ادامه پیدا کرد و باقی گروگانها با حمله کماندوها آزاد شدند. [۱۵].
– پیبلوکتو یا هیستری قطبی: سندرمی که در اسکیموهای گریلند شمالی مشاهده میشود. بیماری با حملات که ۱ تا ۲ ساعت طول میکشند و بیمار که معمولا زن هستند شروع به جیغ وداد کردن و دویدن و نابود ساختن لباسهای خود مینماید. بیمار ضمن تقلید صدای یک حیوان یا پرنده، ممکن است خود را روی برف انداخته یا لخت وعور در هوای زیر صفر شروع به دویدن نماید و بیمار پس از حمله حالت کاملا طبیعی به نظر رسیده و نسبت به جریان حمله دچار آمنزی است [۴].
– سندرم دیوژن: شاید در کتابهای ادبیات به اسم «دیوژن» برخورده باشید و حکایت هایی از او خوانده باشید. «دیوژن» یک فیلسوف یونان باستان بود که میگویند در یک خمره شراب روزگار میگذراند و افکاری نیهیلیستی داشت. معروف است که بعد از آنکه اسکندر در جایی فاتح شده بود همه طبقات و از جمله دانشمندان به دیدن او میآمدند و تبریک میگفتند و «دیوژن» نیامد. اسکندر گفت: حال که او نیامده ما به سراغ او میرویم و رفت. دیوژن در بیابان، لخت و عور آفتاب گرفته بود اسکندر با سران سپاه میرفت. دیوژن از دور صدای سم اسبها را شنید. خیلی تعجب کرد و خودش را نیمخیز کرد. اسکندر آمد بالای سر دیوژن و قدری با او صحبت کرد. دیوژن خیلی با بی اعتنایی جواب داد. بعد اسکندر گفت: از من چه میخواهی؟ گفت: اینکه بروی کنار و سایه ات را از سر من کم کنی، چون آفتاب گرفته بودم و تو مانع شدی. اسکندر خیلی متعجب شد و با خود گفت: یعنی تا این حد استغنا و بی نیازی؟! وقتی آمد بیرون، سران سپاه داشتند
انتقاد میکردند که این مرد چه قدر احمق بود. ولی اسکندر خیلی تحت تأثیر قرار گرفته بود و این جمله معروف را گفت که «اگر اسکندر نبودم دوست داشتم دیوژن باشم.» «سندرم دیوژن»، بیشتر در افراد پیر و مسن دیده میشود، در این سندرم افراد گوشه نشین میشوند و به وضعیت ظاهری و بهداشت خود اهمیتی نمیدهند. البته مدرکی پیدا نشده که نشان بدهد «دیوژن» با وجود عزلت نشینی، از لحاظ ظاهری آشفته و نامرتب بود [۱۵].
– پسیکوز واکنشی: این سندرم در اسکاندیناوی مشاهده میشود. پسیکوزی که در اثر استرس روانی – اجتماعی شروع میشود. شروع ناگهانی با پیشآگهی خوب دارد و شخصیت پیشمرضی سالم است [۴].
– سندرم پاریس: سندرم پاریس مختص ژاپنی هاست! از میلیونها ژاپنی که هر سال از شهر زیبای پاریس بازدید میکنند، تعداد انگشت شماری دچار اختلال وضعیت ذهنی میشوند و تنها راه حل مشکلشان این است که به میهنشان برگردند. نام این سندرم در ترمینولوژی پزشکی، اختلال انطباقی است، منتها با گذاشتن نام «سندرم پاریس» بر گرفتاران ژاپنی این اختلال رنگ و لعاب ویژهای به آن داده شده است. طبیعی است که ژاپنیها با آن فرهنگ شرقی شان وقتی به پایتخت فرهنگی اروپا میروند، مشکل انطباقی پیدا کنند. سفارت ژاپن همواره نگران توریستهای این کشور در پاریس است و آمادگی دارد تا شوک دیدههای فرهنگی را به ژاپن برگرداند و یا آنها تحت درمانهای اورژانس بیمارستانی قرار دهد [۱۵].
– سندرم استندال: این سندرم یک بیماری «روانتنی» یا «سایکوسوماتیک» است. وقتی شخصی در هنگام مشاهده یک اثر هنری بسیار زیبا یا مکانی پر از اشیای هنری است، دچار تپش قلب ناگهانی، سرگیجه، گیجی و یا حتی توهم میشود، از این اصطلاح استفاده میشود. «ماری هنری بیل» یا «استندالن، نام یک نویسنده فرانسوی قرن نوزدهمی است. هنگامی که او درسال ۱۹۱۸ سفری به «فلورانس» ایتالیا داشت در هنگام مشاهده آثار هنری، دچار حالتی مشابه شد که در یکی از کتابهایش علایم آن را توصیف کرده است [۱۸].
– سندرم بیتالمقدس: در این سندرم افرادی که به بیتالمقدس میروند، دچار افکار وسواسی و توهم میشوند. توهمهایی مثل اینکه مورد هدف قرار گرفتهاند و یا به جایی هدایت میشوند. مبتلایان به این سندرم، مختص به مذهب و یا طبقه خاصی نیستند و عموما قبلا بیماریهای روانی داشتهاند[۱۵].
– توهم کوتارد: در این توهم بیمار فکر میکند که مرده است و وجود ندارد و یا اینکه تصور میکند خون یا اعضای داخلیاش را از دست داده است. گاهی هم این افراد باورهای جاودانگی پیدا میکنند. نخستین بار «ژولز کوتارد»، یک نورولوژیست فرانسوی این اختلال را درسال ۱۸۸۰ شرح داد [۴].
– اختلال حافظه تکرارپنداری: در این اختلال شخص فکر میکند که اشیا یا محلهای مختلف تکثیر میشوند و به طور همزمان در دو محل یا بیشتر وجود دارند. نخستین بار «آرنولد پیک»، یک نورولوژیست اهل چکسلواکی درسال ۱۹۰۳ این اختلال را شرح داد [۱۸].
– جوع عصبی: این اختلال بیشتر در آمریکای شمالی، با علائمی همانند: پرخوری، استفراغ عمدی، ممکن است همراه با افسردگی، بیاشتهائی عصبی، یا سوءمصرف مواد رخ دهد. این اختلال بیشتر در خانمها و در فرهنگهایی که در مورد زیبایی زنان حساسیت بیشتری به خرج میدهند بیشتر گزارش میشود [۴].
– کورو: این اختلال در آسیای جنوب شرقی بیشتر دیده میشود. ترس هذیانی از اینکه آلت تناسلی مردانه در حال چروکیدن و به داخل شکم روده فرو رفته و موجب مرگ او خواهد شود. اختلال مشابهی در زنها توصیف شده که با شکایت چروکیدن و تحلیل رفتن مهبل، لبهای فرج و پستان مشخص شده است. این اختلال به ندرت در فرهنگهای غربی دیده مشود و یک اختلال روانشناختی که تأثیر متقابل عوامل فرهنگی، اجتماعی و روان پویایی در شخصیت مستعد به وجود میآید، ترسهای ناشی از عوامل فرهنگی در مورد احتلام شبانه، استمناء و افراط در اعمال جنسی ظاهرا در پیدایش این سندرم نقش دارد.( بعضی از فرهنگها احلیل نوازی را توجیه کردهاند) [۴].
– ویتیگو: ویتیگو یا پسیکوز ویتیگو یک بیماری محدود در سرخ پوستان کری، اوجی بووا و سالتو در آمریکای شمالی دیده شده، بیمار مذکور معتقد است که تبدیل به یک آدمخوار خواهد شد و بعد از گرسنگیهای شدید واقعا ولع شدیدی برای خوردن گوشت انسان احساس کرده و آن را ابراز مینماید، چراکه فکر بیمار میکند فکر میکند توسط چیزهای ماورالطبیعه تسخیر شده است [۴].
Bebainan: این سندرم در بالی مشاهده شده، در این بیماری فرد به طور ناگهانی رفتار مهار گسیخته داشته و در حالیکه سعی میکند از موقعیت فرار کند و به هرکس که جلویش ایستاده حمله کرده، اما بعدا بیمار همه این رفتارها را فراموش میکند [۱۸].
Inarun: این سندرم در منطقه “یورا” نیجریه مشاهده شده، با علائم ضعف، بر افروختگی مفرط، خارش در بدن، جوش روی پوست، تاری دید، ناتوانی(جنسی)، کرختی در پاها، بیحسی در رانها و رفتار پسیکوتیک نیز در فرد مشاهده میشود[۱۸].
Tabacazo: درشیلی مشاهده شده با علائمی همچون: نگرانی، اضطراب، ناامیدی، پرخاشگری به اطرافیان و از دست دادن هشیاری است[۱۸].
Quajimaillitu: این سندرم در میان اسکیموهای در منطقه”هادسون بای” کانادا دیده شده، با علائم همچون: دورههای بیش فعالی، حالات پارانوید، استفاده از لغات جدید و بیمار رفتارهای تکانشی و ضد اجتماعی از خود نشان میدهد.
A: این شخصیت عموماً در مردان بزرگسال با رفتارهایی همانند احساس فشار و از دست دادن زمان، داشتن اهداف زیاد در یک زمان، رفتار پرخاشگرانه و رقابتطلبی نسبت به دیگران و کمطاقتی همراه است.[۱۸]
تحلیل سلامت از نظر فرهنگ
برخلاف آنکه تفاوتهای فرهنگی گستردهای در بین جوامع داریم، ولی تعداد محدودی روش برای بیان احساسات در برابر استرس وجود دارد.و این طبقهبندی تنها برای ساده کردن فهم مشکلات است که از سندرم وابسته به فرهنگ استفاده میشود و شاید یک نام گذاری اشتباه باشد، اما ذهن ما را به سمت اثرات افراد دیگر که میتواند در زندگی ما نقش بازی کند.
عوامل موثر فرهنگی علتها تجارب تظاهرات پیامدها |
در جدول بالا اثرات فرهنگ و سطوح زمینهساز شکلگیری و بروز رنجها در افراد نشان میدهد. که در زیر به آن اشاره میکنیم:
سطح اول: منشاء و دلایل، عامل به وجود آمدن رنجها و عذاب ناشی از عواملی همچون: بیماریهای عفونی، طلسم و جادو، نیروهای کمکی، استرس، ایماء و اشارات را در بر میگیرد. به واضح مردم معتقدند که مشکلات آنها ناشی از عوامل فرهنگی – اجتماعی است و پزشکان نیز محتوای فکری این عوامل فرهنگی را با ارزش دانسته و در بروز بیماریها عامل فرهنگی را به عنوان یک فرضیه در نظر میگیرند.
سطح دوم: تجارب، فرهنگ زمینه ساز آن است افراد رنجها و دردها را چگونه تجربه نمایند، اثرات محیطی فیزیکی و آدمهای اطراف در نوع تجارب رنج افراد موثر است، یک فرد چینی ممکن است رنجهای خود را به صورت جسمانی همانند درد نشان داده، یک آلوانی از استرسهای شناختی و احساسات منفی نسبت به زندگی و خود پنداره پایین فرد از خودش رنج میبرد. حالات روانشناختی و جسمانی به سادگی قابل تمایز هستند، هر چند دردهای جسمانی و روانشناختی هر دو تجارب درناکی هستند.
سطح سوم: تظاهرات بالینی، این تظاهرات در دو سطح اتفاق میافتد، سطح پنهانی: که محتوای موضوعی را در خود جای میدهد، که شامل اعضاء بدنی که درد را گزارش میدهد و یا افکار منفی آن موضو ع را در بر میگیرد. مساله بعدی تظاهرات آن است که فرد ممکن است از دیگران اجتناب کند و یا از موضوع مورد رنج فاصله بگیرد. مساله بعدی آن است که در مواردی برخی افراد در مورد مشکلاتشان با دیگران صحبت کرده و یا احساسات منفی نسبت افراد مورد اطمینان خود پیدا میکنند، بنابراین فرهنگ و تفاوتهای فردی باعث بروز تظاهرات بالینی متفاوت در افراد میشود. در برخی فرهنگها افراد به آسانی به گریه کرده و به صورت نمایشی غم و غصه خود رانشان داده و در فرهنگی دیگر افراد از خود خویشتن داری نشان میدهند.
در نهایت سطح چهارم: پیامد، در فرهنگهای متفاوت اشکال بیان رنجها متفاوت است، در برخی فرهنگها افراد حملات کورو نشان داده و بعد فرد احساس آرامش و رهایی از آن رنجها را احساس میکند. از طرف دیگر در برخی فرهنگها ما ناظر بیتفاوتی در افراد هستیم که ناشی از پدیدههای فرهنگی – اجتماعی بوده چیزی که در مناطق شهری غرب مشاهده میشود.(همانند دزدی کردن) و در موارد گسترده تظاهرات همچون: همدردی، ترحم، کمک، ناکامی، خشم و غیره…..که تمام این تظاهرات بر گرفته از معنای فرهنگی – اجتماعی است.
در نتیجه با توجه به تحقیقات گسترده در زمینه فرهنگ و سلامت به طور حتم نمیتوان اثرات فرهنگ را در پیشگیری، شناخت و درمان سندرمهای روانی نادیده گرفت.
*این مطلب نخستین بار در تیرماه ۱۳۹۶ منتشر شده است.
منابع و مآخذ:
[۱]Adler, Shelley R.(. 2002). Integrative Medicine and Culture: Toward an Anthropology of CAM. Medical Anthropology Quarterly..
[۲] Alland, Alexander, Jr. 1970. Adaptation in Cultural Evolution: An Approach to Medical Anthropology.. New York: Columbia University Press.
[۳]American Psychiatric Association. 1980. Diagnostic and statistical manual of mental disorders. 3rd ed. (DSM-III). Washington, D.C.: American Psychiatric Press.
[۴]American Psychiatric Association (1994) Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders, 4th edn. Washington: APA.
[۵]Andary, L., Stolk, Y. & Klimidis, S. (2003) Assessing Mental Health Across Cultures. Bowen Hills, Queensland: Australian Academic Press..
[۶]Anderson, A.E. (2002) Eating disorders in males. In: Fairburn, C.G. & Brownell, K.D. (eds) Eating
Disorders and Obesity, 2nd edn. New York: Guilford Press.
[۷]Ann McElroy, Patricia K. Townsend.(2009) Medical Anthropology in Ecological Perspective. University at Buffalo, Westview Press.
[۸]Bochner, S. (1982) The social psychology of cross-cultural relations. In: Bochner, S. (ed.) Cultures in Contact: Studies in cross-cultural interaction. Oxford: Pergamon Press.
[۹]Carl Ratner.(2006). CULTURAL PSYCHOLOGY, A PERSPECTIVE ON PSYCHOLOGICAL
FUNCTIONING AND SOCIAL REFORM. Lawrence Erlbaum Associates, Inc. Mahwah, New Jersey.
[۱۰]Castillo, R. 1992b. Cultural considerations for the dissociative disorders in DSM-IV. In Cultural proposals for DSM-IV, ed. J. Mezzich and A. Kleinman et al., 138–۱۴۳. Pittsburgh: University of Pittsburgh.
[۱۱]Chaplin, S. 1997. Somatization. In Culture and psychopathology, eds. W-S. Tseng and J. Streltzer, 67–۸۶. New York: Brunner/Mazel.
[۱۲]Chowdhury, A.N. (1998) Hundred years of Koro: The history of a culture bound syndrome. International Journal of Social Psychiatry ۴۴: ۱۸۱–۸.
[۱۳]Church, A.T. (2000) Culture and personality: towards an integrated cultural trait psychology. Journal
of Personality, ۶۹: ۶۵۱–۷۰۳.
[۱۴]Elisa J. Sobo and Martha O. Loustaunau(2010)The Cultural Context of Health, Illness, and Medicine. New Brunswick, NJ: Rutgers University Press.
[۱۵]Hughes, C.C. (1985) Culture-bound or construct-bound?: The syndromes and DSMIII. In: Simons, R.C. & Hughes, C.C. (eds) The Culture Bound Syndromes: Folk illnesses of psychiatric and anthropological interest. Dordrecht: R. Reidel.
[۱۶]Kaplan & Sadock PocketHand book of CLINICAL, (1994) Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders, 4th edn. Washington: APA,302-303-377
[۱۷]Kazarian, S. & Evans, D. (2001) Handbook of Cultural Health Psychology. San Diego, CA: Academic Press.
[۱۸]Malcolm MacLachlan.(2006). Culture and Health A Critical Perspective Towards Global Health West Sussex PO19 8SQ, England.
[۱۹]MICHAEL WINKELMAN.(2009)culture and Health applying Medical Anthropology. Published by Jossey-Bass A Wiley Imprint989 Market Street, San Francisco, CA 94103-1741
[۲۰]Miranda, A.O. & Fraser, L.D. (2002) Culture-bound syndromes: Initial perspectives from individual
psychology. Journal of Individual Psychology ۵۸: ۴۲۲–۳۳.
[۲۱]Ratner, C., & Hui, L. (2003). Theoretical and methodological problems in cross-cultural psychology. Journal for the Theory of Social Behavior.
[۲۲]Robert Pool &Wenzel Geissler.(2005) Medical Anthropology. Printed in the UK by Bell & Bain Ltd, Glasgow.
[۲۳]Schaller, M., & Crandall, C. (2004). The psychological foundations of culture. Mahwah, NJ:
Lawrence Erlbaum Associates.
[۲۴]Simons, R.C. (1985) The resolution of the Latah paradox. In: Simons, R.C. & Hughes, C.C. (eds)
The Culture Bound Syndromes: Folk illnesses of psychiatric and anthropological interest. Dordrecht:
- Reidel, pp. 43–۶۲.
[۲۵]Simons, R.C. & Hughes, C.C. (eds) (1985) The Culture Bound Syndromes: Folk illnesses of psychiatric and anthropological interest. Dordrecht: R. Reidel.
