انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

سندرم روانی در فرهنگ های مختلف

مقدمه

بیماریهای روانی نتیجه کنش متقابل عوامل ارثی و ژنتیکی از یک سوی وعوامل محیطی وبیرونی از سوی دیگر است.

بیماریهای روانی یکی از معضلات بزرگ جوامع امروزی است، مطالعات متعدد ثابت نموده است که بین عوامل اجتماعی بیماریهای روانی رابطه ای خاص موجود است .ودر این میان برخی به عوامل ارثی وژنتیکی اهمیت بیشتر می دهند ودر مقابل برخی دیگر عوامل محیطی وبیرونی را موثرترمی دانند. رویکردهای اپی ژنتیک در حال حاضر به این باور رسیده که در صورت ایجاد محیطی ایمن و سبک زندگی سالم حتی در افرادیکه به صورت زنتیکی مستعد بیماری خاصی هستند می توان از بروز آن جلوگیری کرد، از این رو با تعیین محیط سالم می توان از پیدایش بیماریهای روانی جلوگیری کرد وحتی کسانی را که زمینه مساعد دارند از آن محفوظ ومصون نگه داشت .

اختلالات روانی را باید بیماری جامعه دانست، البته نباید تصور کنیم که تظاهر بیمار گونه معلول فرهنگ است وشخصیت فرد دستخوش ساختمان فرهنگی مسلط قرار دارد زیرا همه افراد در برابر تاثیرات محیط اجتماع به یک شیوء واکنش نشان نمی دهند. برخی به آسانی تسلیم تاثیر محیط می شوند وبرخی دیگر در برابرآن ایستادگی به خرج می دهند، به عبارت دیگر، فرد صرفاٌ دستگاهی گیرنده یا منفعل نیست، بلکه موجودی که قادر به کنش یا واکنش (متقابل) می باشد. بیماری و سازگاری اجتماعی به عنوان مهمترین شاخص سلامت روان از جمله مباحثی است که جامعه شناسان پزشکی، انسان شناسان پزشکی، روان شناسان وپزشکان در دهه اخیر توجه خاصی به آن مبذول داشته اند.

پزشکان عوامل بیولوژی را در بروز وسازگاری بیماری مهم دانسته، جامعه شناسی پزشکی به سیستم فرهنگ از سلامت و پارامترهای شناختی و اینکه ساختارهای معنادار فرهنگ می تواند در همه گیر شناسی زیستی – پزشکی اثر توجه دارد، انسان شناسان پزشکی به اثر مستقیم سلامت افراد بر اساس عقاید و باور به سلامت توجه دارند.
کونراد (۱۹۹۷) بر اساس رویکرد سیستمی خود عوامل اجتماعی، بیولوژی و انسان شناسی را در سلامت اثرمند دانسته و در این ارتباط سیستم پزشکی مرتبط با سیستم فرهنگی و پارامترهای شناختی به بیماری و اثر فرهنگ در کاهش همه گیر شناسی زیستی – پزشکی نظر می کند. انسان شناسی پزشکی مستقیما به جستجوی اثر سلامت افراد به وسیله عقاید سلامت و ارتباط متقابل آنها و به مقایسه سیستم های فرهنگی با سیستم های سلامت و تفاوت های اجتماعی می پردازد. روانشناسی پزشکی مرتبط با مداخلات پیشگیری و سیاست های سلامت هنگام بوده و پزشکی اجتماعی به صورت گسترده به سیستم های اجتماعی، گروه های اجتماعی و آن ها را با سلامت روان مرتبط می دانند. . [۲۵]
در نتیجه سیستم های فرهنگی از دیدگاه بسیاری از منابع با وضع بهداشت، بیماری و سازگاری احتماعی افراد ارتباطند.

ادامه مطلب را در فایل پیوست مطالعه کنید.Narges-rasouli-Syndrom-Published