ذرهْناپیدایی که عمق فاجعهبار زیست ما را بر روی زمین نشانه گرفت
“پاورچین پاورچین چون گربهای سر میرسد
نوشتههای مرتبط
مِه
پشت خم کرده مینشیند
و به بندر و شهر خیره میشود
سپس آرام دور میشود” “کارل سندبرگ”
درآمد
هرگز تا بحال انسان به چنین درجهای از علم و آگاهی و مهارت و تکنولوژی نرسیده، هرگز تا بحال اینقدر خود را آسیب پذیر و بی دفاع نشناخته و هرگز تابحال بی معنابودن زیست خود را تجربه نکرده بود.
این روزها برای همهی ما روزهای غریبی است.در برههای از تاریخ حیات بشرکه خود را فاتح تمام عیار قوانین طبیعت میدانیم و تکنولوژی پیشرفته را در دست داریم، در برابر ذرهْناپیدایی “خطرناک” قرار گرفتیم تا باور کنیم هستی و حیات ما بسیار سست و شکننده است. به یاد بیاوریم که هر روز بغل بغل با تکنولوژی و فناوریهای فوق پیشرفته و فتح کهکشانهای بیکرانِ هستی، خودمان را ستایش میکردیم؛ ولی اینک ذرهناپیدای کووید۱۹ چنان وضعیتی غیرقابل تصور برای جهانیان آفریده که همه تنها برای زندهماندن و بقاء نوع بشر تلاش میکنند.
آنچنان فاتحانه طبیعت مادر ِزمین را به ورطهی نابودی کشاندیم و منابع طبیعی و جانوری را همچون غنایم جنگی با افتخار تمام، بلعیدیم که هم اکنون و تنها در همین مدت کوتاه اکوسیستم نابود شده با ناباوری تمام، به سرعت در حال بازسازی و برگشت به حال گذشتهی خویش است.
جهان از اواخر دسامبر درگیر شیوع بسیار سریع ویروسکرونا (کووید۱۹) شد و ثبت مبتلایان، بهبودیافتگان و مرگ و میر ناشی از آن به صدر اخبار جهان تبدیل شد. این وضعیت به سرعت در همه جای جهان تکرار شد. روز هفتم فروردین نود ونه ۴۸۰۰۰ نفر در مجموع به بیماری کووید ۱۹ مبتلا شدند که رکورد ابتلای روزانه در جهان شکسته شد و روزهای پس از آن این رکورد بارها بیشتر شکسته شد و همچنان روزهای پیش رو نیز.
ویروس کرونا که برای نخستین بار از چین گسترش یافت تا کنون(سیزدهم فروردین نودونه) بیش از دویست کشور جهان و بیش از هشتصدهزار نفر را در جهان مبتلا کرده و نیز جان بیش ازچهل هزار تن را گرفته، به شدت و بسیار گسترده مورد توجه افکار عمومی است. این روزها با صراحت میتوان گفت افکار عمومی در همه سطوح به کمتر رخدادی به اندازه کرونا و دامنه شیوع و ابعاد خطرناک آن توجه نشان میدهد. شاید تصویر رسانهای و اجتماعی کرونا به مراتب بزرگتر، مبهمتر و هراسناکتر از خود ویروس و بیماری برآمده از آن است.
تدروس ادهانوم، دبیرکل سازمان بهداشت جهانی، روز چهارشنبه ۱۱ مارس (۲۱ اسفند) در یک نشست خبری در سوئیس اعلام کرد که شیوع ویروس کرونا در جهان اکنون به وضعیت «همهگیر» (pandemic) تغییر یافته است. استفاده از کلمه «همهگیر» در توصیف بیماری کووید-۱۹ به معنای تغییر در میزان خطری که کارشناسان برای این ویروس برآورد می کنند، نیست. اما میزان گستردگی شیوع بیماری کرونا، اکنون بیش از یکصد و نود کشور جهان را درگیر خودش کرده است.(یورونیوز فارسی ۲۰۲۰)
مایکل رایان، رئیس اجرایی سازمان بهداشت جهانی، در مورد علت استفاده از این واژه گفته است: مفهوم همهگیری وقتی استفاده می شود که اعتقاد داشته باشیم کل جمعیت جهان در معرض یک عفونت قرار دارند و بخشی از آنان به طور بالقوه به این بیماری دچار خواهند شد.همه گیری به مراتب فراتر از شیوع است و به وضعیتی اطلاق می شود که در آن بیماری دیگر محدود به نواحی خاصی از کره زمین نیست و به بخشهای دیگر نیز سرایت کرده است.
آقای ادهانوم می گوید همهگیری واژهای نیست که بتوان آن را با سهل انگاری استفاده کرد. این کلمهای است که اگر به جا استفاده نشود می تواند ترسی بیمورد را باعث شود، یا این تصور غلط حاکی از تسلیم را پدید آورد که جنگ مغلوبه شده و در نتیجه سبب ایجاد رنج و مرگ غیرضروری بیشتر شود.(پیشین)
اما هر روز ابعاد جدیدی از بیماری کووید۱۹ پدیدار میشود. تقریبا همهی کشورهای جهان گرفتار این همهگیری شده اند و تمامی ابعاد زندگی انسانی تحت الشعاع این بیماری قرار گرفته. تمامی مباحثات و دغدغه های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، و فرهنگی به چالش کشیده شده و مقابله با شیوع ویروسکرونا یکه تاز میدان است. صرف نظر از یک سری مطالب تخصصی پزشکی، هنوز منابع روشنی در بارهی پیامدهای همهگیری کروناویروس وجود ندارد. لذا آنچه تبیین و تحلیل میشود عمدتا بر پایهی منابع موثق خبری و اعلامیه های سازمان های معتبر از جمله سازمان جهانی بهداشت، مصاحبه ها و مشاهدات است.
از ای رو برای بررسی پیامدهای کروناویروس(کووید۱۹)، پس از مروری بر پیشینهی بیماریهای همهگیر در کل تاریخ حیات بشری، این پدیده در سه ساحت: فضای فیزیکی(به معنای فضای کنش مندی و درک شده)، فضای اجتماعی(به معنای فضای زیسته و تجربه شده) و فضای ذهنی(به معنای فضای تصور شده و بازنمایی شده در ذهن ) انجام میپذیرد.
از طاعون سیاه تا کرونا؛ شیوع بیماریهای همهگیر در طول تاریخ
طاعون ژوستینین : شیوع طاعون در امپراتوری بیزانس (روم شرقی) و امپراتوری ساسانی که در سالهای ۵۴۱ یا ۵۴۲ پس از میلاد مسیح آغاز شد تا دو قرن ادامه یافت. این بیماری همهگیر در این مدت جان دستکم ۲۵ میلیون نفر را در گرفت. این رقم معادل ۱۳ تا ۲۶ درصد جمعیت جهان در آن زمان بود.
طاعون سیاه : شیوع دوباره طاعون که این بار به طاعون سیاه یا «مرگ سیاه» مشهور شد از سال ۱۳۳۴ میلادی آغاز شد. این بیماری همهگیر که در اروپا، آفریقا و آسیا شیوع یافت بین ۷۵ تا ۲۰۰ میلیون کشته بر جای گذاشت. تخمین زده می شود که بین ۳۰ تا ۶۰ درصد جمعیت اروپا به دلیل ابتلا به طاعون سیاه تلف شدند.
آنفلوانزای اسپانیایی : شیوع بیماری آنفلوانزای اسپانیایی در سال ۱۹۱۸ میلادی پس از پایان جنگ جهانی اول آغاز شد. از این بیماری به عنوان یکی از مرگبارترین بیماریهای همهگیر تاریخ یاد می شود. آنفلوانزای اسپانیایی در آسیا، اروپا، آمریکای شمالی و حتی قطب شمال و برخی جزایر دورافتاده اقیانوس آرام فراگیر شد. بیش از نیم میلیارد نفر به آنفلوانزای اسپانیایی مبتلا شدند که از این تعداد بین ۲۰ تا ۵۰ میلیون نفر جان خود را از دست دادند. شیوع این بیماری همهگیر تا ماه دسامبر سال ۱۹۲۰ ادامه یافت.
آنفلوانزای آسیایی : شیوع ویروس آنفلوانزای آسیایی که در سال ۱۹۵۶ میلادی آغاز شد در چین، سنگاپور، هنگ کنگ و آمریکا جان دو میلیون نفر را گرفت. نزدیک به ۷۰ هزار نفر از قربانیان آمریکایی بودند. تخمین زده میشود که در مجموع بین ۲۵۰ میلیون تا یک میلیارد نفر تا سال ۱۹۵۸ به این بیماری مبتلا شدند. اغلب قربانیان افراد مسن بودند. ویروس آنفلوانزای آسیایی نوعی از آنفلوانزای پرندگان بود.
شیوع «اچ آی وی»، ایدز: “اچ آی وی”به عنوان ویروسی که عامل بیماری ایدز است اولین بار در سال ۱۹۷۶ در جمهوری دموکراتیک کنگو مشاهده شد. شیوع این ویروس از سال ۱۹۸۱ تاکنون جان ۳۶ میلیون نفر را گرفته است. دوره اوج ابتلا به «اچ آی وی» در فاصله بین سال های ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۲ بود.
آنفلوانزای خوکی : شیوع ویروس آنفلوانزای خوکی در سال ۲۰۰۹ از مکزیک آغاز شد و تا پایان سال ۲۰۱۰ ادامه یافت. نتیجه یک تحقیق دانشمندان که در سال ۲۰۱۱ منتشر شد نشان می دهد که بین ۱۱ تا ۲۱ درصد جمعیت جهان به این ویروس مبتلا شدند. کارشناسان سازمان جهانی بهداشت بر این باور هستند که حدود ۲۸۴ هزار و ۵۰۰ نفر از مبتلایان در سطح جهان جان خود را از دست دادند.سازمان جهانی بهداشت در نوامبر سال ۲۰۰۹ اعلام کرد که موارد ابتلا به ویروس آنفلوانزای خوکی در ۱۹۹ کشور یا منطقه جهان گزارش شده است.(یورونیوز فارسی۲۰۲۰)
تبیین همه گیری کروناویروس در ساحت ” فضای فیزیکی” شهر
کانونهای شهری به مثابه اولاترین ماندگاه و همهگیری زنجیره وار کروناویروس شناخته شده و لذا به عنوان مهمترین کانون تجمع این ذرهناپیدا هستند. فضای فیزیکی شهرها شامل فضاهای عمومی و خصوصی، سازمان ها، نهادهای دولتی و خصوصی، تاسیسات و تجهیزات شهری، بناها، خیابان ها،مراکز فرهنگی، آموزشی، تفریحی، ورزشی وکل نظام ساختاری کانون شهری است که از همهگیری بیماری، متاثر می شود. فضای فیزیکی دربرگیرنده ی ساختار نظام برنامه ریزی، ساختار اقتصادی، ساختار اجتماعی و فرهنگی است که در کانون های شهری مستقر هستند؛ بنابراین فضای فیزیکی به عنوان کانون تصمیم سازی، اقدامات اجرایی ونیز نتایج حاصل از اقدامات تلقی میشود. در دوران همه گیری،کارکرد اصلی شهر تبدیل به بسیج همه جانبه برای نابودی بیماری شده و فراخوان شهروندان به تغییر در رفتارهای روزمره و پرهیز از تجمع و خودمراقبتی است.
ساز وکار رایج در این فضا شامل : مدیریت شهری و اقدامات مدیریتی، الزام برنامه ریزی جامع برای جمعیت شهریِ در معرض شیوع بیماری، نظام مدیریت شهر، نحوه ی فعالیت و کسب و کار، نحوهی فعالیت نهادهای آموزشی، بهداشتی، فرهنگی، نظارت بر رفت و آمد درون شهری و برون شهری، آماده سازی مراکز خرید، مراکز خدماتی دولتی و غیر دولتی و……..، است.در این فضا به شدت مسئولیت مدیریتی و نظام مند از سوی نهادهای اداره کننده مطرح است.
بسیج نیروهای امدادی،خدماتی، مدیریتی، و ….. برای پیشگیری و درمان، منجر به تغییرات اساسی در نظام شهری شده و به کاهش فعالیت سازمان ها، نهادها، شرکت ها و تبدیل به دورکاری، آمادگی مراکز درمانی و بیمارستان ها و داروخانه ها برای خدمت رسانی به مردم، خدمات پشتیبانی برای تهیهی مواد ضدعفونی کننده و تجهیزات یک بار مصرف،… می شود.در عین حال همه ی نیروهای مدیریتی و اجرایی و خدماتی و پشتیبانی در خدمت امداد و کمک رسانی قرار می گیرد و نیز نظام اطلاع رسانی و مدیریت آمار مبتلایان، شبکه ی اطلاع رسانی در باره ی بیماری را سازمان می دهد.
هر روز هر ساعت خطر همهگیری کرونا عرصه های مهم زندگی؛ عرصههای عمومی و حتی حریم خصوصی شهروندان را به تسخیر خود درمیآورد. دامنه تعطیل شدن و محدودیتهای تحصیل، کار، رفت و آمد گسترش یافته و به تدریج این همه گیری سبب می شود که ساختار شهر، پویایی و رونق همیشگی خود را تا حد بسیار زیادی از دست داده و فعالیت و رفت و آمد در شهر به شدت تحت تاثیر قرار گرفته و رو به کاهش می نهد. برنامه ریزی برای مردم شهر، سلامتی شهروندان و سلامت مردم به معنای سلامت شهر، از مهم ترین اهداف در فرایند مقابله با همه گیری بیماری است که به تناسب نهاده ها و توان مدیریتی بر بستر جامعه، قابل دسترس است. (خانیکی،۱۳۹۸)
آنچه بیش از همه فضای فیزیکی شهرها را تحت تاثیر قرار می دهد، روش ها، فرایند و محتوای تصمیمسازیها، تصمیمگیریها و اقدامات الزامآور برای مقابله با همهگیری بیماری است.دقیقا در چنین بزنگاهی مشخص می شود که هرچه بسترها و زمینههای دموکراتیک نهادینه تر باشد، ساز و کار پاسخگویی و مسئولیت پذیری فراهم تر است و بسامان کردن اوضاع، مسیرکوتاه تر و نتایج پربارتری خواهد داشت. به همین دلیل در مرزهای جغرافیایی کشورها مواجهه با همهگیری تفاوت های چشمگیر داشته و نتایج آن گاه بسیار دور از هم می نماید.
تبیین همه گیری ویروس کرونا در ساحت” فضای اجتماعی “شهری
هم اکنون بیش از سه میلیارد نفر در مرزهای کشوری خود قرنطینه شده و در خانه مانده اند، همچنین جمعیت کثیری در کانونهای شهری با رعایت فاصلهی اجتماعی، تشویق به ماندن درخانه شده تا زنجیرهی همهگیری قطع شود. این امر به نوبه ی خود پیامدهای بیشماری به همراه دارد. تمامی تلاش های علمی منحصرا در حوزه ی پزشکی و در خدمت به کارگیری راه های علاج برای بیماران مبتلا به کرونا است. هستی انسانی بر روی زمین (مادر طبیعت) به چالش مرگبار با “ذره ناپیدا” معطوف شده است. شاید برای اولین بار در طول تاریخ بشریت است که این چنین اتفاقی به سرعت همه گیر و غیرقابل کنترل افتاده است. این چالش، مسئولیت پذیری انسان ها را برای حفظ بقا و منابع انسانی و نیز مدارا باطبیعت ِمادر افزایش میدهد.
اقشار مختلف اجتماعی از جمله ملیون ها نفر دانش آموز و دانشجو از تحصیل بازمانده و در خانه به سر میبرند. ملیون ها کارمند در خانه مانده، از کار بیکار شده و یا دورکاری میکنند. ملیون ها ورزشکار و هنرمند و معمار و برنامه ریز و … با قطع برنامه ها، خانه نشین شده اند. صاحبان مشاغل خدماتی با تعطیلی فراگیر روبرو شده و در خانه هاشان اخبار مربوط به شیوع کروناویروس را دنبال میکنند.
همچنان که مشاهده و به عینه تجربه میکنیم، شیوع کروناویروس به عنوان یک همهگیری جهانی، صرفا یک پدیده جمعیت شناختی، پزشکی و بهداشتی نیست و بلکه بهصورت اجتماعی شکل گرفته و بههمین دلیل دارای وجوه فرهنگی، اجتماعی ست(فراستخواه۱۳۹۸). الگوی رفتاری و روزمرهی زندگی عادی در نتیجهی پویش #خانه ـ بمانیم به شدت تغییر کرده و برنامه ریزی روزمره به سمت اوقات فراغت بیشتر و بیشتر رفته است.
نحوه ی درگیرشدن با اپیدمی ، نحوه ی خودمدیریتی مردم، نقش اجتماعات محله ای در ترغیب مردم به تغییر الگوی رفتاری به سمت مدارا با شرایط پیش آمده، تعامل و میزان اعتماد به تصمیم های مدیریتی، نظام همیاری و فعالیت داوطلبانه؛ از جمله مواردی است که به صورت خودجوش در مردم پدیدار شده و با شکل های متفاوت، حیات بشری را تداوم می بخشد. کروناویروس نه فقط جسم و جان ما که الگوی رفتاری ما را نشانه رفته است.
در مورد تاب آوری شرایط حاضر به ویژه در میان ایرانیان، دکتر فراستخواه در مصاحبه با روزنامه آرمان ملی می گوید: مردم ایران با رنج آشنا هستند. در تاریخ ایران بیماریهای زیادی باعث مرگ مردم ایران شده است. نمونه بارز این اتفاق در دوران جنگ جهانی اول رخ داد که در حدود پانزدهدرصد مردم ایران بهدلیل بیماری جان خود را از دست دادند. از سوی دیگر در دوران معاصر، ملت ایران تهدیدها و جنگهای بزرگی را پشت سر گذاشتهاند و تا حدود زیادی با شرایط جنگی آشنا هستند. از این رو وفق با موقعیت کنونی برایشان آسان تر و آموخته تر است. (فراستخواه،۱۳۹۸)
گزارش دولت چین به سازمان بهداشت جهانی حاکی از آن است که : رسیدن به این سطح از پوشش بیماری در چین و پایبندی به این اقدامات مهارکننده تنها با تعهد عمیق خرد چین به کنش جمعی در برابر یک تهدید مشترک میسر شد. در سطح محلی این تعهد در همبستگی قابل توجه میان استان ها و شهرها در حمایت از جمعیت ها و جماعت های آسیب پذیر انعکاس یافت. دولتمردان و شهرداران به رغم ان که شیوع بیماری در مناطق خودشان در جریان بود به فرستادن هزاران تن از کارکنان بخش سلامت و هزاران کیلو از ضروریات تجهیزات حفاظت شخصی به استان هوبای و شهر ووهان ادامه دادند….فاصلهگیری اجتماعی مانند رویدادهای ورزشی، سینما و تئاتر را معلق کردند.کارها و نهادها تا بازگشت به کار تاب آوردند. ….. پیامد همهی این اقدامات تقلیل یافتن زندگی عمومی به میزان بالا بود. (سازمان بهداشت جهانی۲۰۲۰)
تبیین همه گیری ویروس کرونا در ساحت” فضای ذهنی” شهروندان
فضای ذهنی به واقع رویکرد و واکنش فرد است به شرایط بیرونی و نحوه ی بازنمایی آن در درون ذهن. در چنین شرایطی که با بمباران اطلاعات و اخبار مواجه هستیم، خودآگاهی و تسلط بر ذهن نقش مهمی ایفا می کند. اما چه کسی است که بتواند از عهدهی چنین کاری برآید؟ پرهیز از باهم بودن، خلا روابط گرم ، ترس و استرس همگانی ، تشدید فضای ضد و نقیض اخبار و فشار و استرس؛ از جمله عواملی است که فضای ذهن را آلوده و ترسناک می سازد.
نقش فضای مجازی در ایجاد فضای ترس و وحشت، استرس و اضطراب در ذهن نقش اساسی ایفا می نماید و بازتاب ذهنی دو سویهیی از ترس و اضظراب تمام و کمال تا بی خیالی مطلق را در افراد جامعه شکل میدهد. فضای مجازی با کاربرهای ملیونی،کلیپ ها، ویدئوها، پیام های تصویری و یا صوتی، و دریای بی کران اطلاعات به مخاطب می رساند و این به معنی در معرض قرار گرفتن جمعیت بی شمار در مواجهه با اطلاعات بی اساس، فاقد اعتبار علمی و پزشکی، و بیهوده گویی است که همپای گسترش کروناویروس، پیش می رود.
علاوه بر آن، نیاز روانی به دانستن آخرین اخبار نیز راه گریزی برای شهروندان نمی گذارد. در چنین فضایی حس ناامنی شایع ترین و پردامنه ترین حسی است که در بین شهروندان به صورت واگیر منتشر می شود. تولید اطلاعات بی مبنا در کنار تولید اطلاعات تخصصی، هشدارها، وظایف اجتماعی – شهروندی از جمله پیام هایی است که در فضای مجازی دست به دست می شود. انبوهی از اخبار ضد و نقیض به دنبال هم میآیند و جای شگفت نیست که مخاطب خود را برمیگزیند و به سرعت گسترش می یابد. در حالی که سازوکار رسیدن به آگاهی از وضعیت فعلی فراهم است، نیاز به روش های حل مساله مبهم و مجهول است.
در چنین فضای ملتهبی شهر به جان می رسد و کارکرد اصلی خود را از دست داده و در مسیر جدید فضای مبهم و ترسناک(جلوه داده شده) در اذهان تصور می شود و به مدد تبادل سریع اطلاعات ، شتاب گسترش اخبار بی پایه از خود شیوع بیماری پیشی می گیرد. موج اخبار ضد و نقیض و بمباران اطلاعات نادرست از منابع بی نام و گمنام ، فضای ذهنی انباشته در چرخهی معیوب میل به اخبار ـ فضای ترسناک، روند بیانتها و بی فرجامی است که به مخاطب آسیب های جدی روحی روانی وارد می کند.
بسیار واضح است که تحت تاثیر شیوع ویروس کرونا جمعیت جهان به ناگهان با خطر نیستی مواجه شده و ارادهی خود را برای مبارزه با آن به آزمون گذاشته است. تحمل چنین شرایطی پر التهاب و گذر از آن به وفاق جمعی همه ی افراد شهرها و کانون های زیستی نیاز دارد. تجربه ای تلخ و آزمون سخت است که در بهترین حالت، ما را شکیباتر و قدرتمند تر می سازد.
راهکارهای سریع
هجوم کروناویروس به جمعیت متراکم شهری، به واقع حیات جامعهی بشری را به سخره گرفته و نرم و آرام به جان شهروندان خیز برداشته و تمام جنبه های زیستی بشریت را نشانه رفته است. تمرکز به سمت رهایی از بیماری و گرفتار نشدن، شاید از آن رو که قدرت درایت، دانش و خرد جمعی را نشانه گرفته؛ حس عجز و ناتوانی را در انسان ها بیدار می کند. در این میان پروتکل های بهداشتی و رعایت موازین از مهم ترین وظایف شهروندی است که برخی از آن ها به شرح زیر است:
تاکید بر قطع زنجیره ی ویروس با ماندن در خانه
درخواست از سازمان های مردم نهاد (سمن ها) و نهادهای خصوصی برای شکل گیری بسیج نیروی انسانی
همیاری خودجوش مردم داوطلب
رعایت بهداشت و پروتکل های بهداشتی برای مصون ماندن از بیماری
محافظت از سلامت جسمی و روانی فردی و اجتماعی
تاکید بر : همدلی همچون یک درمان، فرصت باهم بودن بشریت، همیاری و مشارکت، توجه ویژه به سالمندان و…
اطلاع رسانی مستمر برای آگاهی اذهان عمومی، مسئولیت پذیری ، ملاحظات اجتماعی ، خودمراقبتی
در شرایط بحرانی کنونی جامعه نیازمند ارتباط، اعتماد، آرامش و آموزش است و همه این ضرورتها ایجاب میکند که پیش از شکلگیری شایعهها و اخبار جعلی، نهادهای معتبر علمی و اجرایی نخستین گویندگان خبرها و توصیههای پیشگیری، کنترل و درمان باشند، حقیقت را بگویند و اعتبار منبع را در منظومه ارتباطی جامعه بالا ببرند. آنچه بیش از کرونا جامعه ما را تهدید میکند، خطر بی اعتمادی، آشفتگی ذهنی، روانی و اجتماعی و احساس بی پناهی و خودتصمیمی است. (خانیکی، اسفند۱۳۹۸)
باید توجه داشت که سمت آرامش ذهنی، با بسیج سرمایهی انسانی و همافزایی، ایجاد امنیت روانی و اجتماعی ، افزایش آرامش و خودمراقبتی ، تاب آوری روانی اجتماعی، کنش جمعی اجتماع ، تکوین حرکت جمعی برای تغییر سبک زندگی، آگاهی و میل به تغییر شرایط، به سرانجام می رسد. موارد اخیر مسئولیت بیشتر و برنامه ریزی جامع برای مدیریت بحران و نیز حضور مستمر شهروندان در فرایند دستیابی به بهگشت شرایط ایجاد میکند.
فراموش نکنیم تبیین شرایطی که در آن قرار داریم به نوعی به آگاهی ما به وضعیت و دشواری راه کمک میکند و رسیدن به راه حل و برون رفت از شرایط کنونی را هموار می سازد. مردم با وفاق جمعی، الگوی رفتاری خود را تغییر می دهند. هرچند که تغییر لزوما همسو و یکپارچه نیست.
آنچه آموختیم
عصر اطلاعات(Information Age)، عصر دهکده ی جهانی(Global Village)، عصر تسلط شبکه ی جریانها و جامعهی شبکهای(Network Society)، عصر فروپاشی مرزهای جغرافیایی و جهانی شدن (Globalization)، بی توجهی به نظام حامی حیات و طبیعت مادر(Life Support Systems)، چالش فراگیر جاپای زیست بوم شناختی(Ecological Footprint) (که مصرف بیش از ظرفیت را هشدار می دهد)، تغییرات اقلیمی(Climate Change)، تهدیدات هسته ای(Nuclear threats)، اختلالات ناشی از مهندسی ژنتیک(Genetic Engineering)،…… جملگی از نشانه های دوران مشعشع کنونی است که هر روز برای مردم جهان، شمارش افتخارآمیز ورود به قرن بیست و یکم بود که حلول ابرانسان را بر روی زمین بشارت میداد. اما هم اکنون جنگ با دشمن نامرئی تمامی دغدغه ها و زیاده خواهی ها را تحت الشعاع قرار داده و بشریت را در مواجهه با بزنگاه تاریخی و هشدار قرار داده است. امروز شاهدیم در حالی که سلسلهمراتب نظام سرمایه عمیق ترین شکاف طبقاتی اجتماعیِ تاریخی را به وجود آورد، ذرهْ ناپیدایی همچون کرونا تکریم انسانی را رقم زده است و این نه پایان که آغاز دوره ی بازنگری و تجدید حیات نوین بشری است.
” زمان بزرگ ایران فرا رسیده است. مردم ایران باید زمان و تاریخ بزرگ و طولانی ایران را در شرایط کنونی به خاطر بیاورند که ایران از مخاطرات بسیار بزرگتری از بحران کرونا عبور کرده و همچنان نیز پابرجا باقی مانده است. دکتر فراستخواه معتقد است:«زمان بزرگ ایران فرا رسیده است. مردم ایران باید زمان و تاریخ بزرگ و طولانی ایران را در شرایط کنونی به خاطر بیاورند که ایران از مخاطرات بسیار بزرگتری از بحران کرونا عبور کرده و همچنان نیز پابرجا باقی مانده است. زمان بزرگ ایران امید زیادی در دل مردم ایجاد میکند و این امید به نسلهای آینده نیز منتقل خواهد شد. مردم ایران دارای سرمایههای مادی و معنوی زیادی هستند که سرمایه ذخیره روزهای سخت خواهد بود. اگر ما زمان بزرگ ایران را فراموش کنیم و گرفتار این بحران شویم که امروز بر جامعه ما عارض شده دچار یأس و ناامیدی خواهیم شد. مردم باید تا آنجا که امکان دارد از شیوع این بیماری جلوگیری کنند. این اپیدمی دارای یک منطق ریاضی است که اگر مراقب نکنیم به مرور زمان افراد بیشتری از جامعه را مبتلا خواهد کرد. در شرایط کنونی افراد در محیط منزل فرصت بیشتری برای کنار هم بودن، مطالعه کردن و تقویت روحیه معنوی خود دارد. به همین دلیل در چنین شرایطی مردم باید لحظات پردرد خود را از معنا پر کنند. “(فراستخواه ۱۳۹۸)
لزوم تغییر رادیکال سبک زندگی به نفع منابع طبیعی، پایان به رخ کشیدن دانش و تکنولوژی در جهت تخریب اکوسیستم ها و نظام های حامی حیات، دست کشیدن از تغییر عمدی در نظام طبیعت، و باور به شکنندگی و هیچ بودگی؛ شاید از اولین درس هایی است که ذرهناپیدای کرونا به ما آموخت. (فکوهی،۱۳۹۹)
باید بدانیم هرچقدر احساس توانمندی و غلبه بر هستی بیکران کنیم، بازهم در برابر ذره ناپیدای کرونا بسیار ناتوان و عاجزیم؛ همچنان آسیب پذیریم و همچنان بی دفاع ایم. هرچقدر هم آگاه باشیم و غره بشویم به دانش مان، بازهم شرایطی بسیار غیرقابل پیش بینی، تمامی معنای زندگی مان به زیر سوال می رود.
به گفتهی دانشمند بزرگ آلبرت اینشتین :دشواریهای بزرگی که ما با آنها روبرو هستیم را نمیتوان با همان دیدگاهی که آنها را پدید آورده، از بین برد. در عین حال آموختیم : وقتی مشکلی پیش می آید قبل از اینکه به حل مشکل بپردازیم، باید طرز فکر خودمان رو تغییر بدهیم و اینکه چطور میخواهیم به مشکلات واکنش نشان بدهیم و به این ترتیب نحوه ی واکنش به مشکل را مدیریت کنیم.
تجربه ی همگانی بشری نشان می دهد رویکردهای با محوریت مردم و تکوین اجتماعات محلهای مشترکات بسیاری را تمرین و تجربه کرده و در جهت هم افزایی قدم های محکم تر و با شمولیت بیشتر برداشته اند. از این رو در چنین برهه ای به لحاظ عملیاتی مردم دست به دست هم می دهند و آزمون های سخت را پذیراترند. آیا اینطور است؟ سوالی که آینده به آن پاسخ خواهد داد.
منابع
ترکمه، آیدین،۱۳۹۳،درامدی بر تولید فضای هانری لوفور،گردآوری و ترجمه، تهران، نشر تیسا
خانیکی،هادی ۱۳۹۸، کرونا و پیشگیری اجتماعی آن، روزنامه ایران، شماره ۷۲۸۸، ۶ اسفند ۱۳۹۸
گزارش هیات مشترک سازمان بهداشت جهانی و چین در باره ی بیماری ویروس کرونای۲۰۱۹، ۲۰۲۰
فکوهی، ناصر۱۳۹۹، صحبت های آنلاین، وبگاه انسان شناسی و فرهنگ
فراستخواه، مقصود،۱۳۹۸، گفتگو با روزنامه آرمان ملی، ۱۹ اسفند ۱۳۹۸
وبگاه خبری یورونیوز فارسی، ۲۰۲۰