انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

زنوارگی در رابطه با ابن عربی

ترجمه‌ای نامفهوم از کتابی مهم

مسعود جعفری جزی

زنوارگی در اندیشه ابن عربی. نزهه براضه، ترجمه ناصر طباطبایی. تهران: گام نو، ۱۳۹۶. ۳۱۷ص
دیدگاه‌های ابن ‌عربی درباره زن و زنانگی از اهمیتی ویژه برخوردار است و این جنبه از نظام فکری این عارف نامدار از قدیم مورد توجّه شارحان آثار او و محلّ بحث و نظر بوده است. کتاب حاضر با عنوان اصلیِ الأنوشه فی فکر ابن‌عربی در سال ۲۰۰۸ و به همّت نشر دارالساقی در بیروت منتشر شده است. نویسنده کتاب، خانم نزهه براضه، با استفاده از منابع دست‌اول و به‌ویژه آثار خود ابن عربی و منابع دست‌دوم به زبان‌های عربی، فرانسوی و انگلیسی، دست به پژوهشی جذّاب و خواندنی در باب این جنبه از اندیشه ابن عربی زده است و ابعاد مختلف آن را با نگاهی نو و امروزین و درعین‌حال با اتکا به اصل سخنان ابن عربی و به دور از شعارهای روشنفکرانه بررسی کرده است. درباره اصل کتاب و محتوای آن در جای دیگری باید سخن گفت. در اینجا ترجمه کتاب موردنظر است.

انتشار ترجمه‌های نامفهوم در سال‌های اخیر به یکی از آفت‌های اصلی صنعت نشر ایران تبدیل شده است. کتاب حاضر تازه‌ترین دسته‌گلی است که ناشری نسبتاً شناخته‌شده و فعّال به آب داده است.

استاد خزاعی‌فر ترجمه‌ها را به چهار دسته تقسیم کرده است: ترجمه خلّاق، ترجمه مقبول، ترجمه التقاطی و ترجمه ماشینی. دو دسته اول، همچنان که از نامشان پیداست، ارزشمند و خواندنی‌اند اما دو دسته آخر درواقع از آفت‌های ترجمه‌اند. از نظر خزاعی‌فر ترجمه التقاطی دو ویژگی گول‌زننده دارد: «جملات آن از حیث دستوری درست‌اند» و «مترجم انتخاب‌های واژگانی و ساختار و نحو نویسنده را تا حدّی که دستور زبان اجازه می‌دهد در ترجمه حفظ می‌کند و با این کار مدعی می‌شود که سخن نویسنده را دقیق و وفادارانه منتقل کرده است». حال آن‌که مترجم نخست باید متنی فارسی خلق کند که قائم‌به‌ذات باشد و «آن‌گاه به‌دقت و وفاداری فکر کند». خزاعی‌فر در ادامه، برخی ویژگی‌های این نوع ترجمه را برشمرده است.
به نظر می‌آید که ترجمه حاضر نیز از نوع التقاطی است. البته در اینجا باید به این نکته هم اشاره کرد که تقسیم‌بندی خزاعی‌فر از انواع ترجمه راهگشا و مفید است ولی نام‌گذاری نوع سوم ترجمه یعنی «التقاطی» نام‌گذاری چندان مناسبی نیست. ما با شنیدن اصطلاح‌های «خلّاق»، «مقبول» و «ماشینی» تصور نسبتاً روشنی از این سه نوع ترجمه به دست می‌آوریم،‌اما کلمه

«التقاطی» به اندازه سه اصطلاح دیگر گویا و روشن نیست. شاید اصطلاحی که معنای «ظاهرفریب» یا «توخالی» یا… را برساند برای اطلاق بر این نوع ترجمه مناسب باشد.
نکته دیگر این است که برخی ترجمه‌ها حالتی بینابین دارند و نمودهای انواع دیگر ترجمه را نیز در آن‌ها می‌توان دید. مثلاً ترجمه حاضر با تعریفی که خزاعی‌فر از ترجمه التقاطی ارائه کرده منطبق است ولی ویژگی‌های ترجمه «ماشینی» هم به‌وفور در آن دیده می‌شود.
گذشته از همه تعریف‌ها و طبقه‌بندی‌ها، این نکته بدیهی را هیچ‌گاه نباید از یاد بُرد که هر متنی که به زبان فارسی ترجمه می‌شود باید مطابق با اصول و قواعد و روح زبان فارسی تدوین شود و به‌اصطلاح بتواند روی پای خود بایستد. در اینجا برخی از کاستی‌ها و نارسایی‌های این ترجمه را به‌اختصار و صرفاً با اشاره به چهل صفحه اوّل متن فارسی مرور می‌کنیم.
چنان‌که گفتیم، هر جمله‌ای که به زبان فارسی نوشته می‌شود باید صدر و ذیل آن با یکدیگر هماهنگ و سازگار باشد و هم از لحاظ دستوری و هم از لحاظ معنایی گزاره‌ای منسجم و رسا را شکل دهد. در برخی جملات این ترجمه اصولاً نهاد و گزاره با یکدیگر ناهماهنگ هستند؛ مثلاً این جمله: «شناختِ ابن عربی از صوفیه جمع میان معرفت و تجربه خلوت‌گزینی و نگاهی روحی بود که میان شیوخ متصوفه (در غرب و شرق) وجود داشت و با بسیاری از جمعیت‌های گوناگون به مناظره می‌پرداخت.» (ص ۹)
مطابق با این جمله، «شناختِ ابن عربی» (نهادِ جمله) «با جمعیت‌های گوناگون به مناظره می‌پرداخت» (گزاره جمله). گذشته از این، اصولاً معنای محصَّل این جمله چیست؟ اگر به متن اصلی رجوع کنیم خواهیم دید که اصولاً سخنی از «شناخت ابن عربی از صوفیه» در میان نیست و نهاد و گزاره جمله نیز درست و هماهنگ است: «معرفه ابن عربی الصوفیه جمعتْ بین تحصیلِ المعرفه و تجربه الخلوه و الرؤیه الروحیه و التّنقل بین شیوخ المتصوفه (فی المغرب و المشرق) و مناظرات مع الجماعات المختلفه.»
ادامه مطلب در:
زنوارگی در رابطه با ابن عربی۰۵-Jafari-Jazi

 

این مطلب در چارچوب همکاری با مجله جهان کتاب منتشر می شود