سیمین دخت گودرزی
«زبان مخفی» اصطلاح وسوسهکنندهای است؛ زبانی پر رمز و راز که غیرخودیها نباید از آن سر در بیاورند. این اصطلاح را نخستین بار دکتر مهدی سمایی، زبانشناس و عضو گروه واژهگزینی فرهنگستان، با چاپ کتاب «فرهنگ لغات زبان مخفی» به کار برد. این کتاب اگرچه مدت کوتاهی پس از انتشار، توقیف شد اما زبان مخفی همچنان در لایههای گوناگون جامعه رواج دارد و اصطلاح آن میان پژوهشگران این عرصه به خوبی پذیرفته شده است. توضیحات بیشتر دربارهی چرایی و چگونگی به وجود آمدن این زبانها را از نگاه دکتر سمایی میخوانیم.
نوشتههای مرتبط
زبان مخفی چیست و سابقهی این نام به چه زمانی باز میگردد؟
بحث دربارهی زبان مخفی در ایران از اوایل دههی هشتاد مطرح شد و این اصطلاح نخستین بار توسط من با چاپ «فرهنگ لغات زبان مخفی» به کار برده شد که از آن پس نیز این اصطلاح میان پژوهشگران و صاحبنظران جا افتاد و به کار رفت. البته فرهنگستان لفظ «زبان لوتری» را به جای آن پیشنهاد کرد ولی این اصطلاح تا حدی نا آشناست درحالیکه «زبان مخفی» مصداق مشخصتر و فرکانس بیشتری دارد. در نشریات و رسانهها نیز از همین اصطلاح استفاده شد.
زبان مخفی به زبانی گفته میشود که از جانب عدهای یا کسانی ابداع شده باشد، بدان قصد که افکار و عقایدشان را از دیگران پنهان کنند. در انگلیسی اصطلاحی هست به نام «hidden languages» که به یک «گروه» از زبانهای مخفی گفته میشود و انواع گوناگونی دارد اما زبان مخفی بهطور مشخص در مقابل اصطلاح argo در زبان فرانسه و slang در انگلیسی وضع شده است و همانطور که گفته شد مربوط به کسانی است که تفکراتشان را پشت الفاظ ابداعی پنهان میکنند. اما باید بر این نکته تأکید کرد که ما در زبان فارسی و در اصطلاح «زبان مخفی» لقط «زبان» را با تسامح به کار میبریم زیرا زبان مخفی در هر زبانی یک زائده محسوب میشود؛ هریک از زبانها (انگلیسی، فرانسه، آلمانی و..)، زبانِ مخفی خودشان را دارند. در فارسی هم به همین قیاس زبان مخفی را به کار میبریم اما زبان مخفی در فارسی، در اصل فقط مجموعهای از الفاظ است که میتواند اسم، صفت، فعل مرکب، گروههای فعلی و از این قبیل واژگان باشد که با روشهای خاصی از سوی سازندگان آنها بهوجود آمدهاند.
پیشینهی به وجود آمدن زبان مخفی چیست و اولین آثاری که به صورت مستند بتوان از آنها یاد کرد مربوط به چه دوره ای است؟
زبان مخفی از حدود قرن پانزده پیدا شد اما این بدان معنا نیست که پیش از آن وجود نداشته، مثلاً راهزنان زبان مخفی داشتند زیرا مسلماً آنها هیچوقت نمیخواستند کسی به منظور و مقاصدشان پی ببرد. و وقتی فرهنگستان همان زبان لوتری را پیشنهاد کرده، منظور این است که در چندصد سال پیش این زبان را به کار میبردهاند اما به اعتقاد من آنچه امروز بهعنوان زبان مخفی میشناسیم ماهیت متفاوتی دارد. این یک پدیدهی متأخر و مدرن است. خیلی چیزها در قدیم وجود داشته اما مقدار و ماهیت آن با آنچه که امروز به وجود آمده متفاوت است. آنچه در قدیم بوده شکلی بسیار ابتدایی داشته. مثلاً ما نمیتوانیم کیمیاگری قدیم را با شیمی امروز مقایسه کنیم؛ شیمی یک علم جدید است که به شکل نوین بعد از رنسانس به وجود آمد. درمورد زبان مخفی یا صنفی هم به همین گونه است. مطمئناً تعدادی واژه وجود داشته اما با زبانی که امروز میان اقشار و صنفهای مختلف رایج است تفاوت دارد.
شما به صنفها و زبان مخفی آنها اشاره کردید، آیا میتوان میان زبان صنفی و زبان مخفی مرزی قائل شد؟ و اگر نه، رابطهی میان آنها چیست؟
زبان صنفی یا زبان حِرَف در هر صنفی ممکن است وجود داشته باشد اما همهی آنها لزوماً زبان مخفی ندارند. این صنف میتواند قصاب، آهنگر، خلبان، پزشک، استاد دانشگاه و غیره باشد که هرکدام زبان صنفی خاص خودشان را دارند. متکدیان هم – که به نوعی شاید میتوان آنها را یک صنف تلقی کرد! – زبان صنفی خودشان را دارند، همچنین معتادان و دزدان. اما سر درآوردن از زبان آنها به سهولت امکانپذیر نیست. چون قرار است کسی متوجه منظورشان نشود. به عبارت دیگر زبان صنفی مجموعهای از الفاظ مربوط به یک حرفهی خاص است که حالا بعضی از این زبانهای صنفی، زبان مخفی هم دارند اما برخی دیگر زبانشان فقط صنفی است، مثلاً استادان دانشگاه اگرچه زبان حرفهای و صنفی دارند اما زبان صنفیِ مخفی ندارند یعنی طریقهی صحبت کردن و الفاظ آنها با دیگران متفاوت است اما میتوان آنچه را که میگویند فهمید و درک کرد حال آنکه کسانی مثل جوانها دقیقاً از زبان مخفی استفاده میکنند و آنچه در ایران به عنوان زبان مخفی شناخته میشود بیشتر به همین زبان جوانها اشاره دارد که من هم در آن کتاب فرهنگ لغات فقط به زبان مخفی آنها پرداختم. دربارهی زبانهای گروههای دیگر نیز کار کردهام اما از آنجا که در همان قدم نخست و پس از چاپ فرهنگ لغات زبان مخفی موانع و مشکلات و ممنوعیتهایی پیش آمد فعلاً امکان انتشار آنها وجود ندارد.
بنابراین میتوان گفت زبان مخفی گونه ای از زبان صنفی است.
بله، مثلاً قصاب ها که یک صنف موجه و پذیرفته هستند، یک زبان صنفی دارند و یک زبان مخفی که شاید زیاد گسترده نباشد اما به هرحال این زبان را دارند. ولی دربارهی اقشاری مانند متکدیان، دزدان، معتادان و فواحش که ما عموماً به عنوان صنف نمیپذیریمشان باید بگوییم این گروه، زبان مخفی دارند و اگر با تسامح برای آنها صنف در نظر بگیریم، میگوییم زبان صنفیشان کاملاً با زبان مخفی آنها انطباق پیدا کرده و یکی شده است.
پدید آمدن زبانهای مخفی به غیر از پنهان کردن مقاصد قشر و گروهی خاص آیا می تواند دلایل دیگری هم داشته باشد و آیا این دلایل در به وجود آمدن همهی این زبانها مشترک است؟
زبانی که جوان ها به کار میبرند با زبانی که دزدان و متکدیان دارند، متفاوت است؛ زیرا آنها کار خلاف انجام میدهند و به طور کلی آن را پنهان میکنند، اما جوانها فقط بخشی از زبانشان مخفی است. به همین علت وقتی من نام زبان مخفی را به آن اطلاق کردم برخیها این انتقاد را داشتند که چون زبان جوانها به طور کامل مخفی نیست و برای دیگران هم قابل درک است، نمیتوان آن را زبان مخفی به شمار آورد اما حقیقت آن است که ما به دو دلیل زبان آنها را میفهمیم: یکی آنکه وقتی فرکانس و بسامد زبان مخفی بالا برود چون مدام در جامعه تکرار میشود بنابراین شفاف شده و حضور پررنگ جوانها در جامعه سبب میشود که زبانشان لو برود و جالب آنکه آنها دوباره زبان مخفی دیگری میسازند. اما دزد و متکدی در سطح جامعه از زبان مخفی خودش استفاده نمیکند و فقط بین خودشان کاربرد دارد بنابراین زبان آنها در جامعه استفاده و شفاف نمیشود. بخش دیگری از زبان خاص جوانان که قابل فهم بوده و مخفی نیست، آن بخشی است که برای ابراز هویت به کار میرود و در آن بخش، پدیدههایی چون طنز، تحقیر طبقات دیگر جامعه و نوعی تلاش برای کسب هویت دیده میشود.
کدام جوانها این نوع زبان را ابداع میکنند؟
به اعتقاد من جوانان قشر متوسط. اما برخی مانند آقای سعید حجاریان آن را زبان حاشیهنشینها میدانند که به اعتقاد بنده درست نیست. اتفاقاً حاشیهنشینها و حتی ساکنان جنوب شهر زبان مخفی به این شکل ندارند. این زبان مربوط به خرده بورژواها است که طبقات پایینتر را تحقیر میکنند. مثلاً جوانان روستایی عموماً زبان مخفی ندارند، حتی در تهران که پایتخت است، جوانان فقط در بعضی جاها از زبان مخفی استفاده میکنند. به طور کلی هر قدر جامعه بزرگتر، صنعتیتر و لایه لایه تر می شود مناسبات جامعه ایجاب میکند که با پدیدههایی چون زبان مخفی مواجه شویم. در این نوع جوامع است که جوان مشکلاتی برای احراز هویت پیدا میکند، با سیاست و قید و بندهای اجتماعی کنار نمیآید بنابراین افکارش را پشت زبان مخفی، پنهان میکند. اما در روستاها چنین مناسباتی وجود ندارد.
آیا زبانی را که در فضاهای مجازی شکل گرفته میتوان نوعی یا بخشی از زبان مخفی جوانان به شمار آورد؟
خیر. زبان رایج در فضاهای مجازی خاستگاه متفاوتی دارد؛ در آنجا به دلیل کم بودن فضا و زمان، به اجبار اصطلاحات و گونههایی از نوشتار رایج شده که در تعریف زبان مخفی نمی گنجد. مقولهای است جداگانه که نیاز به تحقیقاتی جدا دارد.
ایجاد زبانهای مخفی چه تأثیری بر اصل زبان میگذارد آیا لطمه ای به زبان وارد میکند؟
به هیچ وجه. نه تنها آسیبی به زبان نمیزند بلکه باعث غنای زبان میشود. راههای زیادی برای غنی کردن زبان وجود دارد که یکی از آنها ایجاد چنین زبانهایی است. از این طریق واژهها و عبارات بیشتری به بدنهی زبان وارد میشود.
زبانهای مخفی که از دل زبان فارسی بیرون آمده چه تفاوتی با زبان مخفی در دیگر زبان ها دارد؟
فرایندها و شیوههای کلی واژه سازی در زبانهای مخفی، جهانیاند. خاستگاه آنها نیز مشترک است اما در تعداد واژگان با هم متفاوت هستند. این تعداد در جوامع پیشرفته بیشتر است چون این جوامع، صنعتیتر و پیچیدهتر هستند. هرچه جمعیت و تعامل بیشتر شود شرایط برای ایجاد واژههای زبان مخفی مهیاتر میشود. آنها مراحل صنعتی شدن را زودتر از ما طی کردهاند.
به هر حال باید بپذیریم که واقعیات جامعه به صور مختلف نمود پیدا میکند. یکی از این صورتها «زبان مخفی» است و کار ما نیز همین است که در جامعه مسائل مربوط به تخصص و رشتهی خودمان را بررسی کنیم. به عنوان مثال من اگر پزشک باشم و طی آزمایشهایی متوجه شوم کسی بیماری ایدز دارد نمیتوانم آن را مخفی کنم و بگویم یک سرماخوردگی ساده است که با قرص بهبود مییابد. زبان مخفی هم، چه خوب چه بد، یکی از واقعیات جامعه است که باید به آن احترام گذاشت. اگر بد است که باید برای آن راهکار پیدا کرد. وظیفهی من به عنوان زبان شناس این است که این واقعیات را تصویر کنم. ضمناً کسی نمی تواند با ذهنیات خودش میان خوب و بد مرزبندی کند. وقتی ما آمار و تصویر درستی از مسائل و مشکلات اجتماعی داشته باشیم بهتر میتوانیم دربارهی آن تصمیمگیری کنیم. وقتی با چاپ و انتشار کتاب در زمینهی زبان مخفی مخالفت میشود در واقع به جای مقابله با علت و حل و فصل آن، با معلول مقابله میشود و این همان پاک کردن صورت مسئله است.
این مطلب در چارچوب همکاری رسمی و مشترک میان انسان شناسی و فرهنگ و آزما بازنشر می شود.