انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

روان‌شناسی شخصیت: کاربرد در زوج‌درمانی

شخصیت آدمی شناسه‌ی فردی او در میان گروهی از آدمیان است که چگونگی شناخت، دلبستگی و رفتار او را در پیوند و ارتباط با دیگران رقم می‌زند گرچه شخصیت، خود، برخاسته از پاد‌آمیزی همین مولفه‌هاست. هرچند اساس شخصیت بر همکاری بنیادهای زیستی و پرورش کودک در خانواده و جامعه نهاده است، ولی موثرترین و ژرف‌ترین نمودِ چگونگی آن در پیوند‌جویی میان زن و مرد و تعامل زن و شوهری خواهد بود. نظریه‌های شخصیت با رویکردهای گوناگون، در شناسایی چگونگی روابط، آسیب‌شناسی و بهبود و درمان روابط همسران کاربردی شایسته می‌یابند که بنابر دیدگاه و رویکردی که خاستگاه نظریه است روش‌ها و راهبردهای متفاوتی می‌تواند به‌کار برده شود. با این همه دستاورد مورد انتظار در هر حال بهبود روابط و زندگی‌ی همراه با شادمانی‌ی به اشتراک گذارده‌شده است. بر همین اساس و برای سنجش چگونگی پیوند همسران پرسشنامه‌های شناخته‌شده‌ای وجود دارد که ثنایی‌ (۱۳۷۹) از آنها با نام مقیاس‌های سنجش خانواده و ازدواج یادکرده‌است.

چرایی و چگونگی شکل‌گیری نهادی که افراد سازنده‌ی آن همسران هستند بر کیفیت روابط ایشان و در مرحله بعد بر پیوندهای میان فرزندان و والدین و نیز چگونگی پرورش شخصیت کودکان تاثیرگذار است. اساس چنین هم‌زیستی‌ی مهر‌آمیز و مهر‌پروری می‌تواند عشق، هم‌آیندی خانواده‌گی، هم‌فکری و یا حتی گریز از شرایط باشد! بنابراین پیوستار گسترده‌ای از چگونگی روابط وجود دارد. هرچند بسیاری از نوشته‌های موجود با مبنای روان‌کاوی و از سوی دیگر شناختی و رفتاری به مساله پرداخته‌اند، انتخاب همسر بازخوردی همه‌سویه به پیرامون خویش برای جستجوی شادمانی و کامیابی‌ی فزون‌تر از راه سهیم‌شدن با دیگری است چنان که مظفری و هادیان‌فرد(۱۳۸۳) اشاره کرده‌اند که شادمانی آدمیان در هنگام دلبسته‌گی بیش از زمان نادلبسته‌گی است.

در هر جامعه‌ای گروهی از همسران از زنده‌گی زناشویی خود خشنودند، دسته‌ای پس از مدتی به پیمان زناشویی پایان می‌دهند ولی گروه دیگری با این که از یکدیگر طلاق نگرفته‌اند نا‌دلبسته و گریزان از یکدیگرند(منادی، ۱۳۸۵). پدیدآورنده‌گان این وضعیت چیزها و کارهای گوناگونی می‌تواند باشد که منادی(۱۳۸۵) به زمان گفتگو بین زن و شوهر، کم‌بودن سرمایه‌های فرهنگی مشترک و عادت‌واره‌ها(فرهنگ ناهم‌گون) اشاره نموده است. آن‌چه روشن است این که برخی همسران درگیر چالشی پر‌کشمکش و بد‌فرجام‌ند که چگونگی روابط‌شان را دچار روندی کاهنده می‌کند. در این شرایط مداخله‌های درمانی و مشاوره‌ای می‌تواند به بهبود نگرش‌ها و شناخت‌ها و غنی‌سازی خزانه‌ی استنباطی و دگرگونی سازنده در رفتار بیانجامد. برای این کار باید بر چالشِ پدید‌آمده متمرکز شد تا جنبه‌های قابل دستکاری و بهبود را شناسایی نموده برای باز‌آرایی آن‌ها برنامه‌ریزی نمود(تبریزی و همکاران، ۱۳۸۶). بر اساس هدفی که درمانگر در روند مشاوره به همسران درگیر چالش برخواهد گزید، مکاتب زوج‌درمانی چندی را می توان برشمرد که گروه‌های روایتی با تمرکز بر کشمکش، مکاتب سیستمی، رفتارگرایی، رفتار-شناخت درمانگران، روان‌پویش‌گری و خودنظم‌بخشی(که شاید بتوان آن را رویکرد همه‌سویه درنظر‌گرفت) از آن جمله‌اند(همان). گرچه همه‌ی مکاتب پیش‌گفت به رابطه همسران به‌مانند رویدادی چند‌بعدی و متقابل می‌نگرند ولی پافشاری و تمرکزِ هر یک بر جنبه یا جنبه‌های ویژه‌ای است. با این همه می‌توان گفت از جمله اثر‌بخش‌گذارترین نظریه‌پردازان شخصیت که کاربردهای نظریه در عمل و برای روند درمان و بهبود را در حوزه‌ی روان‌درمانی همسران و به نوعی رابطه‌درمانی ممکن ساخت آلفرد آدلر باشد. فرایند روان‌درمانی آدلری دربردارنده‌ی چهار هدف ایجاد و حفظ رابطه‌ی خوب، کشف پویایی‌های بیمار از جمله سبک زندگی، هدف‌ها و ارزیابی چگونگی آن‌ها بر رفتارهای زندگی، به بیشینه رساندن بینش و بازجهت‌دهی بوده، فرایندی چهارمرحله‌ای است(علیزاده، ۱۳۸۳). بر چنین اساسی، تبریزی و همکاران(۱۳۸۷) فرایند‌های سازگارانه‌ی همسران را ۱/مبادله‌ی رفتار، ۲/محبت، ۳/ارتباط و حل تعارض و پرخاشگری، ۴/ایفای نقش، ۵/حمایت متقابل، ۶/عوامل جنسی، ۷/باورها و انتظارات، ۸/ رویدادهای زندگی، ۹/مشخصات فردی، ۱۰/سبک دلبستگی زوجین، ۱۱/اختلال روانی، ۱۲/جنسیت، ۱۳/بافت فرهنگی‌اجتماعی، ۱۴/سایر روابط و نقش‌ها و ۱۵/متغیرهای محیطی بیان نموده و کاستی یا نارسایی در هریک را سبب پدید‌آیی کشمکش و چالش دشوار در‌نظر گرفته‌اند. آن چه ایشان به نام فرایند‌های سازگارانه‌ی همسران به آن پرداخته‌اند با جنبه‌ها یا گونه‌های صمیمیت که تبریزی و همکاران(۱۳۸۶) دسته‌بندی نموده‌اند هم‌آیند به نظر می‌رسد گویی فرایند‌ها بر جنبه‌هایی از صمیمیت و همدلی بنا شده‌اند و خدشه به هر یک(صمیمیت یا فرایند هم‌آیند با آن) به بد‌کاری‌ی ارتباطی میان همسران خواهد انجامید. بر این اساس الگویی از درمان روابط همسران با نام مدل پنج‌گامی زوج‌درمانی (۱/مطالعه درگیری، ۲/جستجوی مثلث تمرکز، ۳/شناسایی و کشف مثلث تعارض، ۴/تغییر و بهبود مثلث تعارض و ۵/حل و فصل درگیری و بحران) به عنوان مدلی برخاسته از رویکرد خود‌نظم‌بخشی(همه‌سویه) از جمله نمونه‌هایی است که در نوشته‌های تخصصی به آن پرداخته شده است(تبریزی و همکاران، ۱۳۸۶). آن‌چه مسلم است بهبود در روابط و پیوند میان همسران شدنی نخواهد بود مگر این که شناخت، دلبستگی و رفتارشان به طور خود‌آگاه و خود‌خواسته بهبود یابد و همسران با باز‌تعریف نقش خود در گروه و برابر همسر خویش برای هماهنگی بیشتر و بهتر کوشش نمایند. ژرف‌سازی و پایدار‌سازی دلخواسته‌ها، راهبردها و اندیشه‌های بهبود‌یافته سویه دیگر کار درمانگر است.

در روند سنجش در هر گام از فرایند روان‌درمانی از جمله شناسایی کانون کشمکش، می‌توان از پرسشنامه‌ها به منزله‌ی ابزار ارزیابی بهره گرفت. برخی از این ابزارهای ساخته‌شده با نام سازنده‌گان یا ویژگی مورد سنجش و یا کمشکش مورد ارزیابی شناخته می‌شوند. از آن جمله می‌توان به مقیاس خرسندی زناشویی، مقیاس سازگاری زن و شوهر، مقیاس رضایت زناشویی، پرسشنامه تعارضات زناشویی، آزمون سازگاری زناشویی لاک-والاس و شاخص بی‌ثباتی ازدواج-احتمال طلاق اشاره نمود(ثنایی، ۱۳۷۹). گرچه این مقیاس‌ها، داده‌هایی به دست می‌دهند ولی مبتنی بر ارزیابی خودِ فردِ درگیر چالش خواهند بود و با این حساب داده‌های به‌دست‌آمده دچار کاستی و یک‌سویه‌نگری می‌باشد. در رویکردهای نوین که همه سویه چالش را مورد ارزیابی قرار می‌دهند و به دنبال راهکار و بهبود همه سویه‌اند، چنین به نظر می‌رسد که نباید برای داده‌گیری به ارزیابی‌های پرسشنامه‌ای‌‌ی پیش‌گفت بسنده کرد بلکه شایسته است با ارزیابی چند‌بعدی و بررسی سازمانی‌ی سامانه‌ی زناشویی، شناختی ژرف و چند‌جانبه به دست آورد تا بتوان درمانی به‌جا و به‌هنگام و روند بهبود‌دهنده‌ی پایدار و سودمند را پیاده نمود و آموزش داد./

اشاره‌ها:
هلفورد، ک. (۱۳۸۷)، زوج‌درمانی کوتاه‌مدت، برگردان نبریزی‌، م.، کاردانی، م. و جعفری، ف. . تهران: فرا‌روان.
دنوان، ج. (۱۳۸۶)، زوج‌درمانی: ر.وابط موضوعی، برگردان تبریزی، م.، مظلومی‌، س.، فرامرزی، ع. و علایی، پ.. تهران: فرا‌روان.
ثنایی، ب.، (۱۳۷۹)، مقیاسهای سنجش خانواده و ازدواج، تهران: موسسه انتشارات بعثت.
علیزاده، ح.، (۱۳۸۳)، آلفرد آدلر‌(گستره نظریه شخصیت و روان‌درمانی)، تهران: دانژه.
مظفری، ش. و هادیان‌فرد، ح.، مروری بر شادی و همبسته‌های آن، فصلنامه حوزه و دانشگاه، سال دهم، شماره ۴۱، زمستان ۱۳۸۳ ، قم.
منادی‌، م.، (۱۳۸۵)، جامعه‌شناسی خانواده، نهران‌: نشر دانژه.