انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

دوربین‌های روی مرز

تصویر: وانگ بینگ

اوژن رنزی برگردن روشنک رضا

 

فیلم «آتش در دریا، آن سوی لامپدوسا» ساخته جیان فرانکو رُزی (Gianfranco Rosi)، برنده خرس طلایی جشنواره برلین، از ۲۸ سپتامبر بر پرده سینماهاست. «تاآنگ (۱)، مردمی در تبعید بین چین و برمه» ساخته وانگ بینگ (Wang Bing)، ۲۶ اکتبر اکران شد. یازدهم ژانویه‌پیش رو نوبت فیلم «مابین مرزها» به کارگردانی آوی موگرابی (Avi Mograbi) است. سه تن از بزرگ‌ترین مستندسازان تصویری یکسان را برای ساخت فیلم برگزیده‌اند؛ تصویر پناهندگان.

 

رُزی تصویر گروه کوچکی از ساکنان جزیره «لامپدوسا» را ترسیم می‌کند که با قرنطینه آغاز می‌شود تا بعد از آن زندگی‌هایشان را در هم گره بزند و سرانجام کلیشه دهه ۵۰ میلادی را در ذهن‌ها تداعی کند؛ زن‌ها خانه‌داری می‌کنند، مردها ماهیگیری و بچه‌ها در چمنزارها بازی می‌کنند درحالی که رادیو با پخش ترانه‌هایی قدیمی به همه آرامش می‌بخشد. با این حال ما در سال ۲۰۱۶ هستیم، هرشب نیروی دریایی صدها مهاجر را از وسط دریا جمع‌آوری می‌کند؛ مهاجرانی که ترجیح می‌دهند زندگی‌شان را بر قایق‌های کهنه و خطرناک به خطر بیندازند تا این‌که بخواهند یک روز دیگر را در لیبی سرکنند. این واقعیت با سبک خشک و خشن مستندی تحقیقی به فیلم بدل شده است. تصاویری سریع که با وجود روند بسیار کند پلیس در تشخیص هویت، هویتی از هیچ‌کس به دست نمی‌دهد. چیزی که رُزی ابراز یا حتی افشا می‌کند جدایی دو دنیای همسایه ولی نفوذناپذیر است. به فیلم درآوردن لامپدوسا بیشتر از آن‌که به پناهندگان اشاره کند غفلت و چشم بستن جامعه اروپایی را هدف می‌گیرد که پشت دیوارهایی سنگر گرفته است که بالاترین نقطه‌اش بدون شک توهم توانایی‌اش در قطع ارتباط با بقیه دنیاست. این فیلم با وجود میزانسن قوی، مسحور کننده و بی‌نقصش در تمام لحظات با نشان ندادن راه‌های پذیرا شدن پناهجویان، ریسک افتادن در دام استعاره خاص خود را دارد.

 

تاآنگ اما مسیری متفاوت در پیش می‌گیرد. سینمای وانگ بینگ بار دیگر برای اعطای نام، موجودیت و صدایی به آن‌ها که خاموش مانده‌اند پیشقدم می‌شود. اهالی قبیله تاآنگ مردمی ساکن مناطق مرزی هستند. آن‌ها در برمه زندگی می‌کنند و جنگ داخلی که نیروهای شورشی را رودرروی حکومت قرار داده در آن‌جا مهاجرانی را به وجود آورده است که مکرر بین چین و برمه در تردد هستند. فیلم‌های پیشین این کارگردان که بر ساختاری مکانی (کارخانه در فیلم «خط آهن غرب» و آسایشگاه در فیلم «دیوانه‌وار») یا بر یک شخصیت (نویسنده در فیلم «زندگی‌نامه یک زن چینی» و خواهر بزرگ‌تر در فیلم «سه خواهر از یون نان») تاکید می‌کنند، بر سینمایی متکی بر مرزهایی مشخص اذعان دارند. حال با وجود این دشواری دوچندان (نشان دادن یک مکان یا یک هویت) درجایی که همه‌چیز مثل زیستگاه، زبان و مرزها دوگانه است چگونه می‌توان به تصویر مردمی آواره دست یافت؟ کارگردان که برای فرار از کنترل ارتش مجبور به فیلم‌برداری شبانه است باید دوربین را نزدیک آتشی مستقر کند که گروه‌های کوچکی از مردم کنارش می‌نشینند، غذایشان را با هم قسمت می‌کنند، چند کلمه‌ای ردوبدل می‌کنند و سعی می‌کنند بخوابند. در خلال همین رفع مشکلات عملی هم است که او به تصویری از این مردم دست پیدا می‌کند؛ تعداد بی‌خانمان‌ها کمتر از کسانی است که سرپناهی –هرچند موقتی- دارند. آیا سینما می‌باید برای پناهندگان به دنبال سرپناه باشد تا بتواند حرف آن‌ها را بفهمد؟ در نهایت فیلم وانگ بینگ با حیله اجبارهای ارتش را دور می‌زند و چیزی را جز این به تصویر نمی‌کشد: اتراقگاه‌هایی که شب‌های تاآنگ را برمی‌افروزند.

 

اما به عکس، موگرابی فیلمی را تولید می‌کند که در آخر تغییر جهت نمی‌دهد. هدف این کارگردان اسرائیلی در ابتدا این بود که به پناهجویان آفریقایی که در کمپی واقع در صحرایی در مرز اسرائیل اسکان داده شده‌اند پیشنهاد دهد شرح‌حال‌های قدیمی پناهجویان یهودی را بررسی کنند تا با آن به جامعه اسرائیل یادآورد شود که کشور آن‌ها را مردمی مهاجر بنا نهاده‌اند. ایده او جالب است اما عقب‌نشینی او -یا چگونه پناهجویان، فیلم را از آن خود کردند و آن را به داستان شخصی خود تغییر دادند- از آن هم جالب‌تر است.

 

قوی‌ترین لحظه‌های این سه فیلم بیشتر از این که مربوط به صحنه‌هایی باشد که کارگردان پناهگاهی را پیشنهاد می‌دهد، مربوط به صحنه‌هایی است که او در آن‌ها خطر از دست دادن جان‌پناه خود را هم می‌پذیرد. به هر صورت مردان و زنانی که سینما مدعیانه به نجات زندگی‌شان نزدیک می‌شود، موفق شدند در فیلم وارد شوند، جای خود را در آن باز کنند و مسیر اولیه‌اش را به او بازگردانند.

 

(۱) نام قومی است که در ایالت «شان» برمه، «یون نان» چین و تایلند شمالی زندگی می‌کنند.

 

لوموند دیپلماتیک دسامبر ۲۰۱۶

انسان شناسی و فرهنگ ناشر رسمی مجله لوموند دیپلماتیک در ایران است