انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

دربارۀ هادی میرمیران: بی‌زمان و بی‌مکان!

محمد شمخانی

مهندس هادی میرمیران به یک عبارت جزو پرکارترین معماران معاصر ایرانی و به یک عبارت پرکارترین معمار بعد از انقلاب ما به‌حساب می‌آید و این را هم تعداد طرح و ساخته‌هایش به ما می‌گوید و هم توفیقی که برای اجرای خیلی از طرح‌ها و پروژه‌هایش داشته است…

متولد ۱۳۲۳، قزوین

درگذشت ۱۳۸۵، برلین
فارغ‌التحصیل رشتۀ معماری دانشکدۀ هنرهای زیبا دانشگاه تهران ۱۳۴۷
مسئول کارگاه معماری واحد طراحی و شهرسازی شرکت ملی ذوب‌آهن ایران ۱۳۵۸ ـ ۱۳۴۷
سرپرست واحد طراحی شرکت خانه‌سازی ایران ۵۹ ـ ۵۸
سرپرست واحد طراحی ادارۀ کل مسکن و شهرسازی اصفهان ۶۶ ـ ۶۰
مدیرعامل و مدیر طراحی شرکت مهندسین مشاور نقش‌جهان ـ پارس از ۶۷
مدرس دانشکدۀ معماری دانشگاه علم و صنعت ۱۳۷۶ ـ ۱۳۷۰
جایزه اول در مسابقه شرکت خانه‌سازی ایران برای مجتمع ایل گلی تبریز ۱۳۷۱

مدرس دانشکده‌های معماری دانشگاه‌های آزاد تهران، شیراز و همدان از سال ۱۳۷۵
ارائه‌دهندۀ بیش از ۲۳ طرح معماری
ارائه‌دهندۀ چند طرح جامع و تفصیلی برای اصفهان و شیراز
ارائه‌دهندۀ طرح‌های احیای مناطق تاریخی در شیراز، اصفهان، تبریز و تهران
شرکت‌کننده و برندۀ جایزه در بسیاری از مسابقات معماری
کسب مقام اول جایزۀ بزرگ معمار ۱۳۸۲
نویسندۀ مقالات درزمینۀ معماری در مجلات تخصصی

چیزی که معماری مدرن و معاصر ایران‌ همچنان کم دارد و از کمبود آن می‌نالد و هرگز نمی‌بالد، پژوهش‌هایی بنیادی است که گذشته‌ای درخشان را به آینده‌ای مبهم گره بزند. مشکل دیگر در معماری معاصر ایران نبود نشانه‌هایی از تداوم و پیوستگی است و همین، حرف‌زدن دربارۀ آن را سخت و صورت‌بندی آن را ناممکن می‌سازد. پراکندگی آثار و پوسته‌های جسته‌وگریخته‌ای که هیچ‌گاه حول یک هسته نبوده‌اند و شکل نگرفته‌اند و هیچ‌گاه جریانی ساری و سازنده نساخته‌اند، توصیف تمام دستاوردهای معماری معاصر ایران است که آن ‌هم در معدود نام‌ها و معدود نشانه‌هایی خلاصه می‌شود. یکی از چیزهایی که می‌تواند سازنده یا تداعی‌کنندۀ معماری یک کشور در دوره‌ای تاریخی باشد، بناهای یادمانی و سازه‌های شاخص شهروندی است، که سفارش آن بیشتر از سوی دولت و شرکت‌ها و شهروندان صاحب ثروت است. چیزی که به یک معمار متشخص امکان و اجازه می‌دهد تا ایده و عقیدۀ پیشرو خود را فراتر از خواست‌های معمول و مرسوم و روزمره و مطابق با معیارهای زیبایی‌شناسی و پلاستیک پیاده کند و مفهوم تازه‌ای از اقامت و اجرا را به بروز و ظهور برساند.

در دو سوی این ماجرا که گفتم، شاید البته هنوز آن‌طور که باید و شاید هیچ نوع صف‌آرایی روشن و شفافی صورت نگرفته باشد؛ یعنی نه آن معماری پا به عرصه گذاشته که با خلاقیت خود چشم‌ها را خیره کند و نه سفارشی طرح شده که توأم با آزادی بیان و ایده برای معمار باشد. این موضوع استثنایی هم دارد، که البته چون جریان‌ساز نبوده نمی‌توان از آن به‌طور جامع‌ و مانع سخن به میان آورد. از بین همین استثناها یکی هم «هادی میرمیران» است که حداقل به خاطر عمل‌گرایی‌اش در این عرصه نمی‌توان او را نادیده گرفت. کسی که همین الان و همین ساعت هم طراحی و اجرای پروژه‌های خاصی را در اختیار دارد و پیش می‌برد.
میرمیران متعلق به نسلی است که کار حرفه‌ای را به‌طور مشخص بعد از انقلاب شروع کرده‌اند و آثار قابل‌بحثی را در نوع خود ارائه داده‌اند. نسلی که خواسته و می‌خواهد با در نظر گرفتن دستاوردهای گذشته، که یک‌سر دغدغۀ تاریخ معماری ایران را داشته و در رسیدن بدان چندان موفق نبوده است، تلاش‌های جدیدی را ارائه بدهد.
او همان‌طور که بارها در سخنرانی‌های خود گفته و در آثارش نیز نشان داده، اعتقادی به جداسازی معماری سرزمین‌های مختلف و زمان‌های متفاوت ندارد و مرزبندی‌های خشک زمانی به‌عنوان «سبک‌ها» و مرزبندی‌های خشک سرزمینی به‌عنوان «سنت‌های معماری» را نمی‌پذیرد و نقطۀ مقابل آن ‌هم به عدم تعیین و تعلق سرزمینی معماری مایل و معتقد نیست. میرمیران استفاده از الگوهای معماری ایران را در آثارش چنین استدلال می‌کند:

تحلیل معماری ایران نشان می‌دهد که به‌رغم کثرت، تنوع و پیچیدگی بناها، اصول، مبانی و الگوهای نسبتاً معدودی در طول زمان به اشکال مختلف در این معماری به کار گرفته شده‌اند. افزون بر آن، تکامل معماری ایران بیشتر بر تعالی این اصول، مبانی، الگوها و در جریان نوعی فعالیت هوشمندانه و ماهرانه استوار بوده است تا ایجاد آن‌ها. با پذیرش این امر، پرسشی پیش می‌آید که آیا نمی‌توان در معماری امروز ایران نیز به همان اصول و مبانی و الگوها پرداخت و آن‌ها را در جریان یک فعالیت خلاق تکامل بخشید و به پیش برد. پاسخ مثبت به این پرسش بود که موجب شد در طرح‌های من اصول و مبانی معماری گذشتۀ ایران مبنای کار قرار گیرد.

یکی از آثار مهندس میرمیران که باعث شد او جایزۀ بزرگ معمار ۸۲ را که با حضور داوران خارجی برگزار می‌شد، به خود اختصاص دهد، کار مشترک او با «مسعود عربشاهی» بود که از حیث به‌کارگیری مبانی و اصول معماری تاریخی ما جایگاه خاصی میان آثار پرتعداد او داشت. این اثر کانون وکلای تهران بود که طراحی و اجرای آن را میرمیران بر عهده داشت و طراحی و اجرای نقش‌برجستۀ باشکوه آن را عربشاهی. نقش‌برجسته‌ای که در تداوم‌بخشیدن به سازه، همان جایگاه نمادین خود را در نگاهی تاریخی می‌یافت و بااین‌حال سراسر امروزی بود و می‌نمود.
مهندس میرمیران در کنار کسانی چون «نادر اردلان» شاید از معدود معماران با شناختی باشد که این ظرفیت‌های تاریخی را به‌صورت امروزین و اصولی در اثر خود آورده‌اند:

از بررسی و تحلیل عناصر و الگوهای تاریخ معماری ایران این نتیجه حاصل می‌شود که عناصر و الگوهای یادشده اگرچه هر یک در دورۀ معینی از تاریخ معماری این سرزمین خلق شده‌اند، اما با حضور ممتد در دوره‌های بعدی، تکامل و پالایش یافته، دارای هویتی مستقل از زمان شده‌اند و مفهوم عامی را از یک الگو یا یک عنصر معماری ارائه می‌دهند که شأن تجریدی یافته و دارای تصویری ذهنی و حامل بار عاطفی است. اگر بپذیریم که این کیفیت معروض زمان نیست، بار دیگر اجازه خواهیم یافت که از آن‌ها در شکل تجریدی خود در معماری امروز استفاده کنیم.

اینجاست که پی به‌منظور میرمیران از معماری بی‌زمان و مکان و نه آن معماری بی‌مکان و بی‌توجه به سرمایۀ عظیم بشری می‌بریم. چیزی که انگار خواسته و تاحدود زیادی توانسته در سی و چند سال کار حرفه‌ای معماری به آن برسد و بدان بپردازد. در بررسی آثار شاخص این هنرمند، صرف‌نظر از کیفیت نهایی و زیبایی‌شناسی آن‌ها، به یک سری اصول بنیادی برمی‌خوریم که همه به‌نوعی از تاریخ معماری این سرزمین آمده‌اند و هم‌نهاد با پیشنهادهایی شده‌اند که معماری پست‌مدرن در شمایی بازتر و بزرگ‌تر می‌دهد. گرایش به مفهوم‌سازی تجریدی و ذهن‌گرایی، گرایش به فرم و فضا در گذار از ماده به روح (همچنان که در معماری رو به تکامل تاریخی اصفهان دیده است) و بالاخره کلی‌نگری اهم این ویژگی‌های بنیادی را در طرح‌ها و ساخت‌وسازهای میرمیران تشکیل می‌دهند. چیزی که با درجه‌ای از شفافیت در طرح‌ها و آثاری چون فرهنگستان‌های جمهوری اسلامی، طرح کتابخانۀ ملی ایران، طرح موزۀ مرکز اسناد رفسنجان، طرح موزۀ ملی آب ایران (مشترک با بهرام شیردل)، کانون وکلای مرکز و… خود را نشان می‌دهد و نمایان می‌کند:

دو نکتۀ اساسی در این نوع معماری پیش می‌آید: اول اینکه مفاهیم، اسطوره‌ها، مضامین و دیگر تولیدات فکری اشتراکات زیادی در فرهنگ‌های مختلف دارند و عمدتاً مفاهیم واحدی هستند که در سرزمین‌های مختلف به صورت‌های گوناگون بیان شده و به تصویر درآمده‌اند. ازاین‌رو زمانی که معماری خود را به خدمت تجسم‌بخشیدن به آن‌ها قرار می‌دهیم اثر معماری خواه ناخواه کیفیتی فراتر از سرزمین معین می‌یابد و به‌نوعی جهانی می‌شود، به‌خصوص اگر مفاهیمی که دستمایۀ کار قرارگرفته‌اند مربوط به مقولات کلی هستی باشند.

دوم اینکه فرم‌ها و فضاهای معماری اگرچه در ابتدا در جهت تجسم‌بخشی به مفاهیم معینی خلق می‌شوند، اما به علت خاصیتی که به‌طورکلی در فرم و فضا وجود دارد و به‌خصوص آن بخش از خلاقیت فضایی که اصولاً خارج از کنترل و آگاهی طراح صورت می‌گیرد، به‌سادگی به افادۀ مفاهیم دیگری نیز میل می‌کنند. تجربه نشان می‌دهد که هر اندازه قدرت فضایی و شکلی اثر معماری بیشتر و غنی‌تر باشد به همان اندازه برای پذیرش و ارائۀ مفاهیم مختلف توانایی بیشتری خواهد داشت.

مهندس هادی میرمیران به یک عبارت جزو پرکارترین معماران معاصر ایرانی و به یک عبارت پرکارترین معمار بعد از انقلاب ما به‌حساب می‌آید و این را هم تعداد طرح و ساخته‌هایش به ما می‌گوید و هم توفیقی که برای اجرای خیلی از طرح‌ها و پروژه‌هایش داشته است. فرصتی که کمتر نصیب هر معمار ایرانی می‌شود و برای به دست آوردن آن، علاوه بر توانایی فکری و فلسفی، دلایل دیگری هم لازم می‌نماید.
میرمیران بعد از تمام کردن رشتۀ معماری دانشکدۀ هنرهای زیبا تهران با رتبۀ اول در سال ۱۳۴۷ تا سال ۱۳۵۷ مسئول کارگاه معماری واحد طراحی و شهرسازی شرکت ملی ذوب‌آهن ایران، از سال ۱۳۵۸ تا ۱۳۵۹ سرپرست واحد طراحی شرکت خانه‌سازی ایران، از سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۶ سرپرست واحد طراحی اداره کل مسکن و شهرسازی استان اصفهان و از سال ۱۳۶۷ تاکنون مدیرعامل و مدیر طراحی شرکت مهندسین مشاور نقش‌جهان ـ پارس بوده و هست.

از طرح‌های مهم این معمار نسل سوم معماری معاصر ایران می‌توان به طرح سفارت ایران در هراره، سالن مراجعین کنسولی وزارت امور خارجۀ تهران، سرکنسولگری ایران در فرانکفورت، سفارت ایران در بانکوک، ساختمان مرکزی بانک صادرات ایران، ساختمان استانداری تهران، کتابخانۀ مرکزی شیراز، موزۀ ملی آب ایران در تهران، مرکز ورزشی رفسنجان، طرح مجموعه و محوطه‌سازی مجلس شورای اسلامی (میدان بهارستان)، مجتمع مسکونی تجاری ـ خدماتی نواب در تهران، طرح مرکز شهر جدید پولادشهر در اصفهان و … اشاره کرد که با طرح جامع منطقۀ اصفهان، طرح جامع و تفصیلی شهر اصفهان، طرح جامع و تفصیلی شیراز و طرح مجموعه شهری (کلان‌شهر) اصفهان، درزمینۀ شهرسازی، تکمیل می‌شود.
میرمیران ‌همچنین طرح احیای محور تاریخی شیراز، طرح احیای مجموعۀ میدان کهنه و مسجد جامع عتیق اصفهان، طرح احیای مجموعۀ کریمخانی شیراز، طرح احیای منۀقه تاریخی تبریز و بالاخره طرح ساماندهی مجموعۀ بهارستان تهران را نیز در کارنامه خود دارد.

و اما ازجمله جوایزی که میرمیران در مسابقات مختلف و متعدد معماری برای طرح‌هایش دریافت کرده است، می‌توان خیلی کلی به دریافت لوح تقدیر جامعۀ مهندسان مشاور ایران برای شناسایی و معرفی معماری ایران در سال، ۱۳۷۵ معمار برگزیدۀ سال ۱۳۷۹ در اولین دورۀ اعطای نشان معماری ایران (استاد پیرنیا)، جایزه مهراز ـ سال، ۱۳۸۱ انتخاب شده به عنوان پیشکسوت معماری توسط سازمان نظام‌مهندسی ساختمان کشور سال ۱۳۸۱، برندۀ دوم جایزۀ بزرگ معمار سال ۱۳۸۰ به خاطر مجموعۀ ورزشی رفسنجان، برندۀ نخست جایزۀ بزرگ معمار سال ۱۳۸۲ برای ساختمان کانون وکلای دادگستری مرکز، رتبۀ دوم در مسابقه بزرگ طرح مجموعۀ آتی‌سنتر تهران ۱۳۸۲ و دریافت لوح تقدیر و تندیس از جامعۀ مهندسان مشاور ایران در سال ۱۳۸۳ اشاره کرد.
میرمیران تاکنون سخنرانی‌های زیادی هم در مراکز علمی و آموزشی مثل دانشکده‌های معماری، موزۀ هنرهای معاصر تهران، مدرسۀ معماری A.A لندن و … داشته که در آن‌ها بیشتر به تبیین دیدگاه‌های معماریایی نسل خود و گاه خیلی کلی به صورت‌بندی معماری نسل‌های پیش از خود پرداخته است.
با تمام این حرف‌ها معماری مدرن و معاصر ایران هنوز در بند اماها و آیاها و اگرهای زیادی است که اگر با پژوهش‌های دامنه‌دار علمی و رویکردهای عملی بدان‌ها پاسخ داده نشود، معلوم نیست که به کدام مقصد میل کند و سر از کجاها دربیاورد. حضور مهندس میرمیران و معماران شناخته‌شده دیگری که به خاطر تنگناهای شایع در این حوزۀ خلاقه و در ایران کمتر مجال بروز و ظهور ایده‌ها و عقایدشان هست، شاید تنها دلگرمی در این حوزه به‌حساب بیاید که آن‌هم متأسفانه به خاطر پراکندگی و بی‌پشتوانگی کمتر نوید آینده‌ای روشن را می‌دهد!

 

– این مقاله ابتدا در مجموعۀ «مهرگان» و در جشن‌نامۀ مشاهیر معاصر ایران به سفارش و دبیری محسن شهرنازدار تهیه و منتشر شده است. پروژۀ مهرگان که در موسسه فرهنگی- مطبوعاتی ایران به انجام رسید؛ به معرفی نخبگان ایرانی متولد ۱۲۹۰ تا ۱۳۳۰ خورشیدی می‌پرداخت. بخشی از این پروژه سال ۱۳۸۳ در قالب کتاب منتشر شده است.

– ویرایش نخست توسط انسان‌شناسی و فرهنگ: ۱۴۰۲

– آماده‌سازی متن: فائزه حجاری‌زاده

-این نوشته خُرد است و امکان گسترش دارد. برای تکمیل و یا تصحیح اطلاعات نوشته شده، به آدرس زیر ایمیل بزنید:

elitebiography@gmail.com