انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

درباره جمال‌الدین مستقیمى: از این تخته بند تن!

دکتر جمال‌الدین مستقیمى را «پدر آناتومى ایران» می‌دانند. او طى چند دهه فعالیت علمى، خدمات ارزنده‌ای در حوزه بسط و گسترش دانش آناتومى در ایران کرده و یافته‌های علمى او ابعاد جهانى نیز یافته است…

– پدر آناتومى ایران

ـ متولد ۱۲۹۴ شیراز

– درگذشت ۶ آذرماه ۱۳۸۴ مشهد

-اولین دستیار آزمایشگاهی علم آناتومی در ایران

ـ پایان تحصیلات متوسطه در شیراز

ـ عزیمت به تهران و تحصیل در دانشکده پزشکى

ـ حضور در کلاس درس تشریح پروفسور بلر و دستیارى او

ـ فارغ‌التحصیل اولین گروه دانشکده پزشکى تهران ۱۳۱۷

ـ تأسیس مدرسه عالى بهداشت مشهد و تأسیس دومین سالن تشریح ایران ۱۳۱۹

ـ ریاست بهدارى کاشمر

ـ تدریس در دانشکده علوم پزشکى مشهد و مدیر گروه تشریح ۱۳۲۸ تا ۱۳۵۲

ـ ارتقا به درجه استادى دانشگاه ۱۳۳۶

ـ تأسیس ۷سالن تشریح در شهرهاى ایران تا قبل از بازنشستگى

ـ بازنشستگى ۱۳۵۲

ـ تدریس در دانشگاه تهران، دانشگاه ارومیه، دانشکده علوم پزشکى مشهد و… تا سال ۱۳۷۳

– کسب عنوان بزرگ‌ترین آناتومیست قرن بیستم و پدر علم اندام‌شناسی به دلیل خدمات و کشفیاتی که در این علم انجام داده و به دلیل ۶۵ سال تلاش در علم آناتومی

– تصویب و ثبت جهانی پژوهش علمی «اثبات عدم ارتباط بین دو پیاز شامه در مغز» در سال ۱۹۶۵ در هشتمین گنگره بین‌المللی آناتومی و تشریح در آلمان

– تهیه مدل‌های بیوپلاستیک در سال ۱۹۶۰ در کشور آلمان برای اولین بار

ـ برخى از آثار او عبارت‌اند از:

کالبدشکافى انسانى، تشریح و فیزیولوژى، بافت‌شناسی، جنین‌شناسی، رویان‌شناسی و…

تصحیح کتاب‌های معتبر آناتومی جهان ازجمله SOBOTTA و GRAYS ANATOMY

جواد کزلان توسى ـ زهرا خان: می‌گویند این مرد بیشتر عمر خود را در اتاق تشریح دانشگاه گذرانده است. جمعه، روزهاى عید و تعطیل هم براى او معنا نداشته و حتى گاهى کنار جسد خوابش می‌برده و صبح خود را کنار جسد می‌یافته است!
از پدر علم آناتومى ایران می‌گوییم او که عمر پربرکت خود را درراه خدمت به علم پزشکى سپرى کرده است. دکتر جمال‌الدین مستقیمى را در منزلش، واقع در خیابان گلستان مشهد ملاقات می‌کنیم.

دکتر از مدتى قبل تحت عمل جراحى پا قرارگرفته است و به سبب درد پا بی‌قرار است. می‌خواهد که او را به اتاقش ببرند و جمع ما را ترک می‌کند.

دختر او از زندگى پدر علم آناتومى ایران می‌گوید:
جمال‌الدین مستقیمى در سال ۱۲۹۴ در شیراز متولد شد. او تا پایان دبیرستان در شیراز تحصیل کرد و سپس به تشویق رئیس اداره فرهنگ شیراز براى ادامه تحصیل راهى تهران شد. او ابتدا قصد ورود به دانشکده را داشت، اما هنگام رفتن براى ثبت‌نام در بین راه به‌طور تصادفى دوستى را می‌بیند و با پیشنهاد او هردو راهى دانشگاه پزشکى شدند. تا قبل از آن زمان دانشکده پزشکى در تهران تأسیس نشده بود و پذیرش دانشجو نیز به‌صورت کنکور نبود.
کار خوب تشریح او درهمان اوایل، نظر پروفسور آمریکایى تشریح دکتر بلر را به خود جلب کرده و از آن زمان مستقیمى به آناتومى علاقه‌مند می‌شود.
در سال ۱۳۱۷ او به‌عنوان اولین گروه از دانشکده پزشکى تهران، فارغ‌التحصیل می‌شود و دو سال سربازى را پس‌ازآن در کرمان می‌گذراند. در سال ۱۳۱۹ براى تأسیس مدرسه عالى بهداشت راهى مشهد می‌شود و به همراه تنها پزشکان آن زمان مشهد، این مدرسه را تأسیس می‌کند.
مستقیمى در پى به وجود آمدن اختلافاتى بین آن استادان و دانشگاه تهران و معلق ماندن مدرسه عالى بهداشت به کاشمر می‌رود و دو سالی را در آنجا به‌عنوان رئیس بهدارى به خدمت مشغول می‌شود. در سال ۱۳۲۸ این مدرسه به‌طور رسمى به دانشکده پزشکى تبدیل می‌شود و او با حکم دانشیارى به تدریس در آن می‌پردازد. در سال ۱۳۳۶ او به رتبه استادى ارتقا می‌یابد. از ابتداى تأسیس دانشکده پزشکى مشهد تا سال ۱۳۵۲ جمال‌الدین مستقیمى به‌عنوان استاد کرسى و مدیر گروه آناتومى دانشکده پزشکى مشهد باقى می‌ماند. تا اینکه در ۳۰ مهرماه آن سال با درخواست بازنشستگى از دانشگاه مشهد بازنشسته می‌شود و از فرداى آن روز در بیمارستان شفا یحیائیان تهران مشغول تدریس به رزیدنت‌های گوش، حلق و بینى می‌شود.
او پس از انقلاب در سال ۱۳۶۱ به دعوت دانشگاه ارومیه در آن دانشگاه تدریس می‌کند.
سال ۱۳۶۴ مستقیمى به درخواست دکتر بهرامی، رئیس دانشگاه مشهد، به این شهر برمی‌گردد. به دلیل خالى شدن دانشگاه‌ها از استاد، بعد از انقلاب اولین گروه دانشجویان در داخل زیر نظر او در مشهد تربیت می‌شوند.
در این سال‌ها او به دعوت دانشگاه‌های دیگر، در شهرهاى مختلف ایران نیز به تدریس می‌پرداخته است. سال ۱۳۶۹ بار دیگر از دانشگاه مشهد می‌رود و پس‌ازآن تا سال ۱۳۷۳ هفته‌ای یک‌بار براى تدریسبه دانشجویان phd به تهران مسافرت می‌کند. او در ۳۰سال اولیه خدمت خود ۷آزمایشگاه تشریح را راه‌اندازی می‌کند.
در مشهد، اهواز، بیمارستان یحیائیان تهران، مرکز علوم پزشکى ایران، ارومیه، بابل و نیز در تأسیس آزمایشگاه تشریح دانشگاه تهران نیز شرکت داشته است.
جمال‌الدین مستقیمى نویسنده کتاب مشهور کالبدشناسى انسانى، بیش از ۵۰ سال از عمر خویش را صرف تربیت نیروهاى متخصص در این رشته کرده است. آناتومى، پایه طب است و بدون آموزش صحیح آناتومى نمی‌توان پزشک خوب تربیت کرد. و جمال‌الدین مستقیمى، سهم مهم و ویژه‌ای در پیشبرد و تکامل این دانش پایه داشته است. در سالن تشریح دانشکده علوم پزشکى مشهد، او پیگیر و خستگی‌ناپذیر در جست‌وجوی تشریح و تحلیل اجزاى بدن انسان، صدها جسد و جنازه را شکافته و تجزیه کرده است.
اکثر فارغ‌التحصیلان این دانشکده در حدفاصل ۱۳۱۹ تا ۱۳۶۰ خاطرات ویژه و به‌یادماندنی از کلاس درس دکتر مستقیمى دارند. برخى از این فارغ‌التحصیلان، پیرمردى به نام «مش تقى» را به یاد می‌آورند که در سالن تشریح دانشکده، مسئول حفظ و نگهدارى اجساد بود و دکتر مستقیمى به او بسیارى از نکات ظریف فنى وعلمى مقدمات تشریح را آموخته بود. در پشت ساختمان دانشکده علوم پزشکى مشهد ـ از همان سالى که جمال‌الدین مستقیمى سالن تشریح این دانشکده را تأسیس کرد ـ دریچه‌ای رو به خیابان تعبیه شده بود که با کمک شهردارى و پلیس شهر، اجساد مجهول‌الهویه‌ای که در سطح شهر یافت می‌شد را به درون این دریچه انتقال می‌دادند. گویا این دریچه راهى مستقیم به حوض‌خانه مش تقى داشته است که با انواع و اقسام داروهاى نگهدارى اجساد ، هماره مملو از جسدهاى آماده براى تشریح دکتر مستقیمى بود.

شاید هیچ‌کدام از این اجساد در تصورشان هم نمی‌گنجید که روزى ابزار یکى از مهم‌ترین کنکاش‌های علم پزشکى ایران باشند.
به گفته دکتر حقیر که یکى از دانشجویان دکتر مستقیمى بوده است، بالاترین آمار تشریح جسد یعنى ۶۰۰ مورد ، در دنیا به دکتر مستقیمى تعلق دارد. او به نقل از دکتر جهانشاه صالح، پزشک نامدار قدیمى، می‌گوید: دکتر حقیر از دوران دانشجویى به یاد می‌آورد که مدعیان اصلى آناتومى در دنیا ۴ نفر هستند. یکى دکتر مستقیمى در مشهد، یکى در فرانسه، یکى در روسیه و دیگرى در آلمان.
«دکتر مستقیمى مخالف شدید استفاده از اسلاید بود. وقتى سر کلاس می‌آمد تکه‌هایی از جسد زیر بغلش بود و از همان ردیف جلو به تک‌به‌تک بچه‌ها نشان می‌داد.»
دکتر مستقیمى در طراحى و ساختن انواع مدل اعضاى بدن انسان بی‌همتاست. او اولین کسى است که با ابتکار خویش مدل‌های طبیعى و غیرطبیعى اعضاى بدن انسان را طراحى کرده و ساخته است.وقتى مدل پایه مغز او را در کنگره بین‌المللی تشریح در لنیزگراد به معرض نمایش گذاشته‌اند، تعجب بسیارى از پزشکان جهانى شرکت‌کننده را برانگیخته است.
این کنگره در آگوست ۱۹۷۰ م. در شهر لنیزگراد روسیه برگزار شده است، براى شرکت در این کنگره اکثر پزشکان ایران که فارغ‌التحصیل فرانسه بودند از پاریس به روسیه رفتند، اما مستقیمى از مشهد به سمت مرز روسیه راه می‌افتد و نمی‌داند کسانى که از کشورهاى غیراروپایى می‌آیند، باید مدتى در قرنطینه باشند و یا برگه واکسن داشته باشند. بنابراین روزهاى اول کنگره را در قرنطینه به سر می‌برد و روز آخر کنگره از قرنطینه آزادمى شود با این حال مدل هسته‌های مغز او در آن کنگره به‌عنوان مدل برتر انتخاب می‌شود. پزشکان حاضر در کنگره از اینکه او مدتى را در قرنطینه سپرى کرده و از حضور در کنگره محروم بوده ابراز تأسف می‌کنند اما جمال‌الدین مستقیمى می‌گوید: نه! اتفاقاً فرصت خوبى بود تا تمام استخوان‌های بدن را براى کسانى که در قرنطینه بودند، تدریس کنم!
ازجمله ابتکارهاى ویژه مستقیمى، ماکت شبکه خون‌رسانی بدن انسان بود. اما در رگ‌های یک جنین مرده، مایع پلاستیکى مقاوم در برابر اسید را تزریق می‌کرد. این مایع در سراسر شبکه رگ‌ها و مویرگ‌های جنین گسترش می‌یافت. پس‌ازآن، جنین را در اسید حل می‌کرد، آنچه باقى می‌ماند، شبکه کامل رگ‌ها و مویرگ‌ها در طرح بدن جنین بود…
دکتر بربرستانى درباره ابتکارهاى شاگردان او می‌گوید: «همه کارهاى دکتر ابتکارى بود. او تنها کسى است که در ایران مولاژهاى طبیعى در غلاف پلاستیک ساخت و به بخش آناتومى دانشکده مشهد اهدا کرد»
وجود این مدل‌های بیوپلاستیک که دکتر مستقیمى براى ساختن آن‌ها وقت و هزینه بسیارى را صرف کرده است، یک ویژگى ممتاز بخش آناتومى دانشگاه پزشکى مشهد در مقایسه با دانشگاه‌های دیگر ایران به شمار می‌رود.
دکتر حکمت، استاد آناتومى دانشکده شهید بهشتى تهران است او نیز درباره دکتر مستقیمى می‌گوید: او عاشق علم تشریح بود و تنها کسى است که به خاطر عشق فراوان به این رشته مطب را تعطیل کرد و تمام‌وقتش را به مطالعه، تحقیق و تدریس در این رشته پرداخت.
در آن زمان که به کار طبابت هم مشغول بود، منشى نداشت. مریض‌ها را یکی‌یکی صدا می‌کردند و با بیماران بسیار برخورد صمیمانه داشت.
دستیابى به او همیشه ساده بود. هرگز نفهمیدم از بیمار پول طلب کنند و یا بگویند فلان قدر می‌شود. مریض پولى می‌گذاشت و می‌رفت و اگر نداشت دکتر پولى از او طلب نمی‌کرد.
دکتر جمال‌الدین مستقیمى در سراسر زندگى پرفرازونشیب کاری‌اش با قناعت کامل زندگى کرده و درحالی‌که بسیارى از شاگردهاى او و شاگردهاى شاگردهاى او، درآمدهاى کلان دارند، مستقیمى با حقوق تدریس و بازنشستگى زندگى کرده است.
رضیئى، جراح و مدرس دانشگاه علوم پزشکى مشهد نیز می‌گوید: استاد واقعاً در فهم هرچه راحت‌تر درس‌های سخت آناتومى معجزه می‌کرد، چراکه عاشقانه درس می‌داد و براى فهماندن راحت درس به دانشجویان با تمام وجود و صمیمانه تلاش می‌کرد.
یاسمن مستقیمى، فرزند دکتر، درباره حضور پدر در منزل می‌گوید: پدرم صبح زود ساعت ۴ بیدار می‌شد و مطالعه می‌کرد و به قول یکى از فارغ‌التحصیلان آموزشگاه عالى بهداشت قبل از اینکه کله‌پاچه‌ای‌ها دکانشان را باز کنند، او در سالن تشریح را باز می‌کرد! او ادامه می‌دهد: من هرگز درس‌های انگلیسى سر میز ناهار و صبحانه و درس‌های آناتومى موقع پیاده‌روی‌های بعدازظهر را فراموش نمی‌کنم.
پدر آناتومى ایران صاحب تألیفاتى چون کالبدشناسى انسانى، تشریح و فیزیولوژى و بافت‌شناسی و جنین‌شناسی، رویان‌شناسی و… نیز هست و هشت تحقیق علمى مفید که براى اولین بار توسط او مطرح شده است نیز ازجمله دستاوردهاى سال‌ها تلاش بی‌وقفه‌اش درزمینهٔ علم آناتومى به شمار می‌آید. دکتر این روزها هنوز گرفتار رنج و درد ناشى از تصادف چند سال پیش خود در یزد است.
دکتر تقى زاده ارتوپد مقیم تهران که از شاگردان کلاس تشریح دکتر مستقیمى بوده است، همراه با استاد ارتوپد خود، مدت‌ها بعد از تصادف دکتر مستقیمى براى بیرون آوردن پلاک پاى او، در اتاق عمل بیمارستانى در مشهد حاضر می‌شود.
او به یادمى آورد که دکتر مستقیمى در آن شرایط و کمى قبل از آنکه براى عمل جراحى بی‌هوش شود هم دست از تشریح و آنالیز اجزاى درونى بدن برنمی‌دارد و او را به نکته مهمى درباره رباط مچ پا آگاه می‌کند. تقى زاده می‌گوید: «استاد ناگاه از جیب لباسش یک قطعه از مچ پا را بیرون آورد و توضیح داد که جدار داخلى مچ پا از دو رباط دلتوئید تشکیل شده؛ یک رشته رباط عمقى و یک رشته سطحى، حال آنکه قبل از دکتر مستقیمى تصور بر این بود که تنها یک رباط دلتوئید در مچ پا وجود دارد.»
روحیه جست‌وجوگر جمال‌الدین مستقیمى همواره در او حضورى پررنگ داشته است. او مردى است که در سراسر زندگى پربارش جز به دانش و حرفه‌اش فکر نکرده و حتى خواب و رؤیاى او نیز در اتاق تشریح طى شده است.
دکتر مستقیمى می‌گوید: «در اوایلى که کار تشریح را شروع کرده بودم، یک‌شب خواب دیدم در یک مکان بزرگى هستم و چند تا جسد آنجا گذاشته‌اند. یکى از آن‌ها سرش را بلند کرد و به من گفت: شما چرا به ما دارو تزریق می‌کنید؟ خیلى ترسیدم و گفتم: تقصیر من نیست! دکتر بلر گفته است جسدها را دارو بزن… و بعدازآن با ترس‌ولرز شدیدى از خواب بیدار شدم.

– این مقاله ابتدا در مجموعه «مهرگان» و در جشن‌نامه مشاهیر معاصر ایران به سفارش و دبیری محسن شهرنازدار تهیه و منتشر شده است. پروژه مهرگان که در موسسه فرهنگی- مطبوعاتی ایران به انجام رسید؛ به معرفی نخبگان ایرانی متولد ۱۲۹۰ تا ۱۳۳۰ خورشیدی می‌پرداخت. بخشی از این پروژه سال ۱۳۸۳در قالب کتاب منتشر شده است.

– ویرایش نخست توسط انسان‌شناسی و فرهنگ: ۱۳۹۸
– آماده‌سازی متن: فائزه حجاری زاده
-این نوشته خُرد است و امکان گسترش دارد.برای تکمیل و یا تصحیح اطلاعات نوشته شده، به آدرس زیر ایمیل بزنید:
elitebiography@gmail.com