انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

درباره بدرالزمان قریب

بانویى میان خط‌های کهن

ساره دستاران

این خانه در یکى از برج‌های تپه امانیه، از ازدحام صدا و هیاهو می‌بردت تا سکوت، تا گذشته‌های دور، تا ریشه‌ها، زبان‌های باستانى و کتیبه‌ها. می‌رساندت به پیرزنى که تنهایی‌اش را حتماً این قاب عکس‌های قدیمى پر می‌کند و دل‌مشغولی این خطوط، خطوطى که می‌بینی، نمی‌فهمی ولى می‌شناسی‌شان، چرا که گذشته تو هستند و تاریخ بودنت……..

متولد سال ۱۳۰۸ تهران

ایران‌شناس، کارشناس زبان‌های باستانى، سغدى دان، استاد دانشگاه و عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسى
‎گرفتن مدرک دکترا از دانشگاه پنسیلوانیا ۱۳۴۳
‎شروع تدریس در دانشگاه شیراز ۱۳۴۴
‎بازگشت دائمى به ایران و تدریس در دانشگاه تهران ۱۳۵۰ .

کتاب‌ها:
داستان تولد بودا به روایت سغدى
زبان‌های خاموش (نوشته یوهانس فریدریش، با همکارى یدالله ثمره)، برگزیده کتاب سال ۱۳۶۶
فرهنگ سغدى (برگزیده کتاب سال ۱۳۷۵)
تحلیل ساختار فعل در زبان سُغدی (انگلیسی)

تعدادى از مقاله‌ها:
کشف کتیبه پهلوى در چین ‎

کتیبه تازه یافته خشایارشا . این کتیبه به‌صورت یک لوحه ۵۰ در۵۰ سانتی‌متری و دو رو نوشته شده است که به دستور خشایارشا از روی نسخه اصلی آن در آرامگاه داریوش رونوشت شده بود.
وجوه مشترک فارسى باستان و سغدى ‎

عیسا از دیدگاه مانى ‎/ سغدی‌ها در آسیاى میانه ‎/ سخنى درباره منوهمد روشن ‎/ بهشت نور بر چرم سفید، یاد بهار ‎/ خداى دین مزدینان در یک متن مانوى ‎/ نوروز جشن بازگشت به زندگى ‎/ خفتگان اقیسوس (اصحاب کهف) به روایت سغدى ‎/ اهمیت اعداد در اسطوره مانى ‎/ تاریخچه گویش‌شناسی در ایران.

این خانه در یکى از برج‌های تپه امانیه، از ازدحام صدا و هیاهو می‌بردت تا سکوت، تا گذشته‌های دور، تا ریشه‌ها، زبان‌های باستانى و کتیبه‌ها. می‌رساندت به پیرزنى که تنهایی‌اش را حتماً این قاب عکس‌های قدیمى پر می‌کند و دل‌مشغولی این خطوط، خطوطى که می‌بینی، نمی‌فهمی ولى می‌شناسی‌شان، چرا که گذشته تو هستند و تاریخ بودنت.
حالا اینجا پیرزن در میان این عکس‌ها که گذشته و حالش هستند، اگر سوى چشم‌ها بگذارد، هر روز ما را نزدیک‌تر می‌کند به عمق ریشه‌های تاریخى و فرهنگی‌مان. در هفتادوپنج‌سالگی، حافظه چنان یاری‌اش می‌کند که ریز به ریز خاطراتش را به یاد می‌آورد و هرازگاهی صداى خنده‌اش طنین‌انداز می‌شود در خانه و می‌شکند صداى سکوت تنهایى را…
بعد از گرفتن دیپلم طبیعى، به خاطر ناراحتى چشم از ادامه تحصیل بازماند.
در این دوران فرصت پرداختن به تفکر و تأمل، او را به ادبیات فارسى علاقه‌مند کرد. هر وقت چشمش اجازه می‌داد، شاهنامه، مثنوى، حافظ و نظامى می‌خواند و گاهى شعر می‌گفت تا سال ۱۳۳۳ که در کنکور دانشکده ادبیات دانشگاه تهران قبول شد. این دوران مصادف بود با دوران بسیار آشفته تاریخ ایران، دوران بعد از کودتا و محاکمه دکتر مصدق. در ورود به خانه دکتر بدرالزمان قریب نظرت جلب می‌شود به قاب عکسى از دکتر مصدق که زیر آن نوشته: به خانم بدرى قریب اهدا می‌شود، احمدآباد ۲۱ دی‌ماه ۱۳۳۵ با امضاى دکتر محمد مصدق.
بدرالزمان قریب در اوایل دانشجویى متأثر از کودتاى ۲۸ مرداد، با علاقه به دکتر مصدق به عنوان کسى که از حقوق این مملکت دفاع کرده، قصیده‌ای را براى او می‌گوید و توسط دکتر محمد قریب که از فامیل‌های نزدیکش بوده و دوست مهندس بازرگان، آن را به دکتر مصدق می‌رساند: «اى روشنى دیده ایران چگونه‌ای ‎/ تنها نشسته گوشه زندان چگونه‌ای…»
ادامه مطلب در؛

درباره بدرالزمان قریب— (۳)