انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

خاکستر‌ها و نور‌ها؛ «رهگذر حلب»

برگردان نگار علیپور

سرو صدای بمب‌ها او را از نوشتن باز‌‌می‌دارد. نویسنده پشت میزش نشسته است و گفت‌و‌گویی را با خودش آغاز می‌کند. باید بماند یا برود؟ «تا آن هنگام که نفسی برایم باقی بماند، اینجا می‌مانم، در خانه خودم (…) مگر تن می‌تواند بدون روح به حیاتش ادامه دهد؟ (…) خانه‌ام را ترک نخواهم کرد، چرا که هیچ چمدانی آن قدر بزرگ نیست تا روح من را در خود جای دهد.»

«خانه‌اش» آپارتمانیست در محله صلاح‌الدین حلب، در سوریه، «کشوری که آشفته شده‌است»، با این حال نویسنده-راوی تصمیم گرفته که ترکش نکند. نیروز مالک سوری و از پدر و مادری کرد است. از سال ١٩٧٠ هشت مجموعه داستان کوتاه و شش رمان چاپ کرده است. «رهگذر حلب» نوری از عمق چاه، صدایی از جهانی در حال نابودی و مرهمی بر یک زخم باز است. متن این کتاب از دل هرج و مرج بیرون آمده است و آثار این هرج و مرج در تمامی خطوطش نمایان است. قطعی های برق، رگبار مسلسل‌ها و انفجار‌ها اثر خودشان را گذاشته‌اند و حکایت را به قطعات ادبی تقسیم کرده‌اند، درست مانند تکه های یک لیوان شکسته. نیروز مالک کشوری از شکل افتاده را به تصویر می‌کشد.

متن این کتاب، سیاسی و یا متعهد به معنای متعارف نیست. اگر تعهدی وجود دارد به خاطر مقاومت هر روزه در برابر مرگ است که در هر گوشه از خیابان به کمین نشسته‌ است. راوی، شاهد «وقایعی است که فقط در زمان جنگ ممکن است روی ‌دهند.» بازیگری عاجز از درامی که در آن ایفای نقش می‌کند. با وجود این، با سلاح‌هایی که در اختیار دارد می‌جنگد: شعر، طنز درباره نا‌امیدی، خیال‌بافی، رویا، عشق به هنر، فقط عشق. صحنه‌هایی فرا‌واقع‌گرایانه و آشکار‌کننده زیبایی که گمان برده می‌شد برای همیشه در زیر بدن‌های فاقد حیات دفن شده‌اند: مردی که پرچم استقلال را به خود پیچیده‌است، شبح مرگ که در وسط تابستان زیر چتری سیاه قدم می‌زند، دو دوست که بال دارند و برای آنکه از موانع گذر کنند به پرواز در‌می‌آیند. مانند شخصیت های نقاشی های شاگال (Chagall) (١). دن کیشوت (Don Quichotte) (٢) تبدیل به جنگ‌جویی شکست‌ناپذیر می‌شود، سامی (Sami) و وداد (Widad) در میان آوار‌ها یک‌دیگر را می‌بوسند. قلم نویسنده شروع به حرف زدن با او می‌کند.

قلمش با ما نیز سخن می‌گوید: از این نقاشی های بچه‌گانه که دیگر چیزی جز خانه‌های فرو‌ریخته، درختان سوخته، سربازانی با «چشم‌های تهی»، شکنجه ها و ویرانی‌ها را نشان نمی‌دهند. این‌جا کشور سایه‌ها و ارواح است، کشوری متعلق به هیچ کجا که در آن دیگر بین تخت‌خواب‌ها و تابوت‌ها، زنده‌ها و مرده‌ها و کابوس و حقیقت تفاوتی وجود ندارد. سوریه همچون بدنی که از خون خالی باشد از ساکنینش خالی شده‌است: «بیشتر آشنایان و دوستان پراکنده شده‌اند. از این پس آنها تبعیدی، اخراجی، مهاجر و طرد شده هستند. گذشته از این، آنهایی که در تمام وضعیت‌های ممکن جانشان را از دست داده‌اند.»

 

اما نویسنده تسلیم نمی‌شود: «در برگشت به اتاقم، زیر نور شمع‌ها، به نوشتن درباره‌ی مردم، شب و جنگ ادامه دادم.» این نبض تمام کشور است که نیروز مالک خود را صرف تپیدنش می‌کند، با سپردن ترس‌ها و امید‌هایش به توماس مان (Thomas Mann) (٣)، هرمان هسه (Hermann Hesse) (۴)، ژوزه ساراماگو (José Saramago) (۵) و آلخو کارپانتیه (Alejo Carpentier) (۶)، نویسندگانی که او تحسین‌شان می‌کند: «ما تمام جنبه های مثبت این زندگی زیبا را که رو‌به‌رویمان قرار دارد تماشا می‌کنیم، زندگی که هنوز از سر نگذارنده ایم.» «رهگذر حلب»، حرکتیست تاثیر‌گذار بر روی جاده خاکستر‌ها، نفس شاعرانه‌ موجودی که از درون روشن است. «من مجاب شده‌ام که روزی، روشنایی دوباره بر تاریکی که بر روی ما چیره شده خواهد تابید.»

١- نقاش برجسته فرانسوی-روسی و از پیشگامان سبک اکسپرسیونیسم انتزاعی.

٢- نام رمانی نوشته نویسنده اسپانیایی میگل سروانتس و هم‌چنین شخصیت اصلی این رمان.

٣- نویسنده آلمانی و برنده جایزه نوبل ادبیات در سال ١٩٢٩.

۴- ادیب، نویسنده و نقاش آلمانی-سوئیسی و برنده جایزه نوبل ادبیات در سال ١٩۴۶.

۵- نویسنده پرتغالی و برنده جایزه نوبل ادبیات در سال ١٩٨٨.

۶- مقاله نویس، موسیقی شناس و رمان نویس و بسیار مشهور در سبک رئالیسم جادویی.

 

 

اثر نیروز مالک (Niroz Malek) و ترجمه فواز حسین (Fawaz Hussein) از عربی (سوری)

انتشارات:

Le Serpent à plumes,

La Madeleine-de-Nonancourt, 2015,156 pages, 16 euros.

نوشته اگزاویه لپیرو (Xaviar Lapeyroux)