درباره غلامحسین حائرى
احمد جلالى فراهانى:
نوشتههای مرتبط
همان لحظه ورودمان، وقتى میشنوند آمدهایم تا استاد عبدالحسین حائرى را ببینیم میگویند «کتابخانه را بگیرید». اینجا کتابخانه مجلس شوراى اسلامى است. با قدمتى بیش از سن و سال من و تمام کسانى که در این اتاق ایستادهایم. دنبال کلمات میگردی که بگویى براى چه آمدى که یکى از آن میانه میگوید: «استاد در میان کتابها غرق شده است.» و این البته جان کلام است…..
متولد تیرماه۱۳۰۶
پدرش آقامیرزا احمد حائرى از علماى روزگار خود بود و پدربزرگش آیتالله حاج شیخ عبدالکریم حائرى یزدى، مؤسس حوزه علمیه قم بود. او در سال۱۳۳۰ پس از طى کردن مدارج علمى در علوم و دروس حوزوى راهى تهران میشود و از همان سال وارد کتابخانه مجلس میگردد.
در سال۱۳۴۳ پس از تأسیس اداره بررسى و تحقیق در کتابخانه مسؤولیت آنجا را به عهده میگیرد.
در سال۱۳۵۴ ریاست کتابخانه را عهدهدار میشود.
سال۱۳۶۳ نیز ریاست کتابخانه شماره دو مجلس به او واگذار میشود.
در سال۱۳۶۸ به عضویت هیئتامنای کتابخانههای عمومى کشور درمیآید.
استاد حائرى، طى ۵۰سال کتابشناسى نسخ خطى کتابخانه مجلس تاکنون فهرستهای مختلفى را تألیف و یا نظارت کردهاند. برخى از آنها عبارتاند از:
تصحیح و تکمیل فهرست نسخ خطى تألیف شده توسط یوسف اعتصامى معروف به اعتصامالملک
تصحیح و تکمیل فهرست نسخ خطى تألیف شده توسط ابن یوسف شیرازى
تألیف و معرفى فهرست نسخههای شماره۷۸۹ تا ۲۰۰۰نسخ خطى کتابخانه مجلس
تألیف و معرفى نسخههای۲۷۰۱ تا ،۷۰۰۰ تصحیح و انتشار دو کتاب «تبصره» علامه حلى و «تبصره» العوام منسوب به داعى رازى. چاپ و انتشار مقالات متعدد در موضوع نسخ خطى و کتابشناسى در جراید کشور از جمله مجله «وحید» و «معارف اسلامى»
مقدمه کتابهایی چون «مفاتیح الاسرار و مصابیح الابرار» تاجالدین محمد بن عبدالکریم شهرستانى
همان لحظه ورودمان، وقتى میشنوند آمدهایم تا استاد عبدالحسین حائرى را ببینیم میگویند «کتابخانه را بگیرید». اینجا کتابخانه مجلس شوراى اسلامى است. با قدمتى بیش از سن و سال من و تمام کسانى که در این اتاق ایستادهایم. دنبال کلمات میگردی که بگویى براى چه آمدى که یکى از آن میانه میگوید: «استاد در میان کتابها غرق شده است.» و این البته جان کلام است. آنچه که من میخواستم بدانم را همان اول کار شنیدم. حتى وقتى با هدایت یکى از دستاندرکاران کتابخانه نزد او رفتیم چیزى غیر از این نیافتم. تمام واقعیت «استاد غلامحسین حائرى» همین نکته است و من آن را بهوضوح دیدم. استاد میان کتابهای کهنه و فرسوده غرق شده بود. با پیپى که از کشیدنش لذت میبرد و صداى پایین و کلمات شمرده شمردهای که حکایت از تواضعى داشت که مختص آنها نیست که خانه و خراباتشان حرف است و کلمه و عشق و دانایى.
از اقدامى که اطرافیان برایش میگذاشتند معلوم بود که اقتدارش را از قلب آدمها میگیرد. نه مغز آنها و دلسوزانهترین نصایح را در چند جمله کوتاه به اطرافیان میگفت و در خود خاموش میشد.
استاد غلامحسین حائرى اصل و اهلیتش قمى است. « قم به دنیا آمدم. سال۱۳۰۶ . در محله دوبرکه. محله دوبرکه بین محله عشق على و محله تکیه آقاسیدحسن بود. تحصیلاتم را با مکتب آغاز کردم و پیش از آن نزد پدر دروس عربى آموختم و گلستان سعدى را تا ششسالگی تمام کرده بودم و ادعیه و قرآن را هم کامل آموخته بودم.» او اصلاً مدرسه به شیوه معاصر و امروزی نرفته و تحصیلاتش آزاد بوده است. «مقدمات دروس حوزوى را پیش پدر آموختم. درواقع از ۳مرحله مقدمات، سطح و خارج که هر دوره ابتدا و مقدمات دارد و انتها و دوره نهایى مقدمات را پیش پدر میآموختم.» او در خاندانى پارسا و دانشمند به دنیا آمده بود و چنین شیوه تحصیلى در این خاندان کاملاً طبیعى به نظر میآید. پدرش «میرزا احمد حائری» یکى از بزرگان و دانایان روزگار خویش بود و پدربزرگش «آیتالله حاج شیخ عبدالکریم حائرى یزدى» بزرگترین فقیه و اصولى زمان و پدرش آقا میرزا احمد بهشدت مراقب نحوه درس خواندن و رفتار او بود.
«دورههای نهایى مقدمات و سطح و خارج را نزد بزرگانى چون آیتالله صدوقى و آیتالله شیخ عبدالوهاب روحى آموخته و شرح المعه را که از دروس سطح بود خدمت آیتالله گلپایگانى گذراندم و کتاب رسائل در اصول فقه را نزد علمایى چون مرحوم آیتالله گلپایگانى و مرحوم شریعتمدارى آموختم و درس کفایه که یک درس نهایى در دوره سطح بود را پیش مرحوم آیتالله کرمانى گذراندم.» او همچنین از محضر اساتیدى چون «آقاسیدمحمدتقى خوانسارى » ، «آقاى حجت» و مرحوم حضرت آیتالله بروجردى بهرهها برده است.
«در سال۱۳۳۰ بهقصد انصراف از معیشت روحانى، قم را ترک کردم و به تهران آمدم و چون تخصصى نداشتم تصمیم گرفتم به دنبال کاسبى به بازار بروم. علت این که چنین تصمیمى گرفتم، صرفاً شدت و سختى نوع زندگى روحانى بود که تحمل آن را نداشتم. البته این کار من باعث تعجب افراد خانواده و بسیارى از دوستانم شد. با این حال من به تهران آمدم و در اینجا ساکن شدم.»
چندى بعد، دکتر بهبهانى رئیس وقت کتابخانه مجلس از او دعوت میکند که به کتابخانه مجلس برود. « دعوتش را پذیرفتم و یک روز به آنجا رفتم. اما با توجه به سابقه ذهنى بدى که از ادارات در آن زمان داشتم، همین که چنددقیقهای مرا معطل کردند، منصرف شدم و به خانه بازگشتم. حدود یک سال پس از این ماجرا، شبى در منزل امامجمعه زنجان، با یکى از شخصیتهای مجلس که با رئیس مجلس آشنایى داشت، برخورد کردم و ایشان از من دعوت کرد که به کتابخانه مجلس بروم. من هم قبول کردم و مدتى در آنجا مشغول تدریس به چند نفر از اعضاى کتابخانه شدم. در آن زمان اتفاقى افتاده بود که من از آن بیخبر بودم و آن جابهجایی چندین کتاب از کتابخانه بود… که به دنبال آن دادسراى وقت، قسمت کتابهای خطى را مهروموم کرد و به هیچکس اجازه نمیداد به کتابها دست بزند.»
به هر حال بهواسطه پیشنهادى که به استاد حائرى داشتند به او پیشنهاد میکنند که در آنجا کار بررسى بر روى کتابهای خطى را دنبال کند و «به این ترتیب مهرومومها را برداشتند و با من قراردادى بستند که در ازاى هر کتابى که معرفى میکنم ۵تومان بگیرم» و این آغاز کار استاد حائرى در کتابخانه مجلس است و چند سالی هم قراردادى کار کردم تا سرانجام درسال۱۳۳۶ استخدام شدم.»
ستاد غلامحسین حائرى پیش از استخدام رسمى در کتابخانه مجلس اولین فهرست مستقل خود را در سال۱۳۳۵ منتشر میکند که همان جلد چهارم فهرست کتابخانه مجلس است. او همچنین به بازنگرى دو جلد سابق دوم و سوم اهتمام میورزد و تا به امروز متجاوز از بیست جلد از فهرستهای کتابخانه به سعى و نظارت او انتشار یافته است.
حائرى در فهرستنگاری صاحب سبک و ژرفنگر است و بدین سبب، فهارس تعریفى او در میان دیگر فهارس کتابخانههای ایران، مورد تحسین دانشمندان سراسر جهان واقع شده است و از جمله این دانشمندان میتوان از «فؤادسزگین» و «عبدالرحمان بدوى » نام برد و از این بابت میتوان به جرأت وى را در فن فهرستنگاری، یگانه زمان خود خواند. استاد علامه «جلالالدین همایى»، سالها پیش، به این موضوع اشاره کرده است. «شرح حالى که حضرت فاضل محقق معاصر، آقاى عبدالحسین حائرى، از استاد دانشمند حکیم عالم ریاضى و خطاط و رسام هنرمند نامدار عهد قاجار، میرزا محمدعلى حسینى اصفهانى… نوشتهاند… از هر حیث بهویژه از جهت فهرست مؤلفات و بیان موضوع تألیف و تجزیهوتحلیل مسائل کتاب با نقل نمونه مطالب پارهای از آنها… به حدى مستدل و پرفایده و جامعالاطراف بود که جایى براى خودنمایى حرف گیران باقى نگذاشت و مخصوصاً براى این حقیر که از دیرباز عمرى در رنج تألیف و تتبع تاریخ و تراجم رجال اصفهان گذرانده و سالیان دراز با این کار عشق ورزیدهام مبحثى بسیار شیرین و دلکش بود و با اینکه از حدود پنجاه سال پیش هر دوران تحصیل طلبگى نام و ترجمه حال مختصر آن بزرگ عالم محقق را تالى و ثانى ملاعبدالعلى بیرجندى میتوان شمرد و با تعریف و تمجید و تعظیم فراوان از اساتید فلسفه و ریاضى شنیده و با مؤلفات او آشنا شده بودم، باز در خلال مندرجات مقاله آقاى حائرى نکات و دقایقى بود که براى این حقیر مورداستفاده قرار گرفت.»
استاد غلامحسین حائرى اولین کارش «شرح تبصره» بود که به خواسته عدهای آن را با آوردن فتاواى آیتالله بروجردى و شرح مشکلاتش در سال۱۳۳۴ به انجام رساند.
«بعد تبصره داعى زارى در علم کلام و در مبحث امامت را هم چاپ کردم. به دنبال اینها «دررالغرائد و الاصول» جدمان را هم چاپ کردم و سپس به سراغ «لغتنامه » رفتم و چند جلد آن را تا حرف «ز» نوشتم. نکته جالب و مهم در این مورد اجازه نوشتن پاورقى بود که از سوى مرحوم استاد محمد معین به بنده تفویض شده، غیر از اینها چند مقاله هم راجع به ریاضیدانان ایران در مجله وحید نوشتهام.»
روش غلامحسین حائرى در فهرستنگاری شناخت کتاب و مؤلف است. «گاهى راجع به یک کتاب، دو یا سه ماه معطل میشدم؛ یعنى مجموعهای که هفتاد یا هشتاد رساله، گاهى یک سال در دستم بود. اول با کتابخانه قرارداد بستم به تعداد کتبى که فهرست میکنم، حقالزحمه بگیرم. هر کتابى پنج تومان که نصف آن را قبل و نصف دیگرش را بعد از چاپ بپردازند. ازآنرو من نمیتوانستم در این کار عجله کنم که شناخت کتاب در نزد من مهم بود.
کم کم چشمم در کار کتابشناسى باز شد و فهرستها را دیدم، بیشتر متوجه شدم که نکته مهم در کار فهرست، همان نکتهای است که درست به آن توجه نمیشود و وقتى براى آن صرف نمیگردد درحالى که مسئله مهم فهرستنویسی همین نکته است. خیلى از آثار اسلامیان ممکن است موجود باشد ولى ما اطلاع نداریم. در فهرستها و شرححالها برمیخوریم که فلان شخص ـ مثلاً ابن عمید، کاتب معروف که الان شهرتش به منشآتى است که دارد؛ بگذریم از اینکه همه مجموعه منشآت منسوب به او که باقى مانده؛ مشکوک است که از اوست یا نه ـ داراى مجموعهای از ریاضیات بود. در مقدمه کتاب «کواکب» عبدالرحمان صوفى نوشته شده است که من در رى، رصدخانه ابن عمید را دیدم. این شخص، آنقدر در علم ریاضى و ستاره پیشرفت کرده که رصدخانه داشته است. الان هیچ کتابى از او در دست نیست. (البته در «ذریعه» مجموعه ریاضیات از او یادشده که در ترکیه است) چنان که کتابهای زیادى میشناسم که صاحبان آن شناخته نشده است. براین اساس من همیشه فکر میکردم و هنوز هم فکر میکنم که وظیفه بزرگ براى مسلمانان، خاصه ایرانیان مسلمان، شناسایى این آثار است. اینها افتخاراتى است مربوط به مسلمانان، اینهمه آثار خطى در هیچ مذهب، قوم و قبیلهای دیده نشده و بسیارى از اینها همینطور ناشناخته مانده است؛ یعنى اینکه از یکسو بسیارى را میدانیم که کتابهایی داشتند، ولى کتابهای آنان را نمیشناسیم؛ و از سوى دیگر کتابهای بسیارى را میشناسیم که صاحبانش معلوم نیست. باید دستکم اینها معلوم شود که نوشته کیست.»
آخرین کلام استاد غلامحسین حائرى لبخندى است که به مرگ میزند و آن را به تمسخر میگیرد: «والله دغدغه من… حالا مردن که هیچى، من البته اصلاً از مرگ نمیترسم. اما از مرگ دانش میترسم و با این وضعیتى که دانشجویان و دانش آموزان و ساختار آموزشى کشور ما دارد من خیلى نگران آینده هستم و احساس میکنم که این نقص خیلى خطرناک است. متأسفانه این بچهها که به سراغ ما میآیند هیچچیزی نمیدانند و یا اگر هم میدانند خیلى ناقص و متناقض است. علت هم معلوم است در دانشگاه که درست درس نمیدهند و در مدرسه هم از بابت کنکور و دانشگاه اشتیاق و انگیزه علم و دانشپژوهی را از آنان سلب میکنند.»
در طى سالیان متمادى دو موضوع بیش از سایر موضوعات، ذهن استاد را به خود مشغول داشته است: اول شیوه صحیح کتابشناسى و فهرستنگاری نسخ خطى که به تعبیرى خود مبدع آن است و موازین و شرایط آن را مشروحاً بیان کرده است و دیگر ضرورت نگارش «تاریخ علم در ایران» بر اساس کتابشناسى نسخههای خطى.
تأکید مبرمى که استاد بر ضرورت تأسیس «کرسى تاریخ علم» در دانشگاهها و دیگر مراکز آموزش عالى در ایران میکند، درواقع «پیام حائرى» است به مسئولان فرهنگى کشور، تا نسبت به این تشخیص و چگونگى ایجاد آن اهتمام ورزند.
این مقاله ابتدا در مجموعه «مهرگان» و در جشننامه مشاهیر معاصر ایران به سفارش و دبیری محسن شهرنازدار تهیه و منتشر شده است. پروژه مهرگان که در موسسه فرهنگی- مطبوعاتی ایران به انجام رسید؛ به معرفی نخبگان ایرانی متولد ۱۲۹۰ تا ۱۳۳۰ خورشیدی میپرداخت. بخشی از این پروژه سال ۱۳۸۳در قالب کتاب منتشر شده است.
– ویرایش نخست توسط انسانشناسی و فرهنگ: ۱۳۹۷
– آمادهسازی متن: فائزه حجاری زاده
-این نوشته خُرد است و امکان گسترش دارد.برای تکمیل و یا تصحیح اطلاعات نوشته شده، به آدرس زیر ایمیل بزنید:
elitebiography@gmail.com