انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

جهانی شدن

کریس بارکر ترجمه حسین سراجی جهرمی

جهانی شدن(Globalization) مفهومی است که ما را به افزایش چند جهتی پیوندهای اقتصادی،اجتماعی، فرهنگی و سیاسی ارجاع می دهد که در حال شکل دهی سراسر جهان و آگاهی ما از جهان هستند.بدینسان جهانی شدن مستلزم فشرده شدن فزاینده ی جهان و آگاهی رشد یابنده ی ما از این فرآیندهاست. فشرده شدن جهان می تواند با ملاحظه ی توسعه طلبی نهادهای تجدد فهمیده شود در حالی که تشدید بازتابی آگاهی از جهان به صورت مفیدی می تواند در عبارات فرهنگی درک شود.

جهانی شدن در فعالیت های اقتصادی مقیاس سیاره ای((planetary scale که ایجادکننده ی ارتباط تنگاتنگ در اقتصاد جهانی است، شکل گرفته است. به این ترتیب، ۲۰۰ شرکت فراملی(transnational) که یک سوم و نیمی از تولید جهانی را تولید می کنند ۵۰ درصد از بزرگترین واحدهای اقتصادی جهان را تشکیل می دهند. در بخش مالی فروپاشی مکانیسم مبادله ای اروپا ، دوشنبه ی سیاه در سهام ارز و اصطلاحا “بحران اقتصادی آسیایی” دهه ی ۱۹۹۰ نشان داده است که دولت ها بنابر بازارهای مالی جهانی می زیند. ظهور و رشد فعالیت اقتصادی جهانی کاملا جدید نیستند اما مرحله ی فعلی، که از اوایل دهه ی ۱۹۷۰ شروع می شود، با شتابی در فشرده شدن زمان-فضا مشخص می شود که توسط جستجوی شرکت های فراملی برای منابع جدید سود در مواجهه ی با بحران فوردیسم(Fordism) به راه افتاده است.بنابراین، جهانی شدن شتابنده اشاره به مجموعه ای از فعالیت های اقتصادی مرتبط دارد که به عنوان رویه های سرمایه داری در دوران”بی سازمانی”( (disorganized eraآن فهمیده می شود.

جهانی شدن تنها یک امر اقتصادی نیست بلکه به مسائل معنای فرهنگی نیز مربوط است.در حالی که ارزش ها و معناهای متصل به محل همچنان معنادار باقی می مانند، ما به طور فزاینده ای در شبکه هایی درگیریم که فراتر از مکان های بلافاصله ی فیزیکی ما گسترش می یابند. ما هنوز بخشی از یک جهان-دولت(world-state) یا جهان-فرهنگ واحد(unitary (world-culture نیستیم اما می توانیم فرآیند های فرهنگی جهانی یکپارچگی و تجزیه ی فرهنگی را که از روابط بین دولتی(inter-state) مستقلند تشخیص دهیم . به خصوص جهان وطن گرایی(cosmopolitanism) جنبه ای از زندگی روز به روز غربی است چراکه فرهنگ های دور از دسترس ((remote Cultures ، به مثابه ی نشانه ها(signs) و کالاها، از طریق تلویزیون ها، رادیوها ، فروشگاه های بزرگ و مراکز خرید دسترس پذیر گشته اند. علاوه براین الگو های حرکت و اسکان جمعیت که در دوران استعمارگرایی(colonialism) و پس از آن بنا نهاده شده و ترکیب شدن آن با فشردگی اخیر جهانی شدن، به ویژه ارتباطات الکترونیک، مجاورت(juxtapositioning)، ملاقات و آمیختگی فرهنگی افزایش یافته را فعال کرده است. عموما استدلال شده است که جهانی شدن پیامد پویایی(dynamism) و ویژگی ذاتا جهانی گرای نهاد های تجدد است.درواقع ، گیدنز((Giddens نهادهای تجدد را نیروی منهدم کننده ی غیرقابل کنترل قدرت عظیمی تشبیه می کند که هرچیزی را در سر راه خود جارو می کند و از بین می برد. خصوصا ، جهانی شدن با درنظر گرفتن توسعه طلبی اقتصاد سرمایه داری جهانی ، سیستم اطلاعات جهانی، نظام دولت-ملتی و نظم نظامی جهانی فهمیده می شود. با این دید، تجدد در اروپای غربی پایه گرفته و متعاقبا سراسر جهان را در می نوردد. با این حال، به این ویژگی سازی(characterization) این نقد وارد شده است که اروپامحور(Eurocentric) و ناظر بر تنها یک گونه از تجدد، و آن هم غربی آن، است.در عوض ، می توان ادعا کرد که مناطق مختلف زمین در تنوعی از شیوه ها متجدد می شوند که ما را به سخن گفتن از تجددهای جهانی در کثرت وادار میکند. بدیهی است، جهانی شدن در سطح فرهنگ، با فرآیند توسعه طلبی غربی که توسط ضرورت های اقتصادی رانده شده همتراز نیست. در عوض، بهتر است با ملاحظه ی روابط فصلی میان جریانات پول ، فناوری، رسانه ها ، انگاره ها(ideas) و مردم مشخص شود. این است که جهانی شدن جنبش های پویای گروه های قومی((ethnic groups ، فناوری، معامله های مالی، تصاویر رسانه ای و درگیری های ایدئولوژیک را درگیر می کند که بسادگی توسط یک “طرح جامع”(master plan) هماهنگ تعیین نمی شوند. در عوض ، سرعت،قلمرو و تأثیر این جریانات شکسته و قطع شده است. استعاره های عدم قطعیت، احتمال و اتفاق(contingency) و آشفتگی(chaos) درحال جایگزین شدن با استعاره های نظم، ثبات و نظام مندی(systemacity) هستند. جهانی شدن و جریانات فرهنگی جهانی نمی تواند از طریق مجموعه ی شسته و رفته ای از تعینات(determinations) خطی(linear) فهمیده شود بلکه بهتر است به عنوان زنجیره ای از شرایط همپوشانه((overlapping بیش تعیین شده ، پیچیده و آشفته(chaotic) درک شود که در بهترین حالت ، کلیدی است برای نقاط کور مسأله.

پیوندها شهر، امپریالیسم فرهنگی ، جهان محلی شدن، تجدد، نظریه ی پسااستعماری((postcolonial theory

بارکر،کریس((Barker, Chris،۲۰۰۴، واژه نامه ی مطالعات فرهنگی سیج(Sage Dictionary of Cultural studies)