انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

جنبه های فناورانه فرهنگ بومیان امریکا با تاکید بر بومیان پهنه جنوب غربی(بخش دوم و نهایی)

کارل والدمن ترجمه و تلخیص زهرا سادات ابطحی

سبک زندگی سرخ پوستان

جغرافیا و فرهنگ

سرخ پوستان در بیشتر واقع روی زمینی که آن را با کم ترین مداخله های زیست بومی می یافتند زندگی می کردند.

به دلیل روابط درونی میان سرخ پوستان و محیط زیستشان، مطالعه فرهنگ سرخ پوستان نیز به گونه ای مطالعه جغرافی روی تاریخ طبیعی است. عموما یک ارتباط مستقیم بین فرهنگ و جغرافیا وجود دارد. (تصویر شماره هشت)

شکار، ماهی گیری و گرد آوری

در ۳۵۰۰ قبل از مسیح کشاورزی حداقل به یک مکان و جماعت در شمال امریکا رسید- غار خفاش در آنچه که الان نیومکزیکو نام دارد- جایی که دانه های ذرت در میان دیگر بقایای فرهنگ کوچایز یافته شد.

در بسیاری نواحی مثل جنوب غربی و جنوب شرقی کشاورزی و زندگی روستایی غیر متحرکِ در پی، با جوامع بسیار سازمان یافته مربوط شدند.
بیش از ۱۵۰ نوع غلات بومی در شمال و مرکز امریکا شناخته شده اند. (به اضافه گیاهان وحشی که به عنوان غذا مصرف می شدند) همه به جز چهار تا از این غلات در امریکای میانه رشد می کردند، با تنها ۱۸ گونه از کل در جنوب غرب و تنها ۱۲ گونه که در شرق و غرب میانه می رویید. (تصویر شماره نه و ده)

پهنه فرهنگی جنوب غربی:
پهنه فرهنگی جنوب غربی از حواشی جنوبی اوتا و کلرادوی کنونی به سمت جنوب در طول آریزونا و نیومکزیکو (شامل بخش هایی از تگزاس، کالیفرنیا، و اوکلاهاما) به سمت مکزیک گسترده شده است. این ناحیه وسیع خشک با بارش سالانه میانگین کم تر از ۲۰ اینچ تا کم تر از ۴ اینچ است که بیشتر بارش در طول یک دوره شش هفته ای در تابستان رخ می دهد. گرچه توپوگرافی به شکل معناداری متغیر است. تضادها شامل دست یابی جنوبی ها به فلات کلرادو است؛ تپه های نوک صاف و دره های با شیب تند (گرند کانیون در طول رود کلرادو در آریزونا مثال اولیه مساله است)، کوهستان پر پیچ و خم موگولان در نیومکزیکو، سرزمین های مرتفع، فلات و رشته کوه جوان درون مکزیک و حواشی بیابانی سوزان در طول رودخانه کلرادوی کوچک ( بیابان منقوش (Painted Deseret و بیابان سونوران (Sonoran Desert) در مکزیک و خلیج کالیفرنیا است.
درون این ناحیه متغیر، جایی که حیوانات نادر بودند، دو شیوه زندگی مهم سرخ پوستی توسعه یافت: کشاورزی و کوچ نشینی. کشاورزی در شمال امریکای میانه به بالاترین توسعه مرحله خود در جنوب غرب رسید. مردمی که کشاورزی می کردند چنان کشاورزان ماهری بودند که حتی در حواشی خشک توانستند جمعیت های بزرگ را در روستاهای دائمی حمایت کنند.
بیشتر روستاهای سرخ پوستی در جنوب غرب آن چه را که امروزه تحت عنوان معماری پوئبلو (به اسپانیولی: دهکده (Pueblo شناخته می شود داشتند. پوئبلو ساخته هایی از آجر، خشت یا سنگ بودند با سطوح اپارتمان مانند که با نردبان به هم متصل بودند، و عموما روی نوک تپه جای داشتند. برخی روستاها در زمین های پست بیابانی جای داشتند یا در طول رودخانه ها، جایی که سرخ پوستان در اشکال دیگری از مسکن زندگی می کردند؛ آلونک های دارای ستون کوچ، از جنس خاک یا گیاه. آن هایی که کشاورزی نمی کردند، شکارگزان کوچ رو و گردآورندگان،غذای خود را با تاخت و تاز به سرخ پوستان پوئبلو و مردمان روستاهای دیگر برای غلات فراهم می کردند. دو گونه اصلی خانه میان شکارگر-جمع آوران ویکی پان (Wikipun) های پوشیده با بوته و هوگان (Hogan) های پوشیده با خاک بود.

هنر و فناوری:
در بحث در مورد هنرها و ساخته های بومیان شمال امریکا –فرهنگ مادی و هنرهای دراماتیک آنها مثل رقص، موسیقی، و داستان گویی- فرمول بندی، طبقه بندی و گروه بندی های شسته و رفته مساله ساز است. از آن جایی که سنت های تکنولوژیکی و هنرهای بسیار متنوعی در دو سطح منطقه ای و قبیله ای وجود دارد، اصطلاحات «هنرهای سرخ پوستی» یا «صنایع سرخ پوستی» گمراه کننده اند. یک فرم سرخ پوستی وجود ندارد، همان طور که یک فرم اروپایی وجود ندارد.
به علاوه، یک بحث واقعی بین هنرها و ساخته ها نمی تواند ترسیم شود. هنر برای بومیان امریکا مدخلی برای خودش نبود، بلکه یک قسمت تام فعالیت هایشان بود؛ هم در خلق و تزیین مواد با اهداف موکدا عملی مثل ابزار ماهی گیری و شکار یا ابزار سازی برای اهداف مراسمی. به همین شکل هنرهای دراماتیک کارکردی از دین بودند. حتی یک تمایز سفت و سخت بین سودمندی و ائینی بودن نمی تواند ایجاد شود چرا که بومیان امریکا آیین هایشان را برای بقایشان ضروری می بینند.
کارهای چوبی: بومیان امریکا استادان کار با چوب بودند، مخصوصا در نواحی جنگلی انبوه قاره مثل ساحل شمال غربی. آن ها از گستره ای از ابزارهای سنگی، صدفی، مسی، استخوانی، شاخی و دندانی –تبر، چاقو، خراشنده، مته، اسکنه، چکش، گوه و چرخ سنباده- برای شکل دادن هزارها کنده کاری استفاده می کردند. بعد از معرفی ابزارهای فلزی توسط تجار اروپایی، کارهای با چوب از هجمه جدیدی از انرژی و بیان بهره مند شد. (تصویر شماره دوازده)
کارهای سنگی: قبل از ظهور ابزار فلزی از اروپا، از سنگ به عنوان ماده اولیه برای کارهایی مثل بریدن، سوراخ کردن، خراشیدن و ضربه زدن استفاده می شد. بومیان امریکا سنگ را با تکنیک های زیر به ابزار تبدیل می کردند: فشار و فشار-پرتابی (یا ورقه ورقه کردن)، مته کاری، بریدن، سوراخ کردن، ساییدن، تیز کردن و جلا دادن. خواص سنگ چخماق، ابسیدین و چِرت آن ها را برای مردمان بومی بسیار گران بها ساخت.
کارهای پوستی: وقتی سرخ پوستان امریکا حیوانات را شکار می کردند تنها به دنبال غذا نبودند بلکه به دنبال موادی برای لباس و دیگر موارد نیز بودند. بومیان پوست دباغی نشده را برای درست کردن مواد محکم استفاده می کردند مثل سرپناه، روکش، کیسه، جعبه، طبل و جغجغه. بومیان هم چنین تکنیک های متنوعی را برای بهبود چرم توسعه دادند.
بافندگی: بومیان امریکا هم چنین پارچه، ملافه، کیسه و حصیر را از الیفا قابل بافت درست می کردند. فیبرهای گیاهی مثل پوسته داخلی درخت سدار و پنبه شت شده، پشم بوفالو و دیگر حیوانات را به عنوان ماده خام برای درست کردن نخ بافندگی استفاده می کردند. تنها بومیان جنوب غرب دستگاه بافندگی واقعی داشتند، جاهای دیگر در شمال امریکا بومیان از تکنیک های انگشت بافی (finger weaving) استفاده می کردند، شامل بافندگی، قلاب بافی، توربافی، حلقه زنی، به هم بافی (twining)، و موبافی. در دوران پیش از تماس سرخ پوستان جنوب غرب مخصوصا ناواجو (دینه (Dineh گوسفند را به خاطر پشمش پرورش می دادند. (تصویر شماره سیزده، چهارده، پانزده و شانزده)
سبدبافی: بومیان امریکا صدها شکل بدیع برای مجموعه ای از اهداف خلق کردند: حمل، ذخیره، پختن و دیگر شیوه های تخصصی مثل گیر انداختن ماهی یا کلاه. بومیان سه تکنیک پایه برای سبدبافی داشتند. سبدهای چین دار دو عنصر داشتند که یکدیگر را قطع می کردند؛ یک تار و یک پود. سبدهای چندلا مجموعه ای از تارهای عمودی و دو یا بیشتر پودهای افقی داشتند که دور یکدیگر می پیچیدند و رو و زیر تارها بافته می شدند. سبدهای مارپیچ نوارهای باریک چوبی، فیبری، برگی یا علفی داشتند که درون یک دسته می پیچیدند و به یک مارپیچ حلزونی متداوم تبدیل می شدند. برخی سبدها با صمغ پوشانده می شدند تا آب را نگه دارند. (تصویر شماره هفده)
سفال گری: سفال گری در میان بومیان شمال امریکا گسترش یافته بود. تنها مردم قطب، زیر قطب، ساحل شمال غربی، کالفرنیا و فلات کلمبیا سفال های اندکی داشتند. دو پهنه سفال گری عمده و مجاز مستقل شناخته شده است- یک در جنوب غرب و دو در شرق (با تعدادی زیر مجموعه متداخل و بین فرهنگی در دومی، به نام جنوب شرق، خلیج، مرکزی، و شمالی هر کدام با خصلت متمایز) دو تکنیک پایه سفالگری یافته شده است- ۱) پیچاپیچ با تل رسی ساخته شده از یک پایه و ۲) طراحی و ورز دادن با رسی که روی یک قالب قرار می گیرد، سفال گر قالب را می چرخاند درحالی که با سنگ به رس ضربه می زند، سپس ورز می دهد. گاهی این دو تکنیک با هم مخلوط می شدند. بومیان امریکا از چرخ سفالگری تا دوران پساتماس استفاده نمی کردند. (تصویر شماره هجده)
کارهای فلزی: گرچه بومیان امریکا وارد عصر آهن همان طور که به دیگر نقاط جهان اطلاق می شود نشدند، آن ها استفاده گسترده ای از فلز در قسمت های مختلف قاره داشتند. بومیان معاصر جنوب غرب مخصوصا به خاطر جواهرات نقره شان شناخته می شوند.
کارهای استخوانی، شاخی، و عاجی: از این مواد عمدتا ابزارهای سوراخ کردن ساخته می شد مثل تیر، نیزه، قلاب ماهی گیری، سندان، میخ، ابزار بافندگی، چاقو، و خراشنده.
کارهای صدفی: ز این ها به عنوان تیغه، خراشنده، کاسه، قاشق، و در ساخت جواهراتی چون تسبیح، گوشواره، و تزیین لباس استفاده می شد. دیگر کاربردها شامل صدف های حلزونی به عنوان ترومپت در جنوب غرب، صدف های دندانی به عنوان شکلی از پول در طول ساحل شمال غربی بود.
کارهای از جنس پَر: پر، جایگاه مهمی در فرهنگ بومیان داشته است. پرندگان مختلف مثل عقاب، شاهین، و جغد به عنوان مقدس مورد احترام بودند، و به مثابه پیام آورانی از خدایان پنداشته می شدند. پر برای تزیینات مراسم و برای پیشکش استفاده می شد. بومیان همچنین از پر برای اهداف عملی مثل تثبیت حرکت تیر در حین پرواز استفاده می کردند.
نقاشی، رنگرزی و حکاکی: رنگ ها معمولا در صدف نگهداری می شدند. نقاشی بدن و خالکوبی نیز برای اهداف نمادین استفاده می شد؛ برای نشان دادن جایگاه اجتماعی یا برای گرایش به جنگ. فرم های مختلف بیان کم کم در قسمت های مختلف قاره توسعه یافت برای مثال نقاشی سفال در جنوب غربی و نقاشی پوست حیوانات در دشت بزرگ.
نقاشی شن و ماسه: یک هنر آئینی، شامل پاشیدن شن های رنگ امیزی شده با مواد معدنی به شن های خنثی. در سنت ناواجو، نقاشان شن، موزائیک را روی زمین یک هوگان (شکلی از مسکن) در سپیده دم و در یک مراسم درمانی خلق می کردند، سپس تخریبش می کردند. دیگر مردمان، شامل سرخ پوستان پائبلو، آپاچی، چه این، آراپاچو، بلک فیت و برخی از بومیان کالیفرنیا شیوه هایی از نقاشی شن را اعمال می کردند.
هنرهای دراماتیک: موسیقی، رقص، و بازگویی قصه برای آئین سرخ پوستان لازم الاجراء بود و می تواند به عنوان بخشی از دین در نظر گرفته شود. هم موسیقی و هم رقص به خاطر قدرت معجزه آسایشان ارزش داشتند و برای تحریک دید، درمان بیماری، آمادگی برای جنگ، کمک به شکار و رشد و جشن گرفتن مراسم گذار استفاده می شدند. موسیقی سرخ پوستان، مونوفونیک (تک صدایی) –دارای یک ملودی واحد- بود و معمولا از یک دانگ بالاتر به دانگ پایین تر می رسید. بومیان فردی و جمعی می رقصیدند. ماسک و نقاب –بسیاری از آنها بازنمایی حیوانات بودند- و نقاشی های بدن سهمی را در آئین رقص ایفا می کردند که معمولا نمادین بود. رقص و موسیقی معمولا در شب انجام می شد.
بازی و اسباب بازی: بازی های بومیان به شکل قابل توجهی درون امریکا مشابه بودند و شامل تاثیر بین قبیله ای می شدند. دو نوع پایه وجود داشت: بازی های مرتبط با شانس و قمار و بازی های مرتبط با مهارت و تردستی. بومیان هم چنین برای کودکانشان اسباب بازی های مختلفی از مواد در دسترس مثل چوب، پوسته ذرت، استخوان و غیره می ساختند. کودکان نیز برای خود اسباب بازی می ساختند. عروسک و شکل های حیوانات رایج بود. دیگر اسباب بازی ها تقلیدی از ابزار بزرگسالان بودند: قایق، تیر و کمان و … .
سرپناه:
بومیان امریکا گستره ای از مواد در دسترس –چوب، پوسته درخت، علف هرز، نی، علف، بوریا، خاک، رس، کلوخ، سنگ و پوست- را برای ساختن گونه های متعددی از خانه استفاده می کردند.
اشکال غالب خانه در جنوب غرب از این قرارند:
ویکی آپ(Wikiup): پوشانده شده با حصیر، علف یا علف هرز، اغلب دارای سوراخی برای خروج دود در مرکز سقف. آپاچی، پی تو و برخی کالیفرنیایی ها ویکی آپ می ساختند. (تصویر شماره نوزده)
هوگان(Hogan): ساخته ناواجو، هنوز هم مورد استفاده است، ساخته شده از چارچوب های بزرگ و ضخیم و پوشیده شده با گِل یا کلوخ، یا ساخته شده از سنگ. معمولا تک فضایی، می تواند مخروطی شکل باشد؛ (یک گونه مردانه با سه ستون که از راس ادامه یافته اند.) یا گنبدی شکل (یه گونه زنانه یا ستون های انباشته)؛ دومی معمولا شش ضلعی یا هست ضلعی است. هوگان مخروطی شکلدر مراسم مورد استفاده قرار می گیرد. سنتا رو به شرق ساخته می شوند، با کفی که مام زمین و سقفی که پدر آسمان را نمادسازی می کند. (تصویر شماره بیست)
گودالخانه (pithouse): ساخته شده بر روی گودال، آکیمل اودهام (Akimel O’odham) و توهونو اودهام (Tohono O’odham) در جنوب غرب گودالخانه های خمره ای شکل می ساختند و از مواد گیاهی، گِل و خشت بهره می جستند.
ترکه و گِل اندود (Wattle and Daub) : خانه های ترکه و گل اندود جنوب غرب و امریکای میانه معمولا تیرک های ایستاده داشتند که تخت عنوان جاکال (Jacal) از آن یاد می شود.
هم چنین بومیان امریکا از مهارت های ساختمانی شان برای طراحی و اجرای ساختمان ها برای اهداف خاص بهره می جستند. نمونه ای از این امر، سرخ پوستان پائبلو در جنوب غرب بودند – اتاق های مراسمی زیرزمینی، معمولا گرد، اغلب قسمتی از آن بالای زمین ساخته می شد با سنگ یا خشت، دارای ورودی و نورپردازی از طریق سقف و دارای اجاق.
سرخ پوستان جنوب غرب و جنوب شرق، محوطه هایی (سایه های خورشید) با کناره های باز را از شاخه ها و علف های هرز برای پخت و پز بیرونی و ساخت صنایع دستی ساختند. در برخی موارد، این محوطه های مثل یک ایوان به خانه وصل می شد. محوطه های خاص نیز برای اهداف مراسمی ساخته می شدند. (تصویر شماره بیست ویک)

لباس و زیورآلات:
در پهنه هایی از قاره که کشاورزی به بیشترین حد توسعه رسیده بود، پوست حیوانات جای خود را به گیاهان درختی و پنبه کشت شده به عنوان مواد اولیه لباس داد.
در اقلیم های گرم، بومیان اغلب برهنه بودند، یا مردان تنها پایین تنه خود را می پوشاندند و زنان پیشبند می بستند. لباس و جواهرات جایگاه اجتماعی و حیثیت را در برخی فرهنگ های بومیان نشان می دادند.
در بین موارد معمول تر پوشش در گونه ها و مواد مختلف برای مردان لُنگ، بلوز، و مُچ پیچ و برای زنان پیشبند، دامن، بلوز، و لباس بلند بود. هر دو شنل و جُل در فصل سرد می پوشیدند. دیگر موارد معمول ژاکت، جلیقه، پانچو، تونیک، جامه چین دار، کمربند و ارسی بودند. گرچه تعداد زیادی از بومیان پابرهنه بودند برای دیگران پوشش پا شامل کفش چرمی بود. – هر دو لنگه تک قطعه، داری کف نرم، یا هر دو لنگه چند تکه و دارای کف سخت از پوست دباغی نشده. برخی مردمان اولیه جنوب غرب و آبگیر بزرگ صندل های چوبی یا فیبرهای گیاهی بافته شده می پوشیدند. (تصویر شماره بیست و دو و بیست و سه)
بومیان امریکا هم چنین گستره بزرگی از تزیین بدن در ارتباط با لابس های اغلب رنگی شان استفاده می کردند. مردم صورت ها و بدن هایشان را با رنگ ها و نقوش سمبولیک برای آئین ها مربوط به جنگ، عزاداری، و روابط کِلانی رنگ می کردند. از رنگ برای محافظت از باد و خورشید نیز استفاده می شد.
جواهرات شیوه دیگری از تزئین بدن بود با تکه های ساخته شده از صدف، دندان حیوانات، پنجه حیوانات، سنگ و مس. جواهرات شامل گوشواره –بیشتر بومیان گوشهای سوراخ شده داشتند.- گردن بند، سربند، بازوبند، و طوقه بودند.
شکل دهی و تزیین مو معنای ویژه ای در فرهنگ بسیاری از بومیان داشت. مردان به ندرت اجازه می دادند سبیلشان بلند شود. موی بافته شده در بسیاری از قسمت های قاره محبوب بود. برای تزئین موهایشان از پر پرندگان و موی حیوانات استفاده می کردند. برای مراقبت از موهایشان شانه های چوبی، استخوانی و شاخی درست می کردند. مفهوم مو به عنوان نمادی از قدرت و فردیت تا دوران پسا تماس هم ادامه داشت.
منبع:
• تمامی عکس های مربوط به قبایل هوپی، آپاچی و ناواجو از صفحه فیس بوک بومیان امریکا گرفته شده است.
• Atlas of the north American Indian, Waldman, Carl. 2000, Checkmark books, NY.

برای مشاهده عکس ها در زیر کلیک کنید:

۱۰۷۸۰