انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

تک نگاری قریه پیرآباد

موسیقی نقشبندی در بلوچستان،موضوع مقاله ای بود که تحت عنوان «موسیقی نقشبندی و روستای دهک سراوان» سال گذشته در صفحه صدا و موسیقی منتشر شد.در آن مقاله اشاره ای به قریه پیرآباد به عنوان یکی از مراکز مهم اجرای موسیقی طریقت در شرق بلوچستان شده بود.

مونوگرافی پیرآباد در امتداد آن مقاله منتشر می شود:

پیرآباد

قریه پیرآباد در حدفاصل کَلپورگان و دِهَک در جنوب خاوری شهر سراوان واقع شده است . در لغت نامه دهخدا به نقل از فرهنگ جغرافیایی ایران ، جلد۸، در باره پیرآباد آمده است: “دهی از دهستان حومه شهرستان سراوان ، واقع در ۲۸ هزار گزی جنوب خاوری سراوان و دو هزار گزی جنوب شوسه سراوان به کوهَک ، جلگه ، گرمسیر ، دارای صد تن سکنه ، آب آن از قنات ، محصول آنجا غلات ، خرما و حبوبات ، شغل اهالی زراعت و راه آن فرعی است ، ساکنین از طایفه صیادزایی هستند.” پیرآباد از جاده اصلی حدود دو کیلومتر فاصله دارد . جاده فرعی پیرآباد به تازگی آسفالت شده است.

پیرآباد یکی از اضلاع مثلثی ا ست که با دِهَک و کَلپورگان ، منطقه تجمع سرسپردگان طریقت چشتی و نقشبندی در شرق مَکران بلوچستان را تشکیل می دهد . اما اهمّیت ویژه پیرآباد در قیاس با دو منطقه دیگر ، حضور مدفن پیران طریقت در این آبادی است . ویژگی مهمی که وجه تسمیه نام “پیرآباد” نیز مربوط به آن است.
در پیرآباد مجموعاً ۳۰ خانوار سکونت دارند . بیشتر ساکنین در خانه های خشتی و گلی زندگی می کنند ، اما چند خانوار ، هنوز کپر و سیاه چادر برپا دارند و در آن زندگی می کنند.

مذهب ساکنین سنی حَنفی است و از مجموع ۳۰ خانوار ، نزدیک به ۱۰ خانوار پیرو طریقت نقشبندی و چَشتیه هستند ، با این حال بقیه ساکنین گرچه سرسپرده طریقت نیستند ، اما در مجلس اهل طریق شرکت می کنند و سادات طریقت در پیرآباد را مورد تکریم و احترام قرار می دهند . در نزدیکی پیرآباد، آبادی دیگری به نام سیدآباد وجود دارد که متعلق به سید امان است .صوفی از ساکنان پیرآباد می گوید: «سیدزاده از سادات طریق بوده،امّا آبادی را به طایفه شکرزهی فروخته است.»۱ در اکثرمتون مرتبط با تحقیقات موسیقی شناسی نقشبندی و چشتی بلوچستان که توسط محققان شهری نوشته شده ، پیرآباد و سیدآباد به غلط به عنوان یک آبادی معرفی شده است .

پیدایی یک آبادی ؛ یک ضرورت اعتقادی :
روستاها و آبادی های مناطق خشک و بیابانی در ایران ، همانند همه آبادی های مشابه در جغرافیای طبیعی کره زمین ، بر اساس وجود منابع آبی به وجود آمده اند .
رودها ، نهرها ، چشمه ها و قنات ها ، عوامل مهم پیدایش این مناطق هستند . در سرزمینی که نظام معیشتی ساکنین آن کشاورزی است ، این منطق برای پیدایش آبادی ها منطقی است ؛ با این حال معدود مناطقی وجود دارند که ضرورت پیدایش تجمع ساکنین آن علتی متفاوت از سایرین دارد .از جمله آبادی ها و شهرهایی که فلسفه پیدایی آن مناسبات سیاسی یا ترانزیتی و گاهی صنعتی و مذهبی بوده است ؛ مانند زاهدان در همین استان که همجواری با مرزهای افغانستان و پاکستان از طرفی و نیز استقرارش در حد فاصل دو منطقه شیعه نشین در سیستان و سنی نشین در بلوچستان باعث شد به عنوان مرکز استان انتخاب شود و رفته رفته به بزرگترین شهر این استان بدل گردد ،حال آنکه در بیش از صد سال پیش ، زاهدان جایی جز یک جنگل گز نبوده است . این پیدایی بر اساس یک ضرورت سیاسی بوده است .
اما در پیرآباد ضرورت پیدایی بربینش مذهبی ساکنین استوار است ؛ تجمع اصحاب طریقت و سنت تدفین پیروان چشتی و نقشبندی در این روستا که به نظر تا ۶ نسل پیران را در خویش در بر گرفته است ، علت اصلی پایداری ساکنین در برابر تمام مصائبی است که شرایط منطقه برآنها تحمیل کرده است .
نحوه قرارگیری خانه ها و شکل هندسی روستا و تفسیر پلان هوایی آبادی، نشان از شکل گیری پیرآباد بر اساس علتی متفاوت از آبادی های مشابه دارد و رشد پراکنده ، گویای عدم استقرار نظام معیشت بر اساس کشاورزی است.

کشاورزی در پیرآباد
با این حال و با همه توضیحاتی که داده شد ، در پیرآباد چندین رأس درخت خرما به عنوان بخشی از معاش ساکنین وجود دارد . همچنین در سالی که بارندگی زیاد باشد و موجب افزایش آب قنات پیرآباد شود و یا تالاب های کویری ایجاد کند؛ ساکنین برای مصرف خود، پیاز ؛ جو و گندم می کارند . خشکسالی های پی درپی در سالهای اخیر ، امکان حیات کشاورزی مستمر در پیرآباد را از میان برده است و زراعت را به پایین تر از سرانه مصرف آبادی کشانده است.
علاوه بر قنات قدیمی ، ساکنین اقدام به حفر چاه کرده اند . همچنین اداره آب سراوان نیز چاه عمیقی حفر کرده ؛ اما هنوز به بهره برداری نرسیده است .

دامداری پیرآباد
بیشتر ساکنین روستاها و آبادی های این منطقه از بلوچستان به طور کلی ، معیشت خودکفا و تولید محدود دارند ، به گونه ای که در کنار کشاورزی صرفا برای ساکنین و نه برای مازاد تولید و ایجاد چرخه اقتصادی وجود دارد و ساکنین علاوه بر آن،دامداری نیز می کنند. دامداری هم همانند کشاورزی محدود و برای برآوردن مایحتاج خانواده است.
بز ، دام اصلی ساکنین پیرآباد است و هر خانواده بین ۳ تا ۴ بز دارد . با این حال گوسفند و گاو نیز به طور محدود در دامداری پیرآباد موجود است ، با این حال نبود مرتع مناسب برای چرای گاو و گوسفند ، نگهداری این دو حیوان در پیرآباد را برای مالکین دشوار کرده است.

صنایع دستی
در کنار کشاورزی و دامداری ، مهمترین محصولی که در پیرآباد فراتر از مصرف داخلی و با عنوان مازاد تولید به بیرون از آبادی می رود صنایع دستی بلوچستان است .
سوزن دوزی ، جانماز بافی زنان بلوچ و نیز حصیربافی ، سبدبافی با برگ خرما ازجمله صنایع دستی ساکنین پیرآباد است .

ساختمان های دولتی ، مدرسه و مسجد :
در پیرآباد غیر از کانکس موبایل روستایی که به تازگی در روستا تعبیه شده و امکان ارتباط مخابراتی ساکنین با بیرون از آبادی ها را فراهم کرده است،هیچ ساختمان دولتی دیگری وجود ندارد .ساکنین در موارد نیاز به درمان ،به نزدیکترین خانه بهداشت منطقه واقع در دهک مراجعه می کنند.
با این حال تنها بنای رسمی ساخته شده در محل ، ساختمان مدرسه سازی پیرآباد است .این مدرسه امکان تحصیل کودکان پیرآباد تا پنجم ابتدایی را فراهم کرده است . پیرآباد ، با آنکه جمعیت محدودی دارد ، امّا گرایش های مذهبی ساکنین موجب شده است که سهم بناهای مذهبی ، به نسبت جمعیت قابل توجه باشد.
مجموعاً دو مسجد درپیرآباد ساخته شده است که تاریخ احداث یکی از آنها مشخص نیست و به نظراز قدمت زیادی برخوردار است ، امّا مسجد دوم در ده سال گذشته بنا شده است.
مسجد روستاییان بلوچستان از نظر معماری فوق العاده ساده است . این مسجد که عموماً خشتی و گلی هستند شکل مستطیلی دارند. در ورودی در وسط درازای اضلاع مستطیل قراردارد . درها عموماً دو لنگه کوچک ، چوبی دارند و نسبت به سطح کوچه در گودی هستند. در، ابتدا به حیاط باز می شود؛ حیاط مستطیلی شکل ، عموماً۳/۱ سطح کل مسجد را اشغال می کند . در اصلی ،روبروی در حیاط و در ابعاد همان است. سقف با تنه های درخت خرما و حصیر پوشانده شده است .
در آبادی هایی که ساکنین استطاعت مالی بیشتری دارند ، مساجد با سرامیک های رنگی تزئین می شوند و برای مساجد گلدسته می سازند. امّا در آبادی هایی نظیر پیرآباد ، مسجد فوق العاده ساده است .بر سر در ورودی اصلی، خشت مثلثی شکل گذاشته شده و این مهمترین نشانه مسجد است.

مدفن پیران :
علاوه بر دو مسجد پیرآباد ، بنای مهم مذهبی این آبادی ، مدفن پیران طریقت است . اهل سنت گرچه برای مقابر مردگان به اعتبار اعتقادات مذهبی راسخی که دارند ، بهایی قابل نیستند و از گذاشتن سنگ و نشان و نوشتن نام متوفیان خووداری می کنند ، امّا اهل طریقت در میان اهل سنت ، همانند سنت شیعیان ، به تکریم مردگان و اهل قبور پیران طریقت می پردازد ، به گونه ای که برای ایشان گنبد و گلدسته می سازد و به زیارت اهل قبور اعتقاد دارد.
در پیرآباد بر اساس این اندیشه ، قبور سادات اهل طریق ، مورد تکریم ساکنین و سایر پیروان است به گونه ای که با وجود فقر آشکار در این منطقه ، شاخص ترین بنای احداث شده در پیرآباد ، مقبره پیران و گنبد بلند آن است.
به گفته حاتم سیّدزاده ، نوازنده و خواننده بلوچ و ساکن پیرآباد ، نزدیک به ۳۰ تن از پیران بزرگ طریقت چشتی و نقشبندی در این مکان دفن شده اند و شش نسل سادات اهل طریق در منطقه را برای تدفین به این قبرستان آورده اند.
گنبد پیرآباد ، شاخص ترین بنای آبادی ، نشانه ای برای شناخت پیرآباد از مسافت بسیار دور است. در ورودی بنا فلزی و به رنگ آبی است و درِ آن عموماً قفل است . کلید ورودی زیارتگاه بر میخی کوبیده به دیوار کاه گلی خانه کلیددار آویزان است .در داخل بنا چندین قبر پیران کنار هم قرار گرفته است ؛ لیکن در پیرامون ساختمان اصلی نیز قبرستان قدیمی پیرآباد قرار دارد که پیروان طریقت و نیز مردگان ساکنین را در آنجا دفن می کنند. علاوه بر این قبرستان ، قبرستان دیگری در کنار قنات پیرآباد وجود دارد. به گفته سیّدزاده هیچگونه منع مذهبی برای تدفین ساکنین غیر اهل طریق در قبرستان اهل طریقت و نیز تدفین اهل طریقت در قبرستان قدیمی ساکنین وجود ندارد و جمله ساکنین ، همانطور که خویشاوند و دارای پیوندهای خونی و سببی هستند ، خود را با هر کیش و اعتقادی ، اعضاء یک خانواده می دانند.
مهمان خانه ؛ خانه میهمان :
یک ویژگی منحصر در بناهای عمومی پیرآباد ، وجود ساختمانی در حد فاصل آبادی و زیارتگاه پیران طریقت ، با عنوان ” میهمان خانه ” است . میهمان خانه ، اتاق بزرگ مستطیلی شکل کاهگلی است با سقفی بلند که سقف آن از تنه های بلند نخل و روی آن پوشیده از حصیر و کاهگل است ؛ دیوارهای اتاق نیز کاهگلی با چند طاقچه کوتاه است . مجلل ترین عمارت پیرآباد محسوب میشود و نشان از سنت عمیق میهمان نوازی در بلوچستان و بخصوص نزد پیران طریقت دارد. کف اتاق با موکت فرش شده است ، بر طاقچه ، چند جلد کتاب ، از جمله قرآن مجید و نیز دیوان شعر درویش عبدالرئوف صاحب زاده ، پیر طریقت و نوازنده شاخص رباب دهک وجود دارد که در بلوچستان پاکستان چاپ شده است .بر سه گوش انتهای اتاق ، ربابی به دیوار تکیه داده شده و در اطراف ،پشتی های متعددی برای نشستن و تکیه دادن ، تعبیه شده است.۲
میهمان خانه همانطور که از نامش پیداست ، مکانی است که از میهمانان و هر غریبه تازه وارد به پیرآباد در آنجا پذیرایی می شود. همچنین محفل اجرای ذکر و مراسم مذهبی اهل طریق هم در آن بر پا می شود.
در پیرآباد بر خلاف دِهَک و کَلپورگان که روزهای معینی در هفته به اجرای مراسم ذکر و اجرای موسیقی طریقت اختصاص دارد ، مراسم ذکر در زمانهای پراکنده و بر حسب شرایط و حال مجریان و شنوندگان و میهمانان برپا می شود. با این حال بنابرتوصیه های مذهبی ، این مراسم بیشتر در روزهای سه شنبه تا جمعه برگزار می شود.
مراسم شامل مناجات ، اذکار گروهی و اجرای موسیقی طریقت و غزل خوانی است .
غزل خوانی نوعی اجرای تصنیف و قطعات ضربی به روی اشعار شعرای عارف پارسی زبان همچون مولانا جلال الدین ، جامی ، حافظ و پیران طریقت همچون لعل شهباز قلندر و عبدالقادر گیلانی است.
آنسامبل اجرای غزل خوانی ، شامل رُباب ، تَنبورک ، دُهُلَک و گاهی بِنجو است .
در پیرآباد علاوه بر رباب رسمی بلوچستان که مشابه رُباب افغانستان است ، نوعی رُباب وجود دارد که از آن به رُباب پنج تاری یاد شده است.۳
رباب پنج تار ، تنها در پیرآباد و نزد درویش محمد جان دِهواری است . این ساز منحصر به فرد ،توسط پدربزرگ مادری محمدجان برای پدر محمدجان تراشیده شده است . این هدیه نشان می دهد که خانواده محمد جان دِهواری و حتی خانواده همسر او ، نسل به نسل از نوازندگان طریقت در محافل ذکر بوده اند . علاوه بر این وجود این ساز منحصر و عدم وجود هر گونه گزارش وجود این ساز در بلوچستان ایران و پاکستان ، حکایت از این دارد که ساز یاد شده ، نوعی ساز ابداعی توسط خانواده محمدجان دِهواری است و بر خلاف تصور منابع یاد شده از این ساز ، سابقه تاریخی چندانی در بلوچستان ندارد و به محفل ذکر اهل طریقت در پیرآباد و در دونسل گذشته منحصر شده است.

پی نوشت:
۱- در گفت و گو با نگارنده در پیرآباد ۱۳۸۵
۲- مشاهدات نگارنده در پیرآباد
۳- در کتاب دایره المعارف سازهای ایرانی نوشته محمدرضا درویشی که توسط انتشارات ماهور منتشر شده است،رباب پنج تار به عنوان یکی از سازهای بلوچستان ثبت شده است.