مبنای پژوهشی فیلم تهران در عکس
روبرت صافاریان
نوشتههای مرتبط
تهران در عکس فیلمی است از مجموعه “تهران در هنرها” که در سال ۱۳۸۶ به سفارش “سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران” و “موسسه تصویر شهر” توسط هفت مستندساز ساخته شد. از همان ابتدا که ساخت یکی از قسمتهای این مجموعه به من پیشنهاد شد، بدون دودلی تصویر تهران در عکاسی را انتخاب کردم، به این سبب که از یک سو عکاسی کرده بودم و عکاسی از شهر (و نه تنها تهران) برایم جالب بود و از سوی دیگر از اینکه تا صحبت عکسهای تهران میشود، فوری با یک نگاه رمانتیک و نوستالژیک (و سادهانگارانه) تنها به یاد عکسهای تهران قدیم میافتیم، ناراضی بودم و فکر کردم میتوانم در فیلمی که میسازم به این موضوع نیز بپردازم. به هر رو، وقتی پروژه و ساخت فیلم تهران در عکس توسط من قطعی شد، بعد از تامل و تحقیق اجمالی به این نتیجه رسیدم که فیلم باید شامل تاریخچه هرچند مختصری از تصویر شهر تهران در عکس در دورههای تاریخی گوناگون باشد و از سوی دیگر تاملاتی درباره عکاسی به طور کلّی، عکاسی از شهر و عکاسی از تهران به طور خاص باید این تاریخچه از حالت اطلاعرسانی صرف دربیاورند.
تصویر تهران در عکس در دورههای تاریخی گوناگون
تصویر تهران در عکس در واقع تاریخ چهار گونه تحول موازی و درهمتنیده است که برآیندشان عکسهایی هستند که به عنوان عکسهای تهران تماشا میکنیم:
تحول تکنولوژی عکاسی و ورود این تکنولوژی به ایران
تحول نگرش ما به عکاسی به عنوان صنعت تا تلقی آن به عنوان هنر و از وسیله مستندسازی تا وسیله بیان هنری
تحول کالبد شهر تهران و اندازههای آن
تحول شیوههای نگاهداری و آرشیو و مصرف عکسها
این تحولات را در چهار دوره تاریخی به این شرح میتوان پیگیری کرد:
دوره نخست: ورود عکاسی به ایران تا اوائل دهه پنجاه
دوره دوّم: دهه پنجاه و سالهای انقلاب و جنگ
دوره سوّم: دهه هفتاد و دوران مستندسازی تصویر شهر
دوره چهارم: یک دهه اخیر یا دوره عکاسی دیجیتال
دوره نخست
پیش از هر چیز بگویم که تلقی همه این سالها به عنوان دورهای واحد تنها با اغماض قابل قبول است، کما اینکه در این دوره شاهد بیشمار تحولات در همه زمینه ها هستیم و به آسانی میتوان دوره قاجار را از دورههای بعد و سالهای نخستین دهه پنجاه شمسی را از سالهای پیشتر جدا کرد. امّا به دلیل ایجازی که باید در فیلم رعایت میشد از یک سو و علاقه شخصی من به اینکه فیلم را محدود به دورههای قدیمی نکنیم، تمام این سالهای به عنوان یک دوره در نظر گرفته شد.
تکنولوژی عکاسی در این دوره طولانی تحولات مهمی را از سر گذرانده است، از دوربینهای بزرگ روی سهپایه تا دروبینهای سیوپنج میلیمتری نیکون و کانون و مانند آنها در اواخر این دوره که بسیار سبکتر و با انعطافتر هستند. امّا اگر سالهای آخر این دوره را که در واقع آغاز دوره جدیدی هستند کنار بگذاریم، عکاسی (و عکاسی از شهر تهران) را در این دوره میتوان با این ویژگیهای شناخت.
در این دوره کسی عکاسی را هنر تلقی نمیکند. عکاسی فن است و کار اصلی آن ثبت واقعیت. کارکرد “مستندسازی” عکاسی غالب است. عکاسان خود را عمدتاً صنعتگر میدانند (شاید جز در عکاسی پرتره استودیویی که کسانی مانند سوروگین و دیگران با تاثیرپذیری از عکاسی پرتره اروپایی و نقاشی پرتره و نور و غیره، باید قاعدتاً برای کار خود جنبه هنری نیز قائل شده باشند) و وقتی از محیطهای بسته داخلی خارج میشوند و به عکاسی از شهر میپردازند، هدفشان دو چیز است، نشان دادن بناهای دیدنی شهر و ثبت حرفهها و مشاغل سنتی. تصویر شهر به تصویر کالبد و زیباییهای آن محدود میشود؛ تصور اینکه کسی در این دوره برای نشان دادن فقر یا دیگر نارساییهای شهر اقدام به عکاسی کند، دشوار است…
برای مطالعه ادامه متن به فایل پیوستی مراجعه نمایید:
تحول تهران و تحول عکاسیAks–4-Dey-89—Tehran-dar-aks
کاربران گرامی
این مطلب در سایت قبلی انسان شناسی و فرهنگ به آدرس anthropology.ir نیز قبلا منتشر شده و بازنشر آن با هدف دسترسی بهتر کاربران و مجتمع شدن تدریجی مطالب انسان شناسی و فرهنگ در یک سایت صورت گرفته است.