انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

تجربه‌ مشترک تکنولوژیک در زیست‌جهان و فرهنگ امروز

مالینوفسکی می گوید مطالعه تکنولوژی به تنهایی، از نظر علمی، بدون ایده و خلاقیت جدید است.(مالینوفکسی ۱۹۳۵ به نقل از  فافنبرگر ۱۹۹۲) آن نسل از انسان شناسان تکنولوژی هر فرهنگ را بعنوان یکی از جزئیات بررسی می کردند. طرفداران مکتب تطور، مراحل تطور فرهنگ را گاها با مراحل پیشرفت تکنولوژی نشان می دادند، اما تکنولوژی را هرگز بعنوان یک مورد مطالعه در اولویت قرار نمی دادند. تکنولوژی در دوران مدرن، بخصوص در دوران جنگ های جهانی، اگر مورد مطالعه میشد هم به خاطر تجربه ماشین های عظیم کشتار و بمب اتم و … چندان جنبه مثبت و آشکار کننده ای از خود نداشته است. اما امروز که تقریبا تمام اشیایی که جهان روزمره ما را شکل داده اند، تولید تکنولوژی هستند چه میتوان گفت؟ به نمونه ای توجه کنید که در تجربه ای، نشانه های تکنولوژیک با احساسات، عواطف و رفتارهای انسانی، در یک مجموعه قرار گرفته اند:

(پشت فرمان ماشین نشسته ای و  ترافیک و ازدحام و شلوغی را تجربه می کنی.یکی که دلواپس و نگران کسی دیگر است، گوشی همراه را بر میدارد و تماس می گیرد. گوشی خود را نگاه می کنم و تعداد زیادی تماس از دست رفته می بینم، مثلا ۱۱ تماس از دست رفته از سمت پدرم!)

در این توصیف کوتاهی که اینجا آمده،  کلمات ازدحام و ترافیک و ماشین و دود در یک بستر و فضا جای می گیرند. این کلمات را که به کار ببری، کلافگی و گذران کند زمان و احتمالا نام شهری مثل تهران را در تصویری ذهنی کنار هم گذاشته ای. نگرانی و انتظار نیز همراه با تماس از دست رفته، در یک بافت جای می گیرند. تماس از دست رفته نشانه ای است برای اتفاقی بد و  وجود  دلهره و نگرانی که همین نزدیک ها اتفاق افتاده است. نمونه های فراوانی از بافت ها در زبان یافت می شوند که حضور عناصر و محصولات تکنولوژیک را نشان می دهند:

در دسترس نبودی! یعنی گوشی همراه تو در دسترس برای تماس تلفن نبود. این در دسترس بودن از جنبه هایی تعین حضور و غیبت ماست. یعنی در ارتباط، ابزار تکنولوژیک، سوژه را (حاضر در دست) می کند. آماده در دسترس بودن (hypokeisthai) ، مشخص کننده ی حضور امر حاضر است.(هایدگر،۱۹۵۴)  این آن جایی است که می گوییم تکنولوژی بر انسان مسلط شده چنان که حاضر در دست را که موقعیت ابزار در دست انسان است، به خود انسان بازگردانده است.

هابرماس، متفکر برجسته مکتب فرانکفورت، علاقه مندی انسان را به سه گونه متفاوت بر می شمرد: انسان به واسطه علاقه تکنیکی، مایل به کنترل و دستکاری اشیای اطراف خودش است. علوم طبیعی و آن تلقی از تکنولوژی که در پی تسلط است از این علاقه سر چشمه می گیرد.علاقه عملی، فراهم کننده ی توان ارتباط با دیگری است که محرکی برای ایجاد هرمنوتیک محسوب می شود.علاقه ی رهایی بخشی سومین گونه ی علاقه ست که ما را به سمت نظریه انتقادی راهنمایی می کند.(بنتون و کرایب، ۲۰۰۱:۲۱۵) آن چه به عنوان علاقه تکنیکی در اندیشه ی هابرماس مطرح شد، شباهتی به بحث هایدگر در مورد تکنولوژی دارد.از نتایج دوران روشنگری این بود که انسان، خود را موجود برتر می دانست و در پرتو این قدرت خداداد، بر طبیعت مسلط می شد.عقل و عقلانیت ، منابع و ابزار ترسیم جهان اجتماعی و سیاسی مطلوب و اتوپیایی شده بودند.این چشم انداز، تمامی طبیعت را مبدل به مغازه ای می کند که اجناس آن در انتظار تسلط و تصرف توسط انسان هستند.از نظر هایدگر این اتفاق، بنیانی متافیزیکی دارد.(واینار،۲۰۰۱:۲) هایدگر نشان این مسئله را در تکنولوژی جستجو می کند.

اما نگاه از طریق دیگر علاقه مندی هایی که هابرماس شمرده بود چگونه می شود به موجودیت تکنولوژی نگاه کرد؟

تکنیک و تکنولوژی سهمی در مطالعات انسان شناختی دارد. تکنولوژی را در ارتباط با تکامل و همچنین در باستان شناسی فرهنگی به عنوان عاملی مهم به کار گرفته اند: انسان ماهر، انسان راست قامت، عصر آهن ، عصر فلز و…در انسان شناسی، تکنولوژی  را باید مانند یک پدیده تام اجتماعی در نظر گرفت که بسته به نوع ارتباطی که با بافت و بستر فرهنگی دارد،نقش و نشانه و معنا پیدا می کند (رحمانی، ۱۳۹۷).

از منظر علاقه ی عملی،که به کنش متقابل و تعامل یا ارتباط زبانی می پردازد، تعامل(کنش ارتباطی یا تعامل نمادین) تابع  توافق هنجاری است که انتظار طرفین کنش را تبیین می کند.(هابرماس،۱۹۷۲) حضور تکنولوژی به عنوان هوش مصنوعی به عنوان طرف مقابل در کنش متقابل، اسطوره ای از دنیای امروز است. هوشی که مطالعه می کند، زبان می آموزد و زبان مخصوص به خود دارد، تاملی در چگونگی روابط و تعامل نمادین است. هم اکنون نیز، تکنولوژی حداقل در جهان مجازی،واسطه ی تعامل نمادین است.بنابراین در معنای حضور،انتظار و شکل گیری کنش متقابل و ارزش حاکم بر این کنش، دستی و تاثیری دارد. علاقه ی عملی، مبنا و عامل شکل دهنده علاقه ی رهایی بخش است. صورتبندی و تشریح نقش تکنولوژی در علاقه ی رهایی بخش و نظریه انتقادی، از این راه که اینجا گشودیم نیازمند تسلط و پی گیری است که در این نوشتار کوتاه برای آن مجال و توانی نیست.

نکته نهفته در بحثی که مطرح شد این است که در مورد کنش، در شرایطی حرف به میان آوردیم و پیش رفتیم که از بستر فرهنگی خاصی صحبت نکردیم.آن تعامل نمادین شکل گرفته به واسطه تکنولوژی که مطرح کردیم، تابع مکان و حضور جسمی نزدیک به هم نبود.یکی از این سوی دنیا با یکی در آن سوی دنیا و در آن سوی مرز های فرهنگی قادر به ارتباط است. البته که اگر این ارتباط در قالب زبان باشد مجبور به استفاده از زبانی مشترک خواهند بود اما هنوز شکلک ها و تصاویری هستند که جنبه های غیر کلامی ارتباط را تحت تاثیر امکان گاه جدیدی که تکنولوژی ایجاد می کند،هدایت می کنند. اما اگر این ارتباط در مقام و جایگاه دو کاربر یک بازی در دنیای مجازی باشد، به همان زبان کلامی مشترک هم نیازی نخواهند داشت اما در عین حال در حال ارتباط با یکدیگرند. می توان گفت  از بافت زبانی که تکنولوژی در آن حضور دارد، استعاره هایی مشترک تولید خواهند شد. از این نظر  تکنولوژی تاثیری شبیه به بیولوژی خواهد داشت:

تشابه بیولوژیک تکامل انسانی که در جای جای زمین زندگی می کند، شباهت و یکسانی دارد. کوچش(۲۰۱۵) در کتاب “استعاره ها از کجا می آیند” می گوید با توجه به این که تجربه ی بدنی انسان از گرما و سرما و شادی و… در همه جا یکسان است، استعاره هایی مشابه نیز حول محور آن ها شکل گرفته است. او مثال میزند که شادی در زبان های گوناگونی با “بالا” و غم با “پایین” مرتبطند. همچنین خشم با گرما مرتبط است. مرلوپونتی فیلسوف پدیدار شناس فرانسوی، ذیل مفهوم بدنمندی به طور مشابهی مسئله صورت بندی کرده بود. در واقع آن جهتی که بدنمندی در آگاهی دارد، به واسطه مبنای مشترکی است که تکامل بیولوژیک بدن انسان در همه جای زمین ساخته است.انسان شناسی حسی می گوید تجربه ی حسی از جهان، مبنای بدنمندی است. (کلسن،۱۹۹۷)  بالدوین(۲۰۰۴) در مقدمه سخنرانی های مرلوپونتی(۱۹۴۸) می گوید که ما انسان ها  پیش از آگاهی،بدنی هستیم که جهان را دریافت می کند و به آن شکل می دهد.

رابطهٔ ما با فضا، «سوژهٔ ناب غیر متجسدی با عینی دور نیست.»(مرلوپونتی ۱۹۴۸) بلکه ما با بدن هایمان در فضایی که زیستگاه ماست زندگی می کنیم و به وسیله حواس بیولوژیک خود آن را دریافت می کنیم و در فضای فیزیکی ، واکنش حسی خاصی از خود نشان می دهیم. واکنش حسی ; در فرهنگ های گوناگون متفاوت است. هر فرهنگ، عملکرد ها یا فنون حس هایی را پدید می آورند.(هاوز،۱۹۹۰) به طور کلی تر باید بیان کرد که هر جامعه ای یک نظم حسی دارد  و برای هر نظم حسی، نظم اجتماعی و نمادین خاصی وجود دارد که با آن انطباق دارند (هاوز و کلسن، ۱۹۹۶).

حال تکنولوژی نقش و تاثیر مشابهی(کمتر یا بیشتر) ایفا می کند. از شرق تا غرب، تعداد کثیری تجربه رویایی با گوشی آیفون را داشته اند. بی شمار انسان سوار ماشین بوده اند و راه و جاده و خیابان را به عنوان راننده و مسافر تجربه کرده اند. فرهنگ های مختلف با نظام های حسی متفاوت، تجربه های مشترک حسی از تکنولوژی دارند. هر جای دنیا که باشی و چندین تماس از دست رفته از یک نفر داشته باشی احتمالا دلهره و نگرانی مشابهی سراغ شما را خواهد گرفت.

دود و ترافیک و ماشینی که در ابتدای متن، از یک بافت دانستیم، تجربه مشترکی برای شهر های شلوغ همه جا خواهند بود. این زمینه ی شکل گیری استعاره های مشابه در فرهنگ های مختلف خواهد بود. همچنین اسطوره های شکل گرفته در جهان تکنولوژیک به هم نزدیک تر خواهند بود. از آن جا که همه ی حرفه ها آیین مند هستند(بنوا، ۱۹۸۵) ، حرفه های تکنولوژیک و آن ها که وابستگی به تکنولوژی دارند، آیین(ritual) مشابهی دارند. انسان شناسی،sociotechnical systems را تجربه ای جهانی از ظهور انسان می داند.(فافنبرگر ۱۹۹۲) لذا وقتی صحبت از کنش متقابل و تعامل نمادین می کنیم و از ارتباط، اینگونه تعمیم یافته صحبت می کنیم، خاص گرایی تاریخی و فرهنگی را نادیده نگرفته ایم. بلکه از تاثیر فراگیر تکنولوژی در سطوح اجتماعی و فرهنگی حرف می زنیم.

 

منابع:

کرایب، یان و بنتون، تد (۲۰۰۱) ، فلسفه علوم اجتماعی، ترجمه مسمی پرست، شهناز و متحد، محمود،نشر آگه،۱۳۸۴.

هایدگر، مارتین،۱۹۵۴ ، پرسش از تکنولوژی ، ترجمه شاپور اعتماد ۱۳۷۳.

هابرماس، یورگن، ۱۹۷۲، علم و تکنولوژی در مقام ایدئولوژی، ترجمه مرتضویان، سیدعلی ، ﺍﺭﻏﻨﻮﻥ  ﺑﻬﺎﺭ ۳۷۳۱ – ﺷﻤﺎﺭﻩ ۱.

هاوز،دیوید ؛ کلسن،کانستنس ، ۱۹۹۶،   فهم فرهنگ: انسان شناسی به مثابه تجربه حسی  در کتاب انسان شناسی حسی، ایزدی جیران، اصغر، نشر فروغ اندیشان هنر،۱۳۹۵.

کلسن،کانستنس،۱۹۹۷، بنیان هایی برای انسان شناسی حس ها در کتاب انسان شناسی حسی، ایزدی جیران،اصغر، نشر فروغ اندیشان هنر ،۱۳۹۵.

هاوز، دیوید،۲۰۰۳، روابط حسی در کتاب انسان شناشی حسی، ایزدی جیران،اصغر؛ نشر فروغ اندیشان هنر، ۱۳۹۵.

کوچش، زلاتان (۲۰۱۵) استعاره ها از کجا می آیند؟ ، ترجمه میرزابیگی، جهانشاه، نشر آگه، ۱۳۹۷.

مرلوپونتی، موریس با مقدمه بالدوین، توماس؛  جهان ادراک؛ (بی تا) ترجمه جابرالانصار،فرزاد، نشر ققنوس،۱۳۹۱.

رحمانی، جبار(۱۳۹۷) ،  انسان شناسی تکنولوژی: تکنولوژی به مثابه یک مقوله جادویی، سایت انسان شناسی و فرهنگ.

  • Malinowski, B. 1935. Coral Gardens and Their Magic. London: Routledge
  • Pfaffenberg , Bryan,1992 , SOCIAL ANTHROPOLOGY OF TECHNOLOGY , Division of Humanities, School of Engineering and Applied Science, University of Virginia, Charlottesville, Virginia 22901

این نوشته به عنوان تکلیف درسی نوشته و منتشر می شود.