ضرورت اجتناب از آلودگی محیط زیست، تأثیر برخی رفتارهای مناسب زیستمحیطی بر ارتقای کیفیت زندگی در اماکنی نظیر شهرها، ضرورت کاهش برخی آلایندههای مهم به کمک در پیش گرفتن رفتارهای زیستمحیطی مناسب و تغییر شیوههای مصرف با الهام از این رفتارهای مناسب، و همچنین ارتباط بسیار مهم میان رفتارهای زیستمحیطی و حوزه مصرف انرژی، نمونه مواردی هستند که تبیین رفتارزیستمحیطی را مهم ساختهاند (نک: کلاهی و همکاران، ۱۳۸۵). سه دسته عوامل بهطور کلی در دو سطح فردی و ساختاری، برای تبیین رفتار زیستمحیطی بهکار گرفته شدهاند. این سه دسته عبارتند از: عوامل فردی (ارزشها، باورها، آگاهی)، عوامل موقعیتی (امکانات، کنترل اجتماعی، هزینه مادی) و عوامل اجتماعی و سیاسی (سرمایه اجتماعی، تأثیر شهروندی، اعتقاد به تأثیر کنش فردی و…). کلیه این متغیرها را میتوان در دو گروه تبیینهای عینی و ذهنی تقسیمبندی کرد. تبیینهای ذهنی، به ویژگیهای نگرشی، ارزشی، آگاهیها و ادراکات فردی نظر دارند؛ و تبیینهای عینی میکوشند تا تأثیر شرایط عینی نظیر امکانات انجام رفتار زیستمحیطی، کنترل اجتماعی یا هزینههایی را که فرد برای انجام رفتار زیستمحیطی مجبور به پرداختن آنهاست، مبنایی برای تبیین رفتار زیستمحیطی قرار دهند.
رفتار زیستمحیطی به دلایل ذکر شده بهطور کلی اهمیت دارد، لیکن رفتار زیستمحیطی گروههای انسانی خاص نیز حائز اهمیت است. گردشگران از جمله گروههایی هستند که به علت تأثیرگذاری شدید رفتارهای آنها بر محیط زیست اجتماعات مقصد، در معرض بررسیهای جامعهشناسی زیستمحیطی قرار دارند. این مقاله میکوشد تا از میان دو گروه کلی متغیرهای تبیینکننده رفتار زیستمحیطی، به مطالعه زمینههای شناختی و ذهنی رفتار زیستمحیطی گردشگران که در واقع شاخص عملی چگونگی مصرف محیط زیست است بپردازد. رویکرد اتخاذ شده در این بررسی دیدگاه سازهگرایی اجتماعی در درک مساله محیطزیست توسط گردشگران است.
نوشتههای مرتبط
نگاه سازهگرایانه به رفتار زیست محیطی
محیط زیست بر مبنای تعاریف متعدد، شرایط عینی و بیرونیای است که ارگانیسم زنده را احاطه میکند و میتوان آن را در انواع طبیعی، ساختهشده (توسط انسان) و فرهنگی طبقهبندی کرد. واضح است که این انواع انحصاری نیستند و تحت نفوذ انسان به شکلی همبسته قابل مشاهدهاند (Holden, 1998:24). انواع ساختهشده و فرهنگی مستقیما منعکس کننده ابعاد مختلف رفتارهای انسانی هستند و محیط زیست طبیعی نیز در طول تاریخ تحت تأثیر فعالیتهای بشری از قبیل کشاورزی، صنعتی شدن و شهرنشینی تغییر یافته است. این تغییرات که برخی از آنها به شکل تخریب و آلودگی ظهور مییابند، در سطحی جهانی و در مناطقی که حتی انسانها در آنجا زندگی نمیکنند هم در حال وقوع است.
بنابراین شکی نیست که محیط زیست و تخریب آن پدیدههایی عینی و قابل مشاهده هستند، اما طبق نگرش سازهگرایانه، محیط زیست به مثابه یک مساله اجتماعی (و نه تنها به عنوان یک پدیده عینی)، مسالهای نوظهور و ساخته و پرداخته دنیای جدید است. «نگرش سازهگرایانه اجتماعی بیشتر با این وجه از امور سر و کار دارد که ما چطور این جهان را میفهمیم و نه اینکه این جهان مادی مستقل از فهم ما چگونه است» (لوزیک، ١٣٨٣: ٣۶). طبق دیدگاه لوزیک (١٣٨٣) مطرح شدن یک مساله اجتماعی به درک و تصوری که نسبت به شرایط خاصی به وجود میآید بستگی دارد. به نظر وی فهم جهان پیرامون بر اساس معانی است که آدمها به آن میدهند و نه چیزی که به صورت عینی وجود دارد. او خاطر نشان میکند که «آدمها بر حسب معانیای که به اعیان بیرونی میدهند در مقابل پدیدههای بیرون از خودشان عکسالعمل نشان میدهند» (همان: ٣٧). به نظر میرسد اگر از زاویه چنین رویکردی به بررسی عوامل ذهنی و شناختی موثر در عمل زیستمحیطی افراد بپردازیم، قادر خواهیم بود تأثیر عوامل موثر بر درک مسأله محیط زیست (به عنوان یک مساله اجتماعی) را در چگونگی رفتار زیستمحیطی افراد بررسی کنیم.
دانیلین لوزیک در تعریف مساله اجتماعی بر ادراکات عمومی که مورد توافق جمعی هستند، تاکید میکند و معتقد است در راستای چنین نگرشی چهار نکته در تعریف مساله وجود دارد: ۱)باور به اشتباه بودن پدیده، ۲)دشواری و شدت مساله، ۳)باور و آگاهی به امکان تغییر شرایط و ۴)باور به الزام تغییر. با این دیدگاه و بر اساس مطالعات انجام شده در جهان، ارزشهای زیستمحیطی، درک منافع زیستمحیطی و دانش زیستمحیطی در چگونگی رفتار زیستمحیطی مؤثر هستند.
از سوی دیگر و باز از منظری سازهگرایانه، تصور گردشگران از مقصد و محیطی که در آن به سر میبرند نیز بر رفتار آنها در قبال محیطزیست مؤثر است. گر چه اکثر تحقیقات حوزه گردشگری مبتنی بر تیپولوژیهایی هستند که عمدتا از آثار کوهن (١٩٩٧) تأثیر گرفتهاند. اما این دست تحقیقات امروزه، بهخصوص از سوی محققان کیفی دستخوش انتقادات زیادی شدهاند. از دید منتقدان، این تحقیقات، چیزهای زیادی درباره آنچه گردشگران تمایل به انجامش دارند، چگونه پولشان را خرج میکنند، انتظار چه چیز را دارند و چه انگیزههایی دارند ارائه میکنند. اما توضیح نمیدهند که گردشگران چگونه رفتار خود را میسازند و به آن معنی میدهند و چگونه چنین تجربیاتی آنها را تحت تأثیر قرار میدهد.
توجه به اهمیت اجتماعی بودن ذهنیت گردشگران از سفر و مکان دومین ایدهای است که همسو با نگرش سازهگرا و با توجه به مطالعات کیفی گردشگری قابل طرح است. چنانچه میتوان گفت، ذهنیت و تعبیر اجتماعی گردشگران همان چیزی است که درک و نگاه گردشگر به سفر، مکان و درنتیجه رفتارهای گردشگری را شکل میدهد. از این رو نگاه گردشگر به سفر و مکان در قالب انگیزههای سفر و تصور ذهنی از مکان در این تحقیق عملیاتی شده است (باید توجه داشته باشیم که استفاده از متغیر انگیزههای سفر به معنی استفاده از تیپسازیهای معمول نیست).
به طور خلاصه، بر اساس نگاهی سازهگرایانه در این تحقیق میتوان مدعی شد که الگوهای رفتاری گردشگران در محیط زیست مقصد تا حدود زیادی بیانگر چگونگی دید آنها به محیط زیست مقصد گردشگری است. به عبارت دیگر، عوامل مؤثر بر درک و تعریف مساله محیط زیست از یک سو و ذهنیت برساخته گردشگران از سفر و مکان از سوی دیگر بر رفتار زیستمحیطی گردشگران مؤثر است.
یافتههای تحقیق
۱. در پی پاسخ به سؤال اصلی تحقیق که در واقع آشکار ساختن نقش عوامل سازهای شناخت محیط زیست به مثابه یک مسأله اجتماعی نزد گردشگران است، یافتههای پیمایش حاکی از وجود رابطه مثبت و معنیدار بین رفتار زیستمحیطی گردشگران با ارزشهای زیستمحیطی، درک منافع زیستمحیطی، انگیزههای سفر و تصور ذهنی از مقصد گردشگری است. با وجود این، آزمون همبستگی پیرسون بر رابطه تقریباً ضعیف این متغیرها تأکید دارد، ضمن اینکه طبق نتایج به دست آمده متغیر دانش زیستمحیطی رابطه معنیداری با رفتار زیستمحیطی گردشگران بررسی شده نداشت. در حقیقت نتایج حاکی از یک رابطه ضعیف بین ذهنیت (نگرش) و عمل (رفتار) زیستمحیطی است. در مطالعات محیط زیست و انرژی، دلایل متعددی برای مغایرت نگرشها با رفتارها ارائه شده است. استر معتقد است که تبدیل نگرشها به عمل به سه چیز بستگی دارد که : ۱- آزادی افراد در تحقق یافتن نگرشها در عمل، ۲- میزان کنترل اجتماعی در جهت تبدیل نگرشها به عمل، و ۳- امکان فرار از کنترل اجتماعی (Ester. 1984: 10).
پیرکو و نورن نیز تلاش کردهاند تا برای فاصله گرفتن اعمال از نگرشها تبیینی مناسب ارائه کند. به عقیده آنها، مطابق نظریه ناهماهنگی شناختی فرد به دنبال ایجاد تعادلی میان شناخت، عاطفه و کنش خود است. هنگامی که عدم تعادلی میان دانش و کنش رخ میدهد، فرد میکوشد تا آن را کاهش دهد. این تعادل میتواند به وسیله تغییر نگرش یا تغییر در رفتار حاصل شود. در شرایطی که موانع ساختاری بروز میکنند افراد ترجیح میدهند تا آن عاملی را که راحتتر قابل تغییر است و به کاهش ناهماهنگی شناختی نیز میانجامد انتخاب کنند. به همین دلیل، غالباً نگرشها رها شده و رفتار در راستای ناموافق با نگرش تغییر میکند (Pyrko & Noren. 1998: 4).
۲. از آنجا که عوامل موثر بر رفتار زیستمحیطی در دو نوع گردشگری (گردشگری تفریحی- طبیعتگرا و گردشگری فرهنگی) مورد مقایسه قرار گرفتند، تأثیر احتمالی نوع گردشگری نیز قابل بررسی است. چنانچه تفاوت ماهوی فعالیتها، انگیزهها و تصورات گردشگری بین دو گروه گردشگران چالوس و گردشگران اصفهان در این تحقیق مورد تایید قرار گرفت. علاوه بر این نتایج نشان داد رابطه بین متغیرها در گردشگری اصفهان و چالوس با یکدیگر متفاوت و به طور کلی در نمونه گردشگری اصفهان بیشتر است. مطالعات نشان میدهد به میزانی که گردشگری تفریحی در سمت و سوی نابودی عناصر فرهنگی و اکولوژیکی مقاصد گردشگری پیش میرود، گونههای جایگزین گردشگری همچون اکوتوریسم و گردشگری فرهنگی میتوانند در حفظ محیط زیست میزبان تأثیرگذار باشند.
۳. در این پیمایش، از میان متغیرهای مؤثر بر رفتار زیستمحیطی، تصور از مکان بیش از سایر متغیرها بر رفتار زیستمحیطی تأثیرگذار بودهاست. نمایان شدن تأثیر تصور از مکان بر رفتار زیستمحیطی حائز اهمیت است؛ چرا که همانگونه که اوری (۱۹۹۰) اشاره میکند این تصور بیش از هر چیز توسط رسانهها خلق میشود. تصویرهایی که رسانهها ارائه میدهند در طول زمان مبدل به تجربه و فهمی از جهان پیرامون توسط گردشگران میشود. ذهنیت، انگیزهها و تعابیر اجتماعی گردشگران زمینه نگاه گردشگران به سفر، مکان و در نهایت رفتارهای زیستمحیطی گردشگران را شکل میدهد. یافته حاضر درباره نقش پررنگتر تصور از مکان بر رفتارهای زیستمحیطی گردشگران از یک سو و از جانب دیگر توجه به تأثیر اشباع رسانهای بر درک گردشگران؛ مداقه جدی در عملکرد رسانهها در ایجاد مکانیزم منجر به رفتارهای زیستمحیطی گردشگران در جامعهی ایران را نضج میبخشد.
۴. نهایت آنکه با اذعان به نقش هر یک از متغیرهای مورد مطالعه در تبیین رفتارهای زیستمحیطی گردشگران و روابطی که میان این متغیرها دیده شد، توجه به متغیرهای موقعیتی و اجتماعی به عنوان تبیینکنندههای عینی در ارتباط با تبیینکنندههای ذهنی در شکلگیری رفتارهای زیستمحیطی گردشگران نمایانتر میگردد. چنانکه متغیرهای مهمی چون تصور از مکان و درک منافع زیستمحیطی در پیدایش رفتارهای زیستمحیطی گردشگران ربط وثیقی با عوامل موقعیتی و اجتماعی دارد. لذا اهتمام جدی به عوامل موقعیتی و اجتماعی در کنار سایر متغیرها معطوف به تبیین رفتارهای زیستمحیطی در بعد نظری، سیاستگذاریها و برنامهریزیهای کلان مرتبط با فعالیتهای گردشگری ضرورت مییابد.
توضیح: مقاله پیش رو خلاصهای از مهمترین یافتههای پژوهشی میدانی است که قبلا به شکل پایاننامه دوره کارشناسی ارشد به کوشش نگارنده و راهنمایی جناب آقایان دکتر محمد فاضلی و دکتر احمد رضایی در دانشگاه مازندران انجام شده است. بنابراین برای مطالعه بیشتر میتوانید به منابع اصلی مندرج ذیل مراجعه نمایید:
۱- جعفرصالحی، سحر (۱۳۸۸)، «بررسی الگوهای رفتاری گردشگران در محیط زیست مقصد (مقایسه رفتارهای زیستمحیطی گردشگران در دو شهر چالوس و اصفهان)»، پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه مازندران.
۲- فاضلی، محمد و جعفرصالحی، سحر (۱۳۹۲)، «شکاف نگرش، دانش و رفتار زیستمحیطی گردشگران»، فصلنامه مطالعات گردشگری، شماره ۲۲، تابستان، صص: ۱۳۷-۱۶۱.
منابع
کلاهی، محمدرضا، فاضلی، محمد، صالحآبادی، ابراهیم و رهبری، زهره (۱۳۸۵)، «بررسی مقایسهای تأثیر انواع شیوههای اطلاعرسانی انرژی بر ترغیب مصرفکنندگان برق به صرفهجویی»، پژوهشگاه نیرو (منتشر نشده).
لوزیک، دانیل (١٣٨٣)، نگرشی نو در تحلیل مسائل اجتماعی، ترجمهی سعید معیدفر، تهران: امیرکبیر.
Cohen, E. (1979) “A Phenomenology of Tourist Experiences”, Sociology, 13: 179–۲۰۱.
Holden, Andrew,(2000), Environment and Tourist, London and New York: Rutledge.
Noren, C., and Pyrko, J. 1998. Using multiple Regression analysis to develop electricity consumption indicators for public schools. Proceedings of the 1998 ACEEE Summer Study on Energy Efficiency in Buildings, pp. 3.255-3.266.
SternP. C., T. Dietz, and G. A. Guagnano (1995), “The New Ecological Paradigm in Social-Psychological Contet”, Environment and Behavior, 27(6): 723-43.
Urry, J. (1990). The tourist gaze. London: Sage.
سحر جعفرصالحی s12salehi@yahoo.com
ویژه نامه ی «هشتمین سالگرد انسان شناسی و فرهنگ»
http://www.anthropology.ir/node/21139
ویژه نامه ی نوروز ۱۳۹۳
http://www.anthropology.ir/node/22280