انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

بازیهای موسیقایی

نقاشی بخصوص تا قبل از پیدایی عکاسی، سند مهمی از شناخت محیط انسانی برای پژوهندگان تاریخ، علوم انسانی و اجتماعی به دست می دهد. در این کارکرد، نقاشی نه به عنوان یک اثر هنری بلکه به عنوان یک سند تاریخی مورد توجه است.در موسیقی شناسی نیز، آثار نقاشی از منظر ایکونوگرافی و اسنادی و استنادی کاربرد دارد و در شناسایی ژستوال ، تکنیک و تغییر و تکامل سازها نقش مهمی ایفا می کند.

در گروه صدا و موسیقی انسان شناسی و فرهنگ، قصد داریم نگاهی مختصر به موسیقی و ساز در آثار نقاشی کلاسیک بیاندازیم و آثاری را دراین باره معرفی کنیم .این نگاه و معرفی را با آثار نقاشی موجود در موزه ملی نقاشی در لندن(نشنال گالری) آغاز می کنیم. نشنال گاری در میدان ترافالگار لندن واقع شده و گنجینه ای از آثار ملی نقاشی اروپای غربی در حدفاصل قرن ۱۳ تا ۱۹ میلادی را در اختیار دارد.

Two boys and a girl making music

اثر: ژان مولینیر Jan Miense Molenaer

رنگ روغن روی بوم: ۶۸.۵ در ۸۴.۵ گالری ملی لندن

نه تنها موسیقی می تواند الهام بخش خلق آثاری در هنرهای بصری باشد، بلکه یک تابلوی نقاشی نیز می تواند پایه خلق تجربیاتی بدیع در موسیقی و سایر هنرهای شود. نظیر اهمیتی که تابلویی از ژان مولینیر نقاش عصر طلایی هلند در شکل گیری یک تجربه آموزشی منحصر فرد در انگلستان داشته است. تا آنجا که تابلوی مولینیر را مشهورتر از خالق آن کرده است.

مولینیر (۱۶۱۰ – ۱۶۶۸ ) سوژه نقاشی هایش را در ترکیبی از داستان های مذهبی و نیز محیط پیرامون و زمانه اش می یافته و در عین حال به شکل ویژه ای به سوژه های مرتبط با موسیقی می پرداخته است. آثاری از او با سوژه موسیقی در موزه های شناخته شده ای همچون هنرهای زیبای بوداپست، در موزه هنر سیاتل و یا در گالری ملی لندن موجود است. در میان این آثار، تابلوی او در نشنال گالری لندن اثری متقاوت است. تابلویی با نام “دو پسر و دختری در حال ساختن موسیقی ” تصویری متفاوت از نقاشی های کلاسیک با سوژه موسیقی را نشان می دهد که بر خلاف دیگر آثاری از این دست که به اجراهای کلاسیک و یا پرتره نوازندگان حرفه ای با سازهایی شناخته شده اختصاص دارد؛ تصویری از سه کودک بازیگوش را در حال یک تجربه صوتی به نمایش می گذارد. این اثر بهانه ای برای یک پروژه هیجان انگیز آموزشی در مدارس ابتدایی سراسر بریتانیا شد. از سال ۱۹۹۵، در برنامه درسی سراسری و ملی انگلستان، طرحی برای کودکان به اجرا در آمده است که در آن با الهام از یک تصویر ، پرسش ها و پاسخ های متعدد آموزشی طراحی می شود. پرسش اصلی این است که چگونه یک تصویر واحد می تواند برای تحرک در برنامه آموزشی مدارس ابتدایی کارآمد باشد. گالری ملی لندن در این زمینه پیش قدم بوده و زمینه را برای دسترسی به منابع تصویری نقاشی کلاسیک اروپایی فراهم کرده است. نقاشی مولینیر نیز در این برنامه قرار گرفت و از سپتامبر ۲۰۰۵ تا اکتبر ۲۰۰۶ در مدارس ابتدایی سراسر بریتانیا با الهام از این تابلو در مدارس برنامه هایی ویژه طراحی شد تا صدها محصل بریتانیایی تشویق به تجربه های آموزشی از جمله صوتی و موسیقایی شوند.

بر اساس این تابلو موضوعات زیر در برنامه آموزشی مدارس طراحی شد:۱- سوالات تاریخی درباره زندگی کودکان هلندی قرن ۱۷ و مقایسه آن با زندگی دانش آموزان امروز که در زمینه های مختلف از جمله لباس، سرگرمی ، عقاید و … ۲- طراحی سازهای ابتدایی و تجربه های صوتی و نیز بداهه پردازی های کودکان در کلاس های درس و نقاشی.۳- تجربه راه های برقراری ارتباط از طریق صدا و موسیقی۴- انتخاب یک شخصیت موجود در نقاشی برای نوشتن یک داستان درباره آن و …

تابلوی مولینیر ویژگی هایی منحصر به فرد دارد. او که نقاشی نمادگراست ، در این اثر نیز دست به خلق فضایی سرشار از نمادها و سوژه های مرتبط با زمانه خویش زده است. سه کودک با لباس هایی نه چندان آراسته، نماینده طبقه مشخصی از جامعه هلندی قرن هفدهم هستند؛ دو پسر و دختری در میان آن دو. پسری به ظاهر بزرگتر از سایرین، در سمت چپ نقاشی ویولونی را ناشیانه به دست گرفته و گویی از آن صدایی شبه موسیقایی اما ریتمیک تولید می کند. دخترکی که از دو پسر کوچک تر به نظر می رسد، روی کلاخود جنگی ، با قاشق ضربه می زند و به اصطلاح ریتم گرفته است. پسر دیگر نوعی درام مالشی به نام روملپت (rommelpot ) به دست گرفته است. درام مالشی Friction drum در سیستم طبقه بندی هورن باستل و زاکس با شماره ۲۳۲.۱۱-۹۲ طبقه بندی شده و از جمله سازهای خانواده ممبرافون است.

این ساز یکی از آلات موسیقی قدیمی در فرهنگ های موسیقایی آفریقا، آسیا، اروپا و جنوب امریکا است که بخصوص در مناسبت های آیینی کاربرد داشته است.در موسیقی قومی اروپایی نمونه های متفاوتی از آن وجود دارد، اما نمونه ای که در نقاشی مولینیر ثبت شده ، درام مالشی اسپانیایی است. این درام در اروپای قرن ۱۶ پدید آمد و به سازی برای آیین های وابسته به سال نو بدل شد. در شمال آلمان و یا در برخی از نقاط دانمارک، کودکان نقاب دار در شب سال نو، خانه به خانه می رفتند و آوازهایی ریتمیک را با همراهی rummelpot می خواندند و از صاحب خانه ها شیرینی و میوه می گرفتند.در برزیل این ساز در کارناوال معروف ریو رایج بوده است .

کاسه طنینی این ساز از گلدان های چوبی و یا سفالی ساخته شده است و روی آن را با پوست کشیده ای از حیوانات مختلف می پوشانند. در کاسه طنینی این ساز گاهی آب می ریزند و مقدار آب تعیین کننده کوک ساز است. مالش روی پوست با انگشت و یا کشیدن اشیایی از جنس چوب و یا حتی پارچه روی پوست این ساز، تولید صوت می کند. در برخی از انواع این درام، چوب یا ریسمانی را به روی پوست متصل می کنند تا از بالا و پایین کردن آن صوت مخصوصی تولید شود. این حرکت رفت و برگشت می تواند ریتمیک باشد. در نتیجه درام مالشی عموما در همراهی با آوازها و موسیقی ریتمیک به کار می رود.

این ساز در برخی نقاشی های دیگر کلاسیک نیز دیده می شود. از قدیمی ترین آنها(۱۵۵۹)، اثری از پیتر بروگل است که در موزه وین نگهداری می شود و روملپت (rommelpot ) را به تصویر کشیده است. برخی از آهنگسازان غربی نیز از این ساز در ساخت آثاری استفاده کرده اند.شناخته شده ترین این استفاده در اثر رویای نیمه شب تابستان کارل ارف است. کارل ارف این اثر را برای نمایشنامه‌ کمدی شکسپیر با همین نام ساخته است.

تابلوی مولینیر در سال ۱۶۲۹ کشیده شده است.جزئیات موجود در این نقاشی، زمینه را برای شناخت از فضای فرهنگی پیرامون این کودکان و نیز طبقه اجتماعی آنان به نمایش می گذارد. فضای با نشاط سه کودکی که در حال تولید صداهایی موسیقایی هستند و از ایجاد سر و صدای ناشی از این تجربه صوتی لذت می برند به خوبی در این اثرمولینیر منعکس شده است.

هرچند نمی توان اطمینان داشت که منظور اصلی نقاش از نمادهای موجود در این عکس چه بوده ، اما چنان که در نقاشی کلاسیک قرن هفدهم هلند مرسوم است، هر شی مفهومی را نمایندگی می کند و در نتیجه می تواند لایه های متفاوتی از معنی در این اثر قابل تفسیر باشد. برخی مفسرین هنری درباره اشیای موجود در این نقاشی تفسیر های متعددی کرده اند. از جمله این تفسیرها به دختر بچه مرکز اثر می پردازد که زره نظامی به تن کرده و با قاشق روی کلاخود ضربه می زند. این شیطنت کودکانه روی کلاخودی که فاتحانه روی میز گذاشته شده، می تواند اشاره ای به پایان درگیری های سیاسی و مذهبی در اروپای مرکزی و استقلال هلند از حکومت کاتولیک اسپانیایی در طول جنگی طولانی باشد؛ وجود درام مالشی اسپانیایی در این اثر نیز به یاری این تفسیر آمده است.

(گزارش جذابی از پروژه آموزشی مداری ابتدایی بریتانیا بر اساس تابلوی مولینیر را می توانید در ویدیوی موجود در لینک زیر ببینید:)

http://www.takeonepicture.org/exhibition/2007/2007_exh_video.html

(این سه کودک چه صدایی تولید می کرده اند؟ برای پاسخ به این پرسش قطعاتی با الهام از تابلوی مولینیر ساخته شده است.از جمله قطعه ای که می توانید در فایل ضمیمه بشنوید.)

مقالات مرتبط:
http://anthropology.ir/node/14123

فایل پیوست:

۳۰۱۱۷-۳۳۲