انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

اولویت کمیَت بر کیفیت در تربیت پزشکان

پذیرش دانشجویان پزشکی در سالهای پس از پایان جنگ تا کنون، تحت تاثیر سیاست های کلی نظام سلامت کشور، دست خوش تغییرات گسترده ای قرار گرفت. در آن سالها تصمیم گرفته شد که با ادغام آموزش پزشکی در وزارت بهداری وقت، پاسخی سریع برای نیازهای گسترده و روزافزون مردم کشور به سلامت داده شود. یکی از پیامدهای این تصمیم، افزایش پذیرش دانشجوی پزشکی در دانشگاههای موجود و شروع به پذیرش دانشجوی پزشکی در دانشکده های جدیدالتاسیس بود. این امر خود منجر به بروز واکنش هایی، هر چند دیرهنگام، نسبت به پیامدهای این اقدام از جمله افت کیفیت آموزش پزشکی، پایین آمدن رضایت مردم از کیفیت خدمات درمانی و … شد. اما آن چه نسبت به آن توجه کافی نشد، آن چیزی بود که بر دانشجویان پزشکی می گذشت.

دوران تحصیل پزشکی دوران سخت و طاقت فرسایی است. این گزاره نه تنها در ایران بلکه در سراسر جهان پذیرفته شده است. اما رویکرد ما برای روبرو شدن با این واقعیت با آن چه که در سایر نقاط دنیا ( یا حداقل در کشورهای پیشرفته ) انجام میشد متفاوت بود. اگر در دانشگاه های معتبر با افزایش حمایت های مادی، ایجاد شرایط مناسب برای ایجاد و تشکیل گروه های دوستی در میان دانشجویان و افزایش مهارت های اجتماعی ایشان، فراهم کردن امکانات گسترده حمایت مشاوره ای و روانی و … سعی در تعدیل شرایط سختی که در ذات تحصیل و فراگیری پزشکی هست دارند، در ایران اما آنچه مهم بود، افزایش تعداد دانشجویان و افزایش خروجی دانشکده های پزشکی بود. گذشته از کیفیت آموزش پزشکی، کیفیت زندگی و سلامت روانی – اجتماعی این دانشجویان امروز و پزشکان فردا نیز مدیریت نشد. این در حالی است که به نظر می رسد در جامعه ما نیاز بیشتری به مدیریت این مسایل وجود داشته و دارد. چرا که دانش آموزان در مدارس آن مهارتهای ضروری برای زندگی سالم اجتماعی و آماده شدن برای دوران سخت تحصیل پزشکی را فرا نگرفته اند. از طرف دیگر تاکید بیش از حد بر رقابت و کسب نمرات بالا از یک طرف، و آماده شدن برای ورود به بازار کاری کاملا رقابتی و ناامن، ضرورت داشتن مهارتهای ارتباطی و اجتماعی را بیش از پیش پر رنگ میکند.

با تمام این مسایل، گویا اهمیت این مسایل چندان از طرف مسولان امر درک نشده و تلاش هایی هم که در دوره هایی برای مبارزه با این مشکلات صورت گرفته در سالهای بعد به ترتیبی کم اثر شده است. به عنوان نمونه، اگر چه تاسیس و فعال سازی مراکز مشاوره دانشجویی تلاشی برای مدیریت بحران های روزافزون در میان دانشجویان پزشکی بود، اما ادغام معاونت دانشجویی در معاونت آموزشی وزارت بهداشت و تقلیل سطح آن به یک اداره در ساختار عریض و طویل وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی، حرکت رو به جلو در جهت حل مشکلات موجود را اگر متوقف نکرده باشد، حداقل کند کرده است.
آن چه مشخص است، این است فراگیری پزشکی و ” دانشجوی پزشکی بودن ” کار سختی است، این امر تنها به کشور ما اختصاص ندارد و سالهاست که دانشگاههای سراسر جهان با این مشکل مواجه اند و با آن مقابله میکنند، اما سیستم های مقابله آنان بر پایه ی نگاهی مدرن و با تاکید بر کسب مهارتهای اجتماعی است. مهارتهایی که در تربیت (و نه فقط آموزش) “فرد” موثر است و او را برای ورود به جامعه آماده میکند. در حالی که مشکل ما نه فقط در نظام انتخاب دانشجو و یا در آموزش پزشکی بلکه در جامعه ای ریشه دارد که ارزش های فردگرایانه در آن غالب است و مهارتهای اجتماعی از طریق هنجارینه شدنهای اولیه (چون خانواده) نیز به خوبی منتقل نمی شود.

• این یادداشت نخست در نشریه ی سپید، نشریه جامعه پزشکی کشور در شماره ۲۸۷ در تاریخ ۲۹ دی ماه ۱۳۹۰ منتشر شده و برای بازنشر به انسان شناسی و فرهنگ ارائه شده است.

دکتر رضا شیرالی محمدپور، رزیدنت روانپزشکی و عضو گروه جامعه شناسی پزشکی انجمن جامعه شناسی ایران است.

 

<